از ۵ تا ۱۲ آبان سال‌جاری، شاخص کل حدود ۱.۵۷درصد کاهش افزایش یافت. با این حال تنها ۸‌صنعت موجود در بازار سهام، بازدهی مثبتی داشته‌‌‌اند. نکته جالب توجه این است که پنج‌صنعت پربازده هفته، به بخش خدمات مرتبط بوده‌‌‌اند. همچنین، صنعت «فعالیت مهندسی» با اختلاف زیادی نسبت به سایر صنایع، بالاترین بازدهی را داشت و ۱۵.۹۸‌درصد بازدهی از خود به نمایش گذاشت. با این تفاسیر در هفته معاملاتی گذشته، نوع صنایع در بازدهی آنها بی‌‌‌تاثیر نبوده است.

در هفته‌‌‌ معاملاتی که گذشت، بازار سهام با افت مواجه شد. با توجه به ادامه‌‌‌ یافتن تنش‌‌‌ها در منطقه، همچنان سایه عوامل سیاسی بر بازار سهام سنگینی کرده است. همواره باید به این نکته توجه کرد که بازارهای مالی براساس ساختار حاکم بر آنها، تحت‌تاثیر عوامل برون‌‌‌زا قرار می‌گیرند. به بیانی روشن‌‌‌تر، اینکه یک بازار به چه اندازه تحت‌تاثیر عوامل سیاسی قرار گیرد، به ساختار آن بازار بستگی دارد. به‌طور مثال، مادامی که ارتباط اندکی میان تولید و بازار سهام وجود داشته باشد، حساسیت شاخص‌‌‌های بورس نسبت به عوامل سیاسی بالاتر خواهد بود. از این‌رو، نمی‌‌‌توان تنها مولفه‌‌‌های خارج از بازار سرمایه را عوامل اصلی رکود در بازار سهام دانست؛ چرا که در تحلیل عملکرد بازار سرمایه، ساختار حاکم بر خود بازار نیز باید لحاظ شده باشد. البته، بازارهای مالی قطعه‌‌‌ای از یک پازل بزرگ‌تر هستند؛ به این معنی که بورس به عنوان بخشی از اقتصاد یک کشور، از پارامترهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متاثر خواهد شد. از این جهت، این تصور که مولفه‌‌‌های خارج از بازار بر روند شاخص‌‌‌‌‌‌ها و عملکرد بازار تاثیری نداشته باشند، توهمی بیش نخواهد بود. اما میزان تاثیرپذیری بازار سهام از عوامل برون‌‌‌زا، اهمیت ویژه‌‌‌ای خواهد داشت. به هر حال، بازار سهام ایران با توجه به ساختاری که دارد، در هفته‌‌‌های اخیر به‌شدت زیر سایه تحولات منطقه قرار داشته است. به همین منظور، نمی‌‌‌توان عملکرد اخیر بورس تهران را مستقل از اتفاقات نظامی و سیاسی دانست. در آخرین هفته معاملاتی، شاخص بورس به میزان ۱.۵۷درصد کاهش یافت و بازدهی هفتگی غالب صنایع بورسی  در هفته مذکور منفی بوده است.

Untitled-1 copy

درخشش صنایع خدماتی

 از تاریخ 5 تا 12 آبان سال‌جاری، 8‌صنعت از 52صنعت فعال بورسی بازدهی منفی داشته‌‌‌اند. با این حساب می‌‌‌توان گفت که حال و هوای کل بورس چندان مطلوب نبوده است. با وجود این، صنایعی هم بودند که توانستند بازدهی بالایی را به ثبت برسانند. از این منظر، صنعت «فعالیت مهندسی»، آمار خیره‌‌‌کننده‌‌‌ای داشته است. در هفته گذشته، صنعت «فعالیت مهندسی» با رقم زدن 15.98‌درصد بازدهی، بالاترین سودآوری را داشته است و بازدهی این صنعت با اختلاف فاحش نسبت به بازدهی سایر صنایع موجود نشان داد که در اوضاع نابسامان هم می‌‌‌توان عملکرد مثبتی از خود به نمایش گذاشت. بعد از «فعالیت مهندسی» همان‌طور که گفته شد با اختلاف زیاد، صنعت «پیمانکاری صنعتی» به میزان 4.52‌درصد بازدهی به دست آورد. به این ترتیب، صنعت «پیمانکاری صنعتی» رتبه دوم پربازده‌‌‌ترین صنایع هفته را داشت. با اختلافی نه‌چندان زیاد، صنعت «سخت‌افزار و تجهیزات» با 3.69‌درصد سودآوری رتبه سوم را کسب کرد. نکته جالب توجه این است که پنج‌صنعت پربازده هفته، در بخش خدمات اقتصادی فعالیت داشته‌‌‌اند؛ به نحوی که صنعت «مخابرات» نیز بعد از صنعت «سخت‌افزار و تجهیزات»، جایگاه چهارم بازدهی را داشته است. این صنعت، با توجه به سودآوری 3.18درصدی توانست به جز «فعالیت مهندسی» که اختلاف زیادی با همه صنایع داشته است، نزدیک به دو صنعت بالاتر از خود قرار گیرد. صنعت «سرمایه‌گذاری» نیز بازدهی نزدیکی به صنعت «مخابرات» داشته است. این صنعت در هفته معاملاتی گذشته، به میزان 2.74‌درصد بازدهی مثبت داشته است. از این‌رو، پنج‌صنعت از پربازده‌‌‌ترین صنایع هفته در بخش خدماتی اقتصاد فعال بوده‌‌‌اند. این مساله در هفته‌‌‌های گذشته نیز تکرار شده بود. بر این اساس باید توجه کرد که میان ویژگی‌‌‌های مربوط به صنایع تولیدی و خدماتی، تفاوت‌‌‌های قابل‌توجهی وجود دارد. به‌طور مثال، صنایع خدماتی در قیاس با صنایع تولیدی، انعطاف مدیریتی بالاتری خواهند داشت؛ چرا که سرمایه‌‌‌های فیزیکی و تجهیزات صنعتی به کار گرفته‌شده در صنایع تولیدی به طور قابل ملاحظه‌‌‌ای بیشتر از صنایع خدماتی است. همین‌طور، مواد اولیه استفاده‌شده در اغلب صنایع تولیدی بالاتر از صنایع خدماتی است. بر این اساس، از یک‌سو برای مدیریت هزینه‌‌‌های بنگاه‌‌‌های اقتصادی فعال در بخش خدمات، انعطاف بالایی وجود دارد و از سوی دیگر، قیمت مواد اولیه و نهاده‌‌‌های صنایع خدماتی، کمتر دچار تغییر خواهد شد. با این اوصاف می‌‌‌توان گفت که مدیریت کارآمد در صنایع فعال در بخش خدمات نسبت به صنایع تولیدی، تاثیر زیادی داشته است. البته، از دید اقتصاد کلان و اقتصاد نهادی، ممکن است نوع ارزیابی متفاوتی قابل ارائه باشد. با این حال، از منظر عملکرد مالی فرصت پیشرفت بیشتری برای صنایع خدماتی در کوتاه‌مدت فراهم است.از طرف دیگر، در هفته‌‌‌ای که اکثر صنایع حاضر در بورس تهران دچار زیان شدند، چهار صنعت از شش‌صنعت کم‌‌‌بازده هفته به بخش خدماتی مربوط بوده‌‌‌اند. با توجه به مطالبی که پیش‌تر نیز گفته شد، انعطاف عملکردی بالایی برای صنایع خدماتی وجود دارد.

انعطاف در مدیریت

از آنجا که همواره «ریسک» و «فرصت» با هم وجود خواهد داشت، این مساله طبیعی است. در بخشی که امکان و فرصت بالایی برای سودآوری وجود داشته باشد، احتمال زیان و ریسک نیز بالاتر خواهد بود. به این جهت، صنایع خدماتی به‌رغم آنکه امکان سوددهی بیشتری نسبت به صنایع تولیدی دارند، خطر زیان‌‌‌ده شدن نیز برای آنها بیشتر است. در همین راستا، صنعت «بنادر و کشتیرانی» در میان تمام صنایع فعال بورسی، بیشترین زیان را داشته و با بازدهی منفی 9.60‌درصد در انتهای فهرست بازدهی قرار گرفته است. باید اشاره کرد که این صنعت، یک صنعت کوچک و معمولی نیست و به سرمایه‌‌‌های کلان فیزیکی و مالی نیاز دارد تا بتواند علمکرد خوبی از خود به نمایش بگذارد؛ به‌خصوص آنکه در شرایط تحریم و محدود ماندن بخش تجارت، صنعت «بنادر و کشتیرانی» با فشارهای زیادی مواجه است. از این منظر، نمی‌‌‌توان ضعیف بودن عملکرد بازدهی صنعت مذکور را تنها به مسائل داخلی شرکت‌های حاضر در «بنادر و کشتیرانی» مربوط دانست. بعد از صنعت یادشده، صنعت «چوب» با منفی 8.47‌درصد بازدهی در رتبه دوم قرار گرفت. صنعت «هتل و رستوران» نیز به عنوان سومین صنعت کم‌‌‌بازده هفته شناخته شد؛ به طوری که بازدهی منفی 7.86‌درصد را ثبت کرد. صنعت «فعالیت‌‌‌های مرتبط با اوراق بهادار» هم بازدهی منفی 7.17‌درصدی داشته است. از این جهت، نشان داده شد که در میان زیان‌‌‌ده‌‌‌ترین صنایع هفته، تراکم بالایی وجود داشته است؛ چرا که ارقام مربوط به بازدهی این صنایع، به یکدیگر نزدیک بوده‌‌‌اند. در همین راستا، صنعت «سایر محصولات کانی غیرفلزی» با بازدهی منفی 6.8‌درصد و بعد از آن نیز، صنعت «چاپ و نشر» به ترتیب جایگاه‌‌‌های پنجم و ششم زیان‌‌‌ده‌‌‌ترین صنایع را در هفته بررسی‌شده داشته‌‌‌اند.