نجات کولبران از مسیر گردشگری
قماری که ممکن است به معنای از دست رفتن جان و مال و عمرشان باشد، بیشک این تجارت در ازای دریافت اندک سود، هیچ محلی از ارزش ندارد. پدیده کولبری به عنوان یک مفهوم عمومی در مناطق مرزی غرب ایران درست در جایی که مرزداران غیور زندگی میکنند بروز بیشتری پیدا کرده است و امروزه از آن به عنوان یکی از معضلات بزرگ این مناطق نام برده میشود. حال آنکه هیچ همتی هم برای ساماندهی افرادی که به این شکل امرار معاش میکنند دیده نمیشود. چه بسیار جوانان تحصیلکرده و مستعدی که سرخورده از پیدا کردن یک شغل درست و حسابی راه کوهستانهای خشن را میگیرند تا بلکه در پی روزی چارهجویی کرده باشند.
همینها اگر در راه تخصصی به کار گرفته شوند علاوه بر بهرهمندی از یک زندگی آرام که حقشان است میتوانند سرمنشأ تحول برای جامعه خود باشند. اما چه میتوان کرد که پدیده ناهنجار کولبری از مناطق مرزی غرب ایران رخت بربندد؟ اگر از دید کلی به مساله بنگریم پاسخ در فراهم کردن زمینه برای انواع توسعه است، توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... .
یکی از مقولههایی که میتواند به این مهم کمک کند توسعه پایدار گردشگری است. یعنی برخورداری جوامع محلی از عواید توسعهای توریسم به شرطی که هیچ گونه اثرات نابهنجاری بر جامعه میزبان بر جای نگذارد. گردشگری پایدار یک صنعت پاک است که میتواند صادرکننده فرهنگ و هنر و آداب و رسوم باشد، متضمن صلح باشد، با طبیعت همسو باشد و از آن حراست کند و در تیمار مشکلات اجتماعی پیشرو باشد.
اگر به عنوان نمونه موردی به منطقه هورامان بنگریم که اتفاقا جدیدترین اثر ثبت جهانی شده ایران در فهرست میراث یونسکو است این فرصت هماکنون فراهم است تا با تعریف درست از گردشگری و گشودن دروازههای آن به سوی گردشگران ورودی به ایران موجبات رونق اقتصادی منطقه فراهم آید. اثرات مثبت احیای گردشگری پایدار در منطقه چنان است که به سرعت میتوان جوانان مستعدی را که خطر کولبری را به جان میخرند در صف شاغلان گردشگری تصور کرد.
از قضا هورامان یک منطقه فراملی است که بخشهای زیادی از آن در خاک استانهای کرمانشاه و کردستان در کشور قرار دارد و بخش کوچکتری از آن در اقلیم کردستان عراق واقع شده است. همین یک فرصت طلایی برای ایجاد یک رویکرد بینالمللی در این منطقه است. درست چیزی که بسیاری از گردشگران خارجی در پی آن هستند: جغرافیای بدون مرز.
همچنین تنوع زیستی، اقلیمی، فرهنگی، زبانی، پوششی و مذهبی این منطقه را مستعد انواع گردشگریها میکند، از گردشگری فرهنگی گرفته تا اکوتوریسم، گردشگری کشاورزی و ورزشی و موارد بیشمار دیگر. بنابراین در صورت ایجاد زیرساخت و تشویق به سرمایهگذاری مادی و معنوی، این منطقه از نیروی جوان کاملا مستعد بهره کافی را دارد تا راه خود را در امرار معاش هدفمند پیدا کنند. این بار نه در سینهکش کوهستانهای سخت بلکه در خوان گسترده گردشگری.
از بعد زیرساخت گردشگری این منطقه نیاز به آموزش فراگیر، توسعه امکانات، تبلیغات هدفمند و البته تدوین برنامه بلندمدت و جامع در حوزه گردشگری دارد. تلفیق گردشگری با توسعه بازارچههای مرزی میتواند ساماندهنده پدیده کولبری در قالب یک ساختار نظاممند باشد و نه در شکل کنونی آن بهصورت یک معضل. به هر روی امید میرود با توسعه گردشگری علاوه بر معرفی منظر فرهنگی هورامان به جهانیان برخی معضلات اقتصادی منطقه نیز رفته رفته حل و فصل شود.