صنعت فولاد پوست انداخت - ۵ اسفند ۸۶
سابقه صنعت فولاد ایران به گذشتههای دور باز میگردد، به دهه ۱۳۴۰ که شرکتهایی نظیر نورد و لوله اهواز، لولهسازی اهواز و ذوبآهن اصفهان متولد شدند.
این شرکتها با اهداف بزرگی شروع به کار کردند، اما ۸سال جنگ تحمیلی فرصت پیشرفت را از آنها گرفت و از سوی دیگر اعمال سیستم فروش دولتی یا حوالهای نیز باعث شد تا شرکتها دچار روزمرگی شوند.
تولیدکنندگان بزرگ فولاد کشور تا سالجاری دولتی بودند و در سالجاری نیز تعداد اندکی از این شرکتها به بخش خصوصی واگذار شدند، اما مطمئنا خصوصیسازی سرآغازی خواهد بود برای رشد و توسعه شرکتهای فولادسازی و صد البته این مهم به دلیل انقلابی بود که ۴سال پیش در صنعت فولاد کشور حادث شد.
سابقه صنعت فولاد ایران به گذشتههای دور باز میگردد، به دهه ۱۳۴۰ که شرکتهایی نظیر نورد و لوله اهواز، لولهسازی اهواز و ذوبآهن اصفهان متولد شدند.
این شرکتها با اهداف بزرگی شروع به کار کردند، اما 8سال جنگ تحمیلی فرصت پیشرفت را از آنها گرفت و از سوی دیگر اعمال سیستم فروش دولتی یا حوالهای نیز باعث شد تا شرکتها دچار روزمرگی شوند.
تولیدکنندگان بزرگ فولاد کشور تا سالجاری دولتی بودند و در سالجاری نیز تعداد اندکی از این شرکتها به بخش خصوصی واگذار شدند، اما مطمئنا خصوصیسازی سرآغازی خواهد بود برای رشد و توسعه شرکتهای فولادسازی و صد البته این مهم به دلیل انقلابی بود که ۴سال پیش در صنعت فولاد کشور حادث شد.
انقلاب صنعت فولاد به گفته بزرگان این صنعت در پی آزادسازی نرخ فولاد و خروج از سیستم حوالهای بهوقوع پیوست، با افتتاح و راهاندازی بورس فلزات در شهریور سال 1382 تمامی تولیدکنندگان فولاد مکلف شدند که محصولات خود را از طریق رینگ مبادلاتی بورس فلزات به فروش برسانند. این سیستم فروش که از طریق عرضه محصولات فولادی در رینگ مبادلاتی و کشف قیمت در پی تقابل عرضه و تقاضا بود، تحولی را در صنعت فولاد کشور به بوجود آورد که حاصل آن متولد شدن تولیدکنندگان بخش خصوصی بود که تاکنون توان رقابت با دولتیها را نداشتند. تا قبل از آزادسازی نرخ فولاد، سیستم فروش محصولات فولادی در فضای رانت و رانت خواری انجام میشد اما آزادسازی، شفافسازی را بههمراه داشت و شرکتهای تولیدکننده دولتی دیگر مجبور نبودند زیر چتر دولت، قیمتگذاری کنند بلکه نظام عرضه و تقاضا است که قیمتها را آن هم با معیارهای جهانی مشخص میسازد و این جهانی شدن و همگامی با بازارهای جهانی فرصت رشد را برای شرکتهای دولتی و تولد و ظهور را برای شرکتهای بخش خصوصی بهوجود آورد. در سایه این آزادسازی شرکتهای دولتی با استفاده از منابع دولتی سنگآهن، انرژی، حمل و نقل و دستمزد
ارزان قیمت نسبت به سایر تولیدکنندگان فولاد دنیا توانستند پروژهها و طرحهای توسعه ناتمام خود را آغاز کرده و به افقهای روشن بیاندیشند، از سوی دیگر بخش خصوصی نیز با وجود هزینههای بالای تولید و مواد اولیه اما به دلیل همگانی نرخها با قیمتهای جهانی توانست در عرصه تولید حضور بیشتری یابد، گرچه در این بخش یعنی بال و پر دادن به شرکتهای بخش خصوصی دولت راه زیادی در پیش دارد اما تنها حضور بخش خصوصی در عرصه تولید صنعت فولاد جای امیدواری دارد. نکتهای که باید به آن توجه داشت، رشد روزافزون قیمت مواد اولیه و سوء استفاده تولیدکنندگان شمش فولادی در بازارهای خارجی از وضعیت و شرایط اقتصادی و سیاسی کشورمان است که نرخ مواد اولیهای که به ایران صادر میکنند، نسبت به سایر کشورها بالاتر است که این موضوع موجب شده تا بخش خصوصی توان رشد را نداشته باشد و این مشکل تنها به کمک و مساعدت دولت حل خواهد شد، چرا که میزان شمش تولیدی کشورمان با وجود دارا بودن معادن بزرگ سنگآهن بسیار ناچیز است و تنها کفاف شرکتهای بزرگ دولتی را آن هم به صورت سهمیهای میدهد.
تنها زمانی انقلاب اثر بخشی خود را حفظ خواهد کرد که تولید شمش فولاد در اولویت امور قرار گیرد و صادرات محصول نهایی نسبت به مواد اولیه آهنگ کندتری بهخود گرفته و با کمک و یاری دولت و دستاندرکاران بورس کالا، تمامی محصولات فولادی چه در بخش دولتی چه در بخش فولادی از طریق رینگ مبادلاتی بورس عرضه شوند.
بدین ترتیب جایگاه بورس را که در دنیا رتبه نخست را دارد، حفظ و ارتقا میدهند، همانطور که میدانید بسیاری از بورسهای معتبر دنیا مانند بورس فلزات لندن، نیویورک و بورس دبی بهدنبال عرضه محصولات فولادی این کالای استراتژیک جهانی هستند، پس بهتر است قبل از آنکه حسرت بخوریم و قبل از آنکه دبی پایگاهی برای مبادلات فولاد شود به فکر چارهای برای ایجاد انگیزه حضور و جذب سرمایههای داخلی و خارجی باشیم.
ارسال نظر