منافع مشترک زنان و گردشگری
حسنا حاجیان* امروزه منافعی که صنعت گردشگری میتواند برای جوامع میزبان دربرداشته باشد، بر کمتر کسی پوشیده است؛ اما تحقیقات متعدد ثابت کردهاند که این منافع معمولا به طور عادلانه و یکسان توزیع نمیشود و در انحصار نخبگان جامعه که اغلب مرد هستند قرار میگیرند. از طرفی توسعه گردشگری زمانی موفق و پایدار است که همه اقشار به ویژه گروههایی که پیش از این قدرت تاثیرگذاری کمتری در جوامع داشتهاند، در تصمیمگیری گردشگری و منافع حاصل از آن سهیم باشند؛ زنان، جوانان، سالخوردگان و اقلیتهای مذهبی و قومی از جمله این اقشار هستند. مشارکت زنان در گردشگری نه تنها به توسعه گردشگری کمک میکند، بلکه میتواند گامی در جهت توانمندسازی آنان نیز باشد. مطالعات نشان دادهاند هنگامی که به زنان فرصت بهرهمندی اقتصادی داده میشود، عواید آن را بیش از مردان برای رفاه خانواده و جامعه صرف میکنند. از این رو گشودن درها به روی بهرهمندی اقتصادی زنان، راهی سریعتر در جهت ریشهکنی فقر، توانمندسازی زنان و برابری جنسیتی (که از اهداف هزاره سوم به شمار میروند) در پیش رو میگذارد. نکته جالب توجه این است که با وجود نقصانهایی که کار گردشگری برای زنان به همراه داشته، این صنعت توانسته در توانمندسازی اقتصادی زنان پیشگام باشد. سهم بزرگ زنان در گردشگری مطالعهای که توسط سازمان جهانی جهانگردی در سال ۲۰۱۰ انجام گرفته است نیز این امر را تایید میکند. این مطالعه با بررسی ۱۷۵ کشور در مناطق درحال توسعه جهان، نشان داد: ۱- زنان سهم بزرگی از کارکنان بخش حقوقبگیر صنعت گردشگری را به خود اختصاص دادهاند و احتمال اینکه زنان در صنعت گردشگری استخدام شوند دو برابر صنایع دیگر است. ۲- گردشگری بیش از هر صنعت دیگری فرصت خوداشتغالی برای زنان به وجود آورده است. ۳ - از هر ۵ وزیر گردشگری در این کشورها یک نفر زن است و حضور زنان در این جایگاه بیش از صنایع دیگر است. بهرغم اینکه زنان بیشترین نیروی کار صنعت جهانگردی را تشکیل میدهند، در حوزه آکادمیک، مطالعه روی وضعیت زنان در گردشگری و نقش گردشگری در توانمندسازی آنان به تازگی مورد توجه محققین قرار گرفته است. یکی از پژوهشهایی که به تازگی در ایران در این حوزه انجام شده، مطالعهای است که اثر گردشگری زمستانی در توانمندسازی اقتصادی زنان روستایی را مورد بررسی قرار میدهد و در چند جامعه روستایی پیرامون پیست اسکی، به بررسی و مقایسه آن میپردازد. این تحقیق، با توجه به محوریت توانمندسازی اقتصادی در توانمندسازی عمومی زنان، این بعد از توانمندسازی را مورد توجه قرار داده است. نتایج این تحقیق ثابت میکند گردشگری میتواند در مناطق محروم و کوهستانی که فعالیتهای کشاورزی و سایر صنایع رونق چندانی ندارند، برای جوامع محلی و زنان به طور خاص، دسترسی به شغل و درآمد ایجاد کند و موجب توانمندی اقتصادی آنها شود. در ادامه به مواردی دیگر از نتایج این تحقیق همراه با مقایسه با دستاوردهای سایر پژوهشهای انجام شده در این زمینه اشاره میشود. زنان بومی، کارگران ارزان گردشگری به طور کلی مطالعات انجام گرفته نشان می دهند، در صنعت گردشگری همانند صنایع دیگر تقسیم جنسیتی کار به صورت عمودی و افقی وجود دارد. به صورت افقی، زنان و مردان شغلهای متفاوتی را تجربه میکنند. زنان معمولا در مشاغلی مشارکت دارند که با نقشهای سنتی آنها مطابقت دارد. این مشاغل شامل پختوپز، تهیه و فروش صنایع دستی و نظافت اقامتگاهها و اماکن گردشگری میشود. به اعتقاد بسیاری از محققین تسری یافتن نقشهای بازتولیدی زنان از خانه به کار در گردشگری، پتانسیل این صنعت برای توانمند کردن زنان و رسیدن به برابری جنسیتی را کاهش میدهد. نکته بسیار جالب توجه در یافتههای تحقیق مورد بحث این است که عمده فعالیت زنان در گردشگری در این روستاها با رویه سنتی کار زنان در گردشگری فاصله دارد؛ به طوری که عمده زنان فعال در گردشگری (بالغ بر ۶۶ درصد) در بخش مربیگری اسکی که فعالیتی غیرجنسیتی است، مشغول به کار هستند و بعد از آن، بخشهای غذا و اقامت به ترتیب با سهم ۱۵ و ۸ درصدی در اشتغال زنان بیشترین تولید اشتغال را داشتهاند. نکته دیگر اینکه همانطور که در بالا گفته شد، در مشاغل گردشگری به صورت عمودی نیز هرمی جنسیتی وجود دارد. در راس هرم مردان در مشاغل مدیریتی و حرفهای با درآمد معمولا بالا قرار دارند و در کف آن، مشاغل سطح پایینتر، با دستمزد و فرصت رشد کمتر به زنان واگذار میشود. در مطالعه مورد بحث زنانی که در بخشهای حقوقبگیر مشغول به فعالیتاند، سهم بیشتری در رده شغلی دفتری ۶۵ درصد، و سهم کمتری در مشاغل خدماتی (۳۵درصد) دارند. ردهبندی صورت گرفته در این تحقیق در بخش حقوقبگیر، بر اساس ردهبندی ارائه شده توسط سازمان جهانی جهانگردی (۲۰۱۰) بوده است. در این بخشبندی، مشاغل حرفهای عبارتند از: سرپرستان خانهداری، سرآشپزها و پستهای مدیریتی. مشاغل دفتری شامل کارکنان پذیرش، آشپزها و کارکنان اداری و مشاغل خدماتی شامل مهمانداری، مراقبت شخصی، خانهداری و مشاغل خدماتی رستوران میشود. متاسفانه در رده حرفهای هیچ زن بومی مشغول به فعالیت نیست. این یافته با نتایج مطالعه سازمان جهانی جهانگردی تا حدودی مشابه است. در گزارش سازمان جهانی جهانگردی به طور کلی حضور زنان در گردشگری (به نسبت مردان) در مشاغل خدماتی (۷/۴۴ درصد) و دفتری(۵۹ درصد) پر تعداد و در سطوح حرفهای (۸/۳۶ درصد) کمتر است. نکته حائز اهمیت اینکه بهرغم آنکه زنان ایرانی به طور کلی رتبه بالایی در حضور در ردههای حرفهای گردشگری دارند ۵۰ درصد از پستهای این رده را به خود اختصاص دادهاند و به همین دلیل در مطالعه سازمان جهانی جهانگردی ایران با رتبه ۶ جزو ۱۰ کشور برتر در این زمینه شناخته شده است، زنان روستایی مقصدهای مورد مطالعه نتوانستهاند در این رده حضور یابند. ۱۰ کشور برتر به ترتیب عبارتند از: جمهوری کره (۹۶ درصد ) ، شیلی (۸۶ درصد )، پرو (۶۶ درصد)، گواتمالا ( ۵۵ درصد)، سنگاپور(۵۵ درصد)، ایران(۵۰ درصد)، فیلیپین (۵۰ درصد)، اندونزی (۴۷ درصد )، مکزیک (۴۶ درصد )، پاناما (۴۵ درصد). حضور ایران به عنوان کشوری مسلمان در میان این ده کشور مایه خرسندی است. این در حالی است که در بعضی کشورهای مسلمان آمار مشارکت زنان در گردشگری بسیار پایین است. در همین گزارش سه کشوری که در آنها زنان کمترین میزان اشتغال در صنعت جهانگردی را دارند، مسلمان هستند: مصر(۳/۳ درصد)، عربستان سعودی( درصد۸/۱)، و یمن (۴/۱ درصد). علت این امر را باید در محدودیتهای دسترسی به امکانات آموزشی و شغلی و همچنین فرهنگ تبعیضآمیز این جوامع جستوجو کرد. گردشگری و برابری جنسیتی در هر حال بهرغم نابرابریهای ساختاری موجود در فعالیتهای زنان در گردشگری، کار زنان در این صنعت میتواند منافعی در جهت توانمندسازی آنان داشته باشد. زنان با کار در گردشگری گردهم میآیند و همین گردهم آمدن آنها را بر میانگیزد تا خود و برای خود اقدام کنند و شرایط برابری در محل کار، خانه و اجتماع بطلبند. از آنجا که گردشگری و به طور خاص گردشگری زمستانی پتانسیل بالایی در ایجاد اشتغال برای جوامع محلی و به خصوص زنان دارد، توسعه این نوع از گردشگری میتواند رهیافتی برای توسعه روستاهای کشور در مناطق کوهستانی و سردسیر و توانمندسازی اقتصادی زنان و مردان این مناطق باشد. دراین راستا برای فراهم آوردن زمینه مشارکت بیش از پیش زنان در گردشگری باید در جهت مساعد کردن شرایط در بخشهای مختلف بازار کار گردشگری برای آنان، برپایی گردهماییهایی برای ترویج فرهنگ کار زنان، آگاهی رساندن درباره گردشگری، فرصتها و تهدیدهای آن، و همچنین تقویت برنامههای آموزش مهارتهای کار در گردشگری گام برداشت. *این مقاله برگرفته از پایاننامه کارشناسی ارشد حسنا حاجیان دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی است که به راهنمایی دکتر محمود ضیایی در ماه گذشته از آن دفاع شد.
ارسال نظر