ساختار مالی و قانون؛ سد صنعت انرژی
ریشه این عدمتمایل را میتوان در مکانیزم نامناسب مالی در بخش نیروگاهی جستوجو کرد. نبود مکانیزم شفاف و برمبنای بازار و همچنین نرخهای خرید تضمینی نامناسب سبب شده است تا ریسک سرمایهگذاری و دوره بازگشت سرمایه در این صنعت با چالش بسیار جدی روبهرو شود. این چالشها در کنار هم باعث شدهاند تا این صنعت دچار آفتهای بسیار جدی شود.
بازار سرمایه همواره بهعنوان دماسنج اقتصاد کشور و یکی از مهمترین تامینکنندگان سرمایه در کشور شناخته میشود. این بازار پتانسیلهای بسیار زیادی دارد که از این پتانسیل در توسعه صنعت نیروگاهی کشور نیز میتوان استفاده مناسبی کرد. اما با توجه به مکانیزم مالی معیوب صنعت نیروگاهی کشور، سودآوری شرکتهای نیروگاهی در بورس تهران در مقایسه با سایر گروههای این بازار عملکرد بسیار ضعیفتری
داشته است. با توجه به گسترش بورس تهران و افزایش آگاهی نسبت به آن در سالهای اخیر سبب شده است که پذیرهنویسیها و فرآیند جذب سرمایه با استقبال بالایی صورت گیرد؛ اما باید توجه کرد که حوزه نیروگاهی نیازمند سرمایهگذاری عظیم بهخصوص در جهت توسعه انرژیهای پاک است که جذب این میزان از بازار سرمایه میتواند روند بازار را با اختلال روبهرو کند.
بنابراین باید قبل از هرگونه اقدام برای جذب سرمایه ابتدا مکانیزمهای مالی در این صنعت تصحیح و بهینه شود، همچنین ظرفیت بازار سرمایه برای جذب سرمایه مورد نظر مورد بررسی قرار گیرد.