بازار از دست رفته
مریم سلطانزاده
سالهاست که مسوولان کشور از عدم حضور ایران در بازار صادرات گله میکنند، اما ای کاش بخش خصوصی مامور حضور در بازار جهانی صادرات میشد، ماموری که دولت باید تمام و کمال از آن حمایت کند.
شروع بازسازی دو کشور همسایه ایران که درگیر جنگ و خرابیهای داخلی بودند یعنی عراق و افغانستان فرصت بالقوهای ایجاد کرده بود که تاجران ایرانی برای فتح آن عازم افغانستان و عراق شدند. بخش خصوصی که وارد شد، همه امیدهای تازهای پیدا کردند.
کار اوایل خوب پیش میرفت و آمارهای رو به رشد نیز همه را امیدوار کرده بود، اما عرصه تجارت خارجی رقابتی است و خبری از رانت و انحصارهای بازار داخلی نیست.
سالهاست که مسوولان کشور از عدم حضور ایران در بازار صادرات گله میکنند، اما ای کاش بخش خصوصی مامور حضور در بازار جهانی صادرات میشد، ماموری که دولت باید تمام و کمال از آن حمایت کند.
شروع بازسازی دو کشور همسایه ایران که درگیر جنگ و خرابیهای داخلی بودند یعنی عراق و افغانستان فرصت بالقوهای ایجاد کرده بود که تاجران ایرانی برای فتح آن عازم افغانستان و عراق شدند. بخش خصوصی که وارد شد، همه امیدهای تازهای پیدا کردند.
کار اوایل خوب پیش میرفت و آمارهای رو به رشد نیز همه را امیدوار کرده بود، اما عرصه تجارت خارجی رقابتی است و خبری از رانت و انحصارهای بازار داخلی نیست.
مریم سلطانزاده
سالهاست که مسوولان کشور از عدم حضور ایران در بازار صادرات گله میکنند، اما ای کاش بخش خصوصی مامور حضور در بازار جهانی صادرات میشد، ماموری که دولت باید تمام و کمال از آن حمایت کند.
شروع بازسازی دو کشور همسایه ایران که درگیر جنگ و خرابیهای داخلی بودند یعنی عراق و افغانستان فرصت بالقوهای ایجاد کرده بود که تاجران ایرانی برای فتح آن عازم افغانستان و عراق شدند. بخش خصوصی که وارد شد، همه امیدهای تازهای پیدا کردند.
کار اوایل خوب پیش میرفت و آمارهای رو به رشد نیز همه را امیدوار کرده بود، اما عرصه تجارت خارجی رقابتی است و خبری از رانت و انحصارهای بازار داخلی نیست.
اینکه چه شد و از کجا شروع شد مشخص نیست، اما هرچه هست نشان میدهد که دیگر ایرانیها در بازار بکر، رو به رشد و قابل توجه همسایههایی مثل عراق و افغانستان این روزها زیاد خوش اقبال نیستند.
خاصه در دوران کنونی که ایران بهشدت نیاز به ارزآوری دارد، این بازارها میتوانست محل مناسبی برای درآمدزایی کشور باشد.
اینبار داستان تلخ عدم حضور و نفوذ در جایی که باید جلوتر از همه، بیشتر از همه و گستردهتر از همه حضور داشته باشیم، چرا که مزایای بیشماری داریم یا شاید داشتیم، قرابت فرهنگی، همزبانی، سابقه حضور رجل سیاسی در ایران، پیشینه تاریخی، الگوی مصرف مشابه، سمپاتی مردم، مرز مشترک گسترده و... اما معالاسف عقبتر از همه هستیم و این داستان تلخ تکراری دارد در کردستان عراق یا به روایت خودشان در «اقلیم کردستان عراق» اتفاق میافتاد.
متولیان صادرات کشور اذعان میدارند بازار عراق میتواند افزایش ظرفیتهای اقتصادی، چرخه تولید و صدور کالاهای ایرانی را رونق بخشد.
فرصت ویژه برای ما یا دیگران؟
مصباح عندلیب، مدیر توسعه بازار بینالملل یکی از شرکتهای بخش خصوصی، در این باره میگوید: حضور در بازار عراق میتواند اثربسیار چشمگیری در افزایش صادرات خدمات فنی ومهندسی کشور داشته باشد. شرکتهای توانمند نباید از بازار این کشور غافل باشند و متولیان صادرات باید به این مقوله توجه ویژه داشته باشند.
وی میافزاید: با اندکی تامل در بازارهای عراق میتوان دریافت که بازار این کشور از لحاظ حجم پروژهها و نزدیکی جغرافیایی و مشترکات فرهنگی و نیز تجربهها و ظرفیتهای انباشته شده در کشورمان ناشی از کارهای بازسازی و نوسازی بعد از پایان جنگ تحمیلی که در موارد زیادی مشابهتهایی با وضع فعلی عراق دارد، پتانسیل مناسبی برای حضور شرکتهای ایرانی دارد.
عندلیب میگوید: البته این حضور ریسکهای خود را دارد، بهویژه در زمینه امنیت که مستلزم دقت بیشتر در انتخاب محل اجرای کار و انعقاد قرارداد و دریافت تضمینهای کافی از طرف کارفرمایان عراقی در مورد سلامتی افراد و تجهیزات و برخورداری از پوششهای بیمهای مناسب است.
وی اظهار کرد: با توجه به قابلیت بازار عراق برای حضور شرکتهای بزرگ ایرانی، متاسفانه و بنا به گفته مقامات عراق در ابتدای کار شرکتهای کوچک که توان مالی اندکی داشتند و در زمینه اجرا عملکرد مناسبی نداشتند، به این کشور رفتند و مشغول به کار شدند، بهویژه در کردستان عراق، اما عملکرد ضعیف آنها موجب شد که مسوولان عراقی از نتیجه کار راضی نباشند و نسبت به حضور شرکتهای ایرانی دقت بیشتری کنند.
عندلیب میافزاید: همین موضوع موجب کمرنگ شدن فعالیت ایرانیها در این بازار شد، هرچند در مراحل بعد شرکتهای توانمندی حضور پیدا کردند و پروژههای بزرگی را به انجام رساندند، بهویژه در صنعت برق و ساختمان.
به گفته وی، بهرغم اینکه بازار عراق شرایط مناسبی برای حضور شرکتهای ایرانی دارد، اما علاوه بر مشکلات عمومی کشور عراق نظیر بیثباتی امنیتی و مدیریتی، جانیفتادن سیستمهای مدیریتی و قراردادی، فساد اداری، نبود بخش خصوصی فعال و ضعف سیستمهای بانکی، اما جهت حضور شرکتهای ایرانی مشکلاتی دیگر نیز وجود دارد که مستلزم حمایت بیشتر بهویژه از طرف بانکها و موسسات مالی کشورمان است.
مدیر توسعه بازار بینالملل یادآور میشود: برخی کشورها به دلیل مسائل امنیتی هنوز تمایلی به فعالیت اقتصادی در عراق ندارند و به محض آرامش قطعا رقابتها سختتر خواهد شد.
این صاحبنظر، نگاه کوتاه مدت به بازارهای تجاری و عرضه کالاهای صادراتی با کیفیت نامناسب در کشورهای همسایه و عدم حضور شرکتهای توانمند را مهمترین دلیل برای از دست دادن اینگونه بازارها میداند و از حضور رقبایی چون ترکیه و چین که بر اثر حمایتهای بانکی و مقررات تشویقی کشورشان توان رقابت بیشتری را دارند، نباید غافل باشیم.
عندلیب میافزاید: به گفته کارشناسان اقتصادی، عراق بزرگترین فرصتهای کار و سرمایهگذاری را در خاورمیانه در آینده خواهد داشت، چرا که ظرفیتهای فراوان و منافع سرشاری دارد. اگر عراق برای دنیا یک فرصت ویژه است، چرا برای ایران نباشد، چرا از این فرصتی که در همسایگی کشورمان است حداکثر استفاده اقتصادی را نبریم.
بازار از دست رفته کردستان عراق
بابک مصباحی مسوول صادرات خدمات یک هولدینگ خصوصی نیز در این زمینه میگوید: متاسفانه ایران در بازار کردستان عراق با تاخیر حضور پیدا کرد و همین دیرکرد موجب شد که تقریبا بازار کردستان عراق را از دست بدهیم. این در حالی است که در این مدت کشورهایی مانند ترکیه، کویت و اردن بخشی از بازار عراق را در دست خود بگیرند و زمینه را برای حضور فعالان اقتصادی ایران بیش از پیش تنگ کنند.
وی با تاکید بر اینکه شرکتهای ایرانی با الگوی ذهنی حاضر توان رقابت با شرکتهای خارجی را ندارند، میافزاید: فعال اقتصادی ایران به دلیل انحصاری بودن بازار، رقابت کردن را یاد نگرفتهاند و در این زمینه حرفی برای گفتن نمانده است. به همین دلیل توان مقابله و رقابت با شرکتهای خارجی را ندارند. اگرچه امتیازات زیادی داریم.
مصباحی با اشاره به اینکه پیمانکاران ترک نسبت به ایرانیها در زمینه صادرات قویتر هستند، میگوید: شرکتهای ایرانی قوانین صادرات را یاد نگرفتهاند و به خوبی آن را اجرا نمیکنند. به همین دلیل نتوانستند در طولانی مدت در بخش ارائه خدمات خوب عمل کنند.
به گفته این صاحب نظر، اگر بخواهیم میزان مزایای داشته را با نتیجه حاصل شده مقایسه کنیم، حتی کشوری مانند پاکستان بهتر از ایرانیها توانست در عراق فعالیت اقتصادی داشته باشد و در این زمینه از آنها نیز عقبتر هستیم. وی تاکید میکند: برخی ارائهکنندگان، کالاها یا خدمات بدون کیفیت را به بازار عراق عرضه میکنند که همین مسئله باعث بیاعتمادی مصرفکننده در آن کشور میشود و حتی بر عرضه کالاها یا خدمات باکیفیت ایرانی که وارد بازار عراق میشود تاثیر منفی میگذارد.
مصباحی با اشاره به اینکه دولت حمایت شایسته از صادرکنندگان نمیکند، میگوید: در کشورهای دیگر امتیازاتی به سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و صادرکنندگان داده میشود. بهعنوان نمونه میگویند پنج تا ده سال از مالیات معاف هستند. بر این اساس تشویقشان میکنند که بیایند و سرمایهگذاری کنند. اینها ابزاری است که دنیا استفاده میکند.
وی میافزاید: در کشورهای دیگر وقتی شرکتی برای صادرات در بازار جدید برنامهریزی میکند، دولت بدون بهره و بلندمدت از او حمایت میکند. به طوریکه وام بلند مدت به آن شرکت اختصاص میدهد و به عناوین مختلف از او حمایت میکند، این در حالی است که در ایران این چنین نیست. دیگر کشورها توانستند با تشویق سرمایهگذاری، ایجاد واحدهای اشتغالزا و سوق دادن سرمایهگذاریهای تازه به سمت تولید، بحران اقتصادی را کنترل کنند، اما در ایران محدودیتهای صادراتی هر روز بیشتر از گذشته میشود.
به گفته این صاحب نظر، روش حمایت از صادرات را بلد نیستیم. اگر بلد هستیم، انجام نمیدهیم. البته ما مشکل قانون نداریم، بلکه مشکل زیاد قانون داشتن داریم. در تحریم بانکی قرار گرفتهایم. حالا اینکه پیش از تحریم چه قدر تاکید کردیم که چه کار باید صورت بگیرد و انجام نشد، بماند. حالا که تحریم بانکی شدهایم، باید دولت و مسوولان دولتی اجازه دهند خود واحد تولیدی تصمیم بگیرد.
مصباحی برخی از مشکلات صادرکنندگان را نام میبرد و تاکید میکند: محدود بودن اقلام صادراتی، عدم کششپذیرى کالاها، وجود رقابت، عدم استمرار، انجام ندادن به موقع تعهدات، عدم شناخت فرهنگ مصرفى کشورهاى خریدار و ضعف تبلیغات ناهماهنگى در عرضه کالا و خدمات از مهمترین مشکلات بینالمللى صادرات غیرنفتى است.
وی میافزاید: بازاریابی نامناسب و بدون کار کارشناسه و حرفهای باعث تخریب بازار کشورهای هدف شده است و با این وضع فرصتها به سرعت از دست میرود.
مصباحی میگوید: باید در زمینه سرمایهگذاری، تولید و تجارت با تجار عراقی شرایط بلندمدت را در نظر بگیریم و وضعیت برندسازی را ساماندهی کنیم تا از این طریق کالاهای باکیفیت و استاندارد برای صادرات انتخاب شود و به نوعی همکاری مشترک و همگانی بین تولیدکننده، صادرکننده، دولت، اتاق مشترک ایران و عراق و دیگر فعالان این حوزه ایجاد شود تا بتوانیم در بازار عراق حضور پایدار داشته باشیم .
وی، مشکل عمده را در صادرکنندگان میبیند و میافزاید: ابتدای فعالیت در عراق شرکتهای کوچک و ضعیف به این کشور رفتند و توانستند فعالیتهایی انجام دهند، اما همکاری این شرکتها با عراقیها راضیکننده نبود و آنها ترجیح دادند که با ایرانیها همکاری نکنند. از این رو به دلیل ضعف عملکرد شرکتهای کوچک، اعتمادسازی برای دوباره شروع کردن شرکتهای قوی سخت شده است.
مصباحی میگوید: بازارهای آسیای میانه و افغانستان را از دست دادیم. نباید به این فرهنگ به برخی از صادرکنندگان که فقط یک بار در بازار حضور مییابند، اجاره رشد داده شود چرا که بازار عراق را که بازار خوبی برای کالاهای ایرانی است با صادرات کالاهای بدون کیفیت از دست میدهیم. بدون شک اگر برنامهریزی اصولی نداشته باشیم، تجربه تلخ از دست دادن بازار آسیای میانه تکرار خواهد شد.
وی تاکید میکند: بازار عراق پتانسیل خوبی برای حضور فعالان اقتصادی ایرانی دارد. ایرانیها میتوانند در طرحهای، نیروگاهی، نفتی، راهسازی، ساخت خط انتقال نیرو، ساخت مسکن، احداث نیرگاه آبی و خط انتقال آب و تصفیه خانه فعالیت داشته باشند و امید است آخرین فرصت باقیمانده را قدر بدانیم و آنرا مدیریت صحیح کنیم.
سالهاست که مسوولان کشور از عدم حضور ایران در بازار صادرات گله میکنند، اما ای کاش بخش خصوصی مامور حضور در بازار جهانی صادرات میشد، ماموری که دولت باید تمام و کمال از آن حمایت کند.
شروع بازسازی دو کشور همسایه ایران که درگیر جنگ و خرابیهای داخلی بودند یعنی عراق و افغانستان فرصت بالقوهای ایجاد کرده بود که تاجران ایرانی برای فتح آن عازم افغانستان و عراق شدند. بخش خصوصی که وارد شد، همه امیدهای تازهای پیدا کردند.
کار اوایل خوب پیش میرفت و آمارهای رو به رشد نیز همه را امیدوار کرده بود، اما عرصه تجارت خارجی رقابتی است و خبری از رانت و انحصارهای بازار داخلی نیست.
اینکه چه شد و از کجا شروع شد مشخص نیست، اما هرچه هست نشان میدهد که دیگر ایرانیها در بازار بکر، رو به رشد و قابل توجه همسایههایی مثل عراق و افغانستان این روزها زیاد خوش اقبال نیستند.
خاصه در دوران کنونی که ایران بهشدت نیاز به ارزآوری دارد، این بازارها میتوانست محل مناسبی برای درآمدزایی کشور باشد.
اینبار داستان تلخ عدم حضور و نفوذ در جایی که باید جلوتر از همه، بیشتر از همه و گستردهتر از همه حضور داشته باشیم، چرا که مزایای بیشماری داریم یا شاید داشتیم، قرابت فرهنگی، همزبانی، سابقه حضور رجل سیاسی در ایران، پیشینه تاریخی، الگوی مصرف مشابه، سمپاتی مردم، مرز مشترک گسترده و... اما معالاسف عقبتر از همه هستیم و این داستان تلخ تکراری دارد در کردستان عراق یا به روایت خودشان در «اقلیم کردستان عراق» اتفاق میافتاد.
متولیان صادرات کشور اذعان میدارند بازار عراق میتواند افزایش ظرفیتهای اقتصادی، چرخه تولید و صدور کالاهای ایرانی را رونق بخشد.
فرصت ویژه برای ما یا دیگران؟
مصباح عندلیب، مدیر توسعه بازار بینالملل یکی از شرکتهای بخش خصوصی، در این باره میگوید: حضور در بازار عراق میتواند اثربسیار چشمگیری در افزایش صادرات خدمات فنی ومهندسی کشور داشته باشد. شرکتهای توانمند نباید از بازار این کشور غافل باشند و متولیان صادرات باید به این مقوله توجه ویژه داشته باشند.
وی میافزاید: با اندکی تامل در بازارهای عراق میتوان دریافت که بازار این کشور از لحاظ حجم پروژهها و نزدیکی جغرافیایی و مشترکات فرهنگی و نیز تجربهها و ظرفیتهای انباشته شده در کشورمان ناشی از کارهای بازسازی و نوسازی بعد از پایان جنگ تحمیلی که در موارد زیادی مشابهتهایی با وضع فعلی عراق دارد، پتانسیل مناسبی برای حضور شرکتهای ایرانی دارد.
عندلیب میگوید: البته این حضور ریسکهای خود را دارد، بهویژه در زمینه امنیت که مستلزم دقت بیشتر در انتخاب محل اجرای کار و انعقاد قرارداد و دریافت تضمینهای کافی از طرف کارفرمایان عراقی در مورد سلامتی افراد و تجهیزات و برخورداری از پوششهای بیمهای مناسب است.
وی اظهار کرد: با توجه به قابلیت بازار عراق برای حضور شرکتهای بزرگ ایرانی، متاسفانه و بنا به گفته مقامات عراق در ابتدای کار شرکتهای کوچک که توان مالی اندکی داشتند و در زمینه اجرا عملکرد مناسبی نداشتند، به این کشور رفتند و مشغول به کار شدند، بهویژه در کردستان عراق، اما عملکرد ضعیف آنها موجب شد که مسوولان عراقی از نتیجه کار راضی نباشند و نسبت به حضور شرکتهای ایرانی دقت بیشتری کنند.
عندلیب میافزاید: همین موضوع موجب کمرنگ شدن فعالیت ایرانیها در این بازار شد، هرچند در مراحل بعد شرکتهای توانمندی حضور پیدا کردند و پروژههای بزرگی را به انجام رساندند، بهویژه در صنعت برق و ساختمان.
به گفته وی، بهرغم اینکه بازار عراق شرایط مناسبی برای حضور شرکتهای ایرانی دارد، اما علاوه بر مشکلات عمومی کشور عراق نظیر بیثباتی امنیتی و مدیریتی، جانیفتادن سیستمهای مدیریتی و قراردادی، فساد اداری، نبود بخش خصوصی فعال و ضعف سیستمهای بانکی، اما جهت حضور شرکتهای ایرانی مشکلاتی دیگر نیز وجود دارد که مستلزم حمایت بیشتر بهویژه از طرف بانکها و موسسات مالی کشورمان است.
مدیر توسعه بازار بینالملل یادآور میشود: برخی کشورها به دلیل مسائل امنیتی هنوز تمایلی به فعالیت اقتصادی در عراق ندارند و به محض آرامش قطعا رقابتها سختتر خواهد شد.
این صاحبنظر، نگاه کوتاه مدت به بازارهای تجاری و عرضه کالاهای صادراتی با کیفیت نامناسب در کشورهای همسایه و عدم حضور شرکتهای توانمند را مهمترین دلیل برای از دست دادن اینگونه بازارها میداند و از حضور رقبایی چون ترکیه و چین که بر اثر حمایتهای بانکی و مقررات تشویقی کشورشان توان رقابت بیشتری را دارند، نباید غافل باشیم.
عندلیب میافزاید: به گفته کارشناسان اقتصادی، عراق بزرگترین فرصتهای کار و سرمایهگذاری را در خاورمیانه در آینده خواهد داشت، چرا که ظرفیتهای فراوان و منافع سرشاری دارد. اگر عراق برای دنیا یک فرصت ویژه است، چرا برای ایران نباشد، چرا از این فرصتی که در همسایگی کشورمان است حداکثر استفاده اقتصادی را نبریم.
بازار از دست رفته کردستان عراق
بابک مصباحی مسوول صادرات خدمات یک هولدینگ خصوصی نیز در این زمینه میگوید: متاسفانه ایران در بازار کردستان عراق با تاخیر حضور پیدا کرد و همین دیرکرد موجب شد که تقریبا بازار کردستان عراق را از دست بدهیم. این در حالی است که در این مدت کشورهایی مانند ترکیه، کویت و اردن بخشی از بازار عراق را در دست خود بگیرند و زمینه را برای حضور فعالان اقتصادی ایران بیش از پیش تنگ کنند.
وی با تاکید بر اینکه شرکتهای ایرانی با الگوی ذهنی حاضر توان رقابت با شرکتهای خارجی را ندارند، میافزاید: فعال اقتصادی ایران به دلیل انحصاری بودن بازار، رقابت کردن را یاد نگرفتهاند و در این زمینه حرفی برای گفتن نمانده است. به همین دلیل توان مقابله و رقابت با شرکتهای خارجی را ندارند. اگرچه امتیازات زیادی داریم.
مصباحی با اشاره به اینکه پیمانکاران ترک نسبت به ایرانیها در زمینه صادرات قویتر هستند، میگوید: شرکتهای ایرانی قوانین صادرات را یاد نگرفتهاند و به خوبی آن را اجرا نمیکنند. به همین دلیل نتوانستند در طولانی مدت در بخش ارائه خدمات خوب عمل کنند.
به گفته این صاحب نظر، اگر بخواهیم میزان مزایای داشته را با نتیجه حاصل شده مقایسه کنیم، حتی کشوری مانند پاکستان بهتر از ایرانیها توانست در عراق فعالیت اقتصادی داشته باشد و در این زمینه از آنها نیز عقبتر هستیم. وی تاکید میکند: برخی ارائهکنندگان، کالاها یا خدمات بدون کیفیت را به بازار عراق عرضه میکنند که همین مسئله باعث بیاعتمادی مصرفکننده در آن کشور میشود و حتی بر عرضه کالاها یا خدمات باکیفیت ایرانی که وارد بازار عراق میشود تاثیر منفی میگذارد.
مصباحی با اشاره به اینکه دولت حمایت شایسته از صادرکنندگان نمیکند، میگوید: در کشورهای دیگر امتیازاتی به سرمایهگذاران، تولیدکنندگان و صادرکنندگان داده میشود. بهعنوان نمونه میگویند پنج تا ده سال از مالیات معاف هستند. بر این اساس تشویقشان میکنند که بیایند و سرمایهگذاری کنند. اینها ابزاری است که دنیا استفاده میکند.
وی میافزاید: در کشورهای دیگر وقتی شرکتی برای صادرات در بازار جدید برنامهریزی میکند، دولت بدون بهره و بلندمدت از او حمایت میکند. به طوریکه وام بلند مدت به آن شرکت اختصاص میدهد و به عناوین مختلف از او حمایت میکند، این در حالی است که در ایران این چنین نیست. دیگر کشورها توانستند با تشویق سرمایهگذاری، ایجاد واحدهای اشتغالزا و سوق دادن سرمایهگذاریهای تازه به سمت تولید، بحران اقتصادی را کنترل کنند، اما در ایران محدودیتهای صادراتی هر روز بیشتر از گذشته میشود.
به گفته این صاحب نظر، روش حمایت از صادرات را بلد نیستیم. اگر بلد هستیم، انجام نمیدهیم. البته ما مشکل قانون نداریم، بلکه مشکل زیاد قانون داشتن داریم. در تحریم بانکی قرار گرفتهایم. حالا اینکه پیش از تحریم چه قدر تاکید کردیم که چه کار باید صورت بگیرد و انجام نشد، بماند. حالا که تحریم بانکی شدهایم، باید دولت و مسوولان دولتی اجازه دهند خود واحد تولیدی تصمیم بگیرد.
مصباحی برخی از مشکلات صادرکنندگان را نام میبرد و تاکید میکند: محدود بودن اقلام صادراتی، عدم کششپذیرى کالاها، وجود رقابت، عدم استمرار، انجام ندادن به موقع تعهدات، عدم شناخت فرهنگ مصرفى کشورهاى خریدار و ضعف تبلیغات ناهماهنگى در عرضه کالا و خدمات از مهمترین مشکلات بینالمللى صادرات غیرنفتى است.
وی میافزاید: بازاریابی نامناسب و بدون کار کارشناسه و حرفهای باعث تخریب بازار کشورهای هدف شده است و با این وضع فرصتها به سرعت از دست میرود.
مصباحی میگوید: باید در زمینه سرمایهگذاری، تولید و تجارت با تجار عراقی شرایط بلندمدت را در نظر بگیریم و وضعیت برندسازی را ساماندهی کنیم تا از این طریق کالاهای باکیفیت و استاندارد برای صادرات انتخاب شود و به نوعی همکاری مشترک و همگانی بین تولیدکننده، صادرکننده، دولت، اتاق مشترک ایران و عراق و دیگر فعالان این حوزه ایجاد شود تا بتوانیم در بازار عراق حضور پایدار داشته باشیم .
وی، مشکل عمده را در صادرکنندگان میبیند و میافزاید: ابتدای فعالیت در عراق شرکتهای کوچک و ضعیف به این کشور رفتند و توانستند فعالیتهایی انجام دهند، اما همکاری این شرکتها با عراقیها راضیکننده نبود و آنها ترجیح دادند که با ایرانیها همکاری نکنند. از این رو به دلیل ضعف عملکرد شرکتهای کوچک، اعتمادسازی برای دوباره شروع کردن شرکتهای قوی سخت شده است.
مصباحی میگوید: بازارهای آسیای میانه و افغانستان را از دست دادیم. نباید به این فرهنگ به برخی از صادرکنندگان که فقط یک بار در بازار حضور مییابند، اجاره رشد داده شود چرا که بازار عراق را که بازار خوبی برای کالاهای ایرانی است با صادرات کالاهای بدون کیفیت از دست میدهیم. بدون شک اگر برنامهریزی اصولی نداشته باشیم، تجربه تلخ از دست دادن بازار آسیای میانه تکرار خواهد شد.
وی تاکید میکند: بازار عراق پتانسیل خوبی برای حضور فعالان اقتصادی ایرانی دارد. ایرانیها میتوانند در طرحهای، نیروگاهی، نفتی، راهسازی، ساخت خط انتقال نیرو، ساخت مسکن، احداث نیرگاه آبی و خط انتقال آب و تصفیه خانه فعالیت داشته باشند و امید است آخرین فرصت باقیمانده را قدر بدانیم و آنرا مدیریت صحیح کنیم.
ارسال نظر