چرا «خزر» اسطوره سفر در ایران است؟
نقش توریستی دریای «کاسپین» در تاریخ
دریای خزر، بزرگترین دریاچه جهان است و در گردشگری ایران موقعیتی خاص دارد؛ به گونهای که حتی از جنوبیترین نقاط ایران هم بسیاری از ایرانیان برای دیدن جاذبههای شمالی کشور به ساحل این دریا سفر میکنند اما اعتبار این دریا و موقعیت جغرافیایی خاصش که همچون محوری عمودی حدود ۱۲۰۰ کیلومتر از بخش شمالی نیمکره شمالی را قطع میکند، سبب شده است تا در مقطعی از تاریخ ایران که حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ سال گذشته را شامل میشده است، بسیاری از جهانگردان خارجی از مرزهای شمالی کشور روانه ایران شوند. جهانگردانی که از کشورهای غربی به شرق جهان سفر میکردند در مسیر خود به دریای خزر میرسیدند و برای عبور از این دریا چارهای جز عبور با کشتی از عرض دریا نداشتند اما این عبور هم با موانعی جغرافیایی و البته گاهی قانونی همراه بود.
این عامل برای بسیاری از جهانگردان که مشخصا قصد سفر به ایران را نداشتند، بهانهای بود تا در مسیر حرکت خود از غرب به شرق، بخشی از حاشیه دریای خزر را طی کنند و پس از آن در جنوب رشته کوه البرز به حرکت خود ادامه دهند. مسیری که برای این کار طی میشد، حرکت از باکو به بندرانزلی بود. مسافران در انزلی پیاده میشدند و حدود ۳۰ کیلومتر را با کالسکه طی میکردند تا به رشت میرسیدند. عبور از این ۳۰ کیلومتر هم ۵/ ۳ ساعت زمان نیاز داشت. گاهی هم بعضی از گردشگران در انزلی میماندند تا از جاذبههای آن بهرهمند شوند. انزلی و غازیان به اندازه کافی جاذبه داشت تا بتواند یک گردشگر را چندین روز به خودش مشغول کند. تالاب انزلی و زیباییهایش، وفور پرندههایی که گردشگران را برای شکار وسوسه میکرد و البته آن زمان مانعی برای آن وجود نداشت؛ حتی برای گردشگر غربی که از اقلیمی مشابه میآمد، تازگی نیز داشت. پس از انزلی، رشت، دروازه ورود به ایران از این مسیر بود. مسافران از رشت راهی قزوین میشدند تا با گذر از جنوب رشته کوه البرز به تهران برسند یا مسیر خود را به سمت دماوند و بارفروش (بابل) و مشهد سر(بابلسر) تغییر دهند.
مسیر عبور گردشگران هم از رشت تا بابلسر پر از توقفهای پیشبینینشده بود که جذابیت سفر را برای گردشگران بیشتر میکرد. این موضوع، عدهای را از سفر به شرق دور منصرف و به بازدید از ایران روانه میکرد و عدهای را در این مسیر با تهران آشنا میکرد و به بابلسر میفرستاد. کشتی بخار که مسافران را از باکو به انزلی میرساند، معمولا ۲۲۸ مایل طی میکرد و دو بار در هفته به جابهجایی مسافر میپرداخت. فصل مناسب سفرهم اواخر اسفند تا اواخر اردیبهشت و اواخر شهریور تا اواخر آذر بود. ورود گردشگران خارجی از انزلی به کشور، تجارت را در انزلی و رشت و حتی قزوین توسعه داد. برخی از آنها چنان باهوش بودند که به سرعت به نیازسنجی و امکانسنجی در منطقه میپرداختند و همین شد که بسیاری از بنگاههای مهم تجاری مانند شیلات، پرورش کرم ابریشم و حتی هتلهایی که به مرور برای اقامت گردشگران دایر شد، به دلیل ماندگاری و تردد دائم مسافرانی بود که به ایران سفر میکردند. در بین این جهانگردان، شرقشناسان صاحبنامی هم بودند که از همین راه وارد ایران شدند و به تحقیق و تفحص و کاوش در ایران پرداختند.
خروج از ایران از مشهدسر(بابلسر) و از طریق کشتیهای بخار شرکت روسی قفقاز مرکوری انجام میشد که مسافران را از این شهر به کراسنودسک بندری در ترکمنستان میرساند و فاصله میان باکو تا کراسنودسک برای گردشگران غربی که در پی اکتشاف شرق دور بودند، با عبور از ایران و دیدار از جاذبههای شمال ایران ممکن میشد. اما ورود گردشگران با خود تاثیرات فرهنگی بسیاری هم داشت؛ تاثیراتی که در مقاصد ورودی به ایران نمودهای بیشتری داشت از جمله در شهرهای انزلی و رشت. به عبارتی مردم این منطقه زودتر از مناطق دیگر با تجدد و تمدن، نوع پوشش، آداب معاشرت و شیوه زندگی اجتماعی گردشگران خارجی و غربی روبهرو میشدند و همین تاثیر باعث میشد تا در طول تاریخ برایشان طنزهایی نابهجا ساخته شود، که حتی گاه خودشان هم ندانند ریشه آن از کجاست.
ارسال نظر