کارشناس حوزه غذایی و کشاورزی مطرح کرد
درهای بسته جهانی به روی کشاورزی ایران
بسیاری از فعالان اقتصادی دنیا بر این باور هستند که کارآفرینی و فروش یک محصول، بدون پشتوانه برندینگ و محوریت برند برای آن اشتباهی نابخشودنی در تجارت است. در این میان باید پاسخ داد درهای شرکتهای محصولات کشاورزی که مانند سایر بخشهای اقتصادی سالهاست به بیرون بسته مانده است، چقدر شانس آموختن قواعد بازی برندینگ را دارند؟ در این خصوص به گفته کارشناسان حوزه کشاورزی، بسیاری از برندهای ما در فضایی رشد کردهاند که رقیبی جدی در سطح جهانی برایشان نبوده است.
درباره دلایل این موضوع مهم کارشناسان حوزه محصولات کشاورزی معتقد هستند شاید مهمترین دلایل این غفلت را بتوان در اقتصاد بسته و دولتی، نداشتن روابط تجاری بینالمللی در سطح گسترده و دور ماندن از استانداردهای جهانی، ضعف دولت در کمک به برندسازی محصولات کشاورزی، فقدان صادرات قابلتوجه، ضعف بخش اقتصادی دستگاه دیپلماسی در حمایت از صادرکنندگان ایرانی، تحریمها و اثر آن در ایزوله ماندن بخشهای مختلف اقتصادی ازجمله بخش کشاورزی، نداشتن متخصصان حرفهای در حوزه برندسازی محصولات کشاورزی، نبود شرکتهای چندملیتی بخش کشاورزی در ایران برای تزریق دانش برندسازی و بستهبندی در مقیاس استانداردهای جهانی و امثالهم ذکر کرد.
در این راستا مدیرعامل «گروه توسعه سرمایهگذاری آمارانت کیش» نبود سرمایهگذار خارجی را مهمترین دلیل نبود برندینگ در کشاورزی میداند و در این خصوص معتقد است: با توجه به اینکه کشور با مشکلات ناشی از تحریمها و چالشهای ناشی از مسائل بینالمللی و سیاست خارجی مواجه است، طبیعتا سرمایهگذار خارجی به دلیل ریسک بالای سرمایهگذاری، رغبتی به سرمایهگذاری در ایران ندارد. در این شرایط ما به منابع خارجی و فاینانس هم دسترسی نداریم.
بهزاد محمدیبختیاری گفت: در این بین مجبور هستیم از منابع داخلی سازمان و از ابزارهای مالی موجود در کشور که عمدتا در قالب تامین مالی از طریق بانکهاست، استفاده کنیم. از طرفی، به دلایلی از جمله شرایط چند سال اخیر، فقدان تجدید ارزیابی، داشتن شرکتهای سرمایهگذاری در شرکتهای زیرمجموعه بانکها و نبود سپردهگذاری مردمی در بانکها به خاطر جذابیت بیشتر بازارهای دلار، طلا و سکه، منابع بانکهای ما به شدت کاهش پیدا کرده است.برای پیگیری چالشهای تولید و صادرات، صاحبنظر این حوزه پاسخگوی سوالات ما بوده است.
با چه مشکلات و چالشهایی در حوزه فعالیت خود از قبیل تامین مواد اولیه و تجهیزات موردنیاز و... مواجه هستید؟
بزرگترین دغدغه حاضر بحث واردات تکنولوژی به کشور است. هرچند تولیدکنندگان، با دهها چالش، با یکسری راهکارها این ماشینآلات را وارد میکنند اما نبود تجهیزات توسعهیافته درد بیدرمان کشاورزی کشور است. مساله دوم بوروکراسی پیچیده دولت در زمینه صدور مجوزهاست. هرچند در این راستا سامانه جامع ملی صدور مجوزها از ابتدای دولت سیزدهم ایجاد شده، که اقدام مثبتی تلقی میشود، اما هنوز بعضی از سازمانها و نهادها به صورت سنتی عمل میکنند.
گاهی با وجود اینکه برای ایجاد یک پروژه سایر زیرساختها به لحاظ دانش فنی و منابع مالی آماده است؛ اما بوروکراسی موجود در مسیر صدور مجوزها به قدری زمانبر است که یک طرح از توجیه اقتصادی خارج میشود. در چنین شرایطی بسیاری از شرکتهای دنیا از ما پیشی میگیرند و سهم بازار جهانی آن محصول را از دست میدهیم. بنابراین بدیهی است که وقتی این مشکلات و ضعفهای ساختاری وجود داشته باشد، زیرساختهای موردنیاز در بخش ترانزیت، جادهای، ریلی، مواصلاتی و سایر زیرساختها از قبیل آب، برق و گاز هم بهاندازهای که پروژهها و ابرپروژهها نیاز دارند؛ توسعه پیدا نمیکنند.
به هر روی گرچه با چالش خشکسالی و کمبود آب در کشور مواجه هستیم؛ اما در مقابل منابع عظیمی از انرژی را داریم؛ اما نتوانستهایم زیرساختها را در بخش گاز و برق، حملونقل، ترانزیت و لجستیک، به اندازهای که از بخش تولید و صنعت انتظار داریم، توسعه دهیم. این مسائل از چالشهای عمده داخلی ماست. میتوان با مهندسی معکوس بسیاری از دانشها را بومیسازی کرد؛ اما به عقیده فعالان اقتصادی مساله بزرگ ما خودتحریمیهای داخلی است که متاسفانه با وجود تلاش دولت سیزدهم، همچنان موانع زیادی وجود دارد.
رشد نرخ ارز و نوسانات آن چه تاثیری بر فعالیت شما دارد؟
اگرچه با رشد نرخ ارز، قیمت مواد اولیه وارداتی افزایش مییابد؛ اما به هر حال با افزایش قیمت محصول نهایی میتوان این افزایش هزینهها را جبران کرد. اما در پروژههای توسعه و سرمایهگذاری، رشد نرخ ارز و تغییر متغیرها و تورم باعث میشود که بعضا نرخ اجرای یک پروژهای که میتوانست با رقم پایینتری اجرا شود، چهار برابر شود و در چنین شرایطی طبیعتا نرخ بازدهی آن سرمایهگذاری کاهش مییابد و ریسک طرح بالا میرود. این موضوع باعث شده که در کشور دیگر رغبتی به تکمیل طرحهای نیمهکاره وجود نداشته باشد و سرمایهگذاران دیگر تمایلی به شروع و توسعه طرحهای توسعهای نداشته باشند.
چون حجم سرمایهگذاری و نرخ بالای تورم و افزایش نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی، موجب شده که نرخ سرمایهگذاریها بالا برود و بهخصوص در طرحهای ایجادی، سرمایهگذاران داخلی دیگر هیچ رغبتی برای سرمایهگذاری ندارند. طبق فرمایش رهبری راه نجات کشور، توسعه و رشد تولید داخلی است. اما نرخ رشد ارز باعث شده که نرخ سرمایهگذاری ما در بخش تولید و صنعت کاهش یابد و تکمیل پروژههای نیمهکاره و نیز سرمایهگذاریهای جدید و توسعهای، با چالشهای فراوانی در تامین منابع مالی روبهرو شود. با توجه به عدمدسترسی به منابع مالی خارجی به دلیل چالشهای کنونی، باید فکری به حال تامین منابع مالی شرکتهای تولیدکننده شود؛ در غیراین صورت بسیاری از پروژههای ما به اتمام نمیرسند و بسیاری از آنها از توجیه سرمایهگذاری خارج میشوند.
در چنین شرایطی پیشنهاد شما برای تامین منابع مالی در بخش تولید چیست؟
با توجه به اینکه کشور با مشکلات ناشی از تحریمها و چالشهای ناشی از مسائل بینالمللی و سیاست خارجی مواجه است، طبیعتا سرمایهگذار خارجی به دلیل ریسک بالای سرمایهگذاری، رغبتی به سرمایهگذاری در ایران ندارد. در این شرایط ما به منابع خارجی و فاینانس هم دسترسی نداریم. در این بین مجبور هستیم از منابع داخلی سازمان و از ابزارهای مالی موجود در کشور که عمدتا در قالب تامین مالی از طریق بانکهاست، استفاده کنیم. از طرفی، به دلایلی از جمله شرایط چند سال اخیر، فقدان تجدید ارزیابی، داشتن شرکتهای سرمایهگذاری در شرکتهای زیرمجموعه بانکها و نبود سپردهگذاری مردمی در بانکها به خاطر جذابیت بیشتر بازارهای دلار، طلا و سکه، منابع بانکهای ما به شدت کاهش پیدا کرده است.
یکی از راهکارهای پیشنهادی برای تامین منابع مالی این است که دولت به بانکها اجازه دهد مولدسازی داراییهای بانکها محقق شود. دوم اینکه بانکها تجدید ارزیابی و افزایش سرمایه داشته باشند. سوم اینکه از سازوکار و ابزار نوین بانکی استفاده کنند که مردم را مجذوب سپردهگذاری در بانکها کند. در این راستا ما چند نوع مشارکت را در قالب پلتفرمهای تامین سرمایه برای سرمایه در گردش و تامین سرمایه توسط بانکها ارائه کردهایم. درمجموع باید به سیستم بانکی اجازه مولدسازی داراییهای بانکها، تجدید ارزیابی داراییها و افزایش سرمایه را بدهند. در بحث منابع غیربانکی نیز اصولا طرحها و تامین سرمایه باید از حوزه بانکی به خاطر وضعیت بانکی خارج شود؛ همان اقدامی که دنیا انجام میدهد و باید به سمت مکانیزه کردن تامین مالی از طریق بازار سرمایه و بورس برویم.
در سالهای اخیر به همت دولتها و وزارت صمت و اقتصاد اقداماتی انجام شده، اما متاسفانه این اقدامات کافی نیست و هنوز مشکلاتی از طریق نظارت و قوانین بانکها در بازار سرمایه وجود دارد که اجازه نمیدهد تامین سرمایه و منابع پروژهها از بازار سرمایه انجام شود. در حالی که به تامین منابع و سرمایه طرحها از بازار سرمایه و نیز به جمع کردن نقدینگیهای سرگردان در جامعه کمک میکند که این نقدینگیها باید به سمت تولید و پروژههای زیرساختی بروند. پیشنهاد ما این بوده که در بازار سرمایه، فاینانس راه بیندازند و انواع اوراق را منتشر کنند. کمااینکه اکنون از این ابزار در برخی از پروژهها استفاده میشود، اما شرکتهای کوچک و متوسط از این ابزار بیبهرهاند. در حالی که عمده توسعه یک کشور، از طریق شرکتهای کوچک و متوسط محقق میشود و چرخ اقتصاد، تولید و اشتغال کشورها را به حرکت درمیآورند. بنابراین درخواست داریم که اجازه دهند تامین مالی برای این شرکتها از بازار سرمایه تسهیل شود که این روش، کمک شایانی به تامین سرمایه پروژههایی میکند که توجیه اقتصادی خوب و همچنین بازگشت سرمایه تضمینشدهای دارند.
چه مشکلاتی در حوزه صادرات دارید و چه انتظارات یا راهکار پیشنهادی برای توسعه صادرات محصولات خود دارید؟
اولین چالش در حوزه صادرات محصولات کشاورزی مربوط به نبود تاییدیه از سازمان بهداشت کشورهای اروپایی بود که این موضوع به فرآیند تولید برمیگشت که خوشبختانه با استفاده از تجهیزات و تکنولوژیهای نوین و فرآوری محصولات در حال برطرف کردن این مشکل هستیم. اکنون در حوزه صادرات محصولات کشاورزی، در بخش حملونقل مشکل داریم. به طور کلی در بخش حملونقل، کالاهایی که حاشیه سود بیشتری دارند، اهمیت بیشتری دارند. اما از آنجا که بستهبندی محصولات کشاورزی حجیم هستند و حاشیه سود کمتری دارند رغبت بالایی برای حملونقل وجود ندارد. چالش دیگر این است که در کشورهای توسعهیافته محصولات کشاورزی از طریق فروشگاههای زنجیرهای و مجازی عرضه میشود، اما در کشور زمان بازگشت مبالغ این محصولات نسبت به سایر کالاها بیشتر است که باید به این موضوع توجه جدی شود.
در پایان اگر نکتهای مدنظرتان هست، بگویید.
امیدواریم که هرچه زودتر شاهد رفع موانع و چالشهای داخلی و شکوفایی اقتصادی و ارتقای پتانسیلهای تولید داخلی بهخصوص در حوزههای کشاورزی باشیم. چرا که صنعت کشاورزی یک اقتصاد مردممحور است و تنها اقتصادی که در کشور ما مردممحور است، صنعت کشاورزی است. امیدوارم به زودی شاهد شکوفایی در این بخش باشیم و بهخصوص کشاورزان ما بتوانند از انتفاع هر چه بیشتر این حوزه بهرهمند شوند.