استانداردسازی؛ حلقه گمشده در گردشگری
گروه گردشگری- فاطمه باباخانی*: آمار بیکاری بالا در کنار اشتغال پایین یکی از اصلی‌ترین مشکلات دولت یازدهم است. گردشگری یکی از راهکارهایی است که به گفته دکترمحمد علی فرزین، مدیر گروه رشد و توسعه فراگیر برنامه توسعه سازمان ملل متحد (UNDP) می‌تواند موردتوجه قرار گیرد. او در همین رابطه بوم‌گردی و برنامه‌ریزی جامع را عاملی در راه توزیع عدالت و کاهش مهاجرت عنوان می‌کند.
***
جناب آقای فرزین، گردشگری چه نقشی در توسعه پایدار جوامع و ارتقای معیشت محلی دارد؟
صنعت گردشگری اگر بتواند نیازهای حجم بالایی از گردشگران را که به دنبال هزینه‌های لوکس نبوده و حاضر به اقامت در خانه‌های روستایی هستند برآورده کند، می‌تواند ابزار مهمی در راستای دستیابی به توسعه پایدار و حفظ محیط‌زیست باشد. در این حالت صنعت گردشگری رشد اقتصادی و ارزش افزوده را از طریق اشتغال و پایدار نگه داشتن نظام اقتصادی ایجاد می‌کند. در شرایط کنونی ما به واسطه کمبود ساختارهایی نظیر هتل‌ها و رستوران‌های استاندارد تنها قادر به خدمات‌دهی به حجم پایینی از گردشگران هستیم که می‌‌توان جهت جبران آن از جوامع بومی کمک گرفت. برای این امر باید اطلاعاتی را در این زمینه به گردشگران بدهیم تا به جهت‌دهی آنها در ایجاد ارزش افزوده برای مردم این مناطق کمک شود. ما در ایران نزدیک به ۱۲۰ میلیون نفر سال سفر داریم که نشان‌دهنده حجم بالای فرصت گردشگری داخلی کشورمان است؛ بنابراین اگر بتوانیم برای گردشگر داخلی برنامه‌ریزی داشته باشیم ضمن رونق اقتصاد‌ها و کسب‌وکارهای کوچک جوامع بومی، قادریم رشد درآمد ملی خود را یک درصد در سال نیز افزایش دهیم؛ زیرا یکی از راه‌هایی که می‌تواند باعث رشد درآمد ملی شده و آن را تحریک کند، گردشگری در حجم بالا اما در مقیاس کوچک است. به این ترتیب پول‌های کوچک در یک حجم بالا و در گستره وسیع توزیع می‌شود و نقش عمده‌ای را در توزیع عدالت درآمدی ایفا می‌کنند.
به این ترتیب شما به گردشگری‌های ارزان‌قیمت به جای گردشگری لوکس اعتقاد دارید؟
به نظر من ما نباید گردشگری را تنها بر اساس دلار ببینیم و به جای آن می‌توانیم به آن از زاویه رشد ارزش افزوده داخلی بنگریم. حجم بالاسری و امکاناتی که برای گردشگر خارجی باید ایجاد شود بسیار بالا است؛ در حالی که درآمد در این حوزه چندان زیاد نیست؛ به گونه‌ای که درآمدها نتوانسته است سرمایه اولیه را پوشش دهد. در حال حاضر ما ۶۰۰ تا ۷۰۰ هتل خوب در کشورمان داریم که می‌خواهیم آن را به عدد ۱۰۰۰ برای جذب گردشگری که باارزش محسوب می‌شود، برسانیم. همچنین در سال‌های اخیر ما شاهد شکل‌گیری یک طبقه مرفه در کشورمان به واسطه مشکلات ایجاد شده بودیم، اما افزایش چنین رفاهی شامل حال همه مردم نشده است و اغلب نیاز به سیستم‌های کوچک و گردشگری کوچک دارند که با سرمایه‌گذاری اندک به شکل شبکه‌ای و زنجیره‌ای ‌می‌توانند اشتغال‌زایی و ایجاد ارزش افزوده را به شکل گسترده به وجود آورند. بنابراین این نمونه سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانند در کنار ایجاد امکانات به شکل مکمل عمل و رشد فراگیر را ایجاد کنند و مخاطرات سرمایه‌گذاری‌های بزرگ را نیز کاهش دهند.
یکی از اتفاقاتی که پس از روی کار آمدن دولت آقای روحانی در حوزه گردشگری اتفاق افتاد، استقبال گردشگران خارجی برای ورود به ایران بود. به گفته مسوولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری مراکز اقامتی ما توان پوشش این حجم گردشگر را ندارد و از این رو اقامتگاه‌های بوم‌گردی به عنوان راه جایگزین در دستور کار این سازمان قرار گرفته است. به نظر شما این کلبه‌ها تا چه میزان می‌توانند در توسعه و ارتقای معیشت محلی و حفظ محیط‌زیست موثر باشند؟
رویکرد بوم‌گردی اگر برای آن درست برنامه‌ریزی شود می‌تواند به عنوان یک رویه مکمل بسیار مفید باشد اما برای اجرای درست آن ما باید حتما چارچوب‌هایی را در نظر بگیریم. در بسیاری از کشورها نظیر چین، کشورهای آمریکای لاتین یا اروپا اکوتوریسم با سرمایه‌های محلی در حال انجام است و توانسته است الگوی موفقی را به جای بگذارد، اما این رویکرد برای موفق بودن نیاز به سه پیش شرط دارد؛ اول اینکه این نمونه از گردشگری باید استاندارد باشد. گردشگر خارجی یا داخلی اگر بوم‌گردی کند اما خدمات، ‌مکان یا قیمت استاندارد نداشته باشد دوباره سراغ این الگو نمی‌رود. بنابراین همان‌طور که در بحث پایداری، اصل بر همگرایی است، در بوم‌گردی نیز باید میان خدمات و سایر موارد یک همگرایی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ما تفاوت‌های قیمتی را برای گردشگران داخلی و خارجی در نظر می‌گیریم که به اصل پایداری لطمه وارد می‌کند و موجب می‌شود گردشگر خارجی اولین و آخرین سفر خود را به ایران تجربه کند. بنابراین سود ما نباید از دریافت چند برابری قیمت خدمات از گردشگر خارجی بلکه از برنامه‌ریزی درست و مدون حاصل شود و دولت برای این امر باید در زمینه آموزش جوامع محلی وارد شده و آنها را با نحوه برخورد با گردشگران آشنا کند.
آیا به نظر شما تصدی‌گری دولت در ابتدای کار لازم است؟
برای این امر باید استانداردها و چارچوب‌هایی را تعریف و توان شکل‌گیری آنها را به وجود آورد. در اینجا ما بحث حکومت‌مداری با تدبیر را داریم که در قالب آیین‌نامه‌های درست خود را نشان می‌دهد. به عنوان مثال در تایلند دولت به دنبال ایجاد درآمد بالاتر برای روستاییان بود، در این راستا برنامه‌ای را تدوین کرد که بر اساس آن هر روستا باید یک کالا را با استانداردهای لازم تولید می‌کرد. زمانی که کالا با استاندارد لازم تولید می‌شد؛‌ دولت نیز تضمین خرید آن را می‌داد و به این ترتیب انگیزه لازم را درآنها تقویت می‌کرد. با این برنامه صنایع‌دستی تایلند تبدیل به یک جاذبه توریستی شده و گردشگرانی هستند که برای دیدن صنایع‌دستی به این کشور سفر می‌کنند. بنابراین با استانداردسازی صنایع دستی صادراتی تایلند، روستاییان توانمند شده و سنت‌های خود را نیز حفظ کردند.
شما الگوی بنگاه‌های زودبازده و کوچک را برای این بخش مفید می‌دانید؟
ما می‌توانیم این الگو را با تصحیح نقاط ضعف آن در این حوزه به‌کار بندیم. به این ترتیب که برای کسی که می‌خواهد طرح بدهد باید یک دوره آموزشی را در نظر گرفته و آنها از مشاورانی نیز برای کاربردی و علمی بودن کار خود بهره بگیرند. در کنارآن باید از ساز و کار نظارت نیز به شکل دقیق کمک گرفته شود.
همچنین اگر ما در سطح شهرستان فکر کنیم به‌عنوان مثال ۶۰۰ شهرستان و فرمانداری در کشور داریم که سرمایه‌گذاری‌ در آنها اندک و بیشتر سرمایه‌ها به مراکز استان یا تهران منتقل می‌شوند. اگر ما این سرمایه‌ها را برای توسعه صنعت گردشگری به کار بندیم، نه‌تنها اشتغال ایجاد می‌شود بلکه از مهاجرت نیز جلوگیری کرده‌ایم. برای این کار لازم است ما به‌طور متوسط برای هر شهرستان تنها یک میلیارد تومان در نظر بگیریم تا به شکل مناسبی برای پذیرش گردشگر آماده شوند و یک سیستم اقتصادی پویا در آنها به راه بیفتد، این مبلغ به نسبت درآمد ملی بسیار اندک است، اما این توانایی را دارد که یک جنبش گردشگری در کشور به راه اندازد.
آیا برنامه توسعه سازمان ملل متحد علاوه‌بر حوزه‌های فعالیت خود نظیر بهداشت، فقرزدایی، محیط‌زیست و حوادث غیرمترقبه برای گردشگری نیز برنامه‌ای دارد؟
دولت ایران در این حوزه از ما برنامه‌ای درخواست نکرده اما این تکلیف به ما شده که در راه توسعه اشتغال و فقرزدایی و رشد اقتصادی عمل کنیم که یکی از بخش‌های آن می‌تواند گردشگری باشد. آمار بیکاری در ایران بالا است و از سوی دیگر آمار شاغلان این بخش نیز بسیار پایین است که می‌توان رونق اشتغال را در حوزه گردشگری قرار داد. اگر دولت ایران از ما بخواهد ما می‌توانیم برنامه خود را به شکل موردی در یک شهرستان متمرکز کنیم و در آن با دولت و سازمان میراث فرهنگی و گردشگری برای رسیدن به گردشگری پایدار همکاری کنیم.
*fateme.babakhani۶۰@gmail.com