سیاستهای آبی با شرایط خشکسالی سازگار است یا در تضاد؟
انفعال در برابر تغییر اقلیم
«دنیایاقتصاد» تبعات تشدید بحران اقلیمی برای محیطزیست را بررسی میکند
پیشبینی سازمانهای هواشناسی بینالمللی از افزایش شدید دما حکایت دارد. اما آنچه مایه نگرانی است، نه افزایش موقتی دما در چند ساعت یا چند روز، بلکه روند افزایش دما در طول ماههای آینده است. سازمانهای جهانی از جمله ناسا و موسسه کپرنیک از احتمال بروز «وضعیت ناشناخته» برای زمین خبر دادهاند. آنها تاکید کردهاند اگر روند افزایش دما در طول تابستان به همین صورت پیش برود و این روند اندکی کاهش پیدا نکند، باید به شدت برای زیستمندان زمین و تمامی اکوسیستمهای حیاتی جهان ابراز نگرانی کرد. گزارشی که هفتهنامه تجارت فردا به قلم «جواد حیدریان» منتشر کرده نشان میدهد این افزایش دما نهتنها اثر آبوهوایی دارد، بلکه اثرات اقتصادی و اجتماعی آن نیز غیرقابل جبران به نظر میرسد. از تنش افزایش آبی و بروز مشکل در بخش کشاورزی و صنعت گرفته تا افزایش میزان مهاجرت درونسرزمینی و احیانا خروج جمعیت از کشور از تبعات حداقلی این افزایش دما پیشبینی شده است.
سفیدشدگی و مرگ مرجانهای خلیجفارس
زیستگاههای مرجانی با بالاترین تنوع زیستی، باارزشترین اکوسیستم دریایی هستند که بعد از جنگلهای مناطق حاره، دومین بیوم غنی جهان را تشکیل میدهند. این گزارش با بیان این مطلب افزوده است: با این حال دانشمندان تخمین زدهاند که ۲۵درصد مرجانها هماکنون مردهاند و اگر این وضع ادامه داشته باشد ممکن است در ۳۰ تا ۵۰ سال آینده تمام مرجانها را از دست بدهیم. در دریای عمان ۱۱۷ گونه مرجان و در خلیجفارس ۵۷ گونه مرجان شناسایی شده است. مناسبترین درجه حرارت برای تشکیل آبسنگهای مرجانی، مناطقی با حرارت میانگین سالانه ۲۳ تا ۲۵ درجه سانتیگراد است. با این حال تغییر اقلیم، که محصول تصاعد گازهای ناشی از سوختهای فسیلی است، در حال افزایش دمای آبهای سطحی اقیانوسها بوده است.
ایران، خشکتر از همیشه
میانگین افزایش دمای ایران با سرعتی دو برابر روند جهانی پیش میرود. این گزارش به نقل از احد وظیفه، هواشناس و رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی کشور آورده است: از نظر بارندگی در عرضهای جنب حاره که ایران نیز در آن قرار دارد ما با افزایش شدید دما و کاهش بارندگی مواجه میشویم. میتوان به صراحت گفت بیشترین تغییرات ناشی از تغییرات اقلیمی در این مناطق یعنی در کشورهایی مثل ایران رخ میدهد. مناطق خشک زمین با این روند خشکتر میشوند. کنفرانس پاریس که سال ۲۰۱۵ برگزار شد یکی از مهمترین کنفرانسها با موضوع تغییر اقلیم بود که باعث شد کشورهای دنیا به این نتیجه برسند که جلوی انتشار گازهای گلخانهای را بگیرند. این گزارش با بیان این مطلب میافزاید: بسیاری از این کشورها به صورت داوطلبانه تعهداتی دادند که انتشار گازهای گلخانهای را با انواع ترفندها مانند تغییر سبد انرژی از فسیلی به پاک، کنترل کنند. با این حال در ایران به دلیل تحریمها و برخی مسائل دیگر این موضوعات تقریبا مسکوت مانده است. در مقابل کشورهای اتحادیه اروپا، تلاش کردهاند که حدود ۲۰ تا ۲۵درصد انرژی برق تولید خود را از منابع پاک، مثل باد و خورشید تامین کنند. آلمان، انگلیس، اسپانیا یا کشورهایی مثل نروژ و دانمارک از انرژیهای تجدیدپذیر به شکل بهتری استفاده کردهاند و سرمایهگذاری و برنامههای توسعهای در این زمینه را به جد دنبال میکنند.
قرار گرفتن در نقطه بیبازگشت
در سال ۲۰۲۳ بیهنجاریهای سطح زمین به ۱.۵۷ درجه (منهای ۰.۱۲ تا ۰.۱۳ عدمقطعیت) رسید. بنا به این گزارش این عدد نشان میدهد که ما اکنون در زمین به آستانه یا نقطه بیبازگشت رسیدهایم. از این منظر احساس نگرانی شدیدی وجود دارد. چرا که تعداد زیادی از کشورها به صورت حداکثری از سوختهای فسیلی استفاده میکنند و روند تخریبی زمین از یک طرف و وقوع درگیریهای نظامی از سوی دیگر مانند جنگ روسیه و اوکراین و تنشهای منطقه خاورمیانه نیز همچنان ادامه دارد و تمرکز جهان را از کنترل گازهای گلخانهای و نجات زمین از افزایش دما و اثرات تغییر اقلیم به حاشیه برده و خواهد برد.
چالش مدیریت در شرایط افزایش دما
افزایش دما و اثرات تغییر اقلیم بر جغرافیای ایران اثر و شدت بیشتری دارد. ایران و کشورهای واقع در اقلیمهای گرم و خشک در این وضعیت، شرایط حساستری دارند. این گزارش با بیان این مطلب اضافه میکند: با این حال در چند دهه گذشته، جانمایی کالاهای صنعتی عمده و تولیدی و مجتمعهای تولید انرژی در ایران یکی از معضلات اصلی مرتبط با مدیریت آب است. در این باره میتوان به نیروگاههای تولید برق یا مجتمعهای پتروشیمی و فولاد و سیمان و البته سدسازیهای بیرویه در مناطق کویری و کمآب ایران اشاره کرد. مناطقی که کمترین دریافت بارش سالانه را دارند. بر اساس این گزارش ساخت سیاسی و اقتصادی باید هزینههای زیادی برای تامین آب موردنیاز آنها کند که خسارت آن بسیار سنگین است و تبعات محیطزیستی مخربی به دنبال دارد. این گزارش آورده است: متاسفانه آب انتقالی در این شهرکهای صنعتی به کیفیت مناسب استفاده نمیشود.
مثلا بازچرخانی آب اتفاق نمیافتد، آبهای خاکستری استفاده نشده و از منابع فاضلاب بهره برده نشده، بلکه آب شرب و بعضا آبهای زیرزمینی و آبهای استراتژیک و حتی فسیلی را برای بهرهوری در این مناطق استفاده کردهاند که خود نشاندهنده فقدان خرد پایدار در مدیریت سرزمین و مدیریت منابع آب و البته مدیریت اقتصادی کشور است. «رویه و شیوه مدیریت منابع آب یکسری انتظاراتی را ایجاد کرده که با کمتر شدن بارشهای دریافتی و فقیرتر شدن منابع آب بالادست مانند ارتفاعات بالادست مرکزی زاگرس، کمبود آب را بیشتر در مناطق مرکزی کشور احساس میکنیم.» این گزارش با بیان این مطلب میافزاید: در نهایت گرمایش زمین و تغییر اقلیم باعث شده از آنچه مطابق روال این مناطق است بارش کمتری دریافت کنیم و اثرات این روند کمبارشی و کمآبی به اضافه موقعیت جغرافیایی بیشتر احساس میشود. از طرفی به موازات افزایش دمای هوا و کاهش بارش در ایران، افزایش جمعیت در مراکز جمعیتی ایران نیز مزید بر علت شده است.
چشمانداز آینده ایران با این روند مدیریت منابع بهخصوص آب چگونه خواهد بود؟ از نظر این گزارش با در نظر داشتن افزایش دما و کاهش بارش، تخریب عرصههای منابع طبیعی و دیگر منابع حیاتی محتمل است و زیستپذیری ایران به شدت کاهش خواهد یافت. نتیجه اینکه با افزایش دمای هوا و کاهش منابع از جمله منابع آب در ایران، جمعیت زیادی از مناطق مرکزی و دیگر مناطق کشور به مناطق داخلی دیگر که منابع بهتری دارند و از منظر منابع آب و توسعه کشاورزی، برخوردارتر هستند، مهاجرت خواهند کرد. فرسایش خاک و فرونشست زمین از دیگر تبعات این وضعیت است که این گزارش درباره آن آورده است: فرونشست اکنون یکی از بزرگترین ابرچالشهای ایران است. از سویی تمرکز جمعیت در شمال ایران بحرانی است، چرا که میتواند یکی از غنیترین مناطق کشور را نیز بیش از پیش تخریب کند و عملا منابع این منطقه از کشور را از بین ببرد.
پنج درجه گرمتر تا پایان قرن
این گزارش با اشاره به اینکه دمای میانگین کشور در پنج دهه گذشته و با استفاده از درونیابی دادههای دیدهبانی ایستگاههای هواشناسی معرف افزایش دمای دههای تقریبا با شیب ۰.۴ درجه سلسیوس است که حدود دو برابر آهنگ افزایش جهانی است میافزاید: افزایش روند دما موجب تبخیر سریعتر آب و کاهش فرصت ترمیم منابع آب زیرزمینی میشود. همچنین رشد تبخیر در پنج دهه گذشته کشور نشاندهنده افزایش توان تبخیر و تشدید تبخیر آب دریاچهها و سدهاست که تاثیر مخرب بر منابع آب در دسترس از جمله در حوزه شرب و کشاورزی دارد. در دهههای اخیر دریاچهها در سراسر کشور با روند خشک شدن مواجه شده و تعدادی نیز خشک شدهاند. در نتیجه طی ۳۰ سال گذشته روند افزایش دما، کاهش بارش، افزایش تبخیر و افزایش خشکسالی در کشور به علت تغییرات اقلیمی رخ داده که متاسفانه تبعات زیستمحیطی و اقتصادی-اجتماعی جبرانناپذیری را به همراه داشته است و عدممدیریت منابع موجود به همراه ادامه این روند در کشور، علاوه بر افزایش آسیبپذیری جوامع و زیرساختها در برابر بلایای جوی و اقلیمی هزینههای بسیار سنگینی بر کشور تحمیل میکند.