ایران فقط شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز نیست!
تبعیض منطقهای در توسعه گردشگری
محمدرضا جابری / کارشناس گردشگری
شهر اولینها، شهر گوهر سنگها، نصف جهان، مشهد ۲۰۱۷، تبریز ۲۰۱۸ و مجموعه اینگونه شعارها و اقدامات با تمام نکات مثبت فراوانی که دارند، گواه یک نکته فراموششده اخلاقی و وجدانی هستند که در سیاستگذاری و تلاش برای توسعه فراگیر ملی حتی در زمینه گردشگری، عدالت رعایت نمیشود. بروکفیلد در تعریف توسعه میگوید: توسعه را باید بر اساس پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم که بنابر این تعریف، نه تنها توسعه در زمینه گردشگری نکردهایم، بلکه عدالت نیز رعایت نشده و تمام برنامهریزیها و سیاستگذاریها در بخش گردشگری منحصر به چند شهر شده است.
محمدرضا جابری / کارشناس گردشگری
شهر اولینها، شهر گوهر سنگها، نصف جهان، مشهد ۲۰۱۷، تبریز ۲۰۱۸ و مجموعه اینگونه شعارها و اقدامات با تمام نکات مثبت فراوانی که دارند، گواه یک نکته فراموششده اخلاقی و وجدانی هستند که در سیاستگذاری و تلاش برای توسعه فراگیر ملی حتی در زمینه گردشگری، عدالت رعایت نمیشود. بروکفیلد در تعریف توسعه میگوید: توسعه را باید بر اساس پیشرفت به سوی اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف کنیم که بنابر این تعریف، نه تنها توسعه در زمینه گردشگری نکردهایم، بلکه عدالت نیز رعایت نشده و تمام برنامهریزیها و سیاستگذاریها در بخش گردشگری منحصر به چند شهر شده است. با نگاهی به رویدادهای گردشگری سال جاری در کشور درمییابیم طرحهای توسعه گردشگری، همایشهای جذب سرمایه، جشنوارههای گردشگری و صنایعدستی راهی جز کلانشهرها پیدا نمیکنند. کار به جایی رسیده است که حتی محیط زیست هم از زیادهخواهیها در امان نمانده و ثروتهای ملی مورد بهرهبرداریهای نابجا قرار گرفته است.
متاسفانه و برخلاف ادعاها و تلاشهایی که در زمینه توسعه گردشگری در کشور اتفاق افتاده است، همچنان سیاستها و برنامههایی که پیش از انقلاب طرحریزی شده بود، تاثیرگذار بودهاند و باید بپذیریم که در هیچیک از حوزههای گردشگری، هتلسازی، میراث فرهنگی و کاوشهای باستانشناسی اتفاق مثبت بزرگی به انجام نرسیده است و مناطق محروم فراموششده همچنان محروم و مغفول ماندهاند. این در حالی است که استانهای محروم کشور، صاحب غنیترین و ارزشمندترین میراث تاریخی و طبیعی ایران و حتی جهان هستند و اگر به جای تعرض به کوه و جنگل و دریا، سهم کوچکی از سرمایهگذاریها در بخش گردشگری راهی این مناطق شود، سود و سرور حاصل از کارآفرینی، محرومیتزدایی، همدلی و وفاق ملی کام همه مردم را شیرین خواهد کرد و ثمرات آن در جهت منافع ملی، سند چشمانداز، برنامههای توسعه پایدار و برنامه ششم خواهد بود.
اگر بخواهیم به موارد فراموششده اشاره کنیم، نمونهها بسیارند. یک دنیا جاذبه و ظرفیت گردشگری، تاریخی، معماری، باستانشناسی، زیستمحیطی و طبیعی در استانهایی چون سیستان و بلوچستان، کرمان، خوزستان، لرستان و... وجود دارند که متاسفانه بهدلیل بیتوجهی در حال نابودی هستند و هیچگاه دوباره به وجود نخواهند آمد. این در حالی است که این میراث تنها متعلق به ما و سرزمین ما نیست؛ بلکه میراث هویت بشری و تاریخ اجتماعی و تکوینی مردم در روزگار کهن تا به امروز است.کشوری که مورد ظالمانهترین تحریمها قرار گرفته، چه راهی جز توجه به اقتصاد ملی و مردمی دارد؟ گردشگری با ویژگیهای خاصی که در کشور ما دارد میتواند به یکی از بزرگترین مولدهای کارآفرینی، درآمدزایی، همدلی، ارتقای جایگاه و فرهنگ ایران در جهان و همچنین رفع فقر و فساد در کشور تبدیل شود. میهمان نوازی و رفتار خوب ایرانیان در مواجهه با میهمانان و گردشگران داخلی و خارجی که در رگ وپی مردم این سرزمین در طول تاریخ نهادینه شده است، جاذبههای گوناگون تاریخی و طبیعی، تنوع اقلیم و دارا بودن آثار و مکانهای فراوانی که میتوانند به مقصد گردشگری تبدیل شوند، همگی نشان از این ظرفیت بزرگ و ملی در کشور دارد که وجب به وجب این خاک زرین نیاز به توجه و برنامهریزی اصولی و عدالت محور دارد.
ارسال نظر