مراقب رفتارمان باشیم!
مهدیس مدنی* دیدار از آن مناظر زیبا همه را شگفت زده کرده بود. اغلب گردشگران متعجب بودند که چطور تا پیش از این سفر حتی نام این روستای زیبا به گوششان نخورده بود. دیگر چیزی از راه نمانده بود. بعد از آن همه پیادهروی اغلب همسفران دوست داشتند تا دراولین مکان مناسبی اتراق کنند. در نزدیکی ورودی روستا رودخانه زیبایی وجود داشت که بر رویش پلی ساخته شده بود. مکان مناسب برای استراحت پیدا شد. همگی بار و بنه را در کناری نهادند تا دمی بیاسایند. عدهای گره شال و روسری را کمی شل کردند برای آنکه آبی به سر و صورت بزنند و عدهای هم بیمعطلی به کنجکاوی در اطراف مشغول شدند.
مهدیس مدنی* دیدار از آن مناظر زیبا همه را شگفت زده کرده بود. اغلب گردشگران متعجب بودند که چطور تا پیش از این سفر حتی نام این روستای زیبا به گوششان نخورده بود. دیگر چیزی از راه نمانده بود. بعد از آن همه پیادهروی اغلب همسفران دوست داشتند تا دراولین مکان مناسبی اتراق کنند. در نزدیکی ورودی روستا رودخانه زیبایی وجود داشت که بر رویش پلی ساخته شده بود. مکان مناسب برای استراحت پیدا شد. همگی بار و بنه را در کناری نهادند تا دمی بیاسایند. عدهای گره شال و روسری را کمی شل کردند برای آنکه آبی به سر و صورت بزنند و عدهای هم بیمعطلی به کنجکاوی در اطراف مشغول شدند. به یکدیگر کمک میکردند تا از زیر پل بگذرند و در طرفی دیگر به دور از جمع تجدید قوا کنند. در همین حین راهنما نکاتی را که پیشتر متذکر شده بود از نو یادآور شد. این بار سخن از تاریخ و طبیعت منطقه نبود، صحبت از فرهنگ جامعه میزبان و خط قرمزهایی بود که مسافران باید رعایت میکردند. بهرغم آنکه صحبتهای راهنما برای آنکه گردشگران بازدید دلچسبی توام با احترام به فرهنگ و سنن جامعه محلی داشته باشند کافی بود، اما برخی از گردشگران گوش شنوا برای درک اهمیت گفتههای او را نداشتند و مشکل از همین بیتوجهی آغاز شد. اولین بارقههای خصومت و نارضایتی از گروهی از زنان روستایی آغاز شد که برای شستوشوی رخت و لباسهای خود به کنار رود آمده بودند. نگاههای سرشار از پرسش محلیها از همان بدو ورود گردشگران به روستا تا انتهای بازدید همراه قدمهایشان بود. گرچه مهربانی و خوش برخوردی برخی دیگر از روستاییان بهویژه افراد کم سن و سال و جوانتر مانع از این میشد که سردی نگاه برخی دیگر کام گردشگران را حین بازدید تلخ کند، اما در آخر روستاییان برای محافظت از حریمی که با بیتوجهی گردشگران مورد تجاوز قرار گرفته بود، متوسل به نیروی انتظامی شدند که سه، چهار ساعتی وقت گروه را گرفت و در نهایت آن تجربه زیبا با دلخوری به پایان رسید.
وقتی به سفر میرویم در بهترین شرایط روحی قرار داریم. حتی گاهی سفر میکنیم تا فراموش کنیم و نشاط از دست رفته را بازیابیم، ولی لزوما جامعه میزبان ما چنین نیست. آنان یک روز عادی از زندگیشان را سپری میکنند که ممکن است شاد باشند یا غمگین. حضور پرهیاهوی گردشگران و عدم رعایت حق و حقوق افراد محلی یا بیتوجهی به سنتهای رایج درمنطقه تنها آرامش آنان را برهم میزند. آرامشی که حق مسلم آنان است؛ حقی که گاهی برای پایمال کردنش باید بهای سنگینی بپردازیم.
*کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم
ارسال نظر