حکایتی از فرصتی که از آن استفاده نمیکنیم
تلخی تسلیم هواپیمایی و شیرینی توسعه ایرانگردی
دولت وظیفه دارد از چارچوب رقابتی اقتصاد دفاع نماید
دکتر علی دادپی* یکی از مزایای اینترنت و پست الکترونیک این است که میتوانی مشترک اخبار شرکتها و بنگاههای اقتصادی بشوی، تا اگر محصول جدیدی یا تخفیفی ارائه کردند، خبردار شوی. اخیرا وقتی که ایمیل هواپیمایی ترکیش ایرلاینز را باز کردم جا خوردم.
اولین تبلیغش سفر به کرمانشاه بود؛ با تصویری تبلیغی از بیستون. پروازها، نیویورک- کرمانشاه و شیکاگو-کرمانشاه و هیوستون- کرمانشاه به قیمتی کمتر از هزار دلار عرضه میشود. پروازها البته مستقیم نیستند و در استانبول تعویض هواپیما صورت میگیرد. با این حال این حرکت استراتژیک قشنگی برای هواپیمایی ترکیه است:
اول؛ بازارهای جدیدی (در اقتصاد هواپیمایی بازارها با مبدا - مقصد تعریف میشوند) را افتتاح میکند که به خاطر جاذبههایش میتواند تقاضای توریستی بالایی داشته باشد و به ترافیک مسافریاش بیفزاید. از سوی دیگر این پرواز از مبادیای صورت میگیرد که جمعیت بزرگی از مهاجران ایرانی و خاورمیانهای در آنها حضور دارند و یک حداقل تقاضا برای پرکردن مرحله آخر سفر وجود دارد.
دوم؛ ورود به بازار را در یک رفتار کلاسیک در مرز قیمت بر اساس حاشیه هزینه انجام میدهد. مسیر برای این هواپیمایی سودآور است، ولی برای هواپیماییهای رقیب دیگر در این قیمت سودی وجود ندارد که بخواهند وارد بازار بشوند و انحصار هواپیمایی ترکیه را زیر سوال ببرند.
سوم؛ مقصدی - شهر کرمانشاه- را انتخاب کرده است که در آن حتی نسبت به هواپیماییهای ایران مزیت نسبی دارد که باید متقاضیان کرمانشاه را اول به تهران بیاورند و بعد به کرمانشاه ببرند. در نتیجه حتی اگر پرواز مستقیم تهران - نیویورک برقرار شود این مسیر برای هواپیمایی ترکیه انحصاری میماند و برای هواپیماییهای ایرانی یادآور برتری منطقهای و در این لحظه پیشتازی جهانیاش است.
استقلال ظاهری و وابستگی واقعی
برقراری پرواز کرمانشاه بعد از برقراری پروازهای تبریز و مشهد توسط این هواپیمایی و مشهد و شیراز توسط هواپیمایی قطر یادآور این نکته تلخ است که بعد از نزدیک به چهار دهه تحریم ایران، پیشتاز منطقهای پروازهای بین قارهای، الان فقط یک بازار مصرف هواپیمایی است. هیچ شرکت ایرانی توان رقابت کیفی با پرندههای تازه نفس خاورمیانه را ندارد که از مبانی علم اقتصاد در برنامهریزیهایشان بهره میگیرند و با توجه به تقاضای بازار، فعالیتهایشان را توسعه میدهند. مانند قرن نوزدهم، ایران همچنان یک کشور در حال توسعه است که مصرفکننده نهایی کالاهای تولید شده توسط اقتصادهای پیشرفتهتر میباشد.
شکی نیست که برای منطقه کرمانشاه این واقعه فرخندهای است. هر چه باشد تنها در ماه پیش عنوان شد که تکیه بر صنعت توریسم میتواند راه گشای کشور در مقابله با معضلات اقتصادیاش باشد. اما آیا این مسافران در هتلهای ایران و تاسیسات ایرانی اقامت خواهند کرد یا مازاد ناشی از حضور آنها تماما توسط سرمایهگذاران ترک جذب خواهد شد؟ فراموش نکنیم تنها ما نیستیم که از فرصتهای درآمدزاییمان مطلع هستیم. همه منطقه جاذبههای توریستی و حیات وحش ما را میدانند و شاید بهتر از پلنگکشان جامعه ما به آن بها میدهند. یک سرمایهگذار زمانی که فرصت کسب سود را شناسایی میکند به سراغ آن میرود. این یک واقعیت اقتصادی است و امید است که شهر کرمانشاه و اقتصاد منطقهای این استان مرزی کشور، از این فرصت استفاده کند و بهره لازم را ببرد. ما باید از هر رویدادی که باعث گسترش صنعت جهانگردی در ایران میشود، استقبال کنیم.
تاسفبار این واقعیت است که سیاستهای اتخاذ شده در داخل و در عرصه سیاست خارجی، ایران و فعالان اقتصادیاش را در آن چنان انزوایی قرار داده است که توان رقابت با بیگانگان را ندارند. این را نمیگویم که امید به اثربخشی حمایت دولتی دارم، بلکه میگویم از درد بیکسی صنعت هواپیمایی کشورمان و بی پناهی صنعت توریسممان. آیا نمیبینیم که چه هزینه گزافی را با از دست دادن امتیازات ژئوپلیتیکمان میپردازیم؟ باور دارم دولت وظیفه دارد از چارچوب رقابتی اقتصاد دفاع کند. آیا نباید یادآوری کرد که سیاستهایی که به بهانه استقلال اتخاذ شدهاند آن چنان وابستگی برای کشور ما به ارمغان آوردهاند که امروز در تلخی تسلیم یک بازار دیگر باید خوشحال شیرینی حضور جهانگردان در گوشهای درآمدزا از کشورمان باشیم؟ واقعبین باشیم، بهرغم همه ادعاها، واقعیت ما متفاوت از توهمات پشت میزنشینان سرزمین مان است. آنچه در سالهای گذشته انباشت شده است، ضعف اقتصادی بوده و نه قدرت. این رویداد جدید یک مثال آشکار آن است.
* اقتصاددان و مدرس
دانشگاه ایالتی کلایتون
ارسال نظر