شهر بندری مجاور عسلویه چه ویژگیهایی برای گردشگران دارد؟
توریسم ناشناخته «سیراف»
در این روزهای سرد زمستانی که تهران و سایر شهرها بارانی و برفی است و رفتن به مناطق کوهستانی با مخاطراتی همراه است، عسلویه و در کنار آن شهرهایی مانند سیراف که جذابیت بالایی در حوزه گردشگری دریایی دارد، میتوانند گزینهای مطلوب برای یک سفر باشد. با این حال این روزها اهالی سیراف و عسلویه هم روزهای خوشی را به لحاظ گردشگری ندارند، این را از خلوتی اسکله سیراف میشود فهمید و از خلوتی بازارهای عسلویه!
یک فعال گردشگری شهر سیراف در پاسخ به این پرسش «دنیایاقتصاد» میگوید: این روزها تعداد مسافران اندکی به سیراف سفر میکنند، در حالی که هوای معتدل زمستانی این شهر را به یکی از مقاصد گردشگری زمستانه در سالهای اخیر بدل کرده است. او کاهش سفر در تمام ایران را به این موضوع مرتبط میداند و اضافه میکند: در سیراف بسیاری از خانوادهها، بخشی از منازل خود را برای پذیرایی از گردشگران آماده کردهاند و منتظر ورود توریستهایی هستند که با سفر خود به این شهر و در اختیار گرفتن خانههایشان درآمدی را برایشان ایجاد کنند.
اقتصاد کمرونق توریسم
آیا گردشگری توانسته است به اقتصاد سیراف، شهری که در حاشیه ساحل خلیج فارس کشیده شده و سوی دیگرش کوه است، رونق بدهد؟ صاحب یک فروشگاه روبهروی اسکله این شهر (به عنوان اصلیترین نقطه توریستی) که مجموعهای از تنقلات ایرانی و خارجی را هم عرضه میکند در این باره به «دنیایاقتصاد» میگوید: توریسم در سیراف آنچنان که باید و شاید به رونق اقتصادی این شهر منجر نشده است. بسیاری از کسانی که به این شهر سفر میکنند از شهرهای استانهای بوشهر یا فارس هستند، آنها ترجیح میدهند به جای اقامت در اقامتگاه یا خانه مسافرها، روی سکوهای کنار اسکله چادر بزنند.
او اضافه میکند: خرید این دسته از گردشگران معمولا از عسلویه یا کنگان که هر دو در نزدیکی سیراف هستند صورت میگیرد. البته این موضوع طبیعی است چون ما هم کالاهای خود را از این دو شهر تهیه و در فروشگاهمان عرضه میکنیم، بنابراین قیمت پایینتر این دو شهر باعث میشود فروشنده سیرافی در این زمینه نتواند با آنها رقابت کند، این در حالی است که اهالی سیراف هم نیاز و انتظار دارند بخشی از سهم توریسم را داشته باشند.
زینب و همسرش بخشی از خانهشان را به اقامتگاه بومگردی بدل کردهاند، زمانی که از اقامتگاه صحبت میکنیم البته منظور آن اقامتگاههای استاندارد و با امکانات در بسیاری از مناطق کشور نیست. آنها اتاقی را تمیز کرده و آشپزخانهای را در انتهای آن تعبیه کردهاند. در اتاق را که باز کنید به دریا میرسید. از همان بالای پلهها میتوانید پرندگان مهاجر را ببینید و در دور دست کشتیهای تجاری که در رفت و آمد هستند. آنها هم خانهشان خالی است و امید دارند با فصل زمستان، شاید رونقی به کسب و کارشان داده شود. زینب میگوید: در این سرمای آذر که از همه جا خبر باران و برف میآید، ما همچنان کولرهایمان را شبها روشن نگه میداریم. امسال هوا گرمتر از سال قبل است و امیدواریم بتوانیم با درآمد گردشگری بخشی از هزینههایمان را جبران کنیم.
گورستان تمدنها
سیراف اما علاوه بر دریا و ساحل آن جاذبههای دیگری هم دارد که به تاریخ پرشکوه این منطقه بازمیگردد. گورستان صخرهای این شهر به دوره ساسانی برمیگردد. از آنجا که در طول سدههای مختلف افرادی از دینهای مختلف در این گورستان آرمیدهاند آن را گورستان تمدنها هم مینامند. این گورستان در جریان دو زلزله بزرگ در این شهر که یکی به بروز سونامی مهیبی منجر شد و ساکنان این شهر را با خود به درون دریا کشید سالم باقی مانده است. علاوه بر این گورستان اکتشافات باستانشناسی و سکههای یافت شده در این منطقه نشان داده است که سیراف گذشتهای پرشکوه داشته و محلی برای مبادله کالا میان کشورهای مختلف بوده است. البته از آن سکهها این روزها اثری در موزه سیراف نیست، تنها چیزی که باقی مانده است، مجموعهای ستون است و اشیای دیگر که نشان دهد سیراف از روزگاران پیش آباد بوده است و محلی برای زندگی مردمانی با دینهای مختلف که هر کدام آمدهاند و رفتهاند و سیراف باقی مانده است.
استقبال اندک از گوردخمهها
با وجود چنین جاذبههایی اما گردشگران کمی از یادگارهای فرهنگی و تاریخی این شهر بازدید میکنند، این را یک فعال گردشگری این شهر به «دنیایاقتصاد» میگوید و اضافه میکند: اغلب توریستها ترجیح میدهند سفرشان به سیراف تنها به دریا و جاذبههای طبیعی محدود شود و کمتر کسانی قصد دارند سری به دخمهها یا موزه شهر بزنند. البته شاید بتوان دلایل این امر را در یک گشت کوتاه و مشاهده آنچه در سیراف در جریان است، دریافت. متاسفانه موزه شهر در گذر سالها همچنان جذابیت لازم را برای بازدید توریستها ندارد، کسانی هم که به این محل مراجعه میکنند معمولا زمان اندکی را برای بازدید میگذارند. شاید دلیل این امر را بتوان در کمتوجهی یا ناآگاهی از شیوههای مدرن موزهداری که بتواند جذابیت بیشتری برای توریستها ایجاد کند دانست.
در این شهر نمیتوان محصولی را خریداری کرد که نشانی از گذشته این شهر داشته باشد، نه کارت پستالی هست و نه کتابی یا حتی مگنتی که توریستها به عنوان سوغات تهیه کنند. حتی با وجود صنایع دستی این شهر، محلی برای فروش آنها وجود ندارد. بازار شهر همیشه برپا نیست و تنها در روزهایی از هفته برپاست. همین امر سبب میشود امکان تبادل فرهنگی یا گفتوگو میان توریستها و مردم محلی اندک باشد. در واقع سیراف چندان که باید و شاید نتوانسته است از انبوه ویژگیهای مثبت خود برای گردشگری بهره بگیرد، همین موضوع در نهایت این شهر را با وجود پتانسیلهای فراوانش از مواهب توریسم محروم کرده است.