جامعه فراغتی - ۶ مهر ۹۱
فروزان آصف نخعی
روزنامه نگار و پژوهشگر اجتماعی
مقدمه: ایران در حال گذار ازدولت رفاه به دولت با بازار آزاد است. این تحول بزرگی است که می‌توان در اقتصاد و اوقات فراغت ناشی از آن تعیین کننده باشد که اگر توجه جدی به آن نشود،‌می‌تواند سرمایه انسانی ایران را دچار استهلاک و توسعه آن را با اختلال جدی مواجه کند. جایگاه ساماندهی اوقات فراغت جوانان در سند چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران دربندهای 4 و5 و برخورداری از سلامت، رفاه و تامین اجتماعی و فرصت‌های برابر و بهره‌مند از محیط زیست سالم و ایجاد خصلت‌های فعال، ایثار، مومن، برخوردار از وجدان کاری و رضایتمند و... در آنان تاکید شده است. در سیاست‌های کلی برنامه چهارم توسعه بند 15 بر فراهم کردن محیط رشد فکری و علمی برای جوانان و تلاش در جهت رفع آسیب‌های اجتماعی آنان و در قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، ‌اجتماعی و فرهنگی، ماده 112 ضرورت توجه اساسی به نیازهای جوانان در حوزه فرهنگی، اجتماعی و تفریحی و افزایش رفاه و سلامت جسمی و روانی و ایجاد شوق، انگیزه و امید به آینده تاکید شده است. استراحت، تفریح و سرگرمی، آشکار شدن خلاقیت‌ها و پرورش آنها و مشارکت‌های اجتماعی؛ اینها کارکردهای اوقات فراغت هستند. در این جا ترجیح گزارش حاضر آن است که به جای بحث نظری و مفهومی به کارکردها سروکار بیشتری داشته باشد. کارکردهایی که در کشور ما کماکان در تعلیق به سر می‌برند. شاید یکی از دلایل آن باشد که بیش از 30 دستگاه و سازمان به صورت جزیره‌ای درباره غنی‌سازی اوقات فراغت تصمیم‌گیری می‌کنند مانند بسیج، وزارتخانه‌های ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، وزارت علوم، ورزش و جوانان، سازمان تبلیغات اسلامی، کانون مساجد، صداوسیما و... با این همه وقتی فصل تعطیلی مدارس فرا می‌رسد، آمار بزهکاری افزایش می‌یابد و ناهماهنگی‌ها در برنامه‌ریزی و... بیش از گذشته نمایان می‌شود. در میان بررسی تجربه‌ها و دستاوردهای کشور دیگر در این باره می‌تواند برای نظریه‌پردازان و مسوولان در ایران راهگشا باشد.
برنامه‌های قاره‌ای اوقات فراغت
در آخرین نشست اتحادیه اروپا در شهر «بروکسل» بر سر تصمیم‌گیری برای فعالیت‌های جوانان روز بیستم‌ماه نوامبر سال ۲۰۰۸ جلسه‌ای با حضور وزیران کشورهای اتحادیه اروپا در شهر بروکسل تحت عنوان «جوانان در حرکت» برگزار شد. این نشست به منظور بررسی راه‌حل‌های مختلف برای سلامتی و شرایط مطلوب برای جوانان و بررسی قابلیت‌های بالقوه جوانان در اروپا برنامه‌ریزی شده بود. هدف از برگزاری نشست اروپایی برنامه‌ریزی برای اوقات فراغت جوانان است تا به انرژی‌ای بالقوه تبدیل شوند. در این نشست محورهای اصلی بحث شامل به وجود آوردن موقعیت برای سرویس‌دهی به جوانان مایل به فعالیت‌های خود خواسته و خودجوش، تحول در نوع همکاری‌های کشورهای اتحادیه اروپا برای تحقق خواسته‌های موجود جوانان در کشورهایشان، افزایش کیفی آموزش در ابعاد مختلف برای ایجاد شناخت عمیق در جوانان روی فعالیت‌های دلخواهشان، ایجاد خدمات با کیفیت برای به کار انداختن سرویس‌های بالقوه و در آخر ایجاد سیستم تبادل اطلاعاتی ممتد و مستمر در سطح کشورهای اروپایی است. در پایان این نشست، کارشناسان و اعضای دولت نیز مقاصد تصویب شده کمیسیون را شامل «همکاری بسیار وسیع دولت‌ها با گروه جوان» و با برنامه «جوانان در حرکت»، «برنامه‌ریزی دقیق در همکاری با اعضای دولت و ارتباط مستمر و تبادل تجربیات و اطلاعات میان برنامه‌ریزان فعالیت‌های خودجوش و داوطلبان»، «به وجود آوردن گذرگاهی بزرگ در اروپا برای جوانان به منظور هرچه بیشتر به جریان انداختن فعالیت‌های دلخواه برای آنان و فعالیت‌های گسترده روی وب‌سایت‌ها، بانک‌های اطلاعاتی و...» و «ارائه و بازنگری قوانین مصوب جدید بعد از گذشت ۴ سال از ارائه اولین متن تصویب شده و قانونمند این تشکیلات و داشتن رابطه‌ای مشخص و مستمر به منظور دانستن این مهم که آیا تصمیمات گذشته موثر و کاری بوده و با ارزش‌های لازم این فعالیت‌ها همخوانی دارند یا نه؟» این نخستین نشست قاره‌ای بود که سعی داشت به صورت مشترک برای جوانان خود، به راهبردی مشخص برسد. اما مبانی این نشست در تغییرات عظیمی است که در نظام بین‌الملل به وقوع پیوسته است؛ تغییراتی که با ظهور دهکده جهانی مک لوهان و در نهایت کلبه جهانی همراه بوده، از دالان چه تحولی عبور کرده است؟
امکانات اوقات فراغت
جامعه شناسان اوقات فراغت از آن جهت این پدیده‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند تا تاثیر تغییرات در کار را بر زندگی خصوصی افراد و خانواده‌ها بطور اعم و زندگی فراغتی آنان به طور اخص دریابند. نشست قاره‌ای برای حرکت جوانان ناشی از تحول عظیمی بود که اوضاع جهان را دگرگون کرد؛ تحول عظیمی که در 20 سال اخیر در حوزه توسعه و مسایل زیست محیطی راجع به آن روی داده است. این جوانان آیا می‌توانند مسوولیت‌های خطیر بازسازی اتحادیه اروپا، کشورهای خود و جهان را به عهده بگیرند؟ برای پاسخ به این سوال آنان نیاز دارند تا نظریه «انرژی اضافی» آن قسمت از انرژی که به هنگام کار مورد نیاز نیست و در اوقات فراغت مصرف می‌شود، نظریه «تخلیه هیجان‌ها»، هیجان‌های انباشته شده زمان کار و انقباض‌های روانی که در اوقات فراغت تخلیه می‌شود، نظریه «جبران»که در اوقات فراغت، امکان جبران اجبارها، سرخوردگی‌ها، نواقص و کمبودهایی را که در هنگام کار بوجود می‌آیند فراهم می‌کند و... را بررسی کنند. ولی همه این‌ها زمانی میسر است که به نظریه رابطه پول و آزادی هم نظری بیفکنیم، زیرا افراد براى گزینش فعالیت‌هاى اوقات فراغت به علت چندین عامل مرتبط با قیمت، تقاضا براى استخدام، هزینه فعالیت‌، سن و جنس دچار محدودیت هستند. لیکن با توجه به این عوامل محدود کننده و توانمند سازنده که باعث محدودیت چیزى مى‌شود که بوردیو آن را «حوزه امکانات» مى‌نامد. وی بر آن است که علایق و سلیقه‌ها، خواست‌ها و استنباط‌ها، در مورد فعالیت‌هاى اوقات فراغت در دوران کودکى در درون خانواده و محیط‌ اجتماعى پیرامون آن فراگرفته مى‌شود. بنا بر «نظریه تجربه» بوردیو، تمرینات و تجربه‌هاى دوران کودکى منجر به «ترکیب و شکل‌گیرى قامت» مى‌شود. این ترکیب «نظامى از حالات و خواست‌هاى قابل انتقال» است که به‌عنوان مجموعه‌اى از ادراکات، سلیقه‌ها، علایق، احساسات و کنش‌ها عمل مى‌کند؛ شیوه‌اى براى درک جهان و تمییز بین فعالیت‌هاى مناسب و نامناسب ایجاد مى‌کند. منظور بوردیو از اصطلاح «قابل انتقال» این است که در هر یک از فعالیت‌هاى اوقات فراغت سلیقه‌ها و علایق همبسته و وابسته به سلیقه‌ها و علایقى است که در مورد همه فعالیت‌هاى دیگر به ظهور مى‌رسد. آیا اتحادیه اروپا با نشست خود می‌خواست آینده کودکان این قاره و جوانان آن را یعنی مرکز انرژی جهانی را برای آینده تربیت کند تا به‌زعم گیدنز که از بی‌هویتی جوانان انگلیسی به فغان آمده، راه‌حلی برای بحران کنونی بیابد؟ ولی این نشست خود به دنبال تغییراتی است که می‌تواند ناشی از تغییرات عملی در حوزه تمدنی به ویژه در جهان پست مدرن و دانش محور کنونی باشد. روند و فرآیند این تحولات
چه بوده‌است؟
تحولات بنیادین در اوقات فراغت
به‌زعم جامعه شناسان اقتصادی در یک تقسیم‌بندی شاید در محیط بین‌المللی ۳ دوره تحول در حوزه اوقات فراغت به وجود آمده باشد: ۱- ابتدا آن چه در یونان باستان درباره اوقات فراغت به چشم می‌خورد که به‌زعم ارسطو این مفهوم با مفهوم کار همراه بوده و تقابلی با آن ندارد. در این دوره اوقات فراغت بخشی از زندگی فرهنگی بوده و در مشاغل کارکرد از خودبیگانگی دوره صنعتی مشاهده نمی‌شود در این دوره زندگی کشاورزی به‌عنوان منبع اصلی گذران زندگی تلقی می‌شود. ۲- مفهومی از اوقات فراغت که مربوط به تحولات بعد از صنعتی شدن و رشد نظام سرمایه‌داری است. در این دوره مبارزات اتحادیه‌های کارگری به‌زعم ویلیامز منجر به تقابل کارکردی این دو مفهوم شد. اوقات فراغت در این دوره با آمیختگی به ایدئولوژی از طریق ستیز به دست می‌آمد. دریافت پول بیشتر و کار کمتر در هفته، بیمه،‌ امنیت شغلی، در راس مبارزات صنفی در این دوره قرار گرفت. نظریه دولت رفاه از این مسیر تولد یافت. سرمایه‌داری به خودآمده و متوجه شکاف مصرف در دوحوزه کارگری وسرمایه‌داری می‌شد و می‌توانست درک کند که اوقات فراغت در مصرف بیشتر وتوسعه گردش مالی و تولیدی کارخانه‌ها می‌توانست تاثیر بسزایی داشته باشد. علاوه بر این، مصرف بیشتر در اوقات فراغت و احساس برابری میان طبقات می‌توانست درکاهش ستیز که پیامد ناخواسته افزایش میزان بیگانگی ناشی از کار بود موثر باشد. از دهه ۱۹۷۰ به بعد شرکت‌های زیادی در صنایع به دنبال راه‌هایی بودند تا با ایجاد نظام تولیدی جدید، بیگانگی کارگر از کار کاهش یابد.
3- دوره دانش محور که در این نوع ازساخت اقتصادی، سرمایه به قیمت هزینه کار و کارگر، نفع بیشتری می‌برد، چون سرمایه از کار بسیار متحرک‌تر شد و سرمایه مالی از همه متحرک‌تر. در این مرحله پایه‌های دولت رفاهی که بر توازن سرمایه (سازمان تولیدی فوردیسم) و کار بود متزلزل شد و ساخت اقتصادی هر چه بیشتر نقش اتحادیه‌های کارگری را کم‌رنگ‌تر کرد. اقتصاد نئولیبرال ظهور کرد و نیاز مبرم به مهارت‌های مختلف که انتقال از نیاز به کار غیر یدی را افزایش می‌داد، ناپدید شدن کارهای نیمه مدیریتی که قطب‌بندی جدیدی در بازار کار ایجاد کرده بود، رونق شغل‌های ساده ، به طور متضاد افزایش کارهای مدیریتی و حرفه‌ای و انعطاف پذیری در بازار کار و افزایش رشد کارهای موقتی از ویژگی‌های دوره جدید است. حالا ظهور فردگرایی و پدیده انتخاب در فرد پسا مدرن آن چیزی که انسان‌ها را در دوره صنعتی از کارشان دور می‌کرد، در عصر دانش محور فراصنعتی، موجب ایجاد سبک‌های مختلف زندگی و گذران اوقات فراغت جدید شده است. به قول ریچارد سنت (1998) ماهیت کار و دوره کار در کشورهای غربی و به‌ویژه آمریکای شمالی کوتاه‌مدت‌تر شده و رقابت‌های گروهی در شرکت‌ها فضایی دموکراتیک را ایجاد کرده است که افراد در آن بر خلاف گذشته نه‌تنها دچار از خودبیگانگی و رنج نمی‌شوند بلکه لذت هم می‌برند. درچنین وضعیتی به زعم روژک (1990) مصرف‌کننده معاصر یک نوع خاص از سبک زندگی اوقات فراغتی در زندگی آزاد خود ساخته به نحوی که فراغت در اکثر کشورهای اروپایی مانند اوقات فراغت با محوریت خانه به موضوعی مسلط تبدیل شده است.
تحول در مفهوم فراغت و ظهور جامعه فراغتی ویژگی دنیای دانش محور است. روز به‌روز بر تعداد مردمی که کمتر به کار با دستمزد وقت می‌گذرانند و بیشتر در فعالیت‌های فراغتی زمان می‌گذرانند افزوده می‌شود. اوقات فراغت در حقیقت حوزه تخصصی فعالیت انسانی شده است. مردم وقت زیادی را صرف برنامه‌ریزی و فکر کردن به صرف اوقات فراغت می‌کنند. صنعت فراغت بخش عظیم کارش در اصل دادن چنین مشاوره‌هایی است. این مساله آنقدر محسوس است که این استدلال منطقی به نظر می‌رسد که آینده بشر بیشتر صرف فراغت می‌شود تا کار و مساله اصلی فراغت است نه کار.حالا تکنولوژی باعث شده کیفیت بدون حضور کارفرما و به دور از فضای کارخانه در یک روستای کوچک اتفاق بیفتد. علاوه بر فراغت واقعی حالا با فراغت مجازی هم سروکار دارد. به عبارت دیگر فراغت واقعی و مجازی به دنبال تکنولوژی به دنبال ایجاد منزلتی جدید است که تا کنون بشر قادر نبوده آن را به‌صورت کارکردی خلق کند.