حرکت در مسیر سینما با چند فیلم
کارگردان پرتقال خونی
سینمای ایران مسیری دارد که مخاطب جدی آن باید به دنبالش باشد. این مسیر تقریبا از «فرخ غفاری» شروع میشود با فیلم نامههای مرحوم «جلال مقدم» و این اتفاق بزرگ در دهه چهل سینمای ایران بروز میکند.
در اوایل دهه چهل فیلمی مثل «شب قوزی» نوید سینمای بهتری برای ما است، بعد نوبت به فیلم «جنوب شهر» میرسد و این مسیر ادامه پیدا میکند تا «خشت و آینه» ابراهیم گلستان. بعد از آن نوبت شوهر آهو خانوم داوود ملاپور است و سپس «سه دیوانه» جلال مقدم. مدتی بعد اتفاق بزرگی در سینمای ایران با فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی میافتد.
کارگردان پرتقال خونی
سینمای ایران مسیری دارد که مخاطب جدی آن باید به دنبالش باشد.این مسیر تقریبا از «فرخ غفاری» شروع میشود با فیلم نامههای مرحوم «جلال مقدم» و این اتفاق بزرگ در دهه چهل سینمای ایران بروز میکند.
در اوایل دهه چهل فیلمی مثل «شب قوزی» نوید سینمای بهتری برای ما است، بعد نوبت به فیلم «جنوب شهر» میرسد و این مسیر ادامه پیدا میکند تا «خشت و آینه» ابراهیم گلستان. بعد از آن نوبت شوهر آهو خانوم داوود ملاپور است و سپس «سه دیوانه» جلال مقدم. مدتی بعد اتفاق بزرگی در سینمای ایران با فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی میافتد. «گاو » مهرجویی در سالهای ۴۷ و ۴۸ نشان میدهد سینمای ما میتواند جلوه بینظیری داشته باشد و همین باعث ترغیب افرادی چون ناصر تقوایی، بهرام بیضایی، علی حاتمی و مایر نادری میشود. آنها فیلمهای خوب میسازند و عدهای از کانون پرورش فکری سر بیرون میآورند که فیلمهای کوتاه بینظیری داشتهاند مثل «عباس کیارستمی». همه اینها فضای موج نو را در سینمای ایران به وجود میآورد و بعد از آن در این دایره افرادی مثل «پرویز کیمیاوی» و «سهراب شهید ثالث» را میبینیم که فیلمهای شاخص پس از انقلاب را ساختهاند. طرفداران اصلی سینمای ایران باید این سیر را دنبال کنند.عدهای که علاقهمند به ژانر کمدی هستند، میتوانند حتی سینمای مبتذل کمدی را برای به دست آوردن تاریخچه این سینما دنبال کنند و سپس به آثار بزرگی چون «اجاره
نشینها» و «لیلی با من است» برسند. من فکر میکنم این پیشنهاد کلی من یک سال آخر هفته تمام بی حوصلههای ایران را بسازد در شرایطی که سینما در خواب زمستانی به سر میبرد و رمقی برای ادامه کار نمانده است.
ارسال نظر