پادزهر ایران‌ هراسی

هر گاه که نام وزرای پیشنهادی به مجلس اعلام می‌شود گمانه‌زنی‌ها حول میزان کارآیی هر وزیر شکل می‌گیرد. در این دوره که نام وزیر پیشنهادی گردشگری اعلام شد، حالتی از ابهام، ناامیدی و امیدواری میان اصحاب صنعت گردشگری شکل گرفت! غریبه آشنایی که برای این صنعت غریب است و ترس از نا آشنایی وی با مقوله پردردسر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی این پرسش را مطرح می‌کند که چه آینده‌ای در انتظار این صنعت همیشه محروم خواهد بود. در عوض بار اسمی و مسوولیتی پیشین ایشان این امید را زنده نگه می‌دارد که او بتواند با شناخت درست پازل قدرت به داد این صنعت مهم برسد!

همگان منتظر روزهای آینده هستند تا چه پیش ‌آید. او پیش از آنکه در کمیسیون‌ گردشگری و صحن علنی مجلس احراز صلاحیت شود برنامه خود را منتشر کرد، جدا از اینکه به راحتی می‌توان فهمید تنظیم این برنامه همراه با عجله بوده است و ایرادات زیادی به محتوای آن وارد است، اما نفس عمل وی یک پیام روشن به مخاطبان دارد: وزیر جدید اهل گفت‌وگو است.

لزوم تغییر تفکر به ویژه در جدا کردن تعریف سفر از گردشگری، پرهیز از دستاویز قرار دادن آمارهای موجود و تقویت نظام آماری علمی در این صنعت، دور کردن سایه نگاه‌های خشن از گردشگری و بسیاری موارد دیگر لازمه مدیریت بر مقوله‌ای است که بر پایه ارتباطات بین‌المللی درست استوار است.

بدیهی است فرصت نقد برنامه وزیر جدید در آینده فراهم است، البته نگارنده بر این باور است که برنامه منتشر شده بیش از آنکه قابل بحث باشد صرفا ذکر برخی از بی‌شمار بدیهیات بود و آنچه در عمل رخ می‌دهد چیز دیگری خواهد بود. اما شاید حالا که ایشان با نگاهی متفاوت از دیگر وزرا پا به عرصه گذاشته است بتوان به باز بودن باب گفت‌وگو امید داشت.

امید می‌رود آنچه در نهایت از مدیریت ایشان بر نهاد گردشگری برجای خواهد ماند تقویت بنیه این صنعت باشد نه آنکه گردشگری را مایه متمول شدن دیگر بخش‌ها قرار دهد، مانند آنچه امروز از تعریف گردشگری سلامت حاصل شده است و ارز آوری آن بی‌آنکه به زنجیره مولدش برسد سهم دیگران است! مثال‌هایی از این دست بسیارند و همگی از ضعف قانون و زیرساخت سرچشمه می‌گیرند که اگر قانون باشد فعالیت‌های غیرمجاز بر پیکره صنعت گردشگری چنبره نمی‌زند و مایه رنجش اصحاب حقیقی آن را به همراه نخواهد داشت. این مهم طلب می‌کند به جای پرداختن به مفاهیم حاشیه‌ای جایگاه صنوف گردشگری تقویت شود و از این صنوف به عنوان بال‌های اجرایی صنعت بهره برده شود.

به علاوه گردشگری بر پایه گفت‌وگو بیان شده است و در نهایت صلح را گسترش می‌دهد، متولی جدید گردشگری اگر به درستی در برنامه خود از ایران‌هراسی بیم دارد باید از نگاه‌های محدود‌کننده داخلی هم سخن به میان بیاورد و عمیقا این باور را در نهادهای داخلی تقویت کند که ما از دریچه گفتمان گردشگری به دنبال نشان دادن ایرانی قدرتمند هستیم. حاصل یک نگاه لطیف به گردشگری، اشتیاق سفر به ایران است. اگر این سایه سنگین بر سر گردشگری گسترده بماند شک نکنید آنچه بکوبیم همچون کوبیدن آب در هاون خواهد بود. مثال‌ها از تاثیر مثبت گردشگری بر تقویت اجتماعی بسیارند. کافی است به جانب مغرب خود بنگریم و ترکیه را ببینیم یا در جنوب پهنه خلیج فارس دبی را ببینیم که با تقویت گردشگری خود از کجا به کجا رسیدند. متاسفانه در سالیان اخیر ما در بعد بین‌المللی چنان ضعیف عمل کرده‌ایم که بسیاری از مفاخر فرهنگی و میراث ناملموس ما توسط همسایگان غصب شده‌اند.

به علاوه باید نگاه به گردشگری در کشور به نگاه برد-‌ برد تغییر کند، صیانت از میراث فرهنگی آنچنان که اشاره رفته است واجب است و بهتر آنکه این موارد از مقوله آموزش در مدارس شروع و در خانواده‌ها و حتی سازمان‌های اداری تکرار و تکرار شود و در نهایت به قانون بدل شود. امروزه یکی از مشکلات میراث فرهنگی آن چیزی است که به بهانه توسعه بر آن روا داشته شده است، از تخریب بی‌ضابطه بافت فرسوده در شهرها گرفته تا جاده‌سازی و سد‌سازی و ... که عرصه گردشگری را تنگ و تنگ‌تر می‌کند. از این رو انتظار می‌رود مفهوم گردشگری در نظام اداری کشور به رسمیت شناخته شود و تخطی از آن مستوجب برخورد باشد.

مشکلات در باب گردشگری بسیارند، سال‌ها است از این آب باریکه سهمی اندک نصیب قشری خاص می‌شود و دیگران بی‌بهره‌اند. وقت آن رسیده است با تفکری نو و تمامیت‌گرا این صنعت را در سراسر ایران به اندازه توان گستراند، تعریف مسیرهای جدید در غرب و شرق ایران در کنار تقویت مسیر کلاسیک به جای اکتفا بر محور چند شهر محدود، تعریف رسته‌های جدید گردشگری، تقویت حوزه گردشگری دیجیتال، ورود جدی به دنیای تبلیغات، باز کردن دروازه‌های کشور به روی سرمایه‌گذاران و ... برخی از نگاه‌هایی است که باید به سرعت نو شوند.

در حوزه صنایع دستی فاصله جایگاه کنونی و آنچه باید باشیم بسیار است. عمده این موارد به نظام سنتی صنایع دستی بر می‌گردد که با تکنولوژی همگام نشده است. در کنار احیای مشاغل در معرض نابودی و تقویت مشاغل موجود باید به نوآوری، استاندارد‌سازی و آموزش در صنایع دستی پرداخته شود.

در پایان وزیر گردشگری بدانند که اصحاب گردشگری عمدتا از قشر فرهیخته هستند و ادبیات ایشان ادبیات تعاملی و نقادانه است، لذا اگر جنس کارگزاران پیرامون خود را از جنس همینان برگزینند شاهد پیشرفت چشمگیر این صنعت باشیم.