داستان مردان شب روزنامهها
تا اینجای کار را خیلیها میدانند، اما از اینجا به بعد را کمتر میدانند. کسانی هستند که شب تا صبح پای ماشینهای چاپ به انتظار چاپ روزنامه هستند تا پس از آن وقتی هنوز خورشید نزده، مردان توزیع وارد میدان میشوند. این داستان روزنامه است، بعد از نوشته شدن تا وقتی که به دست شما برسد.
تا اینجای کار را خیلیها میدانند، اما از اینجا به بعد را کمتر میدانند. کسانی هستند که شب تا صبح پای ماشینهای چاپ به انتظار چاپ روزنامه هستند تا پس از آن وقتی هنوز خورشید نزده، مردان توزیع وارد میدان میشوند. این داستان روزنامه است، بعد از نوشته شدن تا وقتی که به دست شما برسد.
چاپ
آنها یارانی هستند در جمع همکاران روزنامهها که شبانگاهان تا نزدیکیهای صبح به تلاش بیوقفه میپردازند تا حاصل کار را تکمیل کرده و آن را چاپ و توزیع کنند. فرایندی هرچند عادی، اما با پیچیدگیها و سختیهای خاص خود که با کمترین بیدقتی، ممکن است بیشترین مشکل را به وجود آورد.
آنها حتی کمترین بیدقتی را در میان خود تاب نمیآورند. تیمی چنان حرفهای که هرکدام از اعضای آن را «چشم و گوش» همدیگر یا به عبارت بهتر چشم و گوش روزنامه باید خواند. چشمها به دقت فرآیند چاپ را روی دستگاههای عظیم ماشین چاپ بررسی میکنند و گوشها تیز میشود تا به هر هشداری پاسخ داده شود.
فرآیند چاپ و دقت در کار چاپ صفحات روزنامه را فقط کسانی میدانند که در این کار آشنا هستند، اما مختصر اینکه از لحظه بسته شدن زینکها روی دستگاه چاپ چشمها و گوشها چنان تیز میشود که افت و خیز هر حرکت ماشینی را به دقت تعقیب میکند. ماشینی که با مقیاس ثانیهها کار میکند در یک چشم به هم زدن هزاران صفحه را چاپ میکند، اما کیفیت چاپ و تنظیم دستگاهها که رنگ و لعاب صفحات را با استانداردهای مطلوب عرضه کند، کار آسانی نیست.
در واقع تیمی از «خبرهترینها» با همان سرعتی که دستگاههای چاپ، صفحات روزنامه را چاپ میکند، نظارتی دقیق روی کیفیت چاپ میکنند تا مبادا ترکیب رنگها ناهمگون شود. هر صفحه نیز حکایت خود را دارد. گاه عکسها بر متن غلبه میکنند و ملکه صفحه میشوند و گاه متن و فونت و جداول چنان در هم میآمیزند که همراه با کیفیت چاپ پاسدار زحمات همکاران در تحریریه و امور فنی روزنامه باشند.
حالا تصور کنید که به تناسب تیراژ روزنامه و امکانات موجود گاهی وقتها باید در دو چاپخانه مختلف فرآیند چاپ انجام گیرد. بدیهی است که کیفیت دستگاههای چاپ یا کیفیت و نوع کاغذ از همدیگر فرق میکند، مهارت همکاران ما در گروه چاپ این است که تفاوت کیفی را به حداقل برسانند و هماهنگی در امور چاپ را به حداکثر. حالا در هماهنگ کردن این فرآیند پرپیچ و خم که شرح کامل آن در حوصله این مجال نیست، ناظر چاپ باید مسوولیت هماهنگ کردن بسیاری از کارها را متقبل شود تا همراه با ناظران کیفی که سطر به سطر و رنگ به رنگ مطالب، جداول، عکسها و آگهیهای روزنامه را وارسی و تایید نهایی میکنند، کاری با بالاترین کیفیت ارائه کند که متناسب با قد و قواره روزنامهای مثل دنیایاقتصاد باشد. هانی شمس و عبدالجبار زارع این کار را انجام میدهند و همراه با همکاران خود روزنامهای به شما تحویل میدهند که از همان صفحه اول به شما لبخند میزند، هم مطالب آن و هم کیفیت چاپ آن.
به هر حال در فرآیند چاپ پس از عبور صفحات از تونل حرارت و خشککن به قسمت دیگری وارد میشود که صفحات را در «لت» 8 صفحهای «تا» میزند. هر «لت» که تا میخورد روی دستگاههای مخصوص به حرکت میافتد تا لاییزنها «لت»ها را داخل همدیگر قرار دهند تا به قسمت بستهبندی ارسال شود.
لاییزنها چنان سرعت عمل باید داشته باشند که خود را با ماشین یا غلطکهایی که پیش روی آنهاست هماهنگ سازند تا مراحل کار طبق برنامه پیش برود. این برنامه لحظهای پس و پیش نمیتواند داشته باشد.
توزیع
یکی از کارهایی که از نظر اهمیت میتوان گفت که برابر با دیگر کارهای روزنامه است مرحله توزیع است. در روزنامه نقش توزیع بسیار پررنگ، حیاتی و اساسی است و آن را همچنین میتوان خروجی روزنامه نامید. همین بخش است که روزنامه را سر وقت به مخاطب میرساند و اگر در این کار ذرهای اهمال، سستی و کمکاری صورت بگیرد، عملا کار دیگر بخشهای روزنامه به هدر میرود و به سرانجام نمیرسد.
به همین علت این کار همواره استرس و فشار بسیار بسیار بالایی دارد. کار واحد توزیع روزنامه معمولا از ساعت 6 بعد از ظهر با آمادهسازی و بستهبندی صفحات لایی لایهزنی خود یک فرآیند بسیار سنگین هر روزه است که باید با سرعت بسیار بالایی انجام شود، چرا که تاخیر کار برابر است با بستهبندی دیرتر. کار لایهزنی را آقایان رضا حسینخانی، رامین فتحعلی، علیرضا حسینخانی، میلاد حسینخانی، مسعود احمدی، حامد سنایی، مهدی نصیری عهدهدار هستند. کار لایهزنی به طور معمول با چاپ آخرین صفحات روزنامه آغاز میشود و همزمان با آن کار بستهبند توسط آقایان بهرام حقشناس، حسن برجعلی، حسین مسیبی و ایمان ناگهی انجام میشود و باید با دقت و سرعت بالایی هم همراه باشد، چرا که باید روزنامههای بستهبندی شده را سروقت برای ارسال به شهرستانها و توزیع اول وقت آن آماده کنند. ارسال و توزیع برای روزنامه دنیای اقتصاد با توجه به گستره سراسری مخاطبان آن، به شهرستانها بسیار مهم است. اگر تاخیری در کار لایهزنی و بستهبندی باشد، عملا روزنامه دیر به شهرستانها میرسد و انگار که کاری انجام نشده است. به همین علت بچههای لایهزنی و بستهبندی حساب دقیقهها و
ثانیهها را دارند و میدانند که چه قدر کار آنها برای روزنامه حیاتی است.
پس از شهرستانها نوبت توزیع روزنامه در سطح تهران است که در نوع خود یک پروژه سنگین شبانه به شمار میآید. در تهران ۱۲۰۰ کیوسک وجود دارد که طبیعتا پوشش دادن آنها به طور عادی کار سختی است، حال با توجه به اهمیت و تاکید بر اینکه روزنامه بدون هیچ عذری باید به موقع تحویل شود؛ کار را سختتر میکند. همکاران توزیع برای اینکه کار نظاممند، بهتر و سریعتر انجام شود، تهران را به ۲۲ بخش (خط) تقسیم کردهاند و برای هر کدام از آنها هم یک مسوول گذاشتهاند که به رییس خط مشهور هستند.
رییس خطها مسوول توزیع روزنامه در بخش خود هستند. این بخشها و مسوولان آنها عبارتند از دروازه دولت، کاظم قهرمانی- انقلاب و لالهزار، رضا کریمی- غلامرضا بهلولی، خراسان- فرهاد فاتح- بازار و حسنآباد، جابر عبارسی- شمیران و تهران نو، عباس اکبری- شهدا، رسول صدری- لویزان، پیمان مرادپور- شهرک غرب، یعقوب شهبازی- یوسفآباد، حسن کریمی- سلسبیل، حسن صفرخانی- تهرانپارس، غلامرضا رحمانی- راهآهن، رضانوروزی- شهر ری، محسن رشیدی- آذری، مهدی عبدی- ونک، حسین کریمی، قلهک، موسی حاجی حسن- شهرآرا، داوود روخ- فرودگاه، هانی عابدینزاده.
این همکاران مدیریت پخش روزنامه در ۱۲۰۰ کیوسک را عهدهدار هستند و منطقه خود را پوشش میدهند.
اگر یک بار دیگر بخواهیم مروری کوتاه بر این روند داشته باشیم، خواهیم دید که کار توزیع کار بسیار بسیار سنگین و پرفشاری است که باید هر شب انجام شود و اگر توزیع نامناسب باشد، به روزنامه به شدت آسیب وارد میشود. البته ناگفته نماند کارهای هماهنگی و مدیریت بر تمامی این امور را آقای قدیر قدیری برعهده دارد.
ارسال نظر