بررسیهای اقتصادی نشان میدهد
افزایش تقاضای گردشگری اقتصادهای نوظهور
گروه گردشگری، عاطفه نبوی: با وجود رشد اقتصادی کند و حتی منفی در بازارهای مهم جهانی، سهم صنعت مسافرت و گردشگری در GDP جهان برای چندمین سال متوالی در سال ۲۰۱۳ رشد کرد و این صنعت توانست مولد بیش از ۴ میلیون شغل جدید در کشورهای توریستپذیر، چه توسعهیافته و چه در حال توسعه باشد. در این میان اقتصادهای نوظهور نظیر چین، هند و... سهم بزرگی را از این بازار سفر جهانی به خود اختصاص دادند و با تعداد انبوه و قدرت خرید بالای گردشگران خود، محل رقابت کشورهای گردشگرپذیر برای طرف قراداد شدن، هستند. گردشگران چینی که در قالب تورهای سازمان یافته به خارج از کشور سفر میکنند، با هزینه کردن ۱۰۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ از گردشگران آلمانی و ایالات متحده که هر یک ۸۴ میلیارد دلار صرف مسافرت خود کردند، پیشی گرفتند. در واقع رشد ۴۱درصدی هزینهکرد گردشگران چینی در سال ۲۰۱۲ که در سفرهای خارجی خود بهدنبال پوشاک و لوازم مصرفی مد روز هستند، کاهش میزان مخارج سفر شهروندان کشورهای اروپایی را که هنوز از مصائب رکود اقتصادی خارج نشدهاند، جبران کرد. این روند روبه رشد در سال ۲۰۱۳ نیز ادامه یافت؛ تا جایی که این کشور با صرف هزینه ۱۲۹میلیارد دلاری در امر گردشگری توانست جایگاه نخست بازارهای سفر را به خود اختصاص دهد. به همین دلیل است که بسیاری از کشورها، حالا تمام سعی خود را برای جذب گردشگرانی از کشورهای اقتصادهای نوظهور بهکار بستهاند.
فصل جدید در گردشگری دنیا
یک پژوهشگر اقتصادی، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درباره اقتصادهای نوظهور جهانی و تاثیر گسترده و عمیق آنها بر اقتصاد جهانی از طریق تمرکز بر صنایع خدمتمحور مانند گردشگری گفت: با وجود آنکه هنوز در ظاهر اروپاییان داعیه دار گردشگری و گردش هستند، به نظر میآید ورود طبقهای جدید از گردشگران از کشورهایی مانند چین، هند، آرژانتین، روسیه و برزیل چهره گردشگری دنیا را در چندین سال اخیر تغییر و شکل جدیدی به آن داده است. حبیبه فتحی در ادامه تاکید کرد: گردشگرانی که به صورت منظم، در تعداد بالا و اغلب با سن پایین، وارد مراکز خرید و گردشگری میشوند و پول زیادی خرج میکنند، آغازگر فصل جدیدی از گردشگری برای جامعه جهانی محسوب میشوند. وی خاطرنشان کرد: در سال ۲۰۱۳ حدود ۲/۹۸ میلیون نفر چینی به قصد گردشگری از این کشور خارج شدند. با نگاهی به سیاستهای کلی جذب گردشگر کشورهای مختلف میبینیم، مثلا آمریکا یا کشورهای اروپایی برای به دست گرفتن بازار چین و جذب گردشگران این کشور برنامهریزی میکنند؛ این درحالی است که تقریبا ۸۰ درصد از چینیها کشورهای جنوب شرق آسیا را به عنوان مقصد سفر انتخاب میکنند و فقط ۲۰ درصد آنها به اروپا میروند، اما باز هم این رقم آنقدر بزرگ هست که روی آن کار شود. این کارشناس اقتصادی با مقایسه میزان خرجکرد گردشگران کشورهای مختلف در آمریکا، به بررسی دلایل اقبال این کشور به گردشگران طبقات متوسط اقتصادهای نوظهور پرداخت و گفت: هر چینی و هندی در سفر خود به آمریکا ۶۲۰۰ دلار خرج میکنند و آرژانتینیها و برزیلیها نیز ۵ هزار دلار و فرانسویها هم حدود ۳۵۰۰ دلار در سفر خود به آمریکا خرج میکنند. از سوی دیگر چینیها بر خلاف اروپاییها تمایل به سفرهای درازمدت دارند، یا بسیاری از لوازمی را که امکان خرید آن درکشورخودشان هم وجود دارد از آنجا میخرند، مثلا به آمریکا میروند و گوشیهای آیفون و اپل میخرند. فتحی سادهسازی مراحل صدور ویزا، کاهش در میزان مالیات از سوی دولتها و ارائه نرخهای رقابتی بلیت هواپیما از سوی شرکتهای هوایی در کنار تداوم رشد اقتصادی کشورهای نوظهور مانند چین، روسیه، برزیل و مکزیک را دلیل افزایش تقاضا برای مسافرتهای بینالمللی دانست و تصریح کرد: اگرچه هنوز گردشگران آلمانی و ایالات متحده در میان دست و دلباز ترین گردشگران در سراسر جهان جای دارند، اما رشد سریع تعداد گردشگران اقتصادهای نو این نکته را نشان میدهد که آنها پیشروان عمده صنعت سفر در آینده خواهند بود. وی رشد اقتصادهای به سرعت در حال رشد دارای طبقات متوسط بزرگ، مانند چین، روسیه و برزیل را نشاندهنده ورود طبقه متوسط این کشورها به بازار گردشگری جهان دانست.
خروج از رکود با ورود چینیها
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر برنامهریزی اصولی برای جذب این گردشگران در وضعیتی که ما مقصد بالقوه سفر بسیاری از آنان هستیم، گفت: همانطور که این گردشگران به نوعی توانستند به اقتصاد جهانی رونق بخشیده و در این رکود، تکانی به آن دهند طبعا ورود آنها به کشور ما نیز نتایج مثبتی در پی خواهد داشت و شاید بتوان در روند خروج از رکود از آنها بهره برد. با رقم بالای گردشگران کشوری مانند چین، جذب حتی یک درصد از آنها به ایران با میزان خرجکرد بالای آنها تاثیر بزرگی بر این صنعت در کشور ما خواهد گذاشت. وی نیز مانند بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری زیرساختهای موجود در گردشگری ایران را به هیچ عنوان برای پذیرایی از گردشگران کافی ندانست و تاکید کرد: با موج به وجود آمده ممکن است حتی یک بار هم این گردشگران به ایران بیایند و این کشور را به عنوان هدف سفر خود انتخاب کنند، اما با خدمات و زیرساختهای ضعیف موجود در کشور ما امکان بازگشت دوباره این گردشگران و مبدل شدن ایران به یک مقصد گردشگری در منطقه وجود نخواهد داشت. فتحی تکمیل این زیرساختها را در گرو توجه و عزم جدی دولت بر وارد کردن صنایع خدمات محور به معادلات اقتصادی دانست و خاطر نشان کرد: در بخش خدمات با یک بار فراهم آوردن زیرساختهای اولیه امکان رشد سریعتری در مقایسه با بخش تولید وجود دارد. ما در همین منطقه خاورمیانه کشورهایی را داریم که اقتصاد خود را روی بخش خدمات متمرکز کردهاند؛ بهعنوان مثال قطر، پایتخت خدمات مالی یا دبی پایتخت خدمات مدیا و گردشگری شده است. از سوی دیگر هند را داریم که از طریق صادرات سایبری و خدمات مجازی ۱۰۰ میلیارد درآمد کسب کرده و همه اینها مثالهای خوبی از امکان عظیم بهرهبرداریای است که در صنایع خدمات محور نهفته است، در ایران نیز گردشگری با توجه به ظرفیتهای موجود تاریخی و طبیعی خود میتواند نقش فعالی در خروج اقتصاد کشورمان از رکود بازی کند.
سهم ایران از محرکهای اقتصادی جهان
سفر رفتن حتی زمانی که شرایط اقتصادی نامساعد است، وسوسهای قوی به شمار میرود. در چنین شرایطی مسافران به دنبال کشورهای ارزانتر، انتخاب خطوط هوایی کمهزینه یا به دنبال محل اقامت اقتصادی هستند. در سال ۲۰۱۲ صنعت گردشگری توانست ۹ درصد از کل GDP جهانی (۶/۶ تریلیون دلار) را تولید کند و بیش از ۲۶۰ میلیون شغل را حفظ کند؛ بهطوری که از هر یازده شغل در جهان یک مورد مربوط به این صنعت است. صنعت گردشگری رشد سریعتری نسبت به دیگر صنایع ازجمله تولید، خدمات مالی و خردهفروشی داشت. با چنین انعطافپذیری در تقاضا و توانایی بالا برای ایجاد اشتغال، اهمیت مسافرت و گردشگری به عنوان ابزاری برای توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال در کشورها روشن است. با نگاهی به جدول بالا به نظر میآید که چین و روسیه راهبران توریسم جهانی در سال ۲۰۱۴ خواهند بود. با توجه به نظر کارشناسان و آمار موجود، به نظر میآید رشد ۲۸ درصدی هزینه سفر ازسوی چینیها، ۴/۲۶ درصدی روسها و ۲/۱۴ درصدی برزیلیها به موازات رشد اقتصادی و درآمد سرانه آنها در کنار رشد یک رقمی هزینه سفر اروپاییها و آمریکاها و رشد منفی ژاپن حاکی از آن است که تقاضای طبقه متوسط اقتصادهای نوظهور خواهد توانست نیروی محرکه توسعه صنعت گردشگری شود. اینکه چه بخشی از این نیروی محرکه چرخهای صنعت کشور ما را به حرکت درآورده تا سهم ما از این بازار جهانی پررونق شود، در گرو میزان تمرکز و برنامهریزی اصولی برای آوردن آنها به ایران و جلب رضایت گردشگران ازطریق ارائه خدمات استاندارد و قابل مقایسه با رقبای سرسخت ما است.
ارسال نظر