«هیهات من الذله»شعــار زندگــی است<br>
توحید دلاور قوام
نیازی به معرفی سلیم موذنزاده اردبیلی نیست. همه او را میشناسند. بزرگ و کوچک، مرد و زن، اردبیلی و غیراردبیلی با صدای دلنشینش آشنایند. ایرانیان خاندان موذنزاده را به قدری خوب و دقیق میشناسند انگار که موذنزادهها اهل تکتک شهرهای ایران هستند. گفتوگوی ما با سلیم موذنزاده اردبیلی در خانه پدریاش انجام شد. حاج شیخ عبدالکریم موذن، موذن نامی و شهیر ایران است که برای اولین بار در رادیوی ایران به صورت زنده اذان گفت و ندای «اشهدان علی ولیا. . . » را طنینانداز کوی و برزن کرد.
نیازی به معرفی سلیم موذنزاده اردبیلی نیست. همه او را میشناسند. بزرگ و کوچک، مرد و زن، اردبیلی و غیراردبیلی با صدای دلنشینش آشنایند. ایرانیان خاندان موذنزاده را به قدری خوب و دقیق میشناسند انگار که موذنزادهها اهل تکتک شهرهای ایران هستند. گفتوگوی ما با سلیم موذنزاده اردبیلی در خانه پدریاش انجام شد. حاج شیخ عبدالکریم موذن، موذن نامی و شهیر ایران است که برای اولین بار در رادیوی ایران به صورت زنده اذان گفت و ندای «اشهدان علی ولیا. . . » را طنینانداز کوی و برزن کرد.
توحید دلاور قوام
نیازی به معرفی سلیم موذنزاده اردبیلی نیست. همه او را میشناسند. بزرگ و کوچک، مرد و زن، اردبیلی و غیراردبیلی با صدای دلنشینش آشنایند. ایرانیان خاندان موذنزاده را به قدری خوب و دقیق میشناسند انگار که موذنزادهها اهل تکتک شهرهای ایران هستند. گفتوگوی ما با سلیم موذنزاده اردبیلی در خانه پدریاش انجام شد. حاج شیخ عبدالکریم موذن، موذن نامی و شهیر ایران است که برای اولین بار در رادیوی ایران به صورت زنده اذان گفت و ندای «اشهدان علی ولیا...» را طنینانداز کوی و برزن کرد. در حقیقت شیخ عبدالکریم اولین کسی است که با نوای ملکوتی خود شهادت به ولایت امیرمومنان را به صورت رسمی از رادیوی ایران برای همیشه ضبط و ثبت کرد و اینک خاندان موذنزاده به دنبال نسخهای از آن نوای الهی هستند و برای هر کس که این ارمغان را مژده دهد جایزه هم میدهند.
پربیراه نیست که سلیم در لحظه لحظه گفتوگویش نام شیخ عبدالکریم را بارها و بارها به نیکی یاد میکند و میگوید: همه ما هر چه داریم از «ابوی» داریم که او عشق به خدا، پیامبر و اهل بیتش را در دل ما به ودیعه گذاشت. خاندان موذنزادهها همگی با احترام و اکرام یاد میشوند. فرزندان شیخ عبدالکریم هر کدام نوایی به یادماندنی و عطیهای ماندگار در تاریخ شیعه بر جای گذاشتهاند، از رحیم و داوود گرفته تا سلیم و نعیم. استاد میگوید: آیتالله (رحیم) و من و دیگران اگر اذان گفتهایم و دلهای مردمان مومن را منقلب کردهایم، به مدد انفاس پاک نبوی است و توجهات ویژه اهل بیت و امام حسین (ع).
منزل سلیم همان منزل پدریاش است. میگوید که با زحمت و تلاش بسیار سعی کرده است این خانه با همان شکل قدیمیاش باقی بماند. میگوید: در اینجا همیشه مجلس وعظ و عزا برپا بود و حضرات علما و آقایان مداح به خطابه و نوحهخوانی مشغول بودند.
محراب حاج شیخ عبدالکریم موذنزاده را هم نشانمان میدهد که دستخورده باقی است.
در طول مصاحبه با سلیم موذنزاده گاه که شور و شعف عارض میشد، استاد سینه میزد و نوحه میخواند؛ در این هفتاد سالگی شور عجیبی دارد. استاد موذن میگوید که نه تنها سالخوردگی هیچ تاثیر سوئی در صدای او نداشته، بلکه صدایش و طنین آوایش روز به روز غراتر و رساتر هم شده و گوهر تجربه نیز بدان افزوده شده است. او همه را مدیون و مرهون دلسپردگی به مرام حسینبنعلی میداند و تاکید میکند: مداحان باید مردم را نسبت به ظلم جباران آگاه کنند. گریاندن این مردم عاشق کار مشکلی نیست. مهم توجه دادن آنها به اهداف قیام امام حسین (ع) است.
در منزل پدریاش با او به گفتوگو نشستم. منزل پدری سلیم موذن با همان شکل و شمایل قدیمی و دستنخورده باقی مانده است. وارد منزل که میشویم، استاد به استقبال میآید و به فارسی میگوید: آقایان بفرمایید...
در سرسرای قدیمی منزل شیخ عبدالکریم، روبهروی سلیم موذنزاده، مینشینیم و به سخنان او گوش میدهیم.
استاد چند نفری از دوستان را هم دعوت کرده است تا در جمع ما حضور داشته باشند. از کودکی و ایام خردسالی سلیم موذنزاده میپرسیم، او چنین میگوید: کودکی من هم مثل کودکی هر کس دیگری بود، با این تفاوت که من در خانوادهای زندگی میکردم که همگی صدای خوبی داشتند. در واقع صدا در خاندان ما موروثی است و از پدر به پسر به ارث میرسد. مرحوم ابوی حاج شیخ عبدالکریم هم واقعا داوود این خاندان بودند. صدای ابوی را هیچکدام از ما نداریم، ایشان مردی به غایت عارف و زاهد و مومن و عاشق اهل بیت بودند. در منزل ما که همین منزل است و من با تلاش بسیار در حفظ آن کوشیدهام، همیشه مراسم و روضهخوانی و عزاداری برای امام حسین برپا بود. ابوی مجالس عزا ترتیب میداد و واعظان و مداحان شهر جمع میشدند، افاضه فیض میکردند. آن زمانها مجالس عزا از انسانهای بزرگمنش و نورانیصفت پر بود. مجلس عزا بههیچوجه دستاویز ریاکاری و اعمال ناپسندی چون غیبت و دروغ نبود. همه تلاش میکردند به معنویت راهی بیابند و با خلوص نیت عزاداری میکردند. در ضمن کثرت مجالس عزاداری زنانه هم تا این حد وجود نداشت. آن نظم و سیستم مجالسگردانی که به فراموشی سپرده شده بود موجب شد تا مجالس و هیئتهای زنانه در محلات تشکیل شود. در مجلس عزای حسینی که در منزل ما برپا میشد، علمای بزرگ وعظ میکردند و به تبشیر و انذار و روایت پرداخته و از مقاتل روضه میخواندند و مداحان همه به نوحهخوانی میپرداختند.
مجالس آن زمان شور عجیبی داشت، من همیشه افسوس میخورم که چرا دیگر آن مجالس تکرار نمیشوند.
یادم است مرحوم حاج سیدمهدی حاتمی، ابوی محترم جناب آقای میرابراهیم سیدحاتمی در مجلس عزای شیخ عبدالکریم موعظه میکرد. او میگفت که یک بار در سفری به عتبات در نجف اشرف، در خواب، حضرت علی را مشاهده کرده و ایشان گفتهاند شیخ عبدالکریم و مجدالواعظین را گرامی بدارید که مادح خانواده ما هستند. اینها را میگویم که بدانید مجلس عزا و هیئت مذهبی باید قداست دینی را حفظ کند و در تربیت جوانان بکوشد.
نغمه داوودی
سلیم موذن در ادامه به بحث درباره صدای خوش و موسیقی میپردازد و چنین ادامه میدهد: صدای خوش یک امر موروثی در خانواده ماست. ابوی در عزای حسین نوحه میگفت و نوحه میخواند، اما چیزی که او را در درجهای برتر قرار میدهد، آشنایی کامل او به موسیقی است، او در ردیف و گوشههای موسیقی ید طولایی داشت و ما را نیز آموزش میداد. من هر چه در این زمینه یاد گرفتهام از ابوی است. ایشان آموزش موسیقی را در نهایت دقت و ملاطفت به ما یاد میدادند.
مداحی کار سادهای نیست
ما در دوران کودکی در مکتب میرزا عزیز درس میخواندیم که مکتبی بود واقع در منطقه یساول. مداحان بسیاری در آنجا مشغول تحصیل بودند: حاج محمد تمدن، حاج رحیم موذن و دیگران. در واقع، رفتن به آن مکتب و تحصیل در آن به مثابه تحصیل در دانشگاه بود، چراکه میرزا عزیز، هم ادب و ایمان میآموختند و هم موسیقی و آواز یاد میدادند.
هر کس صدای خوبی داشت و به آن مکتب میآمد، باید با دستگاههای موسیقی هم آشنایی پیدا میکرد تا در کارش موفق باشد و نیز مقاتل مستند را مطالعه میکرد.
استاد موذن بر لزوم یادگیری فنون آواز و شناختن موسیقی و دانستن ویژگیهای زبانی و نحوه قرائت اشعار، تاکید ویژهای دارد.
او میگوید: مداحی و نوحهخوانی کار هر کسی نیست، کار سادهای هم نیست. نوحهخوان باید دورههای تعلیم را با موفقیت پشت سر بگذارد و به این نکته توجه کند که میخواهد برای عزای حسینبنعلی نوحه بگوید، پس پاکی نیت و خلوص عمل لازمه موفقیت و ماندگاری است.
استاد موذن علاقه را نیز مورد تاکید قرار میدهد و تصریح میکند: باید برای نوحهخوانی علاقه داشت. اگر علاقه قلبی و خواست درونی نباشد و امیال نفسانی و رسیدن به مادیات مدنظر باشد، چندی نمیگذرد که هم آبروی آدم میرود و هم مال و منالش. دستگاه امام حسین (ع) با کسی شوخی ندارد، باید پاک بود و با نفس سالم به این درگاه خدمت کرد.
سلیم موذنزاده از خاطرات خود با اساتید موسیقی ایرانی هم چیزهایی میگوید: من در محضر استاد جلیل شهناز بودهام و از محضر تاج اصفهانی استفاده کردهام. از مرحوم اقبال آذر هم استفادهها کرده و حظها بردهام. در سفری که به باکو داشتم، با اساتید موسیقی آذربایجان که واقعا استاد صدا و آواز هستند، دیدار داشتم. هابیل علیاف و آقاخان عبدالهاف از صدای من تعریف میکردند و من هم همه اینها را مدیون توجه حضرت سیدالشهدا هستم.
مطالعه و تحقیق لازمه کار مداحی
استاد موذن در لابلای صحبتهایش گاه و بیگاه به مساله صدای خوش و آواز صحیح میپردازد و میگوید: صدای خوش یک نعمت الهی است و برای نگهداری آن باید تلاش کرد. برای حفظ صدای خوش، باید اولا با دستگاههای موسیقی آشنا بود و قواعد موسیقیایی را رعایت کرد؛ دوم هم اینکه به سراغ مواد مخدر، سیگار و قلیان نباید رفت.
باید برای حفظ صدا و ماندگاری آن و قدرت بخشیدن به صدا، از سلامتی بدن مطمئن بود و آن را قدرتمند کرد. صدای رسا نیروی دو چندان میخواهد.
بهترین صدا آن است که باعث آزار شنونده نشود، بلکه عامل جذب او باشد. گاه مداحانی میبینیم که بدون دانستن فنون آواز و موسیقی و رعایت قواعد کلامی، با صدای آزاردهندهای، مداحی میکنند. اینها هم به خودشان ضرر میرسانند و هم موجب آزردگیخاطر عزادار میشوند. سلیم موذن به دوران همراهیاش با استاد تاجالشعرا اشاره میکند. وی میگوید: استاد یحیوی همسایه ما بودند. ما در مکتب ایشان نکتهها آموختهایم، من بیشتر اوقات با ایشان بودم و شعرهای ایشان را میخواندم.
شعر «هنده» را اولین بار من خواندم و برای خواندن آن بیشتر از ۴۰۰ صفحه کتاب مطالعه کردم تا بدانم واقعیت تاریخی و دینی آن چه بوده است!
آوای الهی
استاد موذن به اذان مرحوم شیخ عبدالکریم اشاره میکند و ادامه میدهد: مرحوم آیتا... حاج شیخ رحیم موذنزاده، من، مرحوم منعم و داوود اذان گفتهایم، اما اذان ما در برابر اذان ابوی قطرهای از دریاست. اذان ابوی آدم را منقلب میکرد، مخصوصا که ایشان اولین بار در رادیو به صورت زنده، اذان گفت و عبارت «اشهدان علی ولیا...» را به کار برد. اذان آیتا... هم جذاب بود. این اذانها انسانهای بسیاری را مسلمان کرده و این نشانهای از قدرت آوای الهی است.
استاد موذن با اشاره به اینکه شیخ عبدالکریم اجازه ضبط صدایش را نمیداد و الان اثری از صدای او در دست نیست، میگوید: تنها یک نسخه ضبط شده روی فایلهای سیمی قدیمی موجود است که میگویند در فرانسه است. اگر مسوولان در بازگردندان آن تلاش کنند خاندان موذنزاده مدیون خواهند بود.
استاد همچنین از همه ایرانیان درخواست میکند: اگر کسی اثری از صدای حاج شیخ عبدالکریم دارد، یک نسخه از آن را به خاندان موذن بدهد و ما در قبال این لطف، دعاگو خواهیم بود.
گلایه از عدم توجه معنوی
گلایههای استاد موذن از مسوولان واقعا دردآور است. میگوید: ما هیچ چیز از دولت نمیخواهیم. دولت و مسوولان تا به حال هیچ امتیازی برای خاندان ما قایل نشدهاند و ما هم تمنایی نداریم؛ اما باید از عدم توجه معنوی گلایه کنم.
وقتی مرحوم شیخ عبدالرحیم در بستر بیماری بودند، هیچکس سراغی از او نگرفت، اما وقتی ایشان در تهران بستری شد و صدا و سیمای تهران تصاویر ایشان را نشان داد، یاد مسوولان ما افتاد که ای عجب ما موذنزادهها داریم. خانواده موذنزادهها هیچ تمنای مالی از مسوولان ندارند، اما بی توجهی آنان دردآور است.
سلیم موذنزاده در این مصاحبه باز هم به مداحان و مساله نوحهخوانی اشاره دارد: مداحان باید قبل از مداحی، تمرین داشته باشند، باید واژهها را درست تلفظ کنند، سواد عربی و فارسی داشته باشند. اطلاعاتشان کامل باشد، با دستگاههای موسیقی و نت و ردیف آشنایی داشته باشند؛ مهمتر اینکه خلوص نیت داشته باشند.
استاد موذن توصیهای به مداحان دارد: کار مداحان تنها این نیست که از مردم اشک بگیرند. گریاندن مردم و مساله بکاء در عزا مساله مهمی است، اما مهمتر از آن توجه دادن مردم به اهداف قیام امام حسین و روز عاشورا است. متوجه کردن مردم به اینکه باید در مقابل ظلم ظالم ایستاد و شعار «هیهات من الذله» را شعار زندگی قرار داد.
خداحافظ ای آنام باجی
وقتی از سلیم موذنزاده میپرسیم، از کدام اثر عاشوراییات بیشتر خوشت میآید، گره در پیشانی میافکند و با تاثر خاصی میگوید، میخواند و سینه میزند: خداحافظ ای آنام باجی آغلاما یانا یانه...
در پایان گفتوگو، از استاد سلیم موذنزاده اردبیلی میخواهیم که از آرزوهایش بگوید و اینکه از خدا چه میخواهد: از خدا میخواهم همه را به راه راست هدایت کند و آرزویم این است که سیدالشهدا شافع شیعیان حقیقیاش باشد و ما را هم شفاعت کند. از خدا میخواهم صحت و سلامتی عطا کند و تا آنجا که میتوانم در خدمت بارگاه نورانی حسینبنعلی باشم و بتوانم به سهم خود جوانان را به سوی مسجد و قرآن و دوستی اهل بیت سوق دهم.
نیازی به معرفی سلیم موذنزاده اردبیلی نیست. همه او را میشناسند. بزرگ و کوچک، مرد و زن، اردبیلی و غیراردبیلی با صدای دلنشینش آشنایند. ایرانیان خاندان موذنزاده را به قدری خوب و دقیق میشناسند انگار که موذنزادهها اهل تکتک شهرهای ایران هستند. گفتوگوی ما با سلیم موذنزاده اردبیلی در خانه پدریاش انجام شد. حاج شیخ عبدالکریم موذن، موذن نامی و شهیر ایران است که برای اولین بار در رادیوی ایران به صورت زنده اذان گفت و ندای «اشهدان علی ولیا...» را طنینانداز کوی و برزن کرد. در حقیقت شیخ عبدالکریم اولین کسی است که با نوای ملکوتی خود شهادت به ولایت امیرمومنان را به صورت رسمی از رادیوی ایران برای همیشه ضبط و ثبت کرد و اینک خاندان موذنزاده به دنبال نسخهای از آن نوای الهی هستند و برای هر کس که این ارمغان را مژده دهد جایزه هم میدهند.
پربیراه نیست که سلیم در لحظه لحظه گفتوگویش نام شیخ عبدالکریم را بارها و بارها به نیکی یاد میکند و میگوید: همه ما هر چه داریم از «ابوی» داریم که او عشق به خدا، پیامبر و اهل بیتش را در دل ما به ودیعه گذاشت. خاندان موذنزادهها همگی با احترام و اکرام یاد میشوند. فرزندان شیخ عبدالکریم هر کدام نوایی به یادماندنی و عطیهای ماندگار در تاریخ شیعه بر جای گذاشتهاند، از رحیم و داوود گرفته تا سلیم و نعیم. استاد میگوید: آیتالله (رحیم) و من و دیگران اگر اذان گفتهایم و دلهای مردمان مومن را منقلب کردهایم، به مدد انفاس پاک نبوی است و توجهات ویژه اهل بیت و امام حسین (ع).
منزل سلیم همان منزل پدریاش است. میگوید که با زحمت و تلاش بسیار سعی کرده است این خانه با همان شکل قدیمیاش باقی بماند. میگوید: در اینجا همیشه مجلس وعظ و عزا برپا بود و حضرات علما و آقایان مداح به خطابه و نوحهخوانی مشغول بودند.
محراب حاج شیخ عبدالکریم موذنزاده را هم نشانمان میدهد که دستخورده باقی است.
در طول مصاحبه با سلیم موذنزاده گاه که شور و شعف عارض میشد، استاد سینه میزد و نوحه میخواند؛ در این هفتاد سالگی شور عجیبی دارد. استاد موذن میگوید که نه تنها سالخوردگی هیچ تاثیر سوئی در صدای او نداشته، بلکه صدایش و طنین آوایش روز به روز غراتر و رساتر هم شده و گوهر تجربه نیز بدان افزوده شده است. او همه را مدیون و مرهون دلسپردگی به مرام حسینبنعلی میداند و تاکید میکند: مداحان باید مردم را نسبت به ظلم جباران آگاه کنند. گریاندن این مردم عاشق کار مشکلی نیست. مهم توجه دادن آنها به اهداف قیام امام حسین (ع) است.
در منزل پدریاش با او به گفتوگو نشستم. منزل پدری سلیم موذن با همان شکل و شمایل قدیمی و دستنخورده باقی مانده است. وارد منزل که میشویم، استاد به استقبال میآید و به فارسی میگوید: آقایان بفرمایید...
در سرسرای قدیمی منزل شیخ عبدالکریم، روبهروی سلیم موذنزاده، مینشینیم و به سخنان او گوش میدهیم.
استاد چند نفری از دوستان را هم دعوت کرده است تا در جمع ما حضور داشته باشند. از کودکی و ایام خردسالی سلیم موذنزاده میپرسیم، او چنین میگوید: کودکی من هم مثل کودکی هر کس دیگری بود، با این تفاوت که من در خانوادهای زندگی میکردم که همگی صدای خوبی داشتند. در واقع صدا در خاندان ما موروثی است و از پدر به پسر به ارث میرسد. مرحوم ابوی حاج شیخ عبدالکریم هم واقعا داوود این خاندان بودند. صدای ابوی را هیچکدام از ما نداریم، ایشان مردی به غایت عارف و زاهد و مومن و عاشق اهل بیت بودند. در منزل ما که همین منزل است و من با تلاش بسیار در حفظ آن کوشیدهام، همیشه مراسم و روضهخوانی و عزاداری برای امام حسین برپا بود. ابوی مجالس عزا ترتیب میداد و واعظان و مداحان شهر جمع میشدند، افاضه فیض میکردند. آن زمانها مجالس عزا از انسانهای بزرگمنش و نورانیصفت پر بود. مجلس عزا بههیچوجه دستاویز ریاکاری و اعمال ناپسندی چون غیبت و دروغ نبود. همه تلاش میکردند به معنویت راهی بیابند و با خلوص نیت عزاداری میکردند. در ضمن کثرت مجالس عزاداری زنانه هم تا این حد وجود نداشت. آن نظم و سیستم مجالسگردانی که به فراموشی سپرده شده بود موجب شد تا مجالس و هیئتهای زنانه در محلات تشکیل شود. در مجلس عزای حسینی که در منزل ما برپا میشد، علمای بزرگ وعظ میکردند و به تبشیر و انذار و روایت پرداخته و از مقاتل روضه میخواندند و مداحان همه به نوحهخوانی میپرداختند.
مجالس آن زمان شور عجیبی داشت، من همیشه افسوس میخورم که چرا دیگر آن مجالس تکرار نمیشوند.
یادم است مرحوم حاج سیدمهدی حاتمی، ابوی محترم جناب آقای میرابراهیم سیدحاتمی در مجلس عزای شیخ عبدالکریم موعظه میکرد. او میگفت که یک بار در سفری به عتبات در نجف اشرف، در خواب، حضرت علی را مشاهده کرده و ایشان گفتهاند شیخ عبدالکریم و مجدالواعظین را گرامی بدارید که مادح خانواده ما هستند. اینها را میگویم که بدانید مجلس عزا و هیئت مذهبی باید قداست دینی را حفظ کند و در تربیت جوانان بکوشد.
نغمه داوودی
سلیم موذن در ادامه به بحث درباره صدای خوش و موسیقی میپردازد و چنین ادامه میدهد: صدای خوش یک امر موروثی در خانواده ماست. ابوی در عزای حسین نوحه میگفت و نوحه میخواند، اما چیزی که او را در درجهای برتر قرار میدهد، آشنایی کامل او به موسیقی است، او در ردیف و گوشههای موسیقی ید طولایی داشت و ما را نیز آموزش میداد. من هر چه در این زمینه یاد گرفتهام از ابوی است. ایشان آموزش موسیقی را در نهایت دقت و ملاطفت به ما یاد میدادند.
مداحی کار سادهای نیست
ما در دوران کودکی در مکتب میرزا عزیز درس میخواندیم که مکتبی بود واقع در منطقه یساول. مداحان بسیاری در آنجا مشغول تحصیل بودند: حاج محمد تمدن، حاج رحیم موذن و دیگران. در واقع، رفتن به آن مکتب و تحصیل در آن به مثابه تحصیل در دانشگاه بود، چراکه میرزا عزیز، هم ادب و ایمان میآموختند و هم موسیقی و آواز یاد میدادند.
هر کس صدای خوبی داشت و به آن مکتب میآمد، باید با دستگاههای موسیقی هم آشنایی پیدا میکرد تا در کارش موفق باشد و نیز مقاتل مستند را مطالعه میکرد.
استاد موذن بر لزوم یادگیری فنون آواز و شناختن موسیقی و دانستن ویژگیهای زبانی و نحوه قرائت اشعار، تاکید ویژهای دارد.
او میگوید: مداحی و نوحهخوانی کار هر کسی نیست، کار سادهای هم نیست. نوحهخوان باید دورههای تعلیم را با موفقیت پشت سر بگذارد و به این نکته توجه کند که میخواهد برای عزای حسینبنعلی نوحه بگوید، پس پاکی نیت و خلوص عمل لازمه موفقیت و ماندگاری است.
استاد موذن علاقه را نیز مورد تاکید قرار میدهد و تصریح میکند: باید برای نوحهخوانی علاقه داشت. اگر علاقه قلبی و خواست درونی نباشد و امیال نفسانی و رسیدن به مادیات مدنظر باشد، چندی نمیگذرد که هم آبروی آدم میرود و هم مال و منالش. دستگاه امام حسین (ع) با کسی شوخی ندارد، باید پاک بود و با نفس سالم به این درگاه خدمت کرد.
سلیم موذنزاده از خاطرات خود با اساتید موسیقی ایرانی هم چیزهایی میگوید: من در محضر استاد جلیل شهناز بودهام و از محضر تاج اصفهانی استفاده کردهام. از مرحوم اقبال آذر هم استفادهها کرده و حظها بردهام. در سفری که به باکو داشتم، با اساتید موسیقی آذربایجان که واقعا استاد صدا و آواز هستند، دیدار داشتم. هابیل علیاف و آقاخان عبدالهاف از صدای من تعریف میکردند و من هم همه اینها را مدیون توجه حضرت سیدالشهدا هستم.
مطالعه و تحقیق لازمه کار مداحی
استاد موذن در لابلای صحبتهایش گاه و بیگاه به مساله صدای خوش و آواز صحیح میپردازد و میگوید: صدای خوش یک نعمت الهی است و برای نگهداری آن باید تلاش کرد. برای حفظ صدای خوش، باید اولا با دستگاههای موسیقی آشنا بود و قواعد موسیقیایی را رعایت کرد؛ دوم هم اینکه به سراغ مواد مخدر، سیگار و قلیان نباید رفت.
باید برای حفظ صدا و ماندگاری آن و قدرت بخشیدن به صدا، از سلامتی بدن مطمئن بود و آن را قدرتمند کرد. صدای رسا نیروی دو چندان میخواهد.
بهترین صدا آن است که باعث آزار شنونده نشود، بلکه عامل جذب او باشد. گاه مداحانی میبینیم که بدون دانستن فنون آواز و موسیقی و رعایت قواعد کلامی، با صدای آزاردهندهای، مداحی میکنند. اینها هم به خودشان ضرر میرسانند و هم موجب آزردگیخاطر عزادار میشوند. سلیم موذن به دوران همراهیاش با استاد تاجالشعرا اشاره میکند. وی میگوید: استاد یحیوی همسایه ما بودند. ما در مکتب ایشان نکتهها آموختهایم، من بیشتر اوقات با ایشان بودم و شعرهای ایشان را میخواندم.
شعر «هنده» را اولین بار من خواندم و برای خواندن آن بیشتر از ۴۰۰ صفحه کتاب مطالعه کردم تا بدانم واقعیت تاریخی و دینی آن چه بوده است!
آوای الهی
استاد موذن به اذان مرحوم شیخ عبدالکریم اشاره میکند و ادامه میدهد: مرحوم آیتا... حاج شیخ رحیم موذنزاده، من، مرحوم منعم و داوود اذان گفتهایم، اما اذان ما در برابر اذان ابوی قطرهای از دریاست. اذان ابوی آدم را منقلب میکرد، مخصوصا که ایشان اولین بار در رادیو به صورت زنده، اذان گفت و عبارت «اشهدان علی ولیا...» را به کار برد. اذان آیتا... هم جذاب بود. این اذانها انسانهای بسیاری را مسلمان کرده و این نشانهای از قدرت آوای الهی است.
استاد موذن با اشاره به اینکه شیخ عبدالکریم اجازه ضبط صدایش را نمیداد و الان اثری از صدای او در دست نیست، میگوید: تنها یک نسخه ضبط شده روی فایلهای سیمی قدیمی موجود است که میگویند در فرانسه است. اگر مسوولان در بازگردندان آن تلاش کنند خاندان موذنزاده مدیون خواهند بود.
استاد همچنین از همه ایرانیان درخواست میکند: اگر کسی اثری از صدای حاج شیخ عبدالکریم دارد، یک نسخه از آن را به خاندان موذن بدهد و ما در قبال این لطف، دعاگو خواهیم بود.
گلایه از عدم توجه معنوی
گلایههای استاد موذن از مسوولان واقعا دردآور است. میگوید: ما هیچ چیز از دولت نمیخواهیم. دولت و مسوولان تا به حال هیچ امتیازی برای خاندان ما قایل نشدهاند و ما هم تمنایی نداریم؛ اما باید از عدم توجه معنوی گلایه کنم.
وقتی مرحوم شیخ عبدالرحیم در بستر بیماری بودند، هیچکس سراغی از او نگرفت، اما وقتی ایشان در تهران بستری شد و صدا و سیمای تهران تصاویر ایشان را نشان داد، یاد مسوولان ما افتاد که ای عجب ما موذنزادهها داریم. خانواده موذنزادهها هیچ تمنای مالی از مسوولان ندارند، اما بی توجهی آنان دردآور است.
سلیم موذنزاده در این مصاحبه باز هم به مداحان و مساله نوحهخوانی اشاره دارد: مداحان باید قبل از مداحی، تمرین داشته باشند، باید واژهها را درست تلفظ کنند، سواد عربی و فارسی داشته باشند. اطلاعاتشان کامل باشد، با دستگاههای موسیقی و نت و ردیف آشنایی داشته باشند؛ مهمتر اینکه خلوص نیت داشته باشند.
استاد موذن توصیهای به مداحان دارد: کار مداحان تنها این نیست که از مردم اشک بگیرند. گریاندن مردم و مساله بکاء در عزا مساله مهمی است، اما مهمتر از آن توجه دادن مردم به اهداف قیام امام حسین و روز عاشورا است. متوجه کردن مردم به اینکه باید در مقابل ظلم ظالم ایستاد و شعار «هیهات من الذله» را شعار زندگی قرار داد.
خداحافظ ای آنام باجی
وقتی از سلیم موذنزاده میپرسیم، از کدام اثر عاشوراییات بیشتر خوشت میآید، گره در پیشانی میافکند و با تاثر خاصی میگوید، میخواند و سینه میزند: خداحافظ ای آنام باجی آغلاما یانا یانه...
در پایان گفتوگو، از استاد سلیم موذنزاده اردبیلی میخواهیم که از آرزوهایش بگوید و اینکه از خدا چه میخواهد: از خدا میخواهم همه را به راه راست هدایت کند و آرزویم این است که سیدالشهدا شافع شیعیان حقیقیاش باشد و ما را هم شفاعت کند. از خدا میخواهم صحت و سلامتی عطا کند و تا آنجا که میتوانم در خدمت بارگاه نورانی حسینبنعلی باشم و بتوانم به سهم خود جوانان را به سوی مسجد و قرآن و دوستی اهل بیت سوق دهم.
ارسال نظر