ترویج صلح از مسیر گردشگری

آیا می‌‌‌دانستید که آرامش و گردشگری در هم تنیده شده‌‌‌‌‌‌اند؟ به گفته گردشگری سازمان ملل، این بخش به عنوان یک کاتالیزور برای تقویت صلح و تفاهم بین ملت‌‌‌ها و فرهنگ‌‌‌ها نقش حیاتی ایفا می‌کند. گردشگری نه تنها یک نیروگاه اقتصادی-اجتماعی برای کشورهای در حال توسعه است، بلکه می‌تواند مردم را در شرایط غیرخصمانه گرد هم بیاورد. به همین دلیل است که موضوع جشن امسال گردشگری و صلح است.

در واقع، گردشگری در مورد ارتباط مردم با یکدیگر و با سیاره است. وقتی با قلبی رئوف و ذهنی باز سفر می‌‌‌کنید، متوجه می‌‌‌شوید که تفاوت‌‌‌هایی که ظاهرا ما را از یکدیگر جدا می‌کنند، باتوجه به همه نیازها، آرزوها و خواسته‌‌‌های مشترکی که بین ملت‌‌‌ها، نژادها یا مذاهب جهانی هستند، کمرنگ می‌‌‌شوند. همه ما خانه‌‌‌های خوب، آینده‌‌‌ای روشن برای فرزندانمان، محیطی سالم و عاری از بیماری، آب پاک، حمایت جوامعمان و صلح می‌‌‌خواهیم. همه ما آرمان‌‌‌ها، امیدها و آرزوهای یکسانی داریم و سفر به ما می‌‌‌آموزد که تنوع، نیازی به تضاد ندارد.  به گفته مارک تواین «سفر برای تعصب، خشم، و تنگ‌‌‌نظری کشنده است و بسیاری از مردم ما به شدت به آن نیاز دارند. دیدگاه‌‌‌های وسیع، سالم و خیرخواهانه نسبت به انسان‌‌‌ها و چیزها را نمی‌توان صرفا با گیاه‌‌‌خواری در گوشه‌‌‌ای کوچک از زمین در تمام طول عمر به دست آورد.»  برای همه بدیهی است که صلح پیش‌نیاز موفقیت در گردشگری است، اما عکس آن نیز به همان اندازه صادق است و گردشگری نیز می‌تواند نیروی قدرتمندی برای تقویت صلح باشد. اما ابتدا اجازه دهید صلح را دوباره تعریف کنیم. صلح باید با حضور مشخص شود، نه با غیبت. این فقط نبود جنگ یا درگیری نیست، بلکه همراه با مدارا، پذیرش عشق و درک است. دالایی لاما معتقد است، «صلح به معنای نبود درگیری نیست. تفاوت‌‌‌ها همیشه وجود خواهند داشت. صلح یعنی حل این اختلافات از راه‌‌‌های مسالمت‌آمیز، از طریق گفت‌وگو، آموزش، دانش و از طریق راه‌‌‌های انسانی.»

همان‌طور که سازمان ملل در توصیف صلح و گردشگری به مناسبت روز جهانی گردشگری در ۲۷ سپتامبر بیان کرده، اگرچه گردشگری اغلب به دلیل نقشش در توسعه اقتصادی شناخته می‌شود، اما در عین حال ایفاگر نقش مهمی در تقویت «صلح» است و می‌تواند به‌‌‌عنوان یک ابزار قدرتمند در برقراری صلح در سطح بین‌الملل عمل کند.

گردشگری به عنوان صنعتی که توسط مردم و برای مردم ساخته شده، در سطح جهانی، جایی که کشورها را به‌‌‌دلیل وابستگی به یکدیگر پیوند می‌دهد، به‌‌‌عنوان یک نیروی تاثیرگذار و پویا برای مقابله با کلیشه‌‌‌ها و به چالش کشیدن قضاوت‌‌‌ها ظاهر می‌شود.

در واقع، می‌توان این بخش را به‌‌‌عنوان مظهر گفت‌وگوی بین فرهنگی تلقی کرد که اجازه می‌دهد تا با «دیگری» آشنا شوید، فرهنگ‌‌‌های مختلف را بشناسید، زبان‌‌‌های خارجی را بشنوید، طعم‌‌‌های عجیب و متفاوت را بچشید، با انسان‌‌‌های دیگر پیوند برقرار کنید، و تفاوت‌‌‌ها را بپذیرید. در اصل، این یک تجربه آموزشی و معنوی است که ذهن را گسترش می‌دهد. درست است که بدون صلح، گردشگری وجود ندارد، اما گردشگری به ایجاد صلح نیز کمک می‌کند. با سفر، ما با افراد دیگر، آداب و رسوم و مکان‌‌‌هایشان آشنا می‌‌‌شویم و مدارا را تقویت می‌‌‌کنیم، که اساس همزیستی مسالمت‌‌‌آمیز است. گردشگری صلح قصد دارد خشونت اجتناب‌‌‌ناپذیر را کاهش دهد. این جایگزینی برای انواع مختلف فعالیت‌‌‌های گردشگری نیست، بلکه در نظر گرفته شده است که تسهیل‌کننده‌ای برای افزایش توسعه پایدار و صلح مثبت از طریق صنعت گردشگری باشد.

آنتونیو گوترش رئیس سازمان ملل به مناسبت روز جهانی گردشگری در ۲۷ سپتامبر با موضوع «گردشگری و صلح» نیز بر اهمیت گردشگری در ایجاد جهانی توام با صلح تاکید کرده و معتقد است، گردشگری مردم را دور یکدیگر جمع می‌کند. گردشگری پایدار می‌تواند جوامع را متحول کند و منجر به ایجاد شغل، تقویت مشارکت و تقویت اقتصادهای محلی شود. در واقع، با ارزش‌‌‌گذاری و حفظ میراث فرهنگی و طبیعی می‌توان به کاهش تنش‌‌‌ها و پرورش همزیستی مسالمت‌آمیز کمک کرد و همچنین وابستگی متقابل اقتصادی بین همسایگان را تقویت کرد و به همکاری و توسعه مسالمت‌آمیز در جوامع بین‌الملل دست یافت. در عین حال، گردشگری افق‌ها را گسترش می‌دهد. هر مسافری می‌تواند یک سفیر باشد و با احترام با جمعیت‌‌‌های محلی ارتباط برقرار کند، تنوع و انسانیت و ارزش‌‌‌هایی را که همه افراد را با یکدیگر متحد می‌کند، به رسمیت بشناسد.

 ارتباط تاریخی صلح و گردشگری

از لحاظ تاریخی، ارتباط بین صلح و گردشگری عمدتا حول محور «گردشگری صلح» بود که بر درگیری‌‌‌های تاریخی و آشتی متمرکز بود. این ارتباط در پی نتایج مهم رویدادهای جهانی، مانند جنگ‌‌‌ها و درگیری‌‌‌های داخلی، جایی که مکان‌‌‌های بااهمیت تاریخی به نقاط مرکزی برای تأمل و درمان تبدیل شدند، پدیدار شد.

مقاصدی مانند دیوار برلین در آلمان، یادبود صلح هیروشیما در ژاپن، و موزه آپارتاید در ژوهانسبورگ، آفریقای جنوبی بازدیدکنندگانی را به خود جذب کردند که به دنبال درک تاثیرات درگیری و اهمیت هماهنگی و صلح بودند. گردشگری صلح اغلب با هدف آموزش گردشگران در مورد گذشته، پرورش حس همدلی و آگاهی در مورد عواقب جنگ و خشونت است.  این تاکید بر روایات تاریخی، چارچوبی را برای جوامع جهانی فراهم کرد تا داستان‌‌‌های خود را به اشتراک بگذارند، آگاهی و درک را ترویج کنند، و در جهت درمان تلاش کنند، و زمینه را برای درک وسیع‌‌‌تری از صلح در زمینه گردشگری جهانی فراهم آورند. در حال حاضر، با انعکاس تاریخ به عنوان پایه، چشم‌‌‌انداز کنونی صلح و گردشگری گسترش یافته است تا رویکرد جامع‌‌‌تری را در بر گیرد.

امروزه، تمرکز بر صلح و گردشگری فراتر از روایت‌‌‌های تاریخی گسترش می‌‌‌یابد تا تاثیرات مثبتی را که گردشگری می‌تواند برای جوامع داشته باشد، شامل شود. مهم‌تر از همه، از طریق حفظ منابع و تقویت درک و احترام نسبت به تفاوت‌‌‌ها.  این تغییر نشان‌دهنده آگاهی روزافزون از پیوستگی صلح، درک فرهنگی و سلامت زیست محیطی در سراسر جهان است. مسافران مدرن به طور فزاینده‌‌‌ای به دنبال  تجربه‌هایی از سفر هستند که نه‌تنها به گذشته احترام می‌‌‌گذارند، بلکه تعامل مسوولانه با جوامع و اکوسیستم‌های محلی را نیز ارتقا می‌دهند.

در نتیجه، گردشگری اکنون ماموریت گسترده‌‌‌تری را برای کمک به صلح در بر می‌گیرد؛ یعنی تقویت هماهنگی با ترویج عدالت اجتماعی، حقوق بشر و توسعه پایدار. رابطه بین گردشگری و صلح در آینده با ایفای نقشی حیاتی در ساختن جهانی صلح‌آمیز و پایدار حتی واضح‌‌‌تر خواهد شد.

 گردشگری چگونه به صلح می‌‌‌رسد؟

یکی از بخش‌‌‌های اساسی اقتصاد، گردشگری است که باعث ایجاد شغل و تقویت روابط بین‌فرهنگی بین افراد با پیشینه‌‌‌های مختلف می‌شود. گردشگری یک صنعت حیاتی است که به رشد اقتصادی کشورها کمک کرده، با ایجاد فرصت‌‌‌های شغلی، ارتباطات فرهنگی بین افراد با پیشینه‌‌‌های مختلف را تقویت می‌کند.

با این حال، گردشگری کنترل‌نشده پتانسیل تخریب سنت‌‌‌های محلی، تخریب محیط‌زیست و افزایش از دست دادن تنوع زیستی را به همراه دارد. به همین دلیل است که گردشگری پایدار در دنیای مدرن اهمیت فزاینده‌‌‌ای پیدا می‌کند. گردشگری احترام متقابل را ترویج می‌کند و با متحد کردن افراد با ریشه‌‌‌های مختلف تضاد را کاهش می‌دهد. این موضوع همچنین بر این نکته تاکید می‌کند که چگونه گردشگری ممکن است به فرآیندهای صلح و آشتی کمک کند، زیرا تجارب مشترک سفر، همدلی، همکاری و ارتباط را تقویت می‌کند، که همگی در نهایت به صلح جهانی کمک می‌کنند. این موضوع بر توانایی گردشگری برای گرد هم آوردن مردم نه فقط به عنوان موتور اقتصاد، بلکه به عنوان نیرویی برای صلح در یک جامعه جهانی‌شده تاکید می‌کند.

گردشگری این پتانسیل را دارد که نیروی قدرتمندی برای صلح باشد. هنگامی که گردشگری به صورت پایدار انجام شود، می‌تواند جوامع را از فقر خارج کند، احترام و درک متقابل را تقویت کند، برابری را ارتقا بخشد و عدالت زیست محیطی و اجتماعی را پیش ببرد. مردم را گرد هم می‌‌‌آورد و فرصت‌‌‌هایی برای آشتی، گفت‌وگو و همکاری ایجاد می‌کند. با این حال، برای اینکه گردشگری واقعا به صلح بلندمدت کمک کند، باید نیازهای جوامع محلی را اولویت‌بندی کند، از منابع فرهنگی و طبیعی محافظت کند و اطمینان حاصل کند که مزایای آن به طور عادلانه تقسیم می‌شود. در واقع گردشگری با ۱۰ روش یعنی تقویت تبادل و تفاهم فرهنگی، محرک رشد اقتصادی و ثبات، بهبود استانداردهای زندگی و کاهش فقر، حمایت از آموزش و مهارت‌‌‌سازی، ایجاد انگیزه برای صلح و ثبات سیاسی، پیشبرد حقوق بشر و عدالت اجتماعی، القای غرور محلی و انسجام اجتماعی، ترویج همکاری بین‌المللی و دیپلماسی، افزایش پاسخگویی و حکمرانی شفاف و حمایت از بازیابی و آشتی پس از جنگ باعث گسترش صلح می‌شود. اما تاثیر آن بسیار فراتر از منافع اقتصادی است و ارزش دارد که به گردشگری به عنوان یک نیروی اجتماعی در مقابل یک صنعت نگاه کنیم و اینکه چگونه می‌توانیم از آن برای ایجاد فرهنگ صلح استفاده کنیم.

گردشگری به عنوان یک پل فرهنگی، تبادل افکار، آداب و رسوم و دیدگاه‌‌‌ها را تسهیل می‌کند. وقتی افراد با پیشینه‌‌‌های مختلف سفر می‌کنند و با یکدیگر تعامل دارند، فرهنگ یکدیگر را بهتر درک می‌کنند و کلیشه‌‌‌ها را از بین می‌‌‌برند و همدلی را تقویت می‌کنند. این درک بیشتر می‌تواند به کاهش تعارض و ایجاد روابط قوی‌‌‌تر بین کشورها کمک کند.

علاوه بر این، گردشگری نقش مهمی در حفظ پایداری جهانی دارد. اکوتوریسم به حفاظت از منابع طبیعی، حفظ میراث فرهنگی، و ایجاد معیشت پایدار برای جوامع محلی کمک می‌کند، صلح و شادی را برای نسل‌‌‌های فعلی و آینده پرورش می‌دهد. علاوه بر این، گردشگری می‌تواند به طور قابل‌توجهی به توسعه اقتصادی، به‌ویژه در مناطق حاشیه‌‌‌نشین یا متاثر از درگیری کمک کند. ایجاد شغل، تولید درآمد و بهبود زیرساخت‌‌‌ها می‌تواند به کاهش فقر، بهبود استانداردهای زندگی و تقویت اقتصادهای محلی کمک کند و در نهایت ثبات و صلح بیشتر در جوامع را ارتقا دهد. برای درک کامل پتانسیل گردشگری به عنوان یک نیروی خوب، باید رویکردی مسوولانه و پایدار اتخاذ کرد. دولت‌‌‌ها، کسب و کارها و افراد باید با هم کار کنند تا اطمینان حاصل کنند که گردشگری به نفع همه ذی‌نفعان است، از محیط‌‌‌زیست محافظت می‌کند و به جهانی هماهنگ‌‌‌تر و عادلانه‌‌‌تر کمک می‌کند.