چرا مسوولان گردشگری از استعداد «توریسم عشایر» غافل هستند؟
جای خالی «ایلراه» در یونسکو
منظر فرهنگی بومیان روستای خینالیق و ایلراهشان «کوچ یولو»، در کشور آذربایجان به عنوان یک میراث جهانی در یونسکو ثبت شد. یول به زبان ترکی میشود جاده یا مسیر و کوچ هم که فارسی دری است و خوشبختانه هنوز در ادبیاتمان متداول است و برخلاف زبان انگلیسی ما برای فهم آن نیاز به ترجمه نداریم. این اثر به این صورت: cultural Landscape of Khinalig People and “Köç Yolu” Transhumance Route در یونسکو ثبت شده و از نظر جغرافیایی مانند نقشه زیر دو روستای ییلاقی، قشلاقی و ۲۰۰ کیلومتر مسیر کوچ بینشان را شامل میشود.
این ثبت جهانی در محدوده تاریخی ایران بزرگ رخ داده است و در این محدوده اهمیت کوچ و سبک زندگی عشایری در شکل دادن به فرهنگ و تاریخ بر کسی پوشیده نیست. شاید برایتان جالب باشد بدانید صد سال پیش یعنی زمان پدربزرگهایمان، یکپنجم جمعیت ایران را عشایر شکل میداد. شاید از همین روست که خاطرههای عشایری به گوشهایمان خیلی غریب نیست. از آنجا که در موضوعاتی که به تاریخ و فرهنگ گذشتگان مربوط میشود باید به همین تناسب به این سبک زندگی بها داده شود، میتوان توقع داشت یکچهارم از آثار ثبتشده، موزهها و بودجه میراث فرهنگی به عشایر اختصاص داده شود.
اما متاسفانه رویکردی که از قبل انقلاب تا سالهای متمادی بعد از انقلاب برای تخته قاپو یا یکجانشین کردن عشایر جریان داشته، سعی بر نادیده انگاشتن این سبک زندگی داشته است، رویکردی نادرست که درباره اشتباه بودن آن لااقل در این سالها بین مسوولان توافق نسبی وجود دارد، هر چند هنوز هم اقدامات صحیح کمتر مشاهده میشود. از این رو میتوان انتظار داشت که متولیان و سیاستگذاران فعلی توجه بیشتری به این بخش جداییناپذیر از تاریخ و فرهنگ ایران داشته باشند.
مستقل از دولت، کسب و کارهایی در این حوزه از جمله کار اجتماعی کوچک بنده و همکارانم در این زمینه وجود دارد که شاید پرداختن به چالشها و پیشنهادهای مربوط به آن، ما را از هدف این مقاله گمراه کند از این رو بهتر است به موضوع اصلی یعنی پیشنهادمان برای ثبت جهانی در این حوزه برگردیم. در کسب و کار نوپایی که بنده و همکارانم شش سال است روی آن وقت میگذاریم توانستهایم یکی از بکرترین مسیرهای کوچ عشایر بختیاری را مستندسازی کنیم و با توجه به این تجربیات و پس از بررسی مستندات ثبت اثر بالا در آذربایجان و مقایسه آن با ایران، به صورت قاطع معتقدم که این پیشنهاد میتواند یکی از شانسهای ثبت جهانی برای کشورمان باشد. ما ایلراهی بین فریدونشهر در استان اصفهان تا لالی و سردشت در استان خوزستان داریم که هر بخش مسیر آن جذابیتهای فراوان دارد. در کنار ثبت این مسیر کوچ، میتوان روستاهای نیمه عشایری که در میانه راه قرار دارند از جمله خویه و سرآقاسید و همچنین شهرهای لالی و فریدونشهر را نیز ثبت کرد که هر کدام دارای جاذبههایی است.
1- روستای خویه یکی از روستاهای خوشآب و هوا در مسیر کوچ است و تولید غلات در آن به حدی رواج داشته که هفت آسیاب آبی در آن به چشم میخورد. یکی از محلیهای این روستا تعریف میکرد که در گذشته رونق این روستا از چلگرد که اکنون شهر هست، بیشتر بوده است.
2- روستای سرآقاسید که به واسطه وجود معدن نمکش نقش مهمی در تامین مایحتاج عشایر داشته و نحوه استحصال نمک یا حفاظت و بهرهبرداری طایفهای از گیاهان کوهی آن خودش به تنهایی نیز قابلیت ثبت جهانی دارد. در زمینه حفاظت از کرفس هم مستندی ساخته شده که در آن حافظان کرفس و فعالیتهایشان تشریح شده است.
3- شهر لالی که از دیرباز محل تجارت قبایل مختلف عشایر بختیاری بوده است و حتی در قدیمیترین مستند ساخته شده در ایران، یعنی مستند علف نیز از آن محتوا وجود دارد.
علاوه بر این روستاها در این مسیر جاذبههای طبیعی فراوانی از جمله دریاچه شط تمبی، گذرگاه و تنگه برد داوود، برد سرسر و چشمه هوت و زیباییهای فراوان دیگری نیز وجود دارد. همین چندی پیش گزارشی از این مسیر کوچ در مجله اسمیت سونین (با دو میلیون تیراژ فیزیکی و میلیونها تیراژ آنلاین) منتشر شد، که عکس روی جلد این مجله را نیز به خود اختصاص داد و عکاس این سفر برنده بهترین عکس با گوشی شد. تمام این موارد نشاندهنده پتانسیل بالای ایلراهها برای ثبت در میراث جهانی یونسکو است، اگر مسوولان این پرونده را جدی گرفته و آن را دنبال کنند. اقدامی که علاوه بر ثبت میراث زندگی عشایری بر توریسم نیز اثرگذار خواهد بود. حال ممکن است این پرسش طرح شود که چگونه میتوان چنین میراثی را در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسانید؟ ابتدا باید توجه داشت تنها کشورهای عضو کنوانسیون حمایت از میراث فرهنگی و طبیعی جهان (۱۹۷۲) امکان شرکت در این فرآیند را دارند.
این کشورها میتوانند پیشنهاد خود را به کمیته میراث جهانی یونسکو ارائه دهند. کمیته مذکور که متشکل از نمایندگان منتخب کشورهای عضو است، پس از اخذ نظر واحدهای مشورتی خود مانند «شورای بینالمللی آثار و سایتها» (ایکوموس)، «اتحادیه جهانی حفاظت» (IUCN) و «مرکز بینالمللی مطالعات درباره حفظ و احیای اموال فرهنگی» (ایکروم) در این باره تصمیمگیری میکند. این فرآیند به این نحو است که ابتدا سازمان ملی مسوول در این حوزه (در کشور ما وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی) اقدام به تهیه پرونده مربوطه کرده، پس از بررسی آن در واحدهای مشورتی داخلی (در ایران کمیته ملی میراث فرهنگی و طبیعی کمیسیون ملی یونسکو – ایران) فهرست اولیه سایتهای میراثی خود را از طریق نهاد رابط رسمی خود (در کشور ما کمیسیون ملی یونسکو) به دبیرخانه کمیته میراث جهانی یونسکو تسلیم میکند. از میان این فهرست اولیه، کشور مزبور یک سایت را جهت ثبت انتخاب و با تهیه پرونده نهایی تقدیم کمیته میکند. کمیته نیز پس از اخذ نظر بخشهای مشورتی خود، تصمیمگیری نهایی در اینباره را بر عهده دارد.