روی قله کلیمانجارو - ۳۰ شهریور ۹۱
رضا بابک
بازیگر
فیلم دیدن یکی از تفریحات بی‌نظیر برای هر کسی می‌تواند باشد. مطمئنا حتی کسانی که سینما دغدغه شان نیست، اگر صحنه‌ای از فیلم برایشان جذاب باشد تا آخرین لحظات فیلم میخ‌کوب صفحه جادویی می‌شوند و تصویر بی‌نظیر فیلم را در ذهنشان ثبت می‌کنند. بیننده باید در ابتدای کار دنبال علاقه اصلی خودش بگردد، همین می‌تواند سیر سلیقه‌اش را ارتقا دهد. من به ذهنم که فشار می‌آورم، انگار «برف‌های کلیمانجارو» برایم فیلم مهم و قابل تحسینی است. ساخت این فیلم به عهده هنری کینگ بود و او برای نقش اصلی داستان یعنی هری، بازیگر مورد علاقه خود؛ گریگوری پک را انتخاب می‌کند. همچنین برای ایفای نقش عشق گمشده هری از آوا گاردنر و برای نقش پرستار هری از سوزان هیووارد استفاده می‌کند. کارگردانی ماهرانه کینگ، فیلمبرداری استادانه لئون شامروی، بازی بزرگان آن روزهای سینما و داستان جذاب و فوق‌العاده برف‌های کلیمانجارو موجب شد زمانی که فیلم به پرده سینماها راه پیدا کرد، آنچنان مورد استقبال مردم قرار گیرد که باعث تعجب خود تهیه‌کننده فیلم یعنی داریل زانوک گردد. این فیلم حتی آنقدر برای بینندگان سینما جذاب شد که خیل عظیمی از توریست‌های جهان را برای دیدن کوه کلیمانجارو راهی آفریقا نمود، به‌طوری که تحولی عظیم در صنعت گردشگری کشور تانزانیا به‌وجود آورد. فیلم برف‌های کلیمانجارو یکی از معروف‌ترین فیلم‌های ژانر اقتباسی در تاریخ محسوب می‌شود که به‌صورت رنگی و به مدت 117 دقیقه در سال 1952 ساخته شد و در همان سال در جشنواره فیلم کن به‌خاطر فیلمبرداری ماهرانه شامروی، نامزد دریافت جایزه اسکار نیز شد. «برف‌های کلیمانجارو» به تو می‌گوید که باید دم را غنیمت بشماری و حالت را فدای افسوس گذشته‌ها نکنی. همیشه حرف‌هایی که نزده‌ای، کارهایی که نکرده‌ای، نگاه به‌موقعی که نینداخته‌ای، لبخندی که نزده‌ای، غروری که نشکسته‌ای دردآور است. اما… دیگر چه معنایی دارد که همه چیز اکنونت را فدای چیزی که می‌توانستی دیروز داشته‌باشی و حال نداری، بکنی؟ و به یادت می‌آورد که در سخت‌ترین شرایط هنوز امیدی هست! همیشه امیدی هست! فقط کافی است هدفت را بیابی و آن را بخواهی. «برف‌های کلیمانجارو» یکی از آن نمونه‌های بیاد ماندنی پیوند مبارک ادبیات و سینما است.