مسکن چقدر از پول ایرانیها را میبلعد؟ - ۱۱ آبان ۹۱
انتظار میرفت ۵۰ هزار میلیارد تومان از منابعی که دولت طی سه چهار سال گذشته صرف مسکنمهر کرده، بتواند لااقل از هزینههایی که خانوارها برای این کالای غیرقابل حمل پرداخت میکنند، بکاهد. اما این هزینه بزرگی که دولت مصرف کرده هنوز بر هزینه بزرگتری که خانوارها پرداخت میکنند، فائق نیامده است.
تاکنون نزدیک به ۵۰ هزار میلیارد تومان -یعنی معادل بیش از نیمی از بودجه عمرانی کشور- از منابع بانکمرکزی در قالب تسهیلات ساخت برای احداث واحدهای مسکونیمهر در نقاط مختلف کشور هزینه شده است به این امید که با واگذاری این واحدها به قیمت تمامشده به متقاضیان مسکن، از بار هزینه تامین مسکن بر روی دوش خانوارها کاسته شود.
انتظار میرفت 50 هزار میلیارد تومان از منابعی که دولت طی سه چهار سال گذشته صرف مسکنمهر کرده، بتواند لااقل از هزینههایی که خانوارها برای این کالای غیرقابل حمل پرداخت میکنند، بکاهد. اما این هزینه بزرگی که دولت مصرف کرده هنوز بر هزینه بزرگتری که خانوارها پرداخت میکنند، فائق نیامده است.
تاکنون نزدیک به ۵۰ هزار میلیارد تومان -یعنی معادل بیش از نیمی از بودجه عمرانی کشور- از منابع بانکمرکزی در قالب تسهیلات ساخت برای احداث واحدهای مسکونیمهر در نقاط مختلف کشور هزینه شده است به این امید که با واگذاری این واحدها به قیمت تمامشده به متقاضیان مسکن، از بار هزینه تامین مسکن بر روی دوش خانوارها کاسته شود. به رغم این سرمایهگذاری دولتی در بازار مسکن -که در تاریخ ساختوسازهای دولتی در این بازار بیسابقه بوده است- گزارشهای رسمی منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد، در سال گذشته -سال۹۰- کماکان و همچون سالهای قبل، بزرگترین هزینهای که خانوارهای شهری در ایران داشتهاند مربوط به «مسکن» بوده است.
در سال گذشته «مسکن» بزرگترین فاکتور هزینهای در سبد هزینه خانوارها بوده است، به طوری که سهم آن در سبد 34 درصد بوده است. خانوارهای ایرانی در هر سال 4 میلیون و 500 هزار تومان برای تامین مسکن -اجارهبها- هزینه میکنند، در حالی که کل هزینههای خوراکی و آشامیدنی خانوارها در سال، 3 میلیون و 200 هزار تومان است. به عبارت سادهتر، ایرانیها مجبورند بیشتر از آنچه برای خورد و خوراکشان هزینه میکنند، برای سکونتشان بپردازند. در سال گذشته هزینه مسکن خانوارها 20 درصد رشد پیدا کرد و درست به همین نسبت (22 درصد) درآمد خانوارها زیاد شد؛ یعنی اینکه هماکنون خانوادههای شهری در ایران تقریبا هر آنچه را به عنوان درآمد اضافه در مقایسه با سال قبل، عایدشان میشود باید مستقیم برای رشد هزینه مسکن صرف کنند و عملا قدرت پسانداز خانوارها رشد نزدیک به صفر درصدی داشته است. این آمارها پاسخ روشنی است به این سوال: «چرا در ایران کسی نمیتواند با پول پسانداز سالانهاش، بعد از مدت کوتاه، صاحب خانه شود؟»
در شرایط کنونی از آنجا که هزینه مسکن سال به سال افزایش قابل ملاحظهای پیدا میکند، همه توان نگهداشت پول در حساب پسانداز خانوارها صرف هزینههای جاری مسکن میشود.
براساس این گزارش، کل هزینه یکسال خانوارهای ایرانی در سال90 رقمی معادل 13 میلیون و 270 هزار تومان بوده است که 4 میلیون و 500 هزار تومان آن برای مسکن صرف شده است. هزینه مسکن 34 درصد از کل هزینهها را در بر میگیرد. این در حالی است که درآمد خانوارها در سال90، رقمی معادل 13 میلیون تومان بوده است.
در حال حاضر، ۶۷ درصد خانوارهای شهری در ایران صاحبخانه هستند و مالک محل سکونتشان محسوب میشوند و ۲۳ درصد نیز مستاجر هستند و مابقی در خانههای سازمانی یا املاکی از این دست سکونت دارند. تغییرات مشاهده شده در نحوه تصرف محل سکونت خانوارهای شهری نشان میدهد که نحوه تصرف ملکی در سال۹۰ نسبت به سال قبل رقمی معادل ۳/۲ درصد افزایش داشته است؛ یعنی تعداد صاحبخانهها و مالکان در بازار مسکن بیش از ۲ درصد زیاد شده است. اما نحوه تصرف استیجاری و رهنی نسبت به سال۸۹ حدود ۲ درصد کاهش پیدا کرده است.
کاهش حجم اجارهنشینها به این معنی است که در کل کشور، بازار اجارهنشینی در مقدار خیلی خیلی ناچیز کوچک شده است که البته این آمار اگر چه رسمی است، اما با واقعیت بازار در تناقض است. اگر تعداد اجارهنشینها حتی به میزان 2 درصد کاسته میشد، نباید اجارهبها در مدار رشد صعودی حرکت میکرد.
البته کاهش نرخ اجارهنشینی در کشور را شاید بتوان با آمار بهرهبرداری از واحدهای مسکونیمهر توجیه کرد. در سال گذشته، نزدیک به ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار واحد مسکونیمهر در کشور به فاقدان مسکن تحویل داده شد.
این واحدها اغلب در شهرهای کوچک و استانهایی که مسکن آنچنان دغدغه خانوارها محسوب نمیشود، تحویل داده شده است.
به عبارت دقیقتر، در کشور، نرخ اجارهنشینی کاهش یافته، اما عمده این کاهش در شهرهای کوچک بوده و چون در شهرهای بزرگ نرخ رشد اجارهنشینها حتی افزایشی هم بوده، در اجارهبها تاثیر خاصی نداشته است.
ارسال نظر