گذراندن تعطیلات با جان فورد و کوبریک - ۲۷ مهر ۹۱
علیرضا داوودنژاد
کارگردان
این روزها هوس کردم دوباره «خبرچین» جان فورد را تماشا کنم. فیلمی که سال‌ها پیش چندین و چند بار دیده‌ام و این روزها باز هوس تماشایش به سرم زده است. چند روز در آرشیو فیلم‌هایم دنبالش می‌گشتم و دست آخر پیدایش نکردم و به گمانم کسی برده و هنوز برایم پس نیاورده است. «خبرچین» که به همین موضوع خبرچینی می‌پردازد مرا به حیرت وا می‌دارد. باور نمی‌کنم خالق «دره من چه سبز بود» چنین فیلم جمع و جور و شهری‌ای ساخته باشد. این فیلم که محصول 1935 است و برنده 4 جایزه اسکار هم بوده، داستان یک عضو ساده لوح نهضت مقاومت ایرلند را روایت می‌کند که برای مهاجرت به پول نیاز دارد و یکی از رهبران نهضت را لو می‌دهد اما دیگر اعضای نهضت و همچنین وجدان خودش او را راحت نمی‌گذارند. پیشنهاد می‌کنم اگر قصد فیلم‌دیدن دارید، حتما «غلاف تمام‌فلزی» استنلی کوبریک را هم تماشا کنید.
استنلی کوبریک با «غلاف تمام فلزی» تصویری گویا و فراموش نشدنی از جنگ و فرهنگ نظامی‌گری ارائه می‌دهد، اما این بار مقوله نظامی‌گری با مفهوم بحران هویت عجین می شود، تبدیل جوانان ساده و بی‌خبر به آدم‌های ماشینی بی‌روح. «غلاف تمام فلزی» داستان آماده‌سازی سربازان امریکایی و سپس نمایش نبرد آنها با مردم ویتنام است. کوبریک در این فیلم نیز، دیدگاه ضد جنگ خود را با نمایش جوانان از دست‌رفته امریکایی و در عین حال نابودی یک نسل از مردم ویتنام و تبعاتی که بعد از حضور امریکایی‌ها بر ویتنام به جای می‌ماند را با طنزی تلخ به نمایش گذاشت و حتی برای طبیعی‌تر شدن فیلم و تاثیر بیشتر برای نقش آموزش دهنده سربازان از یک افسر آموزش‌دهنده بازنشسته ارتش استفاده کرد. فیلمی که در آن عقاید نامتعارف و سنت‌شکن این کارگردان باز هم به تابوشکنی‌ها و عرف‌گریزی‌هایش ادامه می‌دهد، این فیلم که در مورد جنگ امریکا در ویتنام هست بازتابی است از اندیشه‌ای که کوبریک قبل از آن در «پرتقال کوکی» که نمونه‌ای از انسان دستساز را معرفی کرده است، فرمانده به سرباز‌های تحت امر خود می‌خواهد تلقین کند که تا قبل از آمدن به ارتش، ممکن بود انسان‌های متفاوتی بودید اما از زمانی که وارد ارتش و میدان جنگ می‌شوید فقط باید بکشید و تلاش برای ساختن قاتلانی تمام عیار دارد که با توهین و به رو آوردن مشکلات و عیب‌های افراد در صدد این است که آنها را انسان‌های عقده‌ای شکل دهد. یکی از هنرهای واقعا منحصر به فرد کوبریک نشان دادن صحنه‌های جنگ و نبرد است که از اولین فیلم مطرحش «اسپارتاکوس» که در آن جنگ‌ها تن به تن، نفری و با نیزه و شمشیر بود (که نمونه پیشرفته آن از لحاظ فنون جنگی و سلاح که غلاف تمام فلزی است) مشخص و واضح است. کوبریک در صحنه های انفجار و تیر خوردن افراد در فیلمش، آنها را مانند اجسامی بی‌ارزش که زنده یا مرده بودن آنها برای دولت امریکا کمتر ارزشی ندارد به تصویر کشیده وتنها ارزش آنها همان احترامی است که هم‌گردان‌ها برای نجات هم می‌گذارند؛ خلاصه که تماشایش را از دست ندهید و حتی اگر قبلا هم آن را دیده‌اید، دوباره مرورش کنید.