ایران با احداث ذوب آهن اصفهان صنعتی شد - ۵ اسفند ۸۶
چهل سال از احداث ذوب آهن اصفهان به عنوان مادر صنعت فولاد ایران می‌گذرد. 23 اسفند 1346 کلنگ احداث این کارخانه عظیم صنعتی به زمین خورد و تلاش‌هایی که از 40 سال قبل از تاریخ مذکور یعنی از سال 1306 آغاز شده بود به ثمر نشست. در این مدت 9 مدیر عامل از جمله مهندس عبدالحمید شیبانی‌، مهندس محمد مانی‌، مهندس حسین نیلی‌، مهندس داریوش شهیدی‌، مهندس احمد صادقی‌، مهندس محمد اسلامیان‌، مهندس محمد رضا فرقدانی و مهندس مسعود ابکا مسوولیت هدایت این کارخانه را به عهده گرفتند و از سال 84 تا کنون نیز مهندس بهرام سبحانی به عنوان مدیر عامل در ذوب آهن فعالیت می‌کند. به مناسبت چهل ساله شدن این کارخانه گفت‌و گویی با مهندس سبحانی انجام شده است که در ذیل می آید
گفت‌وگو از : بیتا احمدی
با توجه به این که چهار دهه از زمان احداث کارخانه ذوب آهن می‌گذرد و از این کارخانه به عنوان مادر صنعت فولاد یاد می‌شود‌، ارزیابی شما در خصوص جایگاه این کارخانه در صنعت ایران و دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی آن چیست؟
در دنیا صنایع فولاد را موتور محرکه توسعه اقتصادی، اجتماعی و صنعتی می‌دانند، زیرا ایجاد و توسعه صنایع فولادی در هر منطقه‌ای نیازمند یک سری فعالیت‌های زیر بنایی است که چه در مرحله ساخت و چه در مرحله بهره برداری باعث توسعه آن منطقه می‌شود.
همچنان که ذوب آهن در طیف محدود منجر به توسعه استان اصفهان و در طیف گسترده تر منجر به توسعه کشور شد. این کارخانه به دلیل این که اولین صنعت فولاد کشور است نقش مهمتری نسبت به دیگر صنایع ایران دارد. گرچه هم اکنون سالانه بیش ا ز 10 میلیون تن فولاد خام در کشور تولید می‌شود و واحدهای بزرگی چون فولاد مبارکه‌، فولاد خام خوزستان و غیره در مدار تولید قرار گرفته‌اند، اما ذوب آهن اصفهان‌، جایگاه ویژه ای دارد به دلیل این که ایران با ذوب آهن پا به عرصه صنعتی شدن گذاشت و با این صنعت‌، ضرورت پرورش نیروهای متخصص بیش از پیش مشخص شد. حضور کارشناسان روسی در دوران ساخت این کارخانه و به کارگیری کارشناسان ایرانی در کنار آنها موجب ارتقای توان صنعتی ایران شد.
احداث ذوب آهن موجب انجام فعالیت‌های زیر بنایی بسیاری در استان اصفهان و حتی سراسر کشور شد. از جمله ساده‌ترین این کارها‌، ایجاد امکانات اسکان جهت کارشناسان خارجی و داخلی در این منطقه از جمله احداث شهر فولادشهر و امکاناتی از جمله هتل‌، بیمارستان‌، جاده‌، امکانات رفاهی‌، ورزشی و... است که چهره منطقه را متحول کرد.
ذوب آهن اصفهان به دلیل این که اولین واحد فولادسازی در ایران بود تاثیرات آن از استان اصفهان فراتر رفت، چرا که از همان ابتدا قرار شد مواد اولیه این کارخانه از داخل کشور تامین شود، به همین منظور معادن بسیاری شناسایی‌، تجهیز و استخراج شدند که از جمله آنها می‌توان به معادن ذغال‌سنگ در کرمان‌، شاهرود و طبس و همچنین معادن سنگ آهن در یزد و کرمان اشاره کرد.
به طوری که کارکنان برخی از این معادن تا مدت‌ها خود را پرسنل ذوب آهن اصفهان می‌دانستند. در واقع احداث ذوب‌آهن چهره این مناطق محروم را عوض کرد و از طرفی شبکه راه آهن و جاده‌ها جهت حمل‌ونقل مواد اولیه به کارخانه گسترش خوبی یافت. ضمن اینکه تمرکز نیروهای فنی از قالب بند و آرماتور بند گرفته تا جوشکار و مونتاژکار و کارشناسان تحصیل کرده که از نقاط مختلف به اصفهان آمدند موجب تحول منطقه شد، هر چند حضور ناگهانی نیروهای غیر بومی در هر کجا آثار منفی مانند ناهنجاری‌های اجتماعی و تورم هم ممکن است همراه داشته باشد که قابل کنترل است، اما آثار و تبعات مثبت آن بسیار بیشتر بود.
ذوب‌آهن از ابتدای احداث تا کنون نیروهای فنی و متخصص زیادی را پرورش داد، به طوری که بعد از انقلاب وقتی کارشناسان روس کشور را ترک کردند این کارخانه به دلیل برخورداری از نیروهای فنی و متخصص با مشکلی مواجه نشد. این نیروهای متخصص در صنایع دیگر هم نقش ویژه‌ای ایفا کردند. از جمله در فولاد مبارکه‌، متخصصان ذوب آهن واحد نورد گرم را مونتاژکردند و در کارخانه‌های دیگر هم چه در مرحله احداث و چه در مرحله بهره برداری حضور داشتند. در واقع این کارخانه به عنوان دانشگاه بزرگ صنعتی، نیروهای متخصصی را پرورش و تحویل جامعه داد که در واقع صنعتی شدن کشور از اینجا نشات گرفت.
همچنین باید به نقش اشتغالزایی این کارخانه اشاره کرد. آمار نشان می‌دهد که بسته به فرهنگ وموقعیت جوامع مختلف‌، احداث یک کارخانه فولادسازی می تواند بین ۲۰ تا ۲۵ فرصت شغلی به ازای هر شغل مستقیم در این صنعت ایجاد کند به همین دلیل است که جهت رفع محرومیت مناطق محروم ایجاد صنعت فولاد توصیه می‌شود.
در ابتدای احداث کارخانه ذوب آهن اهدافی برای آن در نظر گرفته شد، آیا این کارخانه در عمر چهل ساله خود به اهداف مورد نظر رسید؟
در پاسخ به این سوال باید بگویم بله و خیر. ذوب آهن به عنوان یک پروژه اجرا شد و به بهره برداری رسید که از این حیث به اهداف خود رسیده است. این کارخانه هم اکنون ۲ میلیون و۲۰۰ هزار تن تولید دارد که بیش از ظرفیت اسمی آن (۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تن) است. در واقع ذوب آهن نسبت به آن چیزی که هم اکنون در اختیار دارد به اهدافش رسیده اما نسبت به آن برنامه‌ای که در ابتدای احداث‌اش برای آن در نظر گرفته شد‌، به اهداف خود نرسیده است. چرا که قرار بود این کارخانه یک مجتمع ۸ میلیون تنی باشد، اما اکنون چنین تولیدی ندارد. طبق برنامه می‌بایست فازهای توسعه یکی پس از دیگری شروع می‌شد که به دلیل مختلف از جمله جنگ تحمیلی که ذوب‌آهن در آن پشتیبانی‌های فنی لازم را انجام داد‌،چنین توسعه ای محقق نشد و عملا تا پایان دهه ۶۰ کاری در این زمینه صورت نگرفت. از اوایل دهه ۷۰ فعالیت‌های مختلفی جهت بازسازی ذوب آهن آغاز شد و از سال ۷۶ پروژه مجتمع فولاد سبا در دستور کار قرار گرفت که در سال ۸۲ به بهره برداری رسید. سپس طرح توازن آغاز شد که مهمترین پروژه آن کوره بلند شماره ۳ است. خوشبختانه این پروژه پیشرفت خوبی داشته و به زودی به بهره برداری می رسد و افزایش چشمگیری در تولید این کارخانه ایجاد می کند.
مهمترین اهداف و دستاوردهای شما در این دو سال که به عنوان مدیر عامل در ذوب آهن اصفهان فعالیت کرده‌اید چه بوده است ؟
در این مدت چند هدف دنبال شد که مهمترین آن مربوط به تحول در شرایط اقتصادی کارخانه است. در مقطعی که این مسوولیت را پذیرفتم‌، وضعیت مالی کارخانه به دلیل مشکلات عدیده‌ای که ریشه در شرایط کاری گذشته داشت چندان مطلوب نبود، اما اکنون این مشکلات حل شده و شرکت به سوددهی مناسبی رسیده است که این موفقیت ناشی از زحمات همه همکاران چه در بخش تولید و چه در بخش‌های ستادی است که موجب شد شاخص‌های اقتصادی ذوب آهن به طور کلی ارتقا پیدا کند و وضعیت مالی شرکت را در آستانه ورود به بورس مطلوب جلوه دهد. هدف بعدی‌، بهبود کمی و کیفی تولید بود که در این بخش هم موفقیت‌های خوبی حاصل شد، در این راستا تولید با استانداردهای مورد نیاز بازارهای منطقه و بازار اروپا در دستور کار قرار گرفت، گر چه به دلیل محدودیت‌های مربوط به افزایش قیمت و نابسامانی‌های بازار داخلی فولاد مجبور شدیم صادراتمان را محدود کنیم، هر چند آمادگی برای صادرات را داشتیم و بازار خوبی هم وجود داشت.
هدف بعدی ما تسریع در پروژه‌های توازن بود که به دلیل مشکلات مالی متوقف بود. در این زمینه هم موفقیت‌های خوبی حاصل شد از جمله پروژه کوره بلند شماره 3 که هم‌اکنون به مراحل نهایی رسیده و به زودی به بهره برداری می رسد. هدف بعدی توسعه ذوب آهن برای رسیدن به تولید سالانه 5 میلیون تن است که مطالعات آن صورت گرفته و در آینده نزدیک برنامه ریزی‌های آن انجام می‌شود.
برخی معتقدند که به دلیل حضور روس‌ها در مرحله احداث این کارخانه، نوعی فرهنگ کار روسی که در آن کارها به کندی صورت می گیرد بر این کارخانه حاکم است. ارزیابی شما چیست ؟
بخشی از این نظر را می‌توان و بخشی را نمی‌توان پذیرفت. این واقعیت است که بهره وری در این کارخانه تا حد مطلوب فاصله دارد، اما نسبت به گذشته تحولات خوبی صورت گرفته است، به‌طوری‌که نمی‌توان گفت سیستم کار روسی در ذوب آهن حاکم است. در مورد افزایش بهره‌وری انتظار است که کارکنان قسمت‌های مختلف به منظور افزایش جهت افزایش سرعت عمل و کوتاه کردن فرایندهای کاری پیشنهاد بدهند. البته طرح‌هایی تحت عنوان طرح‌های تحول به منظور کاهش سطوح عمودی سازمان‌، حذف بوروکراسی‌های زائد‌، بهبود سرعت و کیفیت در ارتباطات سازمانی و... در دست اقدام است. هرچند رعایت بخشی از این بوروکراسی برای ذوب آهن به عنوان یک سازمان دولتی الزامی و غیر قابل حذف است، اما در همین فرایند دولتی هم باید بهره‌وری را افزایش دهیم.
با توجه به پایان یافتن سال ۲۰۰۷ میلادی ارزیابی شما از وضعیت صنعت فولاد در جهان و ایران چیست ؟
در سال 2007 در جهان بیش از یک‌میلیارد و 400میلیون تن فولاد تولید شده که به دلیل ادغام شرکت‌های تولید کننده‌، بخش اصلی این تولید یعنی 60 تا 70 درصد آن توسط چند کمپانی معدود صورت گرفته است. ایران هم با تولید بیش از 10میلیون تن فولاد که کمتر از یک درصد تولید کل دنیا است در جایگاه نوزدهم تولید کنندگان قرار گرفت. تقاضا برای مصرف فولاد همچنان رو به افزایش است و تلاش‌ها برای جایگزین کردن موادی مثل پلیمرها‌، فایبرگلاس‌ها و یا فلزات دیگر به جای فولاد موفقیت آمیز نبوده است. چرا که فولاد یک فلز پایه برای تمام آلیاژها می‌باشد که برای دفعات بیشمار قابل بازیافت است و جایگزینی برای آن متصور نیست، لذا تقاضای فولاد همواره سیر افزایشی خواهد داشت و توسعه این صنعت نیز اجتناب ناپذیر است.
برخی از کارشناسان معتقدند کشورهای توسعه یافته به تدریج تمایل کمتری به توسعه صنعت فولادنشان می‌دهند و این صنعت را به کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعه یافته منتقل می‌کنند، تحلیل شما در این خصوص چیست؟
برخی معتقدند که کشورهای توسعه یافته صنعت فولاد را به دلیل اینکه آلوده‌کننده محیط زیست است، به کشورهای در حال توسعه منتقل می‌کنند که این یک فرضیه کاملا نادرست و عامیانه است. آنچه واقعیت دارد این است که قطب تولید فولاد دنیا به سمت کشورهایی که دارای منابع معدنی هستند، در حال جابه‌جا شدن است. کشورهایی که تاکنون تولیدکننده عمده بوده اند منابع معدنی لازم را ندارند و افزایش بی‌سابقه هزینه حمل‌ونقل باعث شد که تولید فولاد برای آنها صرفه اقتصادی چندانی نداشته باشد. در ضمن کشورهای توسعه یافته به لحاظ مصرف هم اشباع شده‌اند، بنابراین اگر تولید خود را افزایش دهند باید هزینه حمل‌ونقل محصولات خود به کشورهای مصرف‌کننده را هم بپردازند. در حالی که کشورهایی مانند ایران که دارای منابع اولیه هستند و خودشان هم نیاز به مصرف فولاد دارند و از مزیت‌هایی همچون نیروی کار هم برخوردار می‌باشند، به سمت توسعه‌ صنعت فولاد می‌روند. حتی کشورهای خاورمیانه و از جمله کشورهای حاشیه خیلج‌فارس هم با وجود نداشتن مواداولیه به دلیل این که نیاز به مصرف فولاد دارند و هزینه‌ای برای حمل محصولات نمی‌پردازند در این صنعت سرمایه‌گذاری زیادی می‌کنند.
همچنین مصرف فولاد در دنیا به عنوان یک شاخص توسعه یافتگی مطرح است، به‌طوری‌که کشورهایی که زیر ۱۰۰ کیلوگرم مصرف سرانه دارند، کشورهای توسعه نیافته هستند، کشورهایی که بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم مصرف سرانه دارند، در حال توسعه هستند و مصرف سرانه بالای ۳۰۰ کیلوگرم مربوط به کشورهای توسعه یافته است. کشورهای خاورمیانه جزو کشورهای در حال توسعه اند و حداقل تا دودهه‌ آینده بازار مصرف بسیار بزرگی برای فولاد هستند، در نتیجه هر نوع سرمایه‌گذاری برای تولید فولاد در این منطقه توجیه‌پذیر است.
با توجه به این که ایران دارای مزیت‌های نسبی برای تولید است چرا در توسعه این صنعت جایگاه بالایی ندارد؟
این یک واقعیت است که ایران باید جایگاه بهتری در تولید فولاد نسبت به وضع موجود داشته باشد. کشورهای ترکیه و کره جنوبی که در این صنعت ، قدمتی مشابه ما دارند تولیدشان بسیار بیشتر از ایران است. ترکیه نزدیک به ۲۵‌میلیون تن و کره جنوبی بیش از ۴۰‌میلیون تن تولید دارد.
این مساله به دلایل مختلفی رخ داده از جمله این که کشور ما در سالیان گذشته درگیر جنگ تحمیلی شد و همچنین محدودیت‌ها و اولویت‌های اقتصادی و ممنوعیت بخش خصوصی برای ورود به این صنعت در سال‌های گذشته باعث شد در امر توسعه این صنعت سرمایه‌گذاری لازم صورت نگیرد.
به‌خصوص این که صنعت فولاد نیاز به امکانات زیر بنایی مانند شبکه حمل و نقل دارد که هزینه‌ زیادی دارد و بخش خصوصی هم به دلیل این که توانایی پرداخت هزینه‌های این امکانات زیربنایی را نداشت، وارد این حیطه نشد، اما خوشبختانه ایمیدرو برنامه‌ریزی خوبی برای توسعه صنعت فولاد در نظر گرفته از جمله انجام هشت طرح استانی که هر کدام بدوا هشت صد‌هزار تن تولید خواهد داشت و با ایجاد امکانات زیربنایی شرایط مطلوب برای توسعه آنها فراهم می‌گردد. همچنین طرح توازن ذوب آهن که به زودی به بهره‌برداری می‌رسد و چندین طرح توسعه دیگر که افزایش چشمگیری در تولید فولاد ایجاد می‌کند، گام‌های بلندی است که در این زمینه برداشته شده است، ضمن این که بخش خصوصی هم به طور جدی در این زمینه سرمایه‌گذاری را آغاز کرده است.
ذوب‌آهن در سال آینده در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسی سهام خود را در بورس عرضه می‌کند. تحلیل شما در خصوص چشم انداز ورود این شرکت به بورس چیست؟
اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی یک الزام قانونی و ملی است که منافع بسیاری در پی دارد. یکی از عوامل توسعه نیافتگی صنعت فولاد ما نسبت به کشورهای دیگر مربوط به موانع خصوصی‌سازی است. در واقع تجربه نشان داده که بخش خصوص بسیار سریع تر و روان تر کار می‌کند و قوانین دست و پاگیر و بوروکراسی بخش دولتی را ندارد. مثلا یک شرکت خصوصی برای توسعه خود می‌تواند به سرعت قراردادهای لازم را ببندد و در طول ۲ یا ۳ سال یک کارخانه فولاد سازی را توسعه دهد. در صورتی که در بخش دولتی برای اجرای یک طرح توسعه باید مراحل طولانی و زمان‌گیری را تنها برای دریافت مجوز بگذرانیم و زمان زیادی هم برای اجرای آن صرف می‌شود، ضمن این که تامین نیروی کارآمد و ایجاد درآمد مطلوب برای نیروهای متخصص هم در شرکت‌های خصوصی سهل تر است.
علاوه بر این، عرضه سهام در بورس باعث می‌شود سرمایه‌های فردی موجود در دست مردم با هم جمع شوند و سرمایه قابل‌توجهی برای توسعه صنعت ایجاد کنند که حاصل آن افزایش تولید، افزایش سود و بهره‌وری، کنترل قیمت‌ها و کاهش هزینه‌های زائد است. بنابراین الزامی است که ذوب آهن به سمت خصوصی شدن حرکت کند و سهام خود را در بورس عرضه کند که اقدامات اولیه برای این کار صورت گرفته است. دلیل این که ما نسبت به برخی صنایع فولادی با تاخیر وارد بورس می‌شویم این است که در سال‌های قبل به دلیل مسائل مالی و اقتصادی امکان حضور در بورس را نداشتیم، اما اکنون با بهبود شرایط اقتصادی می‌توانیم سال آینده سهام خود را در بورس عرضه کنیم.
البته برای ورود به بورس باید بسیار دقیق عمل کرد، یعنی قیمت‌های پایه ای که برای کشف قیمت واقعی عرضه می‌شود، باید معقول و منطقی و توجیه‌دار باشد که نه سرمایه‌ دولت به حراج رود و سود آن نصیب عده‌ خاصی شود و نه این که افرادی که سهام را خریداری می‌کنند متضرر شوند و استقبال از سهام کاهش یابد.
در بازارهای بین‌المللی رقابت برای شرکت‌هایی امکان‌پذیر است که کیفیت محصول آنها بالا و قیمت تمام شده محصولاتشان کم است. ذوب آهن در این زمینه چه جایگاهی دارد؟
کیفیت محصولات ذوب آهن در دنیا بدون اغراق بی‌نظیر است، به این علت که برای تولید فولادهای ساختمانی اعم از تیرآهن یا میلگرد در کشور‌های مختلف دنیا از آهن قراضه به عنوان مواد اولیه استفاده می‌شود که دارای عناصر مضر و ناخالصی می‌باشد و در نتیجه محصول نهایی از مقاومت یا کیفیت مناسب برخوردار نیست. ذوب آهن از نادر واحدهایی است که محصولات ساختمانی را از سنگ آهن تولید می‌کند، در نتیجه کیفیت محصولات ذوب آهن بسیار مطلوب و فاقد هر گونه ناخالصی یا عناصر مضر است. همین امر باعث شده که مشتریان محصولات ذوب آهن چه خارجی یا داخلی، مشتریان دائمی ما باشند. ضمن این که در داخل خود کارخانه هم به دلیل تعهدی که از لحاظ مدیریتی به کیفیت وجود دارد همواره اعتقادمان و شعارمان این است که مشتری باید برگردد، اما محصول نه. کنترل کیفی محصولات در ذوب آهن بسیار سختگیرانه صورت می‌گیرد و گاهی محصولاتی که توسط بخش کنترل کیفی کارخانه نامرغوب تشخیص داده و به بازار عرضه نمی‌شوند، کیفیتی به مراتب بالاتر از برخی محصولات وارداتی دارند. به همین دلیل این شرکت سالیان متمادی از سوی موسسه استاندارد به عنوان واحد نمونه یا برتر شناخته شده و گواهینامه‌های مختلفی را کسب کرده است.
برخی از انبوه سازان از واردات محصولاتی که کیفیت لازم را ندارند گلایه می‌کنند، تحلیل شما چیست؟
کشورهای خارجی می‌توانند محصولات خود را با هر استانداردی تولید کنند، اما به شرط آن که سفارش انبوه داشته باشند. متاسفانه محصولات فولادی که به صورت مقطعی در خارج فروخته می‌شوند یا مازاد بر محموله‌هایی تولید شده برای مصرف کنندگان دیگر است و یا این که محصولات برگشتی و فاقد کیفیت است که قیمت ارزانی دارد و چنانچه کنترل لازم و کافی در مبادی ورودی انجام نشود ممکن است این محصولات بدون کیفیت وارد بازار شود.
گاهی هم که قیمت یک محصول افزایش پیدا می‌کند زمینه سوءاستفاده به شکل‌های مختلف فراهم می‌شود. مثلا این که با ورق، تیرآهن می‌سازند، آن هم نه تیرآهن جوشی که بتوان به آن تیرورق گفت، بلکه ورق را مثل لوله گرد می‌کنند و این لوله را به شکل تیرآهن، نورد می‌کنند که تنها شکل تیرآهن را دارد و کیفیت و مقاومت آن همان طور که آزمایشگاه‌های ما نشان داده یک دهم تیرآهن هم نیست. امیدواریم این اتفاقات رخ ندهد و وزارت بازرگانی و موسسه استاندارد مانع ورود این محصولات شده و همچنین مهندسین ناظر پروژه‌های مختلف با دقت و نظارت مستمر بر محصولاتی که هدف می‌شود اجازه به کارگیری این محصولات را ندهند.
با توجه به اینکه شما سال‌ها در صنعت فولاد فعالیت کرده‌اید از خاطرات خود بگویید؟
شیرین‌ترین خاطره‌های کاری من در این مدت مربوط به احداث و بهره‌برداری کارخانه‌های مختلف است از جمله راه‌اندازی مجتمع فولاد مبارکه و گرفتن اولین ذوب آن و راه‌اندازی کارخانه فولاد خراسان و تولید اولین شمش‌های آن که واقعا برای من بسیار شیرین بود. انشاا... راه‌اندازی کوره بلند شماره 3 و بهره‌برداری از آن خاطره خوش بعدی من خواهد بود.
چنانچه پیامی برای کارکنان ذوب‌آهن دارید بفرمایید.
از همکاران خود در این واحد عظیم صنعتی می‌خواهم که همچون گذشته منافع ملی و استقلال صنعتی و اقتصادی میهن اسلامی را اولویت اول بدانند و با تلاش و کوشش مضاعف، زمینه تحقق این هدف را فراهم سازند.