در حکایت میرنوروزی و حاجی فیروز...
کوسه برنشین یا بهارجشن، مراسمی کارناوالی و جشن گونه در میان پارسیان بود. این مراسم نماد وداع با زمستان و آمدن بهار و گرما بوده و تا سده اخیر در برخی نقاط ایران انجام می شد. رسم کوسه برنشین چنین بود که مردی کوسه و زشت منظر را برمی گزیدند و بر او لباس های فاخر می پوشانیدند. در حالی که در یک دست مرد یک کلاغ و در دست دیگرش بادبزنی بود بر خری سوارش می کردند و جماعتی در پی او روان می شدند. مرد کوسه برنشین خود را باد می زد و از گرما شکایت می کرد و ترانه هایی میخواند مبنی بر اینکه فصل سرما به پایان رسیده و گرما او را می آزارد.
کوسه برنشین یا بهارجشن، مراسمی کارناوالی و جشن گونه در میان پارسیان بود. این مراسم نماد وداع با زمستان و آمدن بهار و گرما بوده و تا سده اخیر در برخی نقاط ایران انجام می شد. رسم کوسه برنشین چنین بود که مردی کوسه و زشت منظر را برمی گزیدند و بر او لباس های فاخر می پوشانیدند. در حالی که در یک دست مرد یک کلاغ و در دست دیگرش بادبزنی بود بر خری سوارش می کردند و جماعتی در پی او روان می شدند. مرد کوسه برنشین خود را باد می زد و از گرما شکایت می کرد و ترانه هایی میخواند مبنی بر اینکه فصل سرما به پایان رسیده و گرما او را می آزارد. مردم از اطراف برف و یخ روی بدن او می زدند و به این پادشاه موقت چیزی می دادند و اگر کسی به او چیزی نمی داد، میرنوروزی مرکب یا گل تیره که با خود داشت بر جامه های او می پاشید و دستور تاراج دکان و اموالش را به سپاهیان که در رکابش بودند صادر می کرد. از عصر هنگام این پادشاه نوروزی، ناپدید شده و خود را پنهان می کرد، چه اگر می دیدندش ضرب و شتمش می کردند.
به نظر می رسد مراسم میرنوروزی امروزه شکلی صرفا تفریحی به به خود گرفته است که در آن کوسه برنشین به صورت دلقکی برای استقبال از نوروز و به خنده در آوردن مردم ظاهر می شود. چند روز مانده به نوروز در کوچه ها آتش افروزی می گردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر که رخت سرخ و شلیته می پوشند و به کلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان می کنند و به رویشان صورتک می زنند یا آن را سیاه می کننند. یکی از آن ها دو تخته را به هم می زند و می خواند:
ارباب خودم سلام علیکم ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم بزبز قندی ارباب خودم چرا نمی خندی
ارباب خودم گلی به جمالت از کجا بگم وصف کمالت
بشکن بشکنه بشکن
من نمی شکنم بشکن
و با خواندن: حاجی فیروزه، سالی یه روزه از مردم انعام می گیرند.
به نظر می رسد مراسم میرنوروزی امروزه شکلی صرفا تفریحی به به خود گرفته است که در آن کوسه برنشین به صورت دلقکی برای استقبال از نوروز و به خنده در آوردن مردم ظاهر می شود. چند روز مانده به نوروز در کوچه ها آتش افروزی می گردد و آن عبارت است از دو یا سه نفر که رخت سرخ و شلیته می پوشند و به کلاه دراز و لباسشان زنگوله آویزان می کنند و به رویشان صورتک می زنند یا آن را سیاه می کننند. یکی از آن ها دو تخته را به هم می زند و می خواند:
ارباب خودم سلام علیکم ارباب خودم سرتو بالا کن
ارباب خودم بزبز قندی ارباب خودم چرا نمی خندی
ارباب خودم گلی به جمالت از کجا بگم وصف کمالت
بشکن بشکنه بشکن
من نمی شکنم بشکن
و با خواندن: حاجی فیروزه، سالی یه روزه از مردم انعام می گیرند.
ارسال نظر