چرا زنجیره تامین در گردشگری مهم است؟
۷مساله کلیدی مدیریت زنجیره تامین گردشگری
پژمان حاتمیفر/ کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری
مهتاب پروانیان/ دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری
با رشد گردشگری بینالمللی، افزایش تعداد بازدیدکنندگان در کشورهای در حال توسعه قابل توجه است و گردشگری توانسته سهم قابل توجهی از توسعه اقتصادی این مقاصد را به خود اختصاص دهد. ساختار پراکنده گردشگری چالشی کلیدی برای دستیابی به چشمانداز مناسب یک مقصد است. در نتیجه، شناخت ارتباط بین عناصر مختلف گردشگری در مقاصد مختلف به امری ضروری مبدل شده است و این امر، باعث توزیع برابر درآمدهای حاصله و تخصیص بهینه منابع به برنامههای توسعهای میشود.
پژمان حاتمیفر/ کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری
مهتاب پروانیان/ دانشجوی کارشناسی ارشد برنامهریزی گردشگری
با رشد گردشگری بینالمللی، افزایش تعداد بازدیدکنندگان در کشورهای در حال توسعه قابل توجه است و گردشگری توانسته سهم قابل توجهی از توسعه اقتصادی این مقاصد را به خود اختصاص دهد. ساختار پراکنده گردشگری چالشی کلیدی برای دستیابی به چشمانداز مناسب یک مقصد است. در نتیجه، شناخت ارتباط بین عناصر مختلف گردشگری در مقاصد مختلف به امری ضروری مبدل شده است و این امر، باعث توزیع برابر درآمدهای حاصله و تخصیص بهینه منابع به برنامههای توسعهای میشود. در چنین شرایطی مطالعه مدیریت زنجیره تامین بهعنوان یکی از مهمترین استراتژیها برای توسعه یک مقصد مطرح میشود.
مدیریت زنجیره تامین گردشگری به این موضوع میپردازد که چگونه یک محصول گردشگری تولید میشود و چه هنگام و از چه طریقی به دست گردشگران میرسد و بازخورد آن چیست. با اینهمه و با وجود اهمیت غیرقابل انکار این موضوع، کاربرد مدیریت زنجیره تامین صنعت گردشگری در ایران هنوز مطرح نشده است. هر کسبوکار گردشگری، اعم از شرکتهای بزرگ همانند هتلها و رستورانهای زنجیرهای، شرکتهای دولتی، یا کسب و کارهای کوچک مانند یک اقامتگاه بومگردی در مرکز کویرهای کشور یا یک فروشگاه سوغاتی، میخواهند خواستههای مشتریان و سهامداران گوناگون خود را برآورده سازند. بنابراین نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تامینکنندگانی از کسبوکارهای دیگر هستند. کارآیی و اثربخشی هر کسبوکار، حاصل عملکرد مدیریت و ساختار زنجیره تأمین آن کسبوکار است.
رمز بقای کسبوکارهای گردشگری کشور در درک و شناخت نیاز گردشگران و سایر مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته است. بنابراین وجود یکپارچگی و هماهنگی بین تمام اجزای زنجیره تامین گردشگری از الزامات مهم به شمار میآید. بنابراین کسبوکارها باید تلاش کنند که بین استراتژیهای کلان و خرد خود هماهنگی و یکپارچگی برقرار کنند. این مهم با توجه به رویکرد مدیریت زنجیره تامین گردشگری مهیا میشود و موجبات افزایش مزیت رقابتی یک کسبوکار گردشگری را فراهم میآورد.
در دو دهه شصت و هفتاد میلادی، کسبوکارها برای افزایش توان رقابتی خود تلاش میکردند با استانداردسازی و بهبود فرآیندهای داخلی خود محصولی با کیفیت بهتر و هزینه کمتر تولید کنند. در آن زمان تفکر غالب این بود که مهندسی و طراحی قوی و نیز عملیات منسجم تولید و هماهنگ، پیشنیاز دستیابی به خواستههای بازار و در نتیجه کسب سهم بیشتری از بازار است. به همین دلیل کسبوکارها تلاش خود را بر افزایش کارآیی معطوف میکردند. مفهوم زنجیره تامین با الهام از حوزههای بسیاری از جمله انقلاب کیفیت، مدیریت مواد و منابع و لجستیک پایدار، علاقه روزافزون به رشد در بازارهای صنعتی و شبکههای تولیدکنندگان، مفهوم افزایش تمرکز و مطالعات مربوط به نفوذ در یک صنعت خاص شکل گرفته است. مطالعه مدیریت زنجیره تامین گردشگری بهطور کلی بهدنبال افزایش مزیت رقابتی و ارائه خدمات و محصولات در کوتاهترین زمان و با بالاترین کیفیت است.
در دهه هشتاد میلادی، کسبوکارها برای دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، بیشتر روی سیستمهایی مانند تولید بهنگام، مدیریت کیفیت جامع و... تمرکز داشتند. اما از آنجا که این مزایای رقابتی به وسیله رقبا تقلید میشدند، از پایداری برخوردار نبودند. در واقع تلاش برای بهینهسازی فرآیندهای سازمانی بدون درنظر گرفتن شرکتهای بیرونی، بهخصوص تامینکنندگان و مشتریان امری بیفایده به نظر میرسید و کسبوکارهایی که با همکاری یکدیگر در جهت اهداف مشترکی گام برمیداشتند، عملکرد بهتری داشتند. در این دهه، با افزایش تنوع در الگوهای مورد انتظار مشتریان، کسبوکارها بهطور فزایندهای به افزایش انعطافپذیری در خطوط تولید و توسعه محصولات جدید برای ارضای نیازهای مشتریان علاقهمند شدند. در دهه نود میلادی به همراه بهبود در فرآیندهای تولید و بهکارگیری الگوهای مهندسی مجدد، مدیران بسیاری از صنایع دریافتند برای ادامه حضور در بازار تنها بهبود فرآیندهای داخلی و انعطافپذیری در تواناییهای شرکت کافی نیست بلکه تامینکنندگان قطعات و مواد نیز باید موادی با بهترین کیفیت و کمترین هزینه تولید کنند. توزیعکنندگان محصولات نیز باید ارتباط نزدیکی با سیاستهای توسعه بازار تولیدکننده داشته باشند.
با چنین نگرشی، رویکردهای زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد. این اصطلاح در سال 1982 میلادی از سوی دو مشاور به نامهای اولیور و وبر ابداع شد و محققان بسیاری پس از شکل گیری این اصطلاح در تحقیقات خود توجه بسیاری به آن کردند. امروزه نیز کسبوکارهای گردشگری دریافتهاند برای بقای خود در محیطی که تنوع، تعداد و مسوولیتپذیری آنها بسیار بالا است، باید قادر باشند خود را با تغییرات آینده تطابق دهند. نیازمندیهای مشتریان بهطور مداوم درحال تکامل بوده و چرخه عمر محصولات گردشگری نیز کوتاهتر میشود. بنابراین، مدیریت زنجیره تامین گردشگری باید بتواند به نیازهای متنوع بازار پاسخ دهد؛ چه اینکه دیدگاه مدیریت زنجیره تامین گردشگری بر این واقعیت بنا نهاد شده است که رقابت به جای اینکه بین شرکتها وجود داشته باشد باید بین زنجیرههای تامین وجود داشته باشد.
در نتیجه مدیریت زنجیره تامین گردشگری، عرضهکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و مشتریان را برای برآوردن هرچه موثرتر و کارآتر انتظارات مشتریان با همدیگر ادغام میکند و از این طریق کسبوکارهای گردشگری میتوانند به سرعت و با کیفیت بالا به تقاضاهای گوناگون مشتریان پاسخ دهند. در مدیریت زنجیره تامین گردشگری بهطور کلی با هفت مساله کلیدی روبهرو هستیم که عبارت است از: مدیریت تقاضا، روابط دوگانه، مدیریت تامین، مدیریت موجودی، توسعه محصول، یکپارچگی زنجیره تامین گردشگری و فناوری اطلاعات. در مقالات آتی به تشریح هر کدام از این مسائل کلیدی خواهیم پرداخت.
ارسال نظر