سهامدار موفق - ۲ آذر ۹۱
مجید اسکندری
بخش اول
یکی از اهداف سرمایهگذاری در بازار سرمایه، کسب بازدهی و افزایش ثروت سرمایهگذاران است و تحقق این هدف از طریق اتخاذ استراتژیهای مناسب، تکنیکها و برنامهریزی امکانپذیر است. استفاده از این تکنیکها دارای ظرافتهای کاربردی خاصی است که توجه به آنها به منظور حفظ و افزایش ارزش سرمایهگذاریها از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند تحقق اهداف موردنظر سرمایهگذاران را تضمین کند.
در این بخش به بررسی عوامل موثر در تصمیمگیری سرمایهگذاران میپردازیم.
تجزیه و تحلیل اقتصاد
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر فعالیت در بورس، انکارناپذیر بوده و از مهمترین اقدامات برای موفقیت در این بازار به شمار میرود.
بخش اول
یکی از اهداف سرمایهگذاری در بازار سرمایه، کسب بازدهی و افزایش ثروت سرمایهگذاران است و تحقق این هدف از طریق اتخاذ استراتژیهای مناسب، تکنیکها و برنامهریزی امکانپذیر است. استفاده از این تکنیکها دارای ظرافتهای کاربردی خاصی است که توجه به آنها به منظور حفظ و افزایش ارزش سرمایهگذاریها از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند تحقق اهداف موردنظر سرمایهگذاران را تضمین کند.
در این بخش به بررسی عوامل موثر در تصمیمگیری سرمایهگذاران میپردازیم.
تجزیه و تحلیل اقتصاد
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر فعالیت در بورس، انکارناپذیر بوده و از مهمترین اقدامات برای موفقیت در این بازار به شمار میرود.
مجید اسکندری
بخش اول
یکی از اهداف سرمایهگذاری در بازار سرمایه، کسب بازدهی و افزایش ثروت سرمایهگذاران است و تحقق این هدف از طریق اتخاذ استراتژیهای مناسب، تکنیکها و برنامهریزی امکانپذیر است. استفاده از این تکنیکها دارای ظرافتهای کاربردی خاصی است که توجه به آنها به منظور حفظ و افزایش ارزش سرمایهگذاریها از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند تحقق اهداف موردنظر سرمایهگذاران را تضمین کند.
در این بخش به بررسی عوامل موثر در تصمیمگیری سرمایهگذاران میپردازیم.
تجزیه و تحلیل اقتصاد
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر فعالیت در بورس، انکارناپذیر بوده و از مهمترین اقدامات برای موفقیت در این بازار به شمار میرود. به این منظور باید عوامل کلان داخلی و بینالمللی تاثیرگذار بر فعالیتهای اقتصادی در کشور ا شناخت و مورد تحلیل قرار داد. این عوامل عبارتند از:
مسائل اقتصادی و سیاسی خارجی، ثبات سیاسی، برابری نرخ ارز، ذخایر ارزی، محدودیتهای تعرفهای، بدهی خارجی و موازنه تجاری، تورم، نرخ بهره، نرخ مالیات، سیاستهای اقتصادی دولت، کسری بودجه، اشتغال و چرخه اقتصادی، اما یکی از عواملی که تاثیر مستقیمی بر تصمیمهای سرمایهگذاران دارد چرخه و مرحله اقتصادی است که کشور در آن قرار دارد. چرخه اقتصادی شامل چهار مرحله است که عبارتند از؛ بحران اقتصادی، بهبود اقتصادی، رونق اقتصادی و رکود اقتصادی
یک سرمایهگذار باید توجه داشته باشد که صنایع مختلف در مراحل یادشده، چه وضعیتی خواهند داشت و بر این اساس به سرمایهگذاری در صنایع مبادرت ورزد.
به عنوان مثال در زمان بحران اقتصادی، تقاضا پایین، تورم بالا، نرخ بهره بالا، میزان فروش پایین و تولید اندک است.
تجزیه و تحلیل صنایع و شرکتها
اولین گام در تجزیه و تحلیل صنعت، مشخص کردن مرحلهای است که صنعت در آن قرار دارد. همه صنایع و شرکتها در طول عمر خود چهار مرحله را طی میکنند که عبارتند از: مرحله تولید، مرحله رشد، مرحله بلوغ و مرحله افول.
سرمایهگذاران در هر کدام از این مراحل باید استراتژی متفاوتی را اتخاذ کنند. بر این اساس یک شرکت در مرحله تولد به سرمایهگذاری بالا و زمان زیاد نیاز دارد، بنابراین ممکن است سرمایهگذاری در این مرحله با ریسک زیادی همراه باشد.
اما در مرحله رشد، شرکت جایگاه خود را در صنعت تثبیت کرده است بنابراین سرمایهگذاران در این دئوره میتوانند با قبول کمی ریسک، به بازدهی بالایی دست یابند.
پس از مرحله رشد، شرکت به مرحله بلوغ و ثبات خود میرسد که در این مرحله، میزان ریسک خیلی زیاد و بازدهی اندک است و اگر چه در این مرحله، فروش شرکت افزایش یافته اما به همان نسبت، رقابت نیز میان شرکتها افزایش یافته است. در نهایت ممکن است برخی صنایع پس از مرحله بلوغ به دلیل وجود عواملی چون پیشرفت تکنولوژی یا تغییر الگوی مصرف به افول و حتی زوال برسند به عنوان مثال تولید لامپهای رشتهای پرمصرف در شرایط حاضر مقرون به صرفه نیست و سرمایهگذاری در آن تنها به زیان میانجامد.
به این ترتیب، سرمایهگذاران باید در مرحله رشد یک صنعت یا شرکت، در آن سرمایهگذاری کرده و در شرایط نزول آن که ممکن است در مرحله بلوغ یا افول باشد، سرمایه خود را خارج سازند.
آشنایی با انواع تحلیلها در بازار سرمایه
برای سرمایهگذاری در بورس میتوان از دو نوع تحلیل بهره گرفت: تحلیل بنیادی و تحلیل فنی در اصطلاح تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال نیز نامیده میشوند. سرمایهگذاری که برای تصمیمگیری از تحلیل بنیادی بهره میگیرند و فاندامنتالیست هستند به ارزش ذاتی یک سهام میاندیسند. آنها با مطالعه اجزای صورتهای مالی شامل صورت حساب سود و زیان (فروش، قیمت تمام شده کالای فروش رفته، درآمدها، هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی، سود خالص، نسبتهای مالی و سیاست تقسیم سود)، ترازنامه (ترکیب داراییها و بدهیها، ساختار سرمایه، ارزش ویژه) و صورت حساب گردش وجوه نقدی (خالص جریانهای ناشی از فعالیتهای عملیاتی و سرمایهگذاری و تامین مالی) بخشی از ارزش ذاتی یک سهم را تعیین میکنند. از سوی دیگر با مطالعه سایر عوامل اقتصادی مدیریتی و آینده شرکت به ارزش ذاتی آی پی میبرند. این ارزش میتواند حدود قیمت یک سهم را برای آنها مشخص کند، براین اساس فاندامنتالیستها با خرید سهامی که قیمت روز آن کمتر از ارزش ذاتی آن بوده و فروش آن در زمانی که قیمت افزایش یافته است، سود کسب میکنند. به این ترتیب تجزبه و تحلیل بنیادی شرکتها منجر به انتخاب سهامی میشود که دارای پتانسیلهای رشد میان مدت و بلند مدت باشند. در مقابل فاندامنتالیستها، سرمایهگذاران فنی یا تکنیکالیست قرار دارند، تکنیکالیستها با دادههای بنیادی مثل فروش، درآمد و... کاری ندارند و تنها بر اساس مطالعه تغییرات قیمت یک سهم در گذشته به خرید و فروش سهام میپردازند. آنها با مطالعه بر روی جداول و نمودارهای قیمتی، روند تغییرات یا نوسانات قیمتی را مبنای سرمایهگذاری خود قرار میدهند. تکنیکالیستها معتقدند مطالعه قیمت یک سهم در جداول و نمودارها، الگویی را به آنها نشان میدهد که قیمت آن سهم میتواند از آن الگوپیروی کرده و در آینده نیز این الگوی تغییرات را تکرار کند.
براین اساس، آنها قیمت یک سهم را در آیند نزدیک پیشبینی میکنند و خرید و فروش آنها نیز کوتاه مدت و روزانه است. تحلیل تکنیکی برای سرمایهگذاری کوتاه مدت مناسب است و پیشبینی دراز مدت براین اساس دشوار به نظر میرسد.
منبع: «راز و رمزهای موفقیت در بورس اوراق بهادار»
بخش اول
یکی از اهداف سرمایهگذاری در بازار سرمایه، کسب بازدهی و افزایش ثروت سرمایهگذاران است و تحقق این هدف از طریق اتخاذ استراتژیهای مناسب، تکنیکها و برنامهریزی امکانپذیر است. استفاده از این تکنیکها دارای ظرافتهای کاربردی خاصی است که توجه به آنها به منظور حفظ و افزایش ارزش سرمایهگذاریها از اهمیت زیادی برخوردار است و میتواند تحقق اهداف موردنظر سرمایهگذاران را تضمین کند.
در این بخش به بررسی عوامل موثر در تصمیمگیری سرمایهگذاران میپردازیم.
تجزیه و تحلیل اقتصاد
تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر فعالیت در بورس، انکارناپذیر بوده و از مهمترین اقدامات برای موفقیت در این بازار به شمار میرود. به این منظور باید عوامل کلان داخلی و بینالمللی تاثیرگذار بر فعالیتهای اقتصادی در کشور ا شناخت و مورد تحلیل قرار داد. این عوامل عبارتند از:
مسائل اقتصادی و سیاسی خارجی، ثبات سیاسی، برابری نرخ ارز، ذخایر ارزی، محدودیتهای تعرفهای، بدهی خارجی و موازنه تجاری، تورم، نرخ بهره، نرخ مالیات، سیاستهای اقتصادی دولت، کسری بودجه، اشتغال و چرخه اقتصادی، اما یکی از عواملی که تاثیر مستقیمی بر تصمیمهای سرمایهگذاران دارد چرخه و مرحله اقتصادی است که کشور در آن قرار دارد. چرخه اقتصادی شامل چهار مرحله است که عبارتند از؛ بحران اقتصادی، بهبود اقتصادی، رونق اقتصادی و رکود اقتصادی
یک سرمایهگذار باید توجه داشته باشد که صنایع مختلف در مراحل یادشده، چه وضعیتی خواهند داشت و بر این اساس به سرمایهگذاری در صنایع مبادرت ورزد.
به عنوان مثال در زمان بحران اقتصادی، تقاضا پایین، تورم بالا، نرخ بهره بالا، میزان فروش پایین و تولید اندک است.
تجزیه و تحلیل صنایع و شرکتها
اولین گام در تجزیه و تحلیل صنعت، مشخص کردن مرحلهای است که صنعت در آن قرار دارد. همه صنایع و شرکتها در طول عمر خود چهار مرحله را طی میکنند که عبارتند از: مرحله تولید، مرحله رشد، مرحله بلوغ و مرحله افول.
سرمایهگذاران در هر کدام از این مراحل باید استراتژی متفاوتی را اتخاذ کنند. بر این اساس یک شرکت در مرحله تولد به سرمایهگذاری بالا و زمان زیاد نیاز دارد، بنابراین ممکن است سرمایهگذاری در این مرحله با ریسک زیادی همراه باشد.
اما در مرحله رشد، شرکت جایگاه خود را در صنعت تثبیت کرده است بنابراین سرمایهگذاران در این دئوره میتوانند با قبول کمی ریسک، به بازدهی بالایی دست یابند.
پس از مرحله رشد، شرکت به مرحله بلوغ و ثبات خود میرسد که در این مرحله، میزان ریسک خیلی زیاد و بازدهی اندک است و اگر چه در این مرحله، فروش شرکت افزایش یافته اما به همان نسبت، رقابت نیز میان شرکتها افزایش یافته است. در نهایت ممکن است برخی صنایع پس از مرحله بلوغ به دلیل وجود عواملی چون پیشرفت تکنولوژی یا تغییر الگوی مصرف به افول و حتی زوال برسند به عنوان مثال تولید لامپهای رشتهای پرمصرف در شرایط حاضر مقرون به صرفه نیست و سرمایهگذاری در آن تنها به زیان میانجامد.
به این ترتیب، سرمایهگذاران باید در مرحله رشد یک صنعت یا شرکت، در آن سرمایهگذاری کرده و در شرایط نزول آن که ممکن است در مرحله بلوغ یا افول باشد، سرمایه خود را خارج سازند.
آشنایی با انواع تحلیلها در بازار سرمایه
برای سرمایهگذاری در بورس میتوان از دو نوع تحلیل بهره گرفت: تحلیل بنیادی و تحلیل فنی در اصطلاح تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال نیز نامیده میشوند. سرمایهگذاری که برای تصمیمگیری از تحلیل بنیادی بهره میگیرند و فاندامنتالیست هستند به ارزش ذاتی یک سهام میاندیسند. آنها با مطالعه اجزای صورتهای مالی شامل صورت حساب سود و زیان (فروش، قیمت تمام شده کالای فروش رفته، درآمدها، هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی، سود خالص، نسبتهای مالی و سیاست تقسیم سود)، ترازنامه (ترکیب داراییها و بدهیها، ساختار سرمایه، ارزش ویژه) و صورت حساب گردش وجوه نقدی (خالص جریانهای ناشی از فعالیتهای عملیاتی و سرمایهگذاری و تامین مالی) بخشی از ارزش ذاتی یک سهم را تعیین میکنند. از سوی دیگر با مطالعه سایر عوامل اقتصادی مدیریتی و آینده شرکت به ارزش ذاتی آی پی میبرند. این ارزش میتواند حدود قیمت یک سهم را برای آنها مشخص کند، براین اساس فاندامنتالیستها با خرید سهامی که قیمت روز آن کمتر از ارزش ذاتی آن بوده و فروش آن در زمانی که قیمت افزایش یافته است، سود کسب میکنند. به این ترتیب تجزبه و تحلیل بنیادی شرکتها منجر به انتخاب سهامی میشود که دارای پتانسیلهای رشد میان مدت و بلند مدت باشند. در مقابل فاندامنتالیستها، سرمایهگذاران فنی یا تکنیکالیست قرار دارند، تکنیکالیستها با دادههای بنیادی مثل فروش، درآمد و... کاری ندارند و تنها بر اساس مطالعه تغییرات قیمت یک سهم در گذشته به خرید و فروش سهام میپردازند. آنها با مطالعه بر روی جداول و نمودارهای قیمتی، روند تغییرات یا نوسانات قیمتی را مبنای سرمایهگذاری خود قرار میدهند. تکنیکالیستها معتقدند مطالعه قیمت یک سهم در جداول و نمودارها، الگویی را به آنها نشان میدهد که قیمت آن سهم میتواند از آن الگوپیروی کرده و در آینده نیز این الگوی تغییرات را تکرار کند.
براین اساس، آنها قیمت یک سهم را در آیند نزدیک پیشبینی میکنند و خرید و فروش آنها نیز کوتاه مدت و روزانه است. تحلیل تکنیکی برای سرمایهگذاری کوتاه مدت مناسب است و پیشبینی دراز مدت براین اساس دشوار به نظر میرسد.
منبع: «راز و رمزهای موفقیت در بورس اوراق بهادار»
ارسال نظر