بورس از لنز تکنیکال

در حال حاضر، ایران در حال بررسی پاسخ محرمانه ایالات‌متحده است. در ایران، شرایط پول ترسو نیز در دوراهی قرار گرفته است. از یکسو صاحبان سرمایه با رویکردی مبنی بر موفقیت سیاست خارجه در حوزه برنامه جامع اقدام مشترک، بازار سهام و گروه‌‌‌های موسوم به برجامی را مامن سرمایه‌‌‌ خود در نظر می‌‌‌گیرند و از سوی دیگر، معامله‌‌‌گرانی هستند که دست‌‌‌یابی به توافق تازه، وزن چندانی در سبد سرمایه‌گذاری آنها ندارد. این قشر که از ریسک‌پذیری کمتری در حوزه اقتصاد برخوردارند، غالبا نقدینگی خود را به سمت خرید اسکناس آمریکایی، سکه یا سایر دارایی‌‌‌ها سوق می‌دهند.پس از گذشت ۴۹۰روز معاملاتی از شروع ریزش بورس تهران (۲۰ مردادماه ۱۳۹۹)، حال سرمایه‌گذاران در جریان دادوستد‌‌‌های بازار سهام توام با بروز ریسک‌‌‌های تازه در حوزه سیاست خارجه کشور و به طور کلی بازار‌‌‌های جهانی به‌خصوص در بخش کالاهای اساسی با ریسک‌‌‌های متعددی مواجه شده‌‌‌اند. در گزارش‌‌‌های پیشین «دنیای‌اقتصاد» به‌کرات وضعیت بنیادی صنایع و شرکت‌های بورسی و فرابورسی مورد ارزیابی قرار گرفته است؛ اما اکنون از لنز تکنیکال چند سناریو پیش‌‌‌روی بازار سهام به تصویر کشیده می‌شود. انعکاس برخورد دماسنج بازار با محدوده‌‌‌‌‌‌های حساس حمایت و مقاومت در سناریو‌‌‌های متفاوت توام با پیش‌بینی برخورد معامله‌‌‌گران به این نقاط، موضوعی است که می‌‌‌تواند چشم‌‌‌انداز معاملاتی بازار سهام را در افق زمانی کوتاه، ‌‌‌ میان و بلندمدت برای فعالان بخش مولد ترسیم کند.

۳ گام محتمل بازار

نیما آگاهی، تحلیلگر بازار سرمایه: بی‌اعتمادی به سیاستگذاران، چالش بزرگ بازار سرمایه محسوب می‌شود و نوسانات بورس از چنین عاملی نشات می‌گیرد. حال هم‌‌‌زمان‌شدن برجام با این موضوع، سناریو‌‌‌های متفاوتی را پیش‌‌‌روی سرمایه‌گذاران قرار داده است. در صورت حصول توافق طی دوهفته آتی، یکسری از صنایع برجامی نظیر بانک‌ها و خودرویی‌‌‌ها در مرحله نخست می‌‌‌توانند از چنین خبری منتفع شوند و نوسانات مثبتی را در کوتاه‌مدت تجربه کنند. در ادامه چنین مسیری در بازه ۶ماه تا یک‌سال آتی به سمت مشخص شدن جزئیات توافق و رویداد‌‌‌‌‌‌های احتمالی پیرامون عملیاتی‌شدن این مهم حرکت خواهیم کرد. آیا واقعا گشایش صورت می‌گیرد؟ بدون اغراق باید پذیرفت که حداقل در ۱۰سال گذشته، به دلیل وجود محدودیت‌های نشات‌گرفته از تحریم، اغلب صنایع نتوانستند خود را به‌روزرسانی کنند. در صورتی که گشایش به معنای واقعی کلمه روی دهد، در میان‌مدت هم می‌‌‌توان بازار مطلوبی داشت. سناریوی دیگر به عدم‌توافق در حوزه برجام بازمی‌گردد که در چنین حالتی، دلار با تقاضا همراه می‌شود. افزایش نرخ دلار موتور محرکی برای بورس محسوب می‌شود و می‌‌‌تواند یکسری از صنایع را به طور مجدد وارد مدار افزایشی کند. این رویداد برای بورس تهران نکته‌‌‌ای منفی نیست؛ اما موقت و متفاوت ارزیابی می‌شود؛ چرا که عملا نمی‌‌‌‌‌‌توان به آینده امید داشت و افزایش‌‌‌ها صرفا تورمی خواهند بود.آخرین و بدترین سناریو برای بازار سرمایه، ورود به فاز فرسایشی است؛ به معنی تداوم وضعیت یک‌‌‌سال اخیر. در این صورت، سرمایه‌گذاران همچنان بی‌‌‌تصمیم خواهند ماند و سرمایه ترسو نیز تا مشخص‌شدن وضعیت از بازار خارج می‌شود. در خصوص سرمایه‌گذاری‌‌‌های آتی شرکت‌ها، مجددا با فرض چنین سناریویی گشایش صورت نمی‌گیرد، بنابراین سرمایه‌گذاران بنیادی و بلندمدت نیز وارد بازار سهام نخواهند شد و عملا بازار در رخوت به سر خواهد برد و بیشتر حرکت نوسانی کوتاه‌مدت را شاهد خواهیم بود. در صورت وقوع برجام، شکست رقم ۶/ ۱میلیون واحدی برای معامله‌‌‌گران در دو تا سه‌ماه آتی حائز اهمیت است. این عدد به لحاظ روانی و تکنیکالی در واقع مانند سدی است که بازار گارد زیادی نسبت به آن دارد. با شکست چنین رقمی احتمالا می‌‌‌توان از سقف‌‌‌‌‌‌های پیشین هم تا یک‌سال آینده عبور کرد. به نظر می‌رسد با فرض بدترین سناریو هم ارقام پایینی برای شاخص نخواهیم داشت. نماگر اصلی بورس تقریبا محدوده‌‌‌های کف خود را شناسایی کرده است. محدوده ۴۰۰/ ۱ تا ۳۵۰/ ۱میلیون واحدی، محدوده‌‌‌های تقریبی کف شاخص در نظر گرفته می‌شود. هرچند نباید فراموش کرد که روند شاخص با سهام متفاوت بوده و به طور کلی این دو پارامتر روند جداگانه‌‌‌ای دارند، شاخص از برخی سهم‌‌‌های بزرگ تبعیت می‌کند و نماینده کل بازار نیست.در صورت تداوم نزول و شکست محدوده‌‌‌های فوق، کف کانال ۲/ ۱میلیون واحدی را می‌‌‌توان محدوده معتبر و قابل اتکایی برای شاخص در نظر گرفت. در حال حاضر محدوده (کف و سقف) بازار سرمایه و دلار مشخص شده است. اکنون بازار سرمایه از بعد کف ریسک کمتری دارد و تا حدودی تثبیت شده و قابل اطمینان است.

شاخص در آستانه Fake Break؟

آراد پورکار، تحلیلگر بازار سرمایه:‌‌‌ از دست‌دادن حمایت مهم در محدوده ۴۸۰/ ۱ میلیون واحدی را می‌‌‌توان نخستین موضوع حائز اهمیت برای شاخص ‌‌‌کل بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفت. اکنون نوسانات افزایشی به منزله استراحتی مقطعی برای افت بازار محسوب می‌شود. در عین حال، وضعیت شاخص‌‌‌کل هم‌‌‌وزن مطلوب‌‌‌تر از شاخص‌‌‌کل ارزیابی می‌شود. در واقع، این نماگر خط و روند نزولی را شکسته است که می‌‌‌توان در چنین حالتی از مطلوب بودن وضعیت کلیت بازار سخن به میان آورد. در عین حال، وضعیت نماد‌‌‌های بزرگ بازار را می‌‌‌توان تا حدی نامساعد ارزیابی کرد. در صورتی که موضوعاتی پیرامون برجام باعث بازگشت بازار به سمت رقم فوق شود، به نظر می‌رسد که محدوده ۶/ ۱میلیون واحدی دور از انتظار نیست. با فرض عدم‌توافق در حوزه برنامه جامع اقدام مشترک، محدوده ۳۰۰/ ۱ تا ۳۲۰/ ۱میلیون واحدی در نیمه دوم مهر می‌‌‌تواند به عنوان منطقه‌‌‌ای امن برای بازار در نظر گرفته شود. اصراری برای رسیدن به این محدوده نیست. شاخص می‌‌‌تواند اکنون Fake Break یا به عبارتی شکست جعلی داشته باشد و به طور مجدد به ارقام بیش از ۴/ ۱میلیون واحدی بازگردد. Fake Break زمانی تایید می‌شود که شاخص‌‌‌کل به طور مجدد به اعدادی بیش از ۴۸۰/ ۱میلیون واحدی بازگردد که در این محدوده نیز حجم نقدینگی قابل ملاحظه‌‌‌ای می‌‌‌تواند وارد بازار شود.در شرایط فعلی، شاخص‌ ‌‌‌‌‌کل بورس در وضعیتی قرار دارد که چه حصول توافق را داشته باشیم و چه عدم‌توافق، یک تاثیر کوتاه‌مدت و یک تاثیر میان و بلندمدت خواهیم داشت که در هر دو حالت بازار مستعد رشد است.با فرض شکست برجام با رشد دلار و نگاه هیجانی سرمایه‌گذاران، بازار منفی خواهد شد؛ اما در میان‌مدت هنگامی که دلار به سمت شکست سقف‌‌‌های قبلی حرکت کند و توامان دلار نیمایی نیز در مسیر صعود قرار بگیرد، یقینا صورت‌های مالی، نرخ فروش محصولات را نسبت به کامودیتی‌‌‌‌‌‌ بیشتر نشان می‌دهد که در واقع این مهم از افزایش سودآوری و کاهش P/ E نیز حکایت خواهد داشت. در چنین حالتی بازار مانند گذشته با تورم رشد پیدا می‌کند.با فرض حصول توافق برجامی، یک روند هیجانی کوتاه و میان‌مدت و یک روند بلندمدت خواهیم داشت. توافق در بدو ورود به بازار به دلیل تحلیل‌‌‌پذیر شدن اقتصاد و کوتاه شدن دست دولت از بازار سرمایه رویدادی مثبت در نظر گرفته می‌شود. احتمالا برخی تحریم‌‌‌ها با احیای برجام هم پایدار بمانند و این موضوع می‌‌‌تواند عمر سناریوی برجام را کوتاه کند. بنابراین انتظار می‌رود توافق، شاخص‌‌‌های سهامی را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت به سمت ارقامی نظیر ۷۵۰/ ۱ و ۸۰۰/ ۱میلیون واحدی سوق دهد و پس از آن شاخص‌‌‌کل وارد فاز استراحت شود. فارغ از این موارد، رقم ۲/ ۱میلیون واحدی سناریویی بدبینانه در صورت عدم‌توافق و تشدید ریزش‌‌‌ها در نظر گرفته می‌شود. در مقابل، در صورت دستیابی به معاهده بزرگ در مرحله نخست رقم ۶/ ۱میلیون واحدی و در ادامه اعداد ۶۲۰/ ۱ و ۷۰۰/ ۱ تا ۷۵۰/ ۱ میلیون واحدی دور از ذهن نیست.