برنامه‌ریزی مالی و مشارکت خانوادگی
سارا محمودی
آیا تا حال به فکر برنامه‌ریزی مالی برای خانواده خود افتاده‌اید؟ هر شخصی اعم از پیر یا جوان در طول زندگی خود بارها به برنامه‌ریزی‌های مالی می‌اندیشد، اما برخی از افراد در این قبیل برنامه‌ریزی‌ها فاکتورهای اندکی را در نظر می‌گیرند، همیشه در نظر داشته باشید که برنامه‌ریزی مالی برای خانواده‌تان باید در برگیرنده رویاها، اهداف، منافع، ظرفیت‌ها و مسوولیت‌های تمامی اعضای خانواده شما باشد و نه تنها دغدغه‌های شخص شما یا همسرتان.
ممکن است در جریان تدوین برنامه‌ریزی مالی مسوولیت‌هایی را به فرزندان خود نسبت دهید که نه تنها در توان آنها نیست، بلکه اساسا آنها از انجام دادن آن احساس رضایت نمی‌کنند. دلیل این مساله می‌تواند این باشد که به صورت کلی هدف فرضی که این مسوولیت‌ها در جهت آن تعریف شده‌اند هدف شماست و نه آنها. بنابراین در هنگام تدوین یک برنامه‌ریزی مالی اهداف و رویاهای تک تک اشخاص خانواده را در نظر بگیرید و اگر از آنها اطلاعی ندارید، صادقانه از اعضای خانواده خود سوال کنید، قبل از طرح نقشه و برنامه خود مطمئن شوید که مسوولیت‌ها و ظرفیت‌هایی که به افراد نسبت داده‌اید، حقیقی و در عین حال قابل تحقق هستند. زمانی که ممطئن شدید که منافع، اهداف و ظرفیت‌های تمامی اعضا را در نظر گرفته‌اید می‌توانید برنامه خود را در جمع خانواده مطرح کنید. میزان موفقیت هر برنامه‌ریزی به میزان حمایت افرادی بستگی دارد که این برنامه‌ریزی برای آنان صورت گرفته است، اگر شما بتوانید مشارکت و حمایت اعضا را تامین کنید، نیمی از راه موفقیت در برنامه خود را پیموده‌اید، از طرفی میزان مشارکت، حمایت و رضایت اعضا از برنامه، نسبت مستقیمی با نحوه عملکرد آنها در مواقع سختی دارد. برنامه ا ی که از مقبولیت مطلوبی در نزد اعضای خانواده‌تان برخوردار نباشد یا اساسا یک برنامه تحمیلی باشد که منافع، خواست‌ها و ظرفیت‌های اعضا در آن در نظر گرفته نشده باشد، برنامه‌ای است که به محض بروز یک بحران یا مشکل مالی کنار گذاشته خواهد شد، در واقع در شرایط بحرانی و غیر‌عادی اعضا حاضر نخواهند بود برای چنین برنامه‌ای هزینه بدهند. حتما بارها در طول زندگی مالی خود به مشکلاتی با اعضای خانواده خود برخورده‌اید، به عنوان مثال یک بودجه تنظیم کرده‌اید، یک طرح مالی ریخته‌اید یا هرکاری شبیه آن، اما در طول کار بیشتر از هرچیزی با چالش‌هایی مواجه بودید که اعضای خانواده‌تان بر سر راه شما قرار داده‌اند. نکته همین جاست. اگر از ابتدا رویاها و خواست‌های دیگران را در برنامه‌ریزی مالی خود بگنجانید، دیگر با مشکلات و چالش‌های خانگی روبرو نخواهید بود، در این حالت، اعضای خانواده‌تان در کنار شما علیه چالش‌ها و موانع خارجی می‌جنگند و کمکی موثر در پیش برد طرح خواهند بود.
ایده‌های ناشیانه
فراموش نکنید که مشارکت به معنای تن دادن به اشتباهات و تصورات غلط سایر افراد نیست. مشارکت فعالیتی پویا است و در خلال انجام دادن آن شما باید تا جایی که می‌توانید هوشیار باشید، به عنوان مثال تصور کنید که یکی از فرزندان جوان شما در مورد توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود دچار اشتباه است، مثلا گمان می‌برد که می‌تواند در حرفه یا تجارت شما با شما شریک شود و به صورت ماهانه مبلغی از هزینه‌ها و سرمایه مورد نیاز برای کار شما را تهیه کند، در صورتی که درآمد فعلی او به هیچ وجه با مدعایش سازگاری ندارد، هرچند که برنامه‌ریزی مالی برای خانواده تا حد بسیار زیادی متکی بر اعتماد بر مدعای اعضاست، اما در شرایطی این چنینی به عنوان سرپرست خانواده این وظیفه شماست که اشتباه فرزندتان را به نحوی متقاعد کننده به او ثابت کنید و بکوشید با دلایل کافی و متقن به اون نشان دهید که بدون آنکه واقعا قصدش را داشته باشد، ممکن است به وضعیت مالی خانواده لطمه بزند؛ از او بخواهید یک بار دیگر طرح خود و ظرفیت‌ها و توان خود را بررسی کند. ممکن است خود وی با بازبینی دوباره متوجه شود عواملی را نادیده گرفته است.
در چنین مواقعی، یعنی مواجه شدن با ایده‌های ناشیانه، از اعضای خانواده خود نرنجید یا از مشارکت همگانی اعضا در برنامه‌ریزی مالی ناامید نشوید، فراموش نکنید فرزندتان تجربه اندکی دارد و مقایسه کردن بینش اقتصادی خودتان با وی کاری غلط است.
اهداف بلندپروازنه
یکی از مسائل دیگری که می‌تواند سبب شود نظرخواهی شما از اعضای خانواده‌تان منجر به شکست شود، تن دادن به ایده‌های غلط و بلندپروازنه اعضاست، اگر به خوبی دقت کنیم متوجه می‌شویم که هر برنامه‌ریزی‌ای اعم از آن که یک برنامه‌ریزی مالی یا غیر‌مالی باشد، دارای هدف یا اهدافی است، در واقع هدف نقطه‌ای است که تمامی برنامه به سوی آن حرکت می‌کند، در نظر داشته باشید که هدف نقطه‌ای صوری در پایان برنامه شما نیست، بلکه امری است که به تمامی برنامه شما شکل می‌دهد، اهداف در یک برنامه‌ریزی مالی دو دسته هستند: اهداف کوتاه‌مدت و اهداف بلند مدت، به عنوان مثال تصور کنید هدف کوتاه‌مدت یک ساله برنامه‌ریزی مالی شما دستیابی به افزایش 10 درصدی بهره‌وری در کسب‌و‌کارتان باشد، در یک موقعیت دیگر تصور کنید هدف کوتاه‌مدت شما دستیابی به یک ذخیره مالی برای راه‌اندازی یک کسب‌و‌کار جدید باشد، در دو موقعیت یاد شده اعمال شما با توجه به اهداف متفاوت، متفاوت خواهد بود. وظایف افراد نیز به مقتضیات هدف تغییر خواهد کرد. بنابراین در تعیین اهداف(اعم از کوتاه‌مدت یا بلند مدت) صبر و حوصله به خرج دهید. شتابزده عمل نکنید و به خصوص از مشخص نمودن اهداف بلندپروازنه کوتاه‌مدت اجتناب کنید، این به معنای دست کشیدن از رویاهایتان نیست. اهداف بلندپروازنه را در دراز مدت دنبال کنید، زیرا عجله و شتابزدگی ناشی از بلندپروازی مقطعی تنها سبب به هم ریختن برنامه‌های شما خواهد شد. صبور و سخت کوش باشید و خواهید دید که رویاها از راه خواهند رسید.