اجراهای تک نفره - ۵ مرداد ۹۱
اگر یک سر به تئاترشهر بزنید این روزها چندان دست و دلتان برای دیدن کارها نمی‌لرزد. نمایش‌هایی که اجرا می‌شود زیاد جالب نیستند و بیشتر کارهایی هستند تک‌نفره که در محیط‌های کوچک اجرا می‌شوند؛ یعنی گوشه و کنار بزرگ‌ترین مرکز تئاتر حرفه‌ای. مثلا نمایش «مستر پرزیدنت» به کارگردانی رضا صورتی که ساعت 18 اجرا می‌شود درباره یک سرباز آمریکایی از جنگ برگشته است که تقریبا همه چیزهایش را در جنگ از دست داده و حالا می‌خواهد خواسته‌هایش را خطاب به رییس‌جمهور بگوید. هرچند علی سیلمیانی در این بازی تک نفره موفق بوده است و رگه‌های طنز آن باعث شده زمان برای تماشاگر زودتر بگذرد.
اما نمایش دیگر «شیوه صحیح استفاده از دستگاه » به کارگردانی «نیما دهقانی» یک تجربه متفاوت است. نمایش سرساعت ۳:۳۰ آغاز می‌شود در همان موقع هم بلیت‌ها فروخته می‌شود چون شکل اجرایی آن متفاوت است. تعداد بلیت‌ها محدود است. این نمایش براساس بخش‌هایی از دیالوگ‌های هملت همان اثر معروف شکسپیر است، هرکس تماشاگر نمایش به تنهایی است. می‌رود داخل و یک بازیگر برای او اجرا می‌کند می‌تواند حتی کارگردانی هم کند یا فقط بیننده باشد. کل کار هم ۵ دقیقه است یعنی برای هر دقیقه هزارتومان. این روند تا چهارساعت بعد از شروع ادامه دارد و هرساعت بازیگر عوض می‌‌شود؛ یعنی بازیگر یک کار در طول اجرای خود با ۱۲ نفر در ارتباط است یک تجربه. تا حالا مار خوردید یک نمایش دیگر تک نفره آن سوتر از تئاترشهر در خانه نمایش اداره تئاتر نرسیده به میدان فردوسی روی صحنه می‌‌رود. نمایش «چی شد که من مار خوردم؟» نوشته و کارگردانی گلبرگ ابوترابیان ،اقتباس آزادی از نمایش «چی شد که من سگ خوردم؟» اثر «یوگنی گریشکاوتس» نمایشنامه‌نویس معروف معاصر روس - معروف به چخوف معاصر - است.
همه ما در زندگی لحظه‌های سخت و آسان زیادی داشته‌ایم. حالا این بار یک مرد به بازیگری «امیر کربلایی‌زاده» با تکیه بر بداهه لحظه‌های سخت اما خنده آور زندگی‌اش را تعریف می‌کند، لحظه هایی که زمان و موقعیت ساخته شده زندگی، او را وا می‌دارد مار بخورد، شاید افعی شود.. این نمایش 70 دقیقه ای ساعت 18:30 آغاز می‌شود. یک متن روسی با شرایط ایران تغییر کرده و تبدیل شده و روایت امروزی ایرانی را بازسازی می‌کند. ماجرا از همان ابتدا آغاز می‌شود ابتدای کودکی و رفتن به مدرسه تا بازگشت از سربازی. بازیگر و کارگردان برای این که حوصله تماشاگر سر نرود از ترفندهای گوناگونی استفاده کردند استفاده از بدن ،روایت داستانی و شیوه نقالی و تکیه بر طنز. تنها وسایل صحنه هم یک طناب، یک کلاه و یک لباس ملوانی است. یک طنز اجتماعی با تکیه بر کلام که حتی تفکرات فلسفی را به شیوه‌ای خنده دار تبدیل می‌کند. اما این خنده کمی تلخ است، زهر دارد و دل آدم را می‌خراشد. گیتارهم ساز همراه نمایش است.