«دنیایاقتصاد» بررسی کرد
زیان نساجی از کرونا
نگاهی اجمالی به صنعت نساجی
صنعت نساجی در جهان در مقام یکی از معیارها و شاخصهای توسعه کشورها محسوب میشود، به گونهای که در میان ۱۰ کشور عمده صادرکننده محصولات نساجی در جهان، ۷ کشور از مناطق پیشرفته هستند و ارزش صادرات سالانه این محصولات در دنیا به بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار بالغ میشود که از این جهت بعضا این صنعت به عنوان دومین صنعت مادر تلقی میشود. بسیاری از کشورها از جمله آمریکا، انگلیس، آلمان، ایتالیا و اسپانیا صنعتی شدن را با صنعت نساجی آغاز کردند، ادامه دادند و امروزه توانستهاند به عنوان کشورهای مهم صنعتی مطرح شوند. در آسیا نیز ژاپنیها بعد از جنگ جهانی دوم، با صنعت نساجی در مسیر صنعتی شدن قدم برداشتند، پس از آن کره و بعد از آن نیز چین با صنعت نساجی توانستند در مسیر صنعتی شدن گام بردارند و در حال حاضر چین و هند، به عنوان کشورهای مطرح حوزه نساجی مطرح میشوند.
در این میان ایران نیز با توجه به سابقه تاریخی خود، به طور قطع توانایی حضور موفق در بازارهای جهانی را دارد. ایران نیز همپای کشورهای پیشرفته و مطرح در این صنعت توانسته است در شاخههای گوناگون صنعت عظیم نساجی و صنایع وابسته موجبات ارتقا و گسترش را فراهم آورده و با اتکا به مهارتهای تکنولوژیک نیازهای اساسی این صنعت را مرتفع سازد.
صنعت نساجی و پوشاک از جمله صنایعی است که در لیست 11 پیشران توسعه صنعتی کشور جانمایی شده است. دستیابی به جایگاه سوم در منطقه و رسیدن به رتبه 50 جهان با تکیه بر رقابتپذیری، نوسازی و سرمایهگذاری همراه با توسعه فناوری و ارتقای بهرهوری عوامل تولید را میتوان از اهداف پیشبینی شده در افق 1404 برای صنایع نساجی و پوشاک دانست. به طور کلی صنعت نساجی از چهار فعالیت تبدیل مواد اولیه به الیاف، تبدیل الیاف به نخ، تبدیل نخ به پارچه و تبدیل پارچه به مصنوعات نساجی و بهخصوص پوشاک تشکیل شده است. در میان این فعالیتها، بیشترین ارزش افزوده در تولید پوشاک و پس از آن در تولید پارچه خلق میشود.
طبق اطلاعات ارائه شده توسط مدیر کل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، معدن و تجارت براساس پروانههای بهرهبرداری صادره، تعداد واحدهای فعال صنایع نساجی و پوشاک در حدود ۷۹۰۰ واحد با اشتغال ۲۶۰ هزار نفر و سرمایهگذاری ۷۸۰هزار میلیارد ریال بوده که از نظر میزان اشتغال و سرمایهگذاری به ترتیب حدود ۱۳ درصد و 5 درصد از کل صنعت را به خود اختصاص داده است. با توجه به مزایای بنیادی صنعت نساجی و پوشاک شامل ارزش افزوده بالا و سرانه سرمایهگذاری نسبی پایین ۶۱ میلیونی، سابقه دیرین صنایع نساجی و پوشاک در کشور، ارزآوری بالای پوشاک، نداشتن مشکل زیست محیطی پوشاک، وجود منابع غنی نفت و گاز به منظور تولید مواد اولیه، امکان رشد و توسعه صنعت در حوزه فناوریهای نوین، وجود بازارهای بزرگ داخلی، منطقهای، اسلامی و اشتغالزایی بالا از مزیتهای صنعت نساجی و پوشاک در مقایسه با سایر صنایع است و مقایسه سرمایهگذاری و اشتغال، نشان از توان بالای اشتغالزایی صنایع نساجی و پوشاک دارد.
فعالان بازار سرمایه
در بازار سرمایه ایران شرکتهای ایران مرینوس، عطرین نخ قم، پشمبافی توس و نساجی بروجرد از مهمترینهای این صنعت هستند.
شرکت ایران مرینوس یکی از شرکتهای بورسی فعال در صنعت نساجی است که در زمینه تولید پارچه فاستونی فعالیت میکند. بر اساس گزارش وزارت صنایع و معادن مصرف فاستونی در ایران یک متر در سال برآورده شده و با احتساب جمعیت 80 میلیون نفری کشور انتظار میرود که سالانه نیاز به 80 میلیون متر پارچه فاستونی باشد. با این حال بررسیها نشان میدهد که جمع کل تولیدات فاستونی در کشور کمتر از 15 میلیون متر بوده و عمده شرکتهای تولیدکننده با کمتر از 50 درصد ظرفیت تولیدی خود فعالیت میکنند و بقیه آن از طریق مبادی گمرکی یا به صورت قاچاق وارد کشور میشود. شرکت ایران مرینوس با توجه به حجم تولید فاستونی در کشور حدود 10 درصد تولید این محصول را در اختیار دارد و در صورت استفاده بهینه ظرفیت اسمی این سهم میتواند به بیش از 20 درصد افزایش یابد. در سال گذشته هم با توجه به شیوع کرونا و تاثیر آن بر فعالیتهای اقتصادی، این شرکت برای رعایت پروتکلهای بهداشتی فعالیت خود را در فروردین و اردیبهشت متوقف کرد و این وقفه باعث کاهش تولید و فروش و سود این شرکت در سال 99 شده است.
پشمبافی توس هم مانند «مرینوس» در حوزه تولید پارچه فعالیت میکند. این شرکتها به دلیل اینکه بخش عمدهای از مواد اولیه مصرفی خود را از کشورهای دیگر وارد میکنند، تغییرات نرخ ارز میتواند در بهای تمام شده محصولات آنها تاثیرگذار باشد و با توجه به اینکه این شرکتها فاقد فعالیتهای صادراتی هستند، کاهش ارزش پول ملی فشار شدیدی بر آنها وارد میکند؛ روندی که در سال 99 اتفاق افتاد.
«نطرین» هم به عنوان بزرگترین و متنوعترین واحد تابندگی از نظر نوع و حجم تولیدات در حال فعالیت است. از محصولات تولیدی این شرکت میتوان به نخ فیلامنت پلیاستر در انواع مختلف یاد کرد. مواد اولیه اصلی در شرکت عطرین نخ قم قابل تامین در داخل کشور است. با این حال گفته شده که امکان تامین این مواد از خارج کشور برای شرکت وجود دارد که در صورت صرفه و صلاح انجام خواهد گرفت. تعیین قیمت خرید مواد بر اساس عرضه و تقاضای بازار و توافقات طرفین انجام میشود. تغییرات نرخ تورم تاثیر با اهمیتی در عملیات این شرکت هم نخواهد داشت چراکه قیمت فروش محصولات همراستا با تغییرات هزینههای تولید و میزان عرضه و تقاضا تعیین میشود. از آنجا که همواره امکان تامین تمام مواد اولیه شرکت در داخل کشور وجود دارد و عمده فروش محصولات در داخل کشور انجام میشود، تغییرات نرخ ارز تاثیر مستقیم و با اهمیت در عملکرد شرکت نخواهد داشت.
نگاهی به صورتهای مالی این سه شرکت نشان میدهد رشد قیمت ارز تا چه اندازه به زیان شرکتهایی بوده که تنها بازار فروش آنها در داخل کشور بوده است، البته این موضوع میتوانست از طریق کاهش واردات و قاچاق به نفع بازیگران داخلی تمام شود، اما همانطور که آمار فروش آنها نشان میدهد احتمالا به دلایلی مانند شیوع کرونا و... این اتفاق نیفتاد.
اما در شرکت عطرین که البته در یک زنجیره تولید بالاتر فعالیت میکند، فروش صادراتی بیشتری در سال گذشته به ثبت رسیده، البته این موضوع با کاهش تعداد فروش خارجی همراه بوده است. اما در ارتباط با بازار داخلی شاهد افزایش بیش از سه برابری رقم فروش و حدودا 50 درصدی مقادیر فروش بودهایم. در نهایت این شرکت توانسته 150 درصد به درآمد عملیاتی خود نسبت به سال مالی گذشته بیفزاید. اما برعکس، دو شرکت دیگر نه فروش صادراتی دارند که از افزایش قیمت ارز منتفع شوند و نه توانستهاند فروش خود را در بازار ویروسزده داخل حفظ کنند. کارخانجات ایران مرینوس 25 درصد کاهش در درآمدهای مالیاتی را در سال 99 به ثبت رساندهاند، شرکت پشمبافی توس هم با اینکه افزایش 47 درصدی فروش داشته، اما این رقم افزایش نسبت به رشد 58 درصدی هزینه تمام شده ناچیز قلمداد میشود.
در جدول شماره یک گزارش قیمت و سود این سه شرکت با یکدیگر مقایسه شده است. اگر یک سود 18 درصدی (متناسب با سود بانکی) را برای هر سهم در نظر بگیریم، قیمت متناسب آنها برای دو شرکت کارخانجات ایران مرینوس و پشمبافی توس بسیار پایین میآید، اما با این حال نباید فراموش کرد که سهامداران رشد یک سهم را خریداری میکنند و این شرکتها همانطور که در جداول گزارش مشاهده میشود تقریبا در روند رو به رشدی قرار دارند. هر چند رشد آنها در سال 99 متناسب با نرخ تورم و دیگر کالاها نبوده است، اما باید در نظر داشت که صنعت نساجی یکی از صنایعی است که بیشترین زیان را از بیماری کرونا و جهش ارز دیده است، بنابراین میتوان امیدوار بود که در یک شرایط متعادلتر بتوانند به ظرفیتهای واقعی خود در تولید برسند.