محبت به فرزندان با پرداخت پول؟ - ۲۶ بهمن ۹۱
مژده جعفری
در جهان امروزین میزان اشتغال زنان در بیشتر مناطق جهان افزایش چشمگیری یافته است. این مساله سبب بروز موقعیت خاصی در بسیاری از خانوادهها شده است- وضعیتی که در آن هم پدر و هم مادر شاغل هستند- در چنین شرایطی به خصوص زمانی که والدین دارای فرزندان کوچک هستند و ناچارند فرزند خود را در سنین پایین برای مراقبت به اشخاص دیگری بسپارند، دشواریهای متعددی مطرح میشود. یکی از این دشواریها مساله نحوه ارتباط والدین با فرزندان است. والدین چگونه میتوانند در زمان کوتاهی که در اختیار دارند محبت و دلبستگی فرزند خود را جلب کنند؟ در چنین شرایطی بسیاری از زوجها در معرض وسوسه خرید عشق فرزندانش از طریق پول و هدایا قرار میگیرند و بسیاری از آنها در مقابل این وسوسه مقاومت نمیکنند و به این رفتار دست میزنند.
در جهان امروزین میزان اشتغال زنان در بیشتر مناطق جهان افزایش چشمگیری یافته است. این مساله سبب بروز موقعیت خاصی در بسیاری از خانوادهها شده است- وضعیتی که در آن هم پدر و هم مادر شاغل هستند- در چنین شرایطی به خصوص زمانی که والدین دارای فرزندان کوچک هستند و ناچارند فرزند خود را در سنین پایین برای مراقبت به اشخاص دیگری بسپارند، دشواریهای متعددی مطرح میشود. یکی از این دشواریها مساله نحوه ارتباط والدین با فرزندان است. والدین چگونه میتوانند در زمان کوتاهی که در اختیار دارند محبت و دلبستگی فرزند خود را جلب کنند؟ در چنین شرایطی بسیاری از زوجها در معرض وسوسه خرید عشق فرزندانش از طریق پول و هدایا قرار میگیرند و بسیاری از آنها در مقابل این وسوسه مقاومت نمیکنند و به این رفتار دست میزنند.
مژده جعفری
در جهان امروزین میزان اشتغال زنان در بیشتر مناطق جهان افزایش چشمگیری یافته است. این مساله سبب بروز موقعیت خاصی در بسیاری از خانوادهها شده است- وضعیتی که در آن هم پدر و هم مادر شاغل هستند- در چنین شرایطی به خصوص زمانی که والدین دارای فرزندان کوچک هستند و ناچارند فرزند خود را در سنین پایین برای مراقبت به اشخاص دیگری بسپارند، دشواریهای متعددی مطرح میشود. یکی از این دشواریها مساله نحوه ارتباط والدین با فرزندان است. والدین چگونه میتوانند در زمان کوتاهی که در اختیار دارند محبت و دلبستگی فرزند خود را جلب کنند؟ در چنین شرایطی بسیاری از زوجها در معرض وسوسه خرید عشق فرزندانش از طریق پول و هدایا قرار میگیرند و بسیاری از آنها در مقابل این وسوسه مقاومت نمیکنند و به این رفتار دست میزنند. رسانههای جمعی نیز از دیگر سو به چنین رفتاری دامن میزنند. تاثیر خاصی که رسانههای جمعی بر کودکان و نوجوانان نسل جدید دارند بر کسی پوشیده نیست و بسیاری از این رسانهها این اندیشه را به نحوی غیرمستقیم در کودکان امروزی تقویت میکنند که میتوان عشق والدین را با پول یا هدایا مبادله نمود، به عنوان مثال در یک آگهی تلویزیونی، والدینی مهربان نشان داده میشوند که کالاهایی لوکس برای فرزندان خود تهیه میکنند. بنابراین کودک به طور طبیعی دچار این انتظار میگردد که والدین وی نیز برای نشان دادن عشق خود از خرج کردن پول و خرید هدایا استفاده کنند. در چنین شرایطی والدین از یک سو به دلیل توقعات و انتظارات شکلگرفته در ضمیر کودک و از دیگر سو به دلیل کمبود وقت و مشغلههای فراوان، ممکن است دست به اقدامی بزنند که شاید در نظر اول چندان بد نباشد، اما تأثیرات بسیار بدی بر تربیت فرزندان و محیط خانواده خواهد داشت.
بر اساس تحقیقی که «موسسه کودکان سلامت» در کانادا صورت داده است، کودکان بین 6 تا 12 سال در کشورهای پیشرفته روزانه حدود 7 ساعت در برابر صفحات تلویزیون، کامپیوتر، بازیهای ویدئویی و... قرار دارند. میتوان گفت تکنولوژی هماکنون برای کودکان نهتنها به عنوان جایگزین یک دوست عمل میکند، بلکه جایگزین خانواده نیز شده است. قضاوت در مورد اینکه والدین امروزی والدین بهتری هستند یا والدین گذشته، قضاوتی بسیار دشوار است. در عصر کنونی ما شاهد افزایش در سطح استانداردهای آموزشی و سلامتی کودکان هستیم. خدمات و کالاهای بیشتری از جانب والدین در اختیار کودکان قرار میگیرد. حقوق کودکان با دقت بیشتری مراعات میگردد و آنها ساعات بیشتری را صرف تفریح میکنند، اما بهرغم تمام اینها چه کسی میتواند با قطعیت بگوید که والدین امروزی بیشتر زمان (و در مجموع زندگی) فرزندان خود را تباه میکنند یا والدین نسلهای گذشته؟ برخی روانشناسان سه نوع محبت را از یکدیگر تفکیک میکنند: نوع اول محبت حقیقی و بیقید و شرط، نوع دوم محبت عاقلانه و مفید و نوع سوم محبت لذتبخش است. بسیاری از استانداردهای اساسی زندگی امروزین به مساله لذت بردن مربوط میشود. بنابراین والدین بیش از آنکه سعی کنند محبت مفید و عاقلانه یا حقیقیتری به فرزندانشان ارزانی کنند، میکوشند که محبت لذتبخشتری را به آنان هدیه دهند؛ و از آنجا که ایجاد لذت از طریق پول و هدایا را سادهترین و موثرترین راه میدانند، به آن روی میآورند، اما جا دارد که والدین از خود سوال کنند این محبت لذتبخش چه عواقبی دارد؟ یکی از نکاتی که در ارتباط با این مساله باید در نظر گرفته شود این است که پس از پرداخت پول به فرزندان برای ابراز محبت به آنان، رابطه ما و آنان دیگر یک رابطه عاطفی صرف نخواهد بود.
با این کار در واقع ما با دست خود رشتههای پیوند صادقانهای را که بین ما و فرزندمان وجود دارد از بین بردهایم. بسیاری از والدین در سنین بالا از این مساله شکایت میکنند که چرا فرزندانشان آنها را به خودی خود دوست ندارند؟ چرا فرزند نوجوان یا جوان آنها تنها زمانی که به لحاظ مالی کاملا تامین باشد یا به نحوی که خواستار آن است، تامین باشد، رفتار خوبی با آنان دارد و در باقی موارد یا پرخاشگری میکند و یا از خانواده فاصله میگیرد؟ والدین از سردی روابط فرزندان با آنها و از مشکلات این چنینی شکایت میکنند، اما به این مسئله توجه ندارند که خود آنها در جوانی با خرید محبت فرزند از طریق پول سبب پدید آمدن وضعیتی شدهاند که از آن رنج میبرند.
خرید محبت فرزندان از طریق پول و جبران ساعاتی که در کنارشان نیستیم با دادن هدیههای گرانبها نهتنها میتواند صداقت روابط خانوادگی و صفای آن را از بین ببرد، بلکه هم چنین میتواند بر آینده مالی فرزندانتان نیز تاثیری منفی بگذارد. اینکه شخصی در کودکی بیاموزد که پول چیزی نیست که در قبال تلاش بهدست آید، بلکه راههای مختلفی از جمله روابط بین افراد میتوانند سبب پدید آمدن آن شوند، هرچند به خودی خود در مطابقت با جهان واقع صادق است، اما به لحاظ تربیتی آموزهای غلط است. بر اساس نتایج تحقیقات «موسسه کودکان سلامت» در کانادا کودکانی که در کودکی به وسیله پول تطمیع شدهاند با احتمال بیشتری در بزرگسالی درگیر مسائلی چون فساد مالی یا اداری خواهند بود. همچنین میزان نوآوری و کارآفرینی آنها نسبت به همسالانشان در طی سالهای متمادی، در مدرسه و محیط کار، بسیار پایینتر خواهد بود. حتما شما هم در محیط کار یا مراجعات روزانه خود به ادارات با افرادی این چنینی مواجه شدهاید. آیا همکاری دارید که فارغ از هر انگیزهای کار میکند و اصولا کسب پول از راه تلاش را هیجانانگیز نمیداند؟ آیا او گاهی تلاش میکند از روابط عاطفیاش به جای خلاقیت و تواناییهایش استفاده کند؟ اگر اینگونه است، بهتر است به جای سرزنش وی، والدین وی را سرزنش کنید و راجع به کودکان خود محتاطتر باشید.
در جهان امروزین میزان اشتغال زنان در بیشتر مناطق جهان افزایش چشمگیری یافته است. این مساله سبب بروز موقعیت خاصی در بسیاری از خانوادهها شده است- وضعیتی که در آن هم پدر و هم مادر شاغل هستند- در چنین شرایطی به خصوص زمانی که والدین دارای فرزندان کوچک هستند و ناچارند فرزند خود را در سنین پایین برای مراقبت به اشخاص دیگری بسپارند، دشواریهای متعددی مطرح میشود. یکی از این دشواریها مساله نحوه ارتباط والدین با فرزندان است. والدین چگونه میتوانند در زمان کوتاهی که در اختیار دارند محبت و دلبستگی فرزند خود را جلب کنند؟ در چنین شرایطی بسیاری از زوجها در معرض وسوسه خرید عشق فرزندانش از طریق پول و هدایا قرار میگیرند و بسیاری از آنها در مقابل این وسوسه مقاومت نمیکنند و به این رفتار دست میزنند. رسانههای جمعی نیز از دیگر سو به چنین رفتاری دامن میزنند. تاثیر خاصی که رسانههای جمعی بر کودکان و نوجوانان نسل جدید دارند بر کسی پوشیده نیست و بسیاری از این رسانهها این اندیشه را به نحوی غیرمستقیم در کودکان امروزی تقویت میکنند که میتوان عشق والدین را با پول یا هدایا مبادله نمود، به عنوان مثال در یک آگهی تلویزیونی، والدینی مهربان نشان داده میشوند که کالاهایی لوکس برای فرزندان خود تهیه میکنند. بنابراین کودک به طور طبیعی دچار این انتظار میگردد که والدین وی نیز برای نشان دادن عشق خود از خرج کردن پول و خرید هدایا استفاده کنند. در چنین شرایطی والدین از یک سو به دلیل توقعات و انتظارات شکلگرفته در ضمیر کودک و از دیگر سو به دلیل کمبود وقت و مشغلههای فراوان، ممکن است دست به اقدامی بزنند که شاید در نظر اول چندان بد نباشد، اما تأثیرات بسیار بدی بر تربیت فرزندان و محیط خانواده خواهد داشت.
بر اساس تحقیقی که «موسسه کودکان سلامت» در کانادا صورت داده است، کودکان بین 6 تا 12 سال در کشورهای پیشرفته روزانه حدود 7 ساعت در برابر صفحات تلویزیون، کامپیوتر، بازیهای ویدئویی و... قرار دارند. میتوان گفت تکنولوژی هماکنون برای کودکان نهتنها به عنوان جایگزین یک دوست عمل میکند، بلکه جایگزین خانواده نیز شده است. قضاوت در مورد اینکه والدین امروزی والدین بهتری هستند یا والدین گذشته، قضاوتی بسیار دشوار است. در عصر کنونی ما شاهد افزایش در سطح استانداردهای آموزشی و سلامتی کودکان هستیم. خدمات و کالاهای بیشتری از جانب والدین در اختیار کودکان قرار میگیرد. حقوق کودکان با دقت بیشتری مراعات میگردد و آنها ساعات بیشتری را صرف تفریح میکنند، اما بهرغم تمام اینها چه کسی میتواند با قطعیت بگوید که والدین امروزی بیشتر زمان (و در مجموع زندگی) فرزندان خود را تباه میکنند یا والدین نسلهای گذشته؟ برخی روانشناسان سه نوع محبت را از یکدیگر تفکیک میکنند: نوع اول محبت حقیقی و بیقید و شرط، نوع دوم محبت عاقلانه و مفید و نوع سوم محبت لذتبخش است. بسیاری از استانداردهای اساسی زندگی امروزین به مساله لذت بردن مربوط میشود. بنابراین والدین بیش از آنکه سعی کنند محبت مفید و عاقلانه یا حقیقیتری به فرزندانشان ارزانی کنند، میکوشند که محبت لذتبخشتری را به آنان هدیه دهند؛ و از آنجا که ایجاد لذت از طریق پول و هدایا را سادهترین و موثرترین راه میدانند، به آن روی میآورند، اما جا دارد که والدین از خود سوال کنند این محبت لذتبخش چه عواقبی دارد؟ یکی از نکاتی که در ارتباط با این مساله باید در نظر گرفته شود این است که پس از پرداخت پول به فرزندان برای ابراز محبت به آنان، رابطه ما و آنان دیگر یک رابطه عاطفی صرف نخواهد بود.
با این کار در واقع ما با دست خود رشتههای پیوند صادقانهای را که بین ما و فرزندمان وجود دارد از بین بردهایم. بسیاری از والدین در سنین بالا از این مساله شکایت میکنند که چرا فرزندانشان آنها را به خودی خود دوست ندارند؟ چرا فرزند نوجوان یا جوان آنها تنها زمانی که به لحاظ مالی کاملا تامین باشد یا به نحوی که خواستار آن است، تامین باشد، رفتار خوبی با آنان دارد و در باقی موارد یا پرخاشگری میکند و یا از خانواده فاصله میگیرد؟ والدین از سردی روابط فرزندان با آنها و از مشکلات این چنینی شکایت میکنند، اما به این مسئله توجه ندارند که خود آنها در جوانی با خرید محبت فرزند از طریق پول سبب پدید آمدن وضعیتی شدهاند که از آن رنج میبرند.
خرید محبت فرزندان از طریق پول و جبران ساعاتی که در کنارشان نیستیم با دادن هدیههای گرانبها نهتنها میتواند صداقت روابط خانوادگی و صفای آن را از بین ببرد، بلکه هم چنین میتواند بر آینده مالی فرزندانتان نیز تاثیری منفی بگذارد. اینکه شخصی در کودکی بیاموزد که پول چیزی نیست که در قبال تلاش بهدست آید، بلکه راههای مختلفی از جمله روابط بین افراد میتوانند سبب پدید آمدن آن شوند، هرچند به خودی خود در مطابقت با جهان واقع صادق است، اما به لحاظ تربیتی آموزهای غلط است. بر اساس نتایج تحقیقات «موسسه کودکان سلامت» در کانادا کودکانی که در کودکی به وسیله پول تطمیع شدهاند با احتمال بیشتری در بزرگسالی درگیر مسائلی چون فساد مالی یا اداری خواهند بود. همچنین میزان نوآوری و کارآفرینی آنها نسبت به همسالانشان در طی سالهای متمادی، در مدرسه و محیط کار، بسیار پایینتر خواهد بود. حتما شما هم در محیط کار یا مراجعات روزانه خود به ادارات با افرادی این چنینی مواجه شدهاید. آیا همکاری دارید که فارغ از هر انگیزهای کار میکند و اصولا کسب پول از راه تلاش را هیجانانگیز نمیداند؟ آیا او گاهی تلاش میکند از روابط عاطفیاش به جای خلاقیت و تواناییهایش استفاده کند؟ اگر اینگونه است، بهتر است به جای سرزنش وی، والدین وی را سرزنش کنید و راجع به کودکان خود محتاطتر باشید.
ارسال نظر