تلاش فعالان بخش خصوصی برای انتخاب جانشین سلطانیفر
۷گزینه برای سکانداری گردشگری
دنیای اقتصاد: مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری بهعنوان وزیر پیشنهادی ورزش از سوی رئیسجمهوری به مجلس معرفی شد تا برای جانشینی او گزینههای متعددی مطرح شوند؛ گزینههایی که تصور حضور برخی از آنها در سازمان، تعجب شنونده را برمیانگیزد. به هر حال فعالان بخش گردشگری امیدوارند انتصابی که از سوی رئیسجمهوری صورت میگیرد بدون بار سیاسی باشد و بهجای ملاحظات سیاسی، فاکتورهای مدیریتی و آشنایی با صنعت گردشگری مدنظر قرار گیرد.
گزینه بخش خصوصیپسند!
در این بین بخش خصوصی بیکار ننشسته و در تلاش است که گزینه موردنظر خود را به رئیسجمهوری معرفی کند. رئیس جامعه تورگردانان در این باره به «دنیای اقتصاد» میگوید: «طی این چند روز، ما فعالان بخش خصوصی جلسات مختلفی با یکدیگر داشتهایم تا بتوانیم بر سر یک گزینه به توافق برسیم.» ابراهیم پورفرج که نمیخواهد از گزینههای روی میز بخش خصوصی برای این سمت نام ببرد، ادامه میدهد: «درنظر داریم در نهایت فردی را به رئیسجمهور پیشنهاد دهیم که مجموعهای از ویژگیهای مدیریتی لازم را احراز کند و همچنین تعامل درخوری با بخش خصوصی داشته باشد؛ چراکه معتقدیم اگر رئیس سازمان متولی گردشگری با فعالان بخش خصوصی تعامل نداشته باشد، هم انرژی خود و سازمانش را هدر میدهد و هم انرژی فعالان بخش خصوصی را. به این ترتیب از سرعت پیشرفت در این حوزه کاسته خواهد شد.» وی میافزاید: «از سوی دیگر، از سهشنبه مذاکرات خود را با شخص آقای سلطانیفر آغاز کردهایم تا گزینههای مناسب را به او پیشنهاد کنیم تا وی این گزینهها را خدمت رئیسجمهوری برساند.» این تورگردان البته از برخی گزینههای مطرح شده در رسانهها نیز حرف میزند و با یادآوری اینکه رئیسجمهوری به سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری علاقه دارد، خاطرنشان میکند: «برخی گزینههای میراثی مطرح شده نظیر آقای حجت، تا جایی که میدانم اعتقادی به گردشگری ندارند. این درحالی است که ما نیاز داریم مدیری را در سازمان بهکار گیریم که به فکر درآمدزایی و راههای اقتصادی برای توسعه هر سه بخش سازمان باشد.»
او از محسن مهرعلیزاده، رئیس کنونی کمیسیونگردشگری اتاق بازرگانی تهران، نیز بهعنوان یکی از گزینههایی یاد میکند که در این چند روز جسته و گریخته در رسانهها مطرح شده است.
ویژگیهای لازم رئیس آتی
این فعال بخش خصوصی ضمن برشماری ویژگیهای رئیس آتی اظهار میکند: «گردشگری اکنون صنعتی است که کشورها روی اشتغالزایی و درآمدزایی آن حساب میکنند. بنابراین نخستین اولویت در انتخاب یک مدیر برای گردشگری که باید درنظر گرفته شود این است که آن فرد درک روشنی از درآمدزایی و فعالیت اقتصادی در این زمینه داشته باشد و بتواند این تفکر را در کشور جا بیندازد.» به باور پورفرج، اگر رئیس آتی صرفا نگاه فرهنگی به گردشگری داشته باشد، تمام رشتهها در چند سال اخیر پنبه خواهد شد. بنابراین او ادامه میدهد: «گزینه ریاست سازمان گردشگری باید بر مسائل اقتصادی و روابط بینالمللی مسلط باشد. همچنین باید با دیگر دستگاهها رابطه مناسبی داشته باشد؛ چراکه گردشگری امری فرابخشی است و صرفا سازمانی هماهنگکننده به شمار میرود که باید از ابزارهای خود برای برقراری ارتباط با دیگر دستگاههای مرتبط بهره بگیرد.» رئیس جامعه تورگردانان ابراز امیدواری میکند که رئیسی که بهجای سلطانیفر میآید، فردی توانمند و قدرتمند و بهدور از سیاست باشد. پورفرج این اطمینان را میدهد که اگر رئیس آتی بخواهد با بخش خصوصی همراه باشد و تعامل مناسبی با این بخش ایجاد کند، شخصا بهعنوان رئیس یکی از تشکلهای مهم در این صنعت، تلاش میکند مجموع افراد بخش خصوصی را با او همراه کند.
ریشهیابی تغییر
مشاور کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی تهران هم معتقد است که تغییر مدیر ارشد یک سازمان در ماههای پایانی یک دولت نشان از مشکلی ژرفتر و مزمنتر داشته و به باور او، به نوعی بیانگر نبود برنامه ملی برای توسعه کشور است. یعقوب امینزاده به خبرنگار ما میگوید: «نقشه راه توسعه کشور که بر اساس آن برنامههای دستگاهها، وزارتخانهها و سازمانها تدوین میشود، برگرفته از سند چشمانداز ۲۰ ساله است که متاسفانه به طرحی استراتژیک ترجمه نشده است. از اینرو تغییر مدیران مسالهای دور از انتظار نیست.» البته امینزاده در کنار این موضوع، ترکیب مجلس گذشته را عامل دیگری میداند که به صورت خاص در این دوره، امکان روی کار آمدن گزینههای مورد نظر دولت را از او گرفت و منجر به انتصابهایی شد که دولت را از موفقیت در اجرای برنامههایش دور میکرد.
با این همه مشاور کمیسیون گردشگری اتاق تهران تاکید میکند که تغییر مدیر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، صرف نظر از تمامی بحثهایی که در حاشیه این جابهجاییها مطرح است، میتواند فرصتی مغتنم باشد. او در اینباره توضیح میدهد: «در حالی که با گذشت سه سال از روی کار آمدن دولت یازدهم، کاستیهای زیادی در اداره امور مربوط به سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وجود دارد، یک انتخاب درست حتی در اندک زمان باقیمانده تا پایان عمر این دولت، امکان ایجاد تحولات مثبت و سازنده را فراهم و زمینه را برای اداره کار در دولت آینده هموار میکند.» امینزاده با اشاره خاص به حوزه گردشگری و عدم تدوین برنامه جامع گردشگری تا به امروز، مهمترین رسالت مدیر جدید سازمان را اهتمام به نگارش این برنامه میداند و ملاکهای چنین سرپرستی را اینگونه مطرح میکند: «نظرخواهی از بخش خصوصی برای انتخاب این فرد مهمترین نکتهای است که توجه به آن میتواند به محک تجربهای نو در عرصه مدیریتی دولت بینجامد و بنده معتقدم که این اتفاق نتایج مثبتی را به دنبال داشته و به دیگر عرصهها نیز تعمیم مییابد.» وی یادآور میشود: «انتخاب فردی که مورد تایید بخش خصوصی باشد، در کنار داشتن نگاه آکادمیک و دانشگاه محور، به مدیر جدید وجههای اثرگذار خواهد بخشید؛ همچنین این فرد باید به ابزار ارتباطات کارآمد و موثر با تمامی بخشهای دولتی نیز مجهز باشد و با داشتن تفکر مدیریت استراتژیک، حوزه تفکر و عمل را به یکدیگر پیوند بزند.»
گزینههای بیرون از سازمان
در این میان اما زمزمه برخی گزینهها به گوش میرسد و برخی رسانهها و گروهها، تمایلات شخصی و گروهی خود را بهعنوان گزینههای مطرح اعلام میکنند. با اینهمه در این بین، گزینههای موجهی نیز مطرح شدهاند. محسن مهرعلیزاده که پیش از این نیز در قامت معاونت رئیسجمهوری ظاهر شده است، یکی از این گزینهها است. گرچه اخباری که از اتاق تهران میرسد چنین شایعهای را تایید نمیکند، اما به نظر میرسد چنین فردی از چند جهت میتواند بهعنوان گزینهای جدی مطرح شود؛ نخست آنکه اکنون مهرعلیزاده رئیس بخش گردشگری پارلمان بخش خصوصی در تهران است و دیگر آنکه او ویژگیهای سیاسی لازم برای معاونت رئیس جمهوری را هم دارد. او پیش از این کاندیدای ریاست جمهوری بود و عملکردش در سازمان تربیت بدنی نسبتا توجه همه را به خود جلب کرد؛ تا جایی که بسیاری او را از مدیران برجسته میدانند. علاوه بر او، نام غلامحیدر ابراهیم بایسلامی نیز مطرح شده است. او اکنون عضو شورایعالی میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و همچنین رئیس هلدینگ گردشگری تامین اجتماعی است. بایسلامی دبیر اجرایی همایش سرمایهگذاری در صنعت گردشگری بود که در ماه گذشته در تهران برگزار شد؛ همایشی که تعدادی از برندهای هتلسازی را به ایران کشاند. او در گفتوگویی که با خبرنگار ما داشته است، درباره شایعه حضورش در سازمان میگوید: «موضوعاتی مطرح شده اما نمیتوانم درباره آن حرف بزنم.» این استاد دانشگاه ویژگیهای رئیس آینده گردشگری را نیز برمیشمرد و میگوید: «باید بدانیم گردشگری امری دانش بنیان و تخصصی است و به رغم آنکه ظاهرا ساده به نظر میرسد، اما مباحثی پیچیده دارد.»
به گفته بایسلامی، کشورهای توسعهیافته در عرصه گردشگری به این موضوع توجه میکنند و گردشگری را بهعنوان امری فرابخشی میبینند. او تصریح میکند: «به همین دلیل باید رئیس بعدی دانش و تخصص در این زمینه داشته باشد، از طرحهای ملی و منطقهای درحال اجرا یا در دستور کار، آگاه و اطلاعاتش به روز باشد تا بتواند در سیاستگذاریها موثر عمل کند.» عضو شورایعالی گردشگری تاکید میکند: «برای اولینبار، مسوولان باید تصمیم بگیرند که افراد ناآشنا را برای این سمت برنگزینند.»
محمد بهشتی نیز طی روزهای اخیر بهعنوان یکی از گزینههای روی میز معرفی میشود؛ یکی از کسانی که گفته میشود حضورش در سازمان، گردشگری را به حاشیه خواهد راند. او که از سال ۷۶ تا ۸۳ ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را البته در زیر مجموعه وزارت ارشاد برعهده داشت، کارنامه میراثی قویای دارد. بهشتی اکنون رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، عضو شورایعالی میراث فرهنگی و گردشگری و رئیس کمیته ملی ایکوم ایران است و پیش از این رئیس سازمان میراث فرهنگی، مدیر جشنواره فجر و مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و مشاور ارشد سازمان میراث فرهنگی نیز بوده است. البته خود او در گفتوگو با «ایلنا» در مورد شایعه انتصابش به ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری ضمن ابراز بیاطلاعی از این مساله گفته است: «اکنون اصلا در ایران نیستم.» وی البته پیشنهادی نیز برای ریاست این سازمان ارائه نکرده و اظهار کرده است: «چیزی در این مورد به ذهنم نمیرسد.» گزینه دیگر هم مهدی حجت است؛ از روسای اسبق و بنیانگذاران سازمان میراث فرهنگی و کسی که اکثر قریب به اتفاق فعالان گردشگری چندان موافقتی با او ندارند. او وقتی نجفی به ریاست سازمان رسید، بهعنوان قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در این سازمان حضور یافت و البته با رفتن نجفی، او نیز استعفا کرد. برخی از فعالان صنعت گردشگری معتقدند چنانچه او در سمت قائم مقامی خود باقی مانده بود، شاید گردشگری به این سطح از توجه در سازمان مربوطه نمیرسید.
در این گیرو دار حالا نام جمشید حمزهزاده، رئیس جامعه هتلداران هم از سوی یکی از سایتهای وابسته به این جامعه به گوش میرسد، البته ظاهرا این گزینه چندان جدی نیست؛ زیرا رئیس جامعه تورگردانان به خبرنگار ما میگوید که روز دوشنبه با وی جلسه داشته و چنین موضوعی را از او نشنیده است. با اینهمه، حمزهزاده گرچه پیش از این در دوره ریاست بقایی، در این سازمان حضور داشته اما بسیاری از کارشناسان تاکید میکنند چندان گزینه مناسبی در این زمینه نیست. حمزهزاده البته یکی از فعالان گردشگری است و در قامت استاد دانشگاه نیز در گردشگری نقشآفرینی میکند، اما به اعتقاد کارشناسان به کارگیری افرادی از بدنه بخش خصوصی میتواند شائبه رانت را در آینده ایجاد کند.
گزینههای درون سازمان
بسیاری از کارشناسان و فعالان گردشگری معتقدند که تا پایان دولت جاری، افرادی از درون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بهترین گزینهها برای تصدی پست ریاست این سازمان هستند. آنها به طور مشخص از معاونان گردشگری و سرمایهگذاری نام میبرند که بیشتر در جریان اقدامات صورت گرفته در راستای توسعه گردشگری کشور هستند. به باور این کارشناسان، از آنجایی که مرتضی رحمانی موحد و سعید شیرکوند سوابق اجرایی و مدیریتی مناسبی دارند و چون در مدت حضور سلطانیفر در سازمان میراث فرهنگی، اطلاعات جامعی از فعالیتهای صورت گرفته و بعضا مذاکرات انجامشده با طرفهای داخلی و خارجی دارند، میتوانند مانع تغییرات ناگهانی در این سازمان شوند.
مرتضی رحمانی موحد، کارشناس علوم سیاسی و کارشناس ارشد حقوق بینالملل است و با زبانهای انگلیسی و آلمانی آشنایی دارد. او پیش از اینکه معاون گردشگری کشور شود، در وزارت امورخارجه پستهای مختلفی را بهعهده داشته است؛ کارشناس سیاسی غرب اروپا، دبیراول سفارت ایران در آلمان، رئیس دبیرخانه همکاریهای اقتصادی سهجانبه، رئیس اداره تجارت خارجی و صادرات غیرنفتی، معاونت اقتصادی سرکنسول ایران در شانگهای چین، رئیس اداره دوم کشورهای مشترکالمنافع و رئیس دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای در وزارت امورخارجه، سفیر ایران در نیوزیلند، کارشناس ارشد سیاسی حوزه وزیر و معاونت آسیا- اقیانوسیه، مشاور ارشد رئیس مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی وزارت امورخارجه و معاون امور اجرایی مرکز آموزش و پژوهشهای بینالمللی و رئیس سازمان ایرانی مجامع بینالمللی وزارت امورخارجه تعدادی از این پستها بوده است.
در همین حال او در گفتوگویی بسیار کوتاه با «دنیای اقتصاد»، از بیان نظر خود درباره ویژگیهایی که رئیس آینده باید داشته باشد، خودداری میکند و میگوید: «ما کارمند دولت هستیم و در دولت برای تغییر مدیریت در هر دستگاه، فرآیندی وجود دارد که باید طی شود.» رحمانی موحد با تاکید بر اینکه هر تصمیمی که رئیسجمهوری در این باره بگیرد خوب است، اظهار میکند: «صلاح نیست بنده بیشتر در این باره حرف بزنم.» سعید شیرکوند نیز که بسیاری از ابتدای حضور وی در سازمان گردشگری، انتخاب وی را شایسته میدانستند، پیش از این در دولت اصلاحات مدیرکل دفتر اقتصاد کلان وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاون امور اقتصادی این وزارتخانه بود. شیرکوند هم تاکنون از گفتوگو در اینباره خودداری کرده است.
پیشنهاد رئیس سازمان میراث فرهنگی برای تصدی وزارتخانه ورزش و جوانان، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که چگونه فردی میتواند به دو سمت در دو حوزه جداگانه و دور از هم منصوب شود؛ امری که شائبه فردمحوری و همچنین ترجیح یک دستگاه به دستگاه دیگر را در اذهان عمومی ایجاد میکند.
در واقع مسعود سلطانیفر به دنبال عدم رای اعتماد برای در دست گرفتن سکان وزارتخانه ورزش و جوانان، در راس سازمان میراث فرهنگی قرار گرفت و مشخص نیست که در صورت تصدی آن وزارت، چه گزینه دیگری برای این سازمان در نظر گرفته میشد. همچنین این موضوعات به صورت تلویحی امیدواریها را نسبت به توجهی درخور به سه حوزه تحت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کمرنگ کرده و حالا فعالان این صنعت تنها امیدوارند، گزینهای که از سوی آنها به رئیسجمهوری معرفی میشود، مورد بررسی قرار گیرد و به ریاست سازمان برسد.
ارسال نظر