سایت های همسریابی قاعده منظم ندارند - ۶ مهر ۹۱
مکمل گزینی بهتر است
سعید یزدانی، مدیر موسسه خانه امید جوان، دکترای روانشناسی بالینی دارد و مبتکر طرح همسان گزینی در ازدواج است؛ طرحی که در بخش حقوق مولفین ومصنفین در کتابخانه ملی هم ثبت شده است. او طراح مجموعهای از تستهای چند وجهی است که بر اساس آن شناسایی وجوه مختلف شخصیت افراد را جهت آشنایی یا معرفی به هم آسانتر و علمیتر میکند؛ اگرچه برخی بر این باورند که این موسسات شرعی نیستند، اما وی یادآوری میکند که از مراجع عظام نظیر آیتالله سیستانی، آیتالله مکارم شیرازی و حتی آیتالله امینی (امام جمعه قم) برای فعالیت مرکز استفتا دریافت کرده است.
سعید یزدانی، مدیر موسسه خانه امید جوان، دکترای روانشناسی بالینی دارد و مبتکر طرح همسان گزینی در ازدواج است؛ طرحی که در بخش حقوق مولفین ومصنفین در کتابخانه ملی هم ثبت شده است. او طراح مجموعهای از تستهای چند وجهی است که بر اساس آن شناسایی وجوه مختلف شخصیت افراد را جهت آشنایی یا معرفی به هم آسانتر و علمیتر میکند؛ اگرچه برخی بر این باورند که این موسسات شرعی نیستند، اما وی یادآوری میکند که از مراجع عظام نظیر آیتالله سیستانی، آیتالله مکارم شیرازی و حتی آیتالله امینی (امام جمعه قم) برای فعالیت مرکز استفتا دریافت کرده است.
مکمل گزینی بهتر است
سعید یزدانی، مدیر موسسه خانه امید جوان، دکترای روانشناسی بالینی دارد و مبتکر طرح همسان گزینی در ازدواج است؛ طرحی که در بخش حقوق مولفین ومصنفین در کتابخانه ملی هم ثبت شده است. او طراح مجموعهای از تستهای چند وجهی است که بر اساس آن شناسایی وجوه مختلف شخصیت افراد را جهت آشنایی یا معرفی به هم آسانتر و علمیتر میکند؛ اگرچه برخی بر این باورند که این موسسات شرعی نیستند، اما وی یادآوری میکند که از مراجع عظام نظیر آیتالله سیستانی، آیتالله مکارم شیرازی و حتی آیتالله امینی (امام جمعه قم) برای فعالیت مرکز استفتا دریافت کرده است. به بهانه طرح ساماندهی سایتهای همسریابی با او گفتوگویی انجام دادهایم.
موسسه شما از مدتها قبل با شیوهای خاص در این حوزه فعال بوده و دارای سایت هم هستید، به نظر شما این اقدام وزارت ورزش تا چه حد ضروری است و مکانیزم سایر مراکز یا سایتهای همسریابی تا چه حد درست است؟
موسسات رسمی مثل ما که سالهای طولانی است در این حوزه فعالیت میکنند با سایتهای همسریابی فرق دارند. این سایتها فعالیتشان تخصصی نیست و اصولا کارهای مختلف جنبی دیگری هم انجام میدهند؛ مثل تبلیغات فروش کالا و... فعالیتشان اصلا تعریف شده نیست؛ چون قاعده منظمی را رعایت نمیکنند که خب نتیجهاش هم معلوم است. ممکن است مثل همان موردی که اخیرا در اخبار آمده بود که یک فرد از طریق همین سایتهای همسریابی از 400 نفر کلاهبرداری کرده بود. سایتهای همسریابی اخیرا خیلی زیاد شدهاند؛ اگر یک جستوجوی دقیق بشود شاید به 200 تا 300 سایت آنلاین برسید. درست است ما سایت داریم؛ اما سایت ما به پشتوانه موسسه ما که ثبت رسمی است فعالیت میکند. اصلا فرهنگ ما به گونهای است که نمیتوان اطلاعات شخصی افراد را با اطمینان در فضای مجازی مبادله کرد. افرادی که وارد سایت ما میشوند فقط یک رزومه اولیه تکمیل میکنند و ما بقیه عملیات را حضوری در موسسه انجام میدهیم. اصلا عکس یا اطلاعات افراد را از اینترنت دریافت نمیکنیم و این جزو مقررات مجموعه ماست.
آیا ارائه خدمات همسریابی صرفا با سایت کافی است؟
قطعا کافی نیست؛ مثلا یک دختر شهرستانی یا روستایی که به اینترنت دسترسی ندارد؛ اما دنبال گزینه مناسب میگردد باید چه کار کند؟ ما خدمات صوتی داریم. فرد میتواند از طریق تلفن وارد سیستم گویای موسسه ما شود بعد گروه سنی مورد نظر را انتخاب کند و مشخصات 100 نفر را گوش کند؛ شاید از این تعداد پنج نفربه او شبیه باشند و میتواند انتخاب کند. یکی دیگر از کارهایی که ما انجام میدهیم این است که احتمال وقوع طلاق یا ناسازگاری در زوج را تشخیص میدهیم، جلسات گروهی برگزار میکنیم یا همایشی تحت عنوان فرآیند
انتخاب داریم.
درواقع نهادهایی مثل شما یا نهادهای مشابه قرار است در کنار ابزارهای دیگری مثل خانواده یا محیط کار یا دانشگاه یا.. به فرد کمک کند تا گزینه مورد نظر خود را پیدا کند درست است؟
بله. ما نهادهای کمکی هستیم که در کنار خانواده برای انتخاب فرد مورد نظر به فرد کمک میکنیم. خانواده قبلا دارای نقشهایی بود که الان کمتر قابل اجراست؛ مثلا در فرهنگ ۵۰ سال قبل عمدتا مادر نقش همسریابی را بر عهده میگرفت؛ اما به خاطر پیچیدگی جوامع شهری و ارتباطات انسانی و ضرورت دقت بیشتر در گزینش همسر وجود نهادهای علمی مفید است.
در سایر کشورها موسسات یا سایتهای همسریابی وجود دارد یا حتی برخی از طریق آگهی روزنامه اقدام به همسریابی میکنند که در ایران دهه 50 هم کمی رواج داشت. آیا سایتها یا موسسات همسریابی هم در ایران در قالب چنین نقشی فعالیت دارند یا بعد از دریافت مجوز خواهند داشت؟
تفاوتهای عمدهای بین جوامع اسلامی و غیراسلامی هست. من خودم در خارج از کشور درس خواندهام، خاطرم هست در روزهای آخر هفته روزنامهها رایگان آگهی ازدواج منتشر میکردند. قبل از انقلاب هم در دورهای اجرا شد؛ ولی خب بعد از انقلاب این مساله تغییر پیدا کرد. در جامعه وجهه خوبی ندارد که یک دختر خانم آگهی ازدواج بدهد پس نهادهایی مثل ما میتواند ضمن رعایت شأن خانواده دغدغه پیدا کردن گزینه مناسب را در افراد کمتر کند. سوال این است که اگر فردی در سه محیط خانواده و اقوام، محل کار و محل تحصیل که محیطهای پذیرفته شدهای هستند، نتوانست گزینه مناسب را پیدا کند باید چه کار کند؟ باید سراغ روش نامعقول مثل اینترنت، چت، پارک، خیابان و... برود؟ در حالی که این تبعات خاص خودش را دارد. یک بخش قضیه هم این است که نهادهای سنتی فقط نقش همسریابی را میتوانند ایفا کنند نه بیشتر درحالی که یک کار دیگری که ما انجام میدهیم این است که کار نظارت کنترل و حمایت و هدایت را هم در فرآیند معرفی افراد بر عهده میگیریم.
از لزوم رویکرد علمی به قضیه ازدواج صحبت کردید و اینکه شما طرح همسان گزینی را اجرا میکنید؛ در حالی که یک پارادایم دیگری هم وجود دارد که در کشور ما هم گهگاه افراد هنوز به آن اعتقاد دارند و آن بحث مکمل گزینی است.
در کل دنیا تحقیقات زیادی در این خصوص شده است. در نهایت متوجه شدهاند که ازدواجهای موفقتر و پایدارتر ازدواجهای همسان هستند نه مکمل. دکتر ساروخانی در تز دکترایش در دهه۶۰ میلادی در فرانسه به این نتیجه رسیده است که همسان همسری رویکرد غالب در دنیاست. مکمل گزینی بیشتر در جوامعی ترویج میشود که افراد در طبقات اجتماعی اقتصادی متفاوت زندگی میکنند؛ مثل دوره ارباب رعیتی. البته این نگاه هنوز هم وجود دارد؛ اما خیلی کم شده است.
چه میزان وجود مراکز همسریابی را کارآمد میدانید؛ به عنوان نمونه موسسه خود شما چند درصد از مراجعان را به نتیجه دلخواه رسانده است یا اصلا چند درصد به ازدواج ختم شده است؟
ما سه شکل مراجعه کننده داریم. یک گروه واقعبین که شرایط خودشان را میدانند و معمولا به فاصله یک تا سه ماه ازدواج میکنند؛ اینها یک سوم متقاضیان هستند. گروه دوم معمولا منصرف میشوند؛ چون از شیوه ما خوششان نمیآید به خصوص که ما معمولا کنترل یا توصیههایی برای آقایان داریم که زیاد خوششان نمیآید و اصولا نظارت را دوست ندارند گروه سوم کسانی که یک تا سه سال اینجا میآیند و میروند و معیارها و شرایطشان بسیار سخت است یا مثلا بارها مواجه شدم با مردهای ۵۰ سالهای که دنبال همسرهای جوان میگردند؛ در حالی که ما نمیتوانیم برای آنها پیشنهاد خاصی داشته باشیم یا کسی را معرفی کنیم.
پاسخ شما به افرادی که معیارها و شرایط نامعقول دارند، چیست؟
اصلا نمیپذیریم به آنها میگوییم یا شرایطتان را تغییر بدهید یا انتظار همکاری از ما نداشته باشید. ببینید ما بر اساس اطلاعاتی که فرد به ما میدهد قضاوت و بررسی میکنیم. واقعا اگر اطلاعات دروغ داده باشد، ما نمیتوانیم کاری بکنیم. یک مشکل دیگری هم که وجود دارد این است که خیلی از افراد که از طریق موسسه ما به نتیجه رسیدهاند دوست ندارند کسی متوجه این مساله شود. گاهی که ما برای پیگیری وضعیت افراد تماس میگیریم، میگویند این شماره واگذار شده است. در فرهنگ ما دختر خانمها هنوز به آن اسب سفید رویایی فکر میکنند گاهی فرد آمده به نتیجه هم رسیده است؛ اما نمیخواهد مردم بفهمند و این مهمترین مانع برای موسساتی مثل ماست که جلو فرهنگسازی را میگیرد. آقایان همیشه عقیده دارند دختر خوب و خانوادهدار به چنین موسساتی مراجعه نمیکند. دخترخانمها هم میگویند اگر مردی بیاید اینجا حتما ریگی به کفش دارد. متاسفانه این در فرهنگ عامه وجود دارد و بدتر از آن اینکه حتی کسی که خودش وارد موسسه ما شده و به نتیجه رسیده و ازدواج کرده است هم بعد از ازدواج کلا منکر میشود.
چه انتقاداتی به کار مراکزی نظیر شما هست؟
انتقاد میشود که شما اگر حضور پیدا کنید نقش خانواده کمرنگ میشود. در حالی که بارها شده است یک پدر آمده و دختر یا پسرش را در موسسه ما ثبتنام کرده است
دستهبندیای از مراجعان به مرکزتان میتوانید به ما ارائه کنید؟
۸۰ درصد مراجعان ما سابقه ازدواج قبلی ندارند و بار اولشان است که قصد ازدواج دارند .۱۵ تا ۲۰ درصد افرادی هستند که جدا شدهاند و تقریبا یک تا دو درصد هم کسانی که همسرانشان فوت شده است.
آیا برای کارتان هیچ وقت تبلیغات هم داشتید؟ چون گویا موانعی بر سر آگهی موسسات همسریابی هست.
بنده چون کارم روانشناسی بالینی است و موسسه رسمی ثبت شده تخصصی داشتهام منعی نداشتیم. همیشه ما امکان تبلیغات در روزنامهها داشتهایم؛ منتها بعضی وقتها سیاست یک روزنامه به شکلی است که دوست ندارد چنین آگهیهایی منتشر کند. صدا و سیما هم که کلا چنین تبلیغاتی را قبول نمیکند. سایتها یا موسساتی که امکان تبلیغات ندارند احتمالا به خاطر این است که هویت تعریف شدهای ندارند. در حالی که ما برای اینکه مطمئنتر جلو برویم از همان سال 79 از مراجع استفتا کردیم. خاطرم هست استفتای آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله محقق داماد، آیتالله سیستانی و آخرین بار آیتالله امینی امام جمعه قم را هم گرفتیم که ایشان خودشان مبلغ کار ما هستند.
سعید یزدانی، مدیر موسسه خانه امید جوان، دکترای روانشناسی بالینی دارد و مبتکر طرح همسان گزینی در ازدواج است؛ طرحی که در بخش حقوق مولفین ومصنفین در کتابخانه ملی هم ثبت شده است. او طراح مجموعهای از تستهای چند وجهی است که بر اساس آن شناسایی وجوه مختلف شخصیت افراد را جهت آشنایی یا معرفی به هم آسانتر و علمیتر میکند؛ اگرچه برخی بر این باورند که این موسسات شرعی نیستند، اما وی یادآوری میکند که از مراجع عظام نظیر آیتالله سیستانی، آیتالله مکارم شیرازی و حتی آیتالله امینی (امام جمعه قم) برای فعالیت مرکز استفتا دریافت کرده است. به بهانه طرح ساماندهی سایتهای همسریابی با او گفتوگویی انجام دادهایم.
موسسه شما از مدتها قبل با شیوهای خاص در این حوزه فعال بوده و دارای سایت هم هستید، به نظر شما این اقدام وزارت ورزش تا چه حد ضروری است و مکانیزم سایر مراکز یا سایتهای همسریابی تا چه حد درست است؟
موسسات رسمی مثل ما که سالهای طولانی است در این حوزه فعالیت میکنند با سایتهای همسریابی فرق دارند. این سایتها فعالیتشان تخصصی نیست و اصولا کارهای مختلف جنبی دیگری هم انجام میدهند؛ مثل تبلیغات فروش کالا و... فعالیتشان اصلا تعریف شده نیست؛ چون قاعده منظمی را رعایت نمیکنند که خب نتیجهاش هم معلوم است. ممکن است مثل همان موردی که اخیرا در اخبار آمده بود که یک فرد از طریق همین سایتهای همسریابی از 400 نفر کلاهبرداری کرده بود. سایتهای همسریابی اخیرا خیلی زیاد شدهاند؛ اگر یک جستوجوی دقیق بشود شاید به 200 تا 300 سایت آنلاین برسید. درست است ما سایت داریم؛ اما سایت ما به پشتوانه موسسه ما که ثبت رسمی است فعالیت میکند. اصلا فرهنگ ما به گونهای است که نمیتوان اطلاعات شخصی افراد را با اطمینان در فضای مجازی مبادله کرد. افرادی که وارد سایت ما میشوند فقط یک رزومه اولیه تکمیل میکنند و ما بقیه عملیات را حضوری در موسسه انجام میدهیم. اصلا عکس یا اطلاعات افراد را از اینترنت دریافت نمیکنیم و این جزو مقررات مجموعه ماست.
آیا ارائه خدمات همسریابی صرفا با سایت کافی است؟
قطعا کافی نیست؛ مثلا یک دختر شهرستانی یا روستایی که به اینترنت دسترسی ندارد؛ اما دنبال گزینه مناسب میگردد باید چه کار کند؟ ما خدمات صوتی داریم. فرد میتواند از طریق تلفن وارد سیستم گویای موسسه ما شود بعد گروه سنی مورد نظر را انتخاب کند و مشخصات 100 نفر را گوش کند؛ شاید از این تعداد پنج نفربه او شبیه باشند و میتواند انتخاب کند. یکی دیگر از کارهایی که ما انجام میدهیم این است که احتمال وقوع طلاق یا ناسازگاری در زوج را تشخیص میدهیم، جلسات گروهی برگزار میکنیم یا همایشی تحت عنوان فرآیند
انتخاب داریم.
درواقع نهادهایی مثل شما یا نهادهای مشابه قرار است در کنار ابزارهای دیگری مثل خانواده یا محیط کار یا دانشگاه یا.. به فرد کمک کند تا گزینه مورد نظر خود را پیدا کند درست است؟
بله. ما نهادهای کمکی هستیم که در کنار خانواده برای انتخاب فرد مورد نظر به فرد کمک میکنیم. خانواده قبلا دارای نقشهایی بود که الان کمتر قابل اجراست؛ مثلا در فرهنگ ۵۰ سال قبل عمدتا مادر نقش همسریابی را بر عهده میگرفت؛ اما به خاطر پیچیدگی جوامع شهری و ارتباطات انسانی و ضرورت دقت بیشتر در گزینش همسر وجود نهادهای علمی مفید است.
در سایر کشورها موسسات یا سایتهای همسریابی وجود دارد یا حتی برخی از طریق آگهی روزنامه اقدام به همسریابی میکنند که در ایران دهه 50 هم کمی رواج داشت. آیا سایتها یا موسسات همسریابی هم در ایران در قالب چنین نقشی فعالیت دارند یا بعد از دریافت مجوز خواهند داشت؟
تفاوتهای عمدهای بین جوامع اسلامی و غیراسلامی هست. من خودم در خارج از کشور درس خواندهام، خاطرم هست در روزهای آخر هفته روزنامهها رایگان آگهی ازدواج منتشر میکردند. قبل از انقلاب هم در دورهای اجرا شد؛ ولی خب بعد از انقلاب این مساله تغییر پیدا کرد. در جامعه وجهه خوبی ندارد که یک دختر خانم آگهی ازدواج بدهد پس نهادهایی مثل ما میتواند ضمن رعایت شأن خانواده دغدغه پیدا کردن گزینه مناسب را در افراد کمتر کند. سوال این است که اگر فردی در سه محیط خانواده و اقوام، محل کار و محل تحصیل که محیطهای پذیرفته شدهای هستند، نتوانست گزینه مناسب را پیدا کند باید چه کار کند؟ باید سراغ روش نامعقول مثل اینترنت، چت، پارک، خیابان و... برود؟ در حالی که این تبعات خاص خودش را دارد. یک بخش قضیه هم این است که نهادهای سنتی فقط نقش همسریابی را میتوانند ایفا کنند نه بیشتر درحالی که یک کار دیگری که ما انجام میدهیم این است که کار نظارت کنترل و حمایت و هدایت را هم در فرآیند معرفی افراد بر عهده میگیریم.
از لزوم رویکرد علمی به قضیه ازدواج صحبت کردید و اینکه شما طرح همسان گزینی را اجرا میکنید؛ در حالی که یک پارادایم دیگری هم وجود دارد که در کشور ما هم گهگاه افراد هنوز به آن اعتقاد دارند و آن بحث مکمل گزینی است.
در کل دنیا تحقیقات زیادی در این خصوص شده است. در نهایت متوجه شدهاند که ازدواجهای موفقتر و پایدارتر ازدواجهای همسان هستند نه مکمل. دکتر ساروخانی در تز دکترایش در دهه۶۰ میلادی در فرانسه به این نتیجه رسیده است که همسان همسری رویکرد غالب در دنیاست. مکمل گزینی بیشتر در جوامعی ترویج میشود که افراد در طبقات اجتماعی اقتصادی متفاوت زندگی میکنند؛ مثل دوره ارباب رعیتی. البته این نگاه هنوز هم وجود دارد؛ اما خیلی کم شده است.
چه میزان وجود مراکز همسریابی را کارآمد میدانید؛ به عنوان نمونه موسسه خود شما چند درصد از مراجعان را به نتیجه دلخواه رسانده است یا اصلا چند درصد به ازدواج ختم شده است؟
ما سه شکل مراجعه کننده داریم. یک گروه واقعبین که شرایط خودشان را میدانند و معمولا به فاصله یک تا سه ماه ازدواج میکنند؛ اینها یک سوم متقاضیان هستند. گروه دوم معمولا منصرف میشوند؛ چون از شیوه ما خوششان نمیآید به خصوص که ما معمولا کنترل یا توصیههایی برای آقایان داریم که زیاد خوششان نمیآید و اصولا نظارت را دوست ندارند گروه سوم کسانی که یک تا سه سال اینجا میآیند و میروند و معیارها و شرایطشان بسیار سخت است یا مثلا بارها مواجه شدم با مردهای ۵۰ سالهای که دنبال همسرهای جوان میگردند؛ در حالی که ما نمیتوانیم برای آنها پیشنهاد خاصی داشته باشیم یا کسی را معرفی کنیم.
پاسخ شما به افرادی که معیارها و شرایط نامعقول دارند، چیست؟
اصلا نمیپذیریم به آنها میگوییم یا شرایطتان را تغییر بدهید یا انتظار همکاری از ما نداشته باشید. ببینید ما بر اساس اطلاعاتی که فرد به ما میدهد قضاوت و بررسی میکنیم. واقعا اگر اطلاعات دروغ داده باشد، ما نمیتوانیم کاری بکنیم. یک مشکل دیگری هم که وجود دارد این است که خیلی از افراد که از طریق موسسه ما به نتیجه رسیدهاند دوست ندارند کسی متوجه این مساله شود. گاهی که ما برای پیگیری وضعیت افراد تماس میگیریم، میگویند این شماره واگذار شده است. در فرهنگ ما دختر خانمها هنوز به آن اسب سفید رویایی فکر میکنند گاهی فرد آمده به نتیجه هم رسیده است؛ اما نمیخواهد مردم بفهمند و این مهمترین مانع برای موسساتی مثل ماست که جلو فرهنگسازی را میگیرد. آقایان همیشه عقیده دارند دختر خوب و خانوادهدار به چنین موسساتی مراجعه نمیکند. دخترخانمها هم میگویند اگر مردی بیاید اینجا حتما ریگی به کفش دارد. متاسفانه این در فرهنگ عامه وجود دارد و بدتر از آن اینکه حتی کسی که خودش وارد موسسه ما شده و به نتیجه رسیده و ازدواج کرده است هم بعد از ازدواج کلا منکر میشود.
چه انتقاداتی به کار مراکزی نظیر شما هست؟
انتقاد میشود که شما اگر حضور پیدا کنید نقش خانواده کمرنگ میشود. در حالی که بارها شده است یک پدر آمده و دختر یا پسرش را در موسسه ما ثبتنام کرده است
دستهبندیای از مراجعان به مرکزتان میتوانید به ما ارائه کنید؟
۸۰ درصد مراجعان ما سابقه ازدواج قبلی ندارند و بار اولشان است که قصد ازدواج دارند .۱۵ تا ۲۰ درصد افرادی هستند که جدا شدهاند و تقریبا یک تا دو درصد هم کسانی که همسرانشان فوت شده است.
آیا برای کارتان هیچ وقت تبلیغات هم داشتید؟ چون گویا موانعی بر سر آگهی موسسات همسریابی هست.
بنده چون کارم روانشناسی بالینی است و موسسه رسمی ثبت شده تخصصی داشتهام منعی نداشتیم. همیشه ما امکان تبلیغات در روزنامهها داشتهایم؛ منتها بعضی وقتها سیاست یک روزنامه به شکلی است که دوست ندارد چنین آگهیهایی منتشر کند. صدا و سیما هم که کلا چنین تبلیغاتی را قبول نمیکند. سایتها یا موسساتی که امکان تبلیغات ندارند احتمالا به خاطر این است که هویت تعریف شدهای ندارند. در حالی که ما برای اینکه مطمئنتر جلو برویم از همان سال 79 از مراجع استفتا کردیم. خاطرم هست استفتای آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله محقق داماد، آیتالله سیستانی و آخرین بار آیتالله امینی امام جمعه قم را هم گرفتیم که ایشان خودشان مبلغ کار ما هستند.
ارسال نظر