زوکربرگ، جابز، گیتس، دل، الیسون، برنسون و دیزنی
مترجم: مریم رضایی
طبق مقالهای که سایت فوربس در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر کرده بود، از۴۰۰ نفری که در لیست ثروتمندترینهای آمریکایی قرار گرفتهاند، حدود ۱۶ درصد تحصیلات دانشگاهی ندارند. اگر ۴۰۰ تن از ثروتمندترین افراد روی کره زمین را در نظر بگیریم، درصد کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند دو برابر میشود. این رقم در نوع خود جالب توجه است. پیتر تیل، موسس شرکت پی پال، به ۲۴ نفر از کارمندان زیر ۲۱ سال خود نفری ۱۰۰ هزار دلار به همراه هزینه اضافی تحصیلات دانشگاهی در سالهای آینده داده است. شرط اصلی تیل این بوده که هر کدام از این افراد باید در حال حاضر دانشگاه را حداقل به مدت ۲ سال رها کنند و به فعالیتهای کارآفرینی، تحقیقاتی و آموزش فردی بپردازند.
طبق مقالهای که سایت فوربس در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر کرده بود، از۴۰۰ نفری که در لیست ثروتمندترینهای آمریکایی قرار گرفتهاند، حدود ۱۶ درصد تحصیلات دانشگاهی ندارند. اگر ۴۰۰ تن از ثروتمندترین افراد روی کره زمین را در نظر بگیریم، درصد کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند دو برابر میشود. این رقم در نوع خود جالب توجه است. پیتر تیل، موسس شرکت پی پال، به ۲۴ نفر از کارمندان زیر ۲۱ سال خود نفری ۱۰۰ هزار دلار به همراه هزینه اضافی تحصیلات دانشگاهی در سالهای آینده داده است. شرط اصلی تیل این بوده که هر کدام از این افراد باید در حال حاضر دانشگاه را حداقل به مدت ۲ سال رها کنند و به فعالیتهای کارآفرینی، تحقیقاتی و آموزش فردی بپردازند.
مترجم: مریم رضایی
طبق مقالهای که سایت فوربس در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر کرده بود، از۴۰۰ نفری که در لیست ثروتمندترینهای آمریکایی قرار گرفتهاند، حدود ۱۶ درصد تحصیلات دانشگاهی ندارند. اگر ۴۰۰ تن از ثروتمندترین افراد روی کره زمین را در نظر بگیریم، درصد کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند دو برابر میشود. این رقم در نوع خود جالب توجه است. پیتر تیل، موسس شرکت پی پال، به ۲۴ نفر از کارمندان زیر ۲۱ سال خود نفری ۱۰۰ هزار دلار به همراه هزینه اضافی تحصیلات دانشگاهی در سالهای آینده داده است. شرط اصلی تیل این بوده که هر کدام از این افراد باید در حال حاضر دانشگاه را حداقل به مدت ۲ سال رها کنند و به فعالیتهای کارآفرینی، تحقیقاتی و آموزش فردی بپردازند. برای بسیاری از کارآفرینان، دانشگاه رفتن جذابیت چندانی ندارد. محیط خشک دانشگاه، ساختار بوروکراتیک آن و اینکه دانشگاهها بیشتر روی مباحث نظری متمرکز میشوند، باعث میشود بسیاری از کارآفرینان خیلی زود دانشگاه را ترک کنند. برخی از آنها مانند والت دیزنی و ریچارد برنسون، حتی به فکر ورود به دانشگاه هم نبودهاند. کارآفرینان معروفی هستند که فقط دیپلم دبیرستان داشتهاند، اما در کار خود به موفقیتهای بزرگی رسیدهاند. بد نیست توصیههای آنها را در خصوص کسبوکارشان مورد بررسی قرار دهیم:
1-مارک زوکربرگ(بنیانگذار فیسبوک): «دینامیک اداره کردن افراد و مدیر عامل یک شرکت بودن، با اینکه در خوابگاه هم اتاقی کسی باشی، فرق بسیار زیادی دارد.» اگرچه راه اندازی یک شرکت با دوستانتان ممکن است راحت باشد، اما کار اشتباهی است، مگر این که دوستان شما با نقش خود در این همکاری مشترک تناسب داشته باشند. پس بهتر است موقع تفریح و استراحت وقتتان را با دوستانتان بگذرانید و موقع کار باهوش ترین افراد را به کار گیرید. زوکربرگ در ابتدای تاسیس فیس بوک با مشکلات این چنینی روبه رو شده بود که وقت و هزینه زیادی را تلف کرد.
۲-استیو جابز(معروفترین مدیر شرکت اپل): «به همراه استیو ووزنیاک به شرکت آتاری مراجعه کردیم و گفتیم، ما کامپیوتر شگفت انگیزی طراحی کرده ایم و در ساخت آن حتی از بعضی قطعات شرکت شما استفاده کردهایم. آیا در این کار برای ما سرمایهگذاری میکنید؟ یا اینکه آن را در انحصار شرکت شما درآوریم و برای شما کار کنیم و فقط به ما حقوق بدهید. اما آنها به ما جواب منفی دادند. بعد سراغ هیولت پاکارد رفتیم و آنها گفتند ما به شما احتیاجی نداریم، چون شما هنوز دانشگاه نرفته اید.» حتی اگر یک مدیر شناخته شده در صنعتی که در آن کار میکنید، دانش و خرد را در ایدههای شما نادیده بگیرد، از کارتان منصرف نشوید.
3-بیل گیتس(بنیانگذار شرکت مایکروسافت): «بهترین روش برای اینکه برای کار برنامه نویسی آماده شوید، این است که برنامهها را بنویسید و برنامههای بزرگ و مهم را که دیگران نوشته اند مطالعه کنید. مثلا من خودم به قسمت ضایعات مرکز علوم کامپیوتری رفتم و از فهرست سیستمعامل آنها فیش نویسی کردم.» رویکرد تجربی بیل گیتس برای یادگیری روش برنامه نویسی، خاص کارآفرینان است، به ویژه آنهایی که تحصیلات رسمی چندانی ندارند. اگر بخواهیم جمله گیتس را به طور وسیعی بازنویسی کنیم، میتوانیم بگوییم «بهترین روش برای کارآفرین بودن این است که کسبوکاری را شروع کنیم و روش موفقیت کسبوکارهای بزرگ دیگر را بدانیم.» گیتس هیچ گاه به عنوان یک برنامه نویس بزرگ شناخته نشده است. به هر حال، دانش دست اول او در نوشتن، سنجیدن و تجارتی کردن کدها به او در مدیریت مایکروسافت و تبدیل آن از یک کسبوکار نوپا به یک شرکت بزرگ جهانی، توانایی بخشیده است.
۴-میشل دل (بنیانگذار شرکت دل): «از نظر من، دانشگاه همان قدر که مهم است، همان قدر هم میتواند مانع کسب درآمد ثابت و پایدار شود.» میشلدل به والدینش قول داده بود که اگر فروش اولیه کسبوکاری که تازه راه انداخته بود، به حد انتظارش نباشد، دوباره به دانشگاه برگردد. «مجبور بودم با تمام قدرت ادامه بدهم و ببینم چه اتفاقی میافتد. نمیتوانستم فرصت به وجود آمده را از دست بدهم. قرارداد را بسته بودیم. در ماه مه به صورت تمام وقت کار را شروع کردم و در پایان اوت باید منتظر نتیجه کار میبودیم.» میشلدل، اگرچه بعد از ترک دانشگاه بارها در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان سخنرانی کرده، اما خودش هیچ گاه به عنوان دانشجو به دانشگاه بازنگشت. «من یک پسر ۱۹-۱۸ ساله سرکش بودم و فقط کاری را کردم که خودم میخواستم. البته همه چیز هم خوب پیش رفت.»
5-لری الیسون (از بنیانگذاران شرکت اوراکل): «من همه شرایط نامساعد مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت را داشتم.» کارآفرینان اغلب طرد شدگان اجتماعی هستند. ما معمولا راههای منطقی را انتخاب نمیکنیم، چون نمیتوانیم خودمان را با سختیهای همراه با کار وفق دهیم. بت شکنی لازمه کارآفرینی نیست؛ اما ویژگی مشترک همه کارآفرینان است. تمایل به نفی کردن هنجارها و به چالش کشیدن آنها همیشه کارآفرینان را در تقابل با عقل سلیم قرار میدهد.
بازنده بودن در زندگی هم نیروی محرک مشترکی در همه کارآفرینان موفق است. احساس ناچیز بودن به دلیل نداشتن ثروت و ارتباطات خانوادگی، تحصیلات رسمی و پیشینه شغلی اغلب باعث میشوند کارآفرینان دیوانهوار کار کنند تا این کمبودها را جبران کنند.
6-ریچارد برنسون (بنیانگذار شرکت زنجیرهای ویرجین): «مادرم از همان بچگی میخواست ما را مستقل بار بیاورد. وقتی تنها 4 سال داشتم، او ماشین را چند کیلومتر دورتر از خانه پارک کرد و مرا مجبور کرد خودم راه خانه را پیدا کنم و من در ناامیدی گم شدم.» مادر ریچارد حس شدید خودکفایی را در او تقویت کرده بود. ریچارد در سن 16 سالگی مدرسه را ترک کرد و بعد از مدتی مجله «دانشآموز» را برای جوانان منتشر کرد. ریچارد دریافت که شرکتهایی که در کار صفحات موسیقی هستند، بزرگترین منبع تبلیغات برای مجله محسوب میشوند. همین باعث شد وی مدتی بعد اولین فروشگاه خود را به نام ویرجین در این حوزه راهاندازی کند. این فروشگاه بعدا به فروشگاههای زنجیرهای بینالمللی و معروف تبدیل شد. بدون شک نداشتن تحصیلات هیچ گاه باعث نشد ریچارد در مواقع گوناگون طی مسیر کارآفرینی خودش، احساس شکست بکند. مادرش سرسختی و هدف داشتن را به او تزریق کرده بود که این مساله او را راهنمایی کرد.
۷-والت دیزنی (بنیانگذار شرکت والت دیزنی): «راه شروع یک کار این است که حرف زدن را تمام کنید و وارد عمل شوید.» فقط به فکر شروع کار باشید. بعید است پیشنهاد ارزشی که شما در ابتدا کشف میکنید، همان استراتژی باشد که در ادامه آن را دنبال میکنید. اما اگر بالاخره از جایی شروع نکنید، هیچگاه فصل مشترک شایستگیهای خود و تمایلات بازار را پیدا نمیکنید.
منبع: Forbes
طبق مقالهای که سایت فوربس در ژانویه ۲۰۱۲ منتشر کرده بود، از۴۰۰ نفری که در لیست ثروتمندترینهای آمریکایی قرار گرفتهاند، حدود ۱۶ درصد تحصیلات دانشگاهی ندارند. اگر ۴۰۰ تن از ثروتمندترین افراد روی کره زمین را در نظر بگیریم، درصد کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند دو برابر میشود. این رقم در نوع خود جالب توجه است. پیتر تیل، موسس شرکت پی پال، به ۲۴ نفر از کارمندان زیر ۲۱ سال خود نفری ۱۰۰ هزار دلار به همراه هزینه اضافی تحصیلات دانشگاهی در سالهای آینده داده است. شرط اصلی تیل این بوده که هر کدام از این افراد باید در حال حاضر دانشگاه را حداقل به مدت ۲ سال رها کنند و به فعالیتهای کارآفرینی، تحقیقاتی و آموزش فردی بپردازند. برای بسیاری از کارآفرینان، دانشگاه رفتن جذابیت چندانی ندارد. محیط خشک دانشگاه، ساختار بوروکراتیک آن و اینکه دانشگاهها بیشتر روی مباحث نظری متمرکز میشوند، باعث میشود بسیاری از کارآفرینان خیلی زود دانشگاه را ترک کنند. برخی از آنها مانند والت دیزنی و ریچارد برنسون، حتی به فکر ورود به دانشگاه هم نبودهاند. کارآفرینان معروفی هستند که فقط دیپلم دبیرستان داشتهاند، اما در کار خود به موفقیتهای بزرگی رسیدهاند. بد نیست توصیههای آنها را در خصوص کسبوکارشان مورد بررسی قرار دهیم:
1-مارک زوکربرگ(بنیانگذار فیسبوک): «دینامیک اداره کردن افراد و مدیر عامل یک شرکت بودن، با اینکه در خوابگاه هم اتاقی کسی باشی، فرق بسیار زیادی دارد.» اگرچه راه اندازی یک شرکت با دوستانتان ممکن است راحت باشد، اما کار اشتباهی است، مگر این که دوستان شما با نقش خود در این همکاری مشترک تناسب داشته باشند. پس بهتر است موقع تفریح و استراحت وقتتان را با دوستانتان بگذرانید و موقع کار باهوش ترین افراد را به کار گیرید. زوکربرگ در ابتدای تاسیس فیس بوک با مشکلات این چنینی روبه رو شده بود که وقت و هزینه زیادی را تلف کرد.
۲-استیو جابز(معروفترین مدیر شرکت اپل): «به همراه استیو ووزنیاک به شرکت آتاری مراجعه کردیم و گفتیم، ما کامپیوتر شگفت انگیزی طراحی کرده ایم و در ساخت آن حتی از بعضی قطعات شرکت شما استفاده کردهایم. آیا در این کار برای ما سرمایهگذاری میکنید؟ یا اینکه آن را در انحصار شرکت شما درآوریم و برای شما کار کنیم و فقط به ما حقوق بدهید. اما آنها به ما جواب منفی دادند. بعد سراغ هیولت پاکارد رفتیم و آنها گفتند ما به شما احتیاجی نداریم، چون شما هنوز دانشگاه نرفته اید.» حتی اگر یک مدیر شناخته شده در صنعتی که در آن کار میکنید، دانش و خرد را در ایدههای شما نادیده بگیرد، از کارتان منصرف نشوید.
3-بیل گیتس(بنیانگذار شرکت مایکروسافت): «بهترین روش برای اینکه برای کار برنامه نویسی آماده شوید، این است که برنامهها را بنویسید و برنامههای بزرگ و مهم را که دیگران نوشته اند مطالعه کنید. مثلا من خودم به قسمت ضایعات مرکز علوم کامپیوتری رفتم و از فهرست سیستمعامل آنها فیش نویسی کردم.» رویکرد تجربی بیل گیتس برای یادگیری روش برنامه نویسی، خاص کارآفرینان است، به ویژه آنهایی که تحصیلات رسمی چندانی ندارند. اگر بخواهیم جمله گیتس را به طور وسیعی بازنویسی کنیم، میتوانیم بگوییم «بهترین روش برای کارآفرین بودن این است که کسبوکاری را شروع کنیم و روش موفقیت کسبوکارهای بزرگ دیگر را بدانیم.» گیتس هیچ گاه به عنوان یک برنامه نویس بزرگ شناخته نشده است. به هر حال، دانش دست اول او در نوشتن، سنجیدن و تجارتی کردن کدها به او در مدیریت مایکروسافت و تبدیل آن از یک کسبوکار نوپا به یک شرکت بزرگ جهانی، توانایی بخشیده است.
۴-میشل دل (بنیانگذار شرکت دل): «از نظر من، دانشگاه همان قدر که مهم است، همان قدر هم میتواند مانع کسب درآمد ثابت و پایدار شود.» میشلدل به والدینش قول داده بود که اگر فروش اولیه کسبوکاری که تازه راه انداخته بود، به حد انتظارش نباشد، دوباره به دانشگاه برگردد. «مجبور بودم با تمام قدرت ادامه بدهم و ببینم چه اتفاقی میافتد. نمیتوانستم فرصت به وجود آمده را از دست بدهم. قرارداد را بسته بودیم. در ماه مه به صورت تمام وقت کار را شروع کردم و در پایان اوت باید منتظر نتیجه کار میبودیم.» میشلدل، اگرچه بعد از ترک دانشگاه بارها در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان سخنرانی کرده، اما خودش هیچ گاه به عنوان دانشجو به دانشگاه بازنگشت. «من یک پسر ۱۹-۱۸ ساله سرکش بودم و فقط کاری را کردم که خودم میخواستم. البته همه چیز هم خوب پیش رفت.»
5-لری الیسون (از بنیانگذاران شرکت اوراکل): «من همه شرایط نامساعد مورد نیاز برای رسیدن به موفقیت را داشتم.» کارآفرینان اغلب طرد شدگان اجتماعی هستند. ما معمولا راههای منطقی را انتخاب نمیکنیم، چون نمیتوانیم خودمان را با سختیهای همراه با کار وفق دهیم. بت شکنی لازمه کارآفرینی نیست؛ اما ویژگی مشترک همه کارآفرینان است. تمایل به نفی کردن هنجارها و به چالش کشیدن آنها همیشه کارآفرینان را در تقابل با عقل سلیم قرار میدهد.
بازنده بودن در زندگی هم نیروی محرک مشترکی در همه کارآفرینان موفق است. احساس ناچیز بودن به دلیل نداشتن ثروت و ارتباطات خانوادگی، تحصیلات رسمی و پیشینه شغلی اغلب باعث میشوند کارآفرینان دیوانهوار کار کنند تا این کمبودها را جبران کنند.
6-ریچارد برنسون (بنیانگذار شرکت زنجیرهای ویرجین): «مادرم از همان بچگی میخواست ما را مستقل بار بیاورد. وقتی تنها 4 سال داشتم، او ماشین را چند کیلومتر دورتر از خانه پارک کرد و مرا مجبور کرد خودم راه خانه را پیدا کنم و من در ناامیدی گم شدم.» مادر ریچارد حس شدید خودکفایی را در او تقویت کرده بود. ریچارد در سن 16 سالگی مدرسه را ترک کرد و بعد از مدتی مجله «دانشآموز» را برای جوانان منتشر کرد. ریچارد دریافت که شرکتهایی که در کار صفحات موسیقی هستند، بزرگترین منبع تبلیغات برای مجله محسوب میشوند. همین باعث شد وی مدتی بعد اولین فروشگاه خود را به نام ویرجین در این حوزه راهاندازی کند. این فروشگاه بعدا به فروشگاههای زنجیرهای بینالمللی و معروف تبدیل شد. بدون شک نداشتن تحصیلات هیچ گاه باعث نشد ریچارد در مواقع گوناگون طی مسیر کارآفرینی خودش، احساس شکست بکند. مادرش سرسختی و هدف داشتن را به او تزریق کرده بود که این مساله او را راهنمایی کرد.
۷-والت دیزنی (بنیانگذار شرکت والت دیزنی): «راه شروع یک کار این است که حرف زدن را تمام کنید و وارد عمل شوید.» فقط به فکر شروع کار باشید. بعید است پیشنهاد ارزشی که شما در ابتدا کشف میکنید، همان استراتژی باشد که در ادامه آن را دنبال میکنید. اما اگر بالاخره از جایی شروع نکنید، هیچگاه فصل مشترک شایستگیهای خود و تمایلات بازار را پیدا نمیکنید.
منبع: Forbes
ارسال نظر