گردشگری بیآب، گردشگری بیآینده
گروه گردشگری- عاطفه نبوی: هفته گردشگری در شرایطی به پایان میرسد که امسال هم به سنت سالیان پیش، گردشگری در سالنهای همایش و با اظهار رضایتها، تقدیرها و گاه نقدها و قهرهای تکراری بزرگ داشته شد. جشن، برای نشان دادن جایگاه رفیع گردشگری در بلندترین برج کشور برگزار شد و برنامههای اعلام و ابلاغ شده از طرف سازمان؛ از سخنرانی مدیران کل میراث استانها پیش از خطبههای نمازجمعه، نمایشگاه معرفی جاذبههای گردشگری کشور و برنامه پاکسازی نمادین ۵۰غار گرفته تا همایش تجلیل از فعالان وخادمان صنعت گردشگری، بازدید رایگان موزهها، برپایی سیاه چادرهای عشایر تا انعقاد تفاهمنامه گردشگری با انجمن ورزشهای همگانی؛ همه کمابیش اجرا شد یا حداقل سعی در اجرای آن صورت گرفت، حالا فارغ از کم و کیف آن.
گروه گردشگری- عاطفه نبوی: هفته گردشگری در شرایطی به پایان میرسد که امسال هم به سنت سالیان پیش، گردشگری در سالنهای همایش و با اظهار رضایتها، تقدیرها و گاه نقدها و قهرهای تکراری بزرگ داشته شد. جشن، برای نشان دادن جایگاه رفیع گردشگری در بلندترین برج کشور برگزار شد و برنامههای اعلام و ابلاغ شده از طرف سازمان؛ از سخنرانی مدیران کل میراث استانها پیش از خطبههای نمازجمعه، نمایشگاه معرفی جاذبههای گردشگری کشور و برنامه پاکسازی نمادین ۵۰غار گرفته تا همایش تجلیل از فعالان وخادمان صنعت گردشگری، بازدید رایگان موزهها، برپایی سیاه چادرهای عشایر تا انعقاد تفاهمنامه گردشگری با انجمن ورزشهای همگانی؛ همه کمابیش اجرا شد یا حداقل سعی در اجرای آن صورت گرفت، حالا فارغ از کم و کیف آن. در این میان یک روز هم به همایش «گردشگری و اکوتوریسم آبی و تلاش برای حفاظت» اختصاص یافت؛ همچنین به صورت حاشیهای هم برنامههایی با این محوریت برگزار شد.
سه هفته مانده به شروع هفته، زمانی که شعار سازمان جهانی جهانگردی اعلام شد، به نظر میآمد این شعار برای ایران عنوان شده باشد، با عطشی که این سرزمین دارد.
علاقهمندان حوزه اکوتوریسم و گردشگری آبی مشتاقانه در پی اعلام برنامهای همسو با این شعار از سوی سازمان گردشگری بودند و همتی دوچندان و اختصاص زمان و انرژی بیش از نامگذاری و رفع تکلیف یک روزه را انتظار میکشیدند که بیشتر به «فعالنمایی» در این حوزه میمانست تا فعالیت.
تلخی داستان زمانی بیشتر شد که وقتی آقای نجفی در یادداشت وزین خود به درستی به ریشهیابی مشکلات و چالشهای پیشروی گردشگری پرداخت، حتی گوشهچشمی هم به این حوزه پراهمیت و مغفول نداشت و باز هم با تاکید بر «گردشگری فرهنگی» - که در اهمیت آن تردیدی نیست- از کنار «اکوتوریسم» و «گردشگری آبی» که دست کم به واسطه این نامگذاری منتظر توجه بیشتری بود، گذشتند و این در وضعیتی است که مدام اخبار ناخوشایندی از خشکی پی در پی دریاچهها، باتلاقها و مردابهایمان مخابره میشود.
وانهادن این حوزه با وجود تاکید جهانی بر آن، کشور ما را به جزیرهای شبیه میکند که مسوولان آن گویی فارغ از آنچه که روی میدهد، هشدارها و پیشنهادهایی که داده میشود - که هم پایههای علمی دارد و هم ضرورت پرداختن به آن را شورهزارها و نمکزارها به رخ میکشند- به برنامههای روتین و از پیشتعیینشده خود میپردازند و گویی قرار نیست این جزیره «آینده مشترکی» با دنیا داشته باشد که بخواهد رنج «حفاظت» از آن را بر خود هموار کند. حالا هم دیر نیست؛ بر مشکلات گردشگری قرار نیست فقط در همین هفته متمرکز شد. یک سال پیشرو میتواند فرصتی برای توجه بیشتر به جاذبههای آبی کشور باشد و با برنامهای مشترک با دیگر سازمانها و وزارتخانهها، به گردشگری پایدار و حفظ منابع آبی اهتمام بیشتری ورزید.
ارسال نظر