لیلا رضایی
گروه رستاک با انتشار دومین آلبومش(همه اقوام من) توانست خود را در میان مردم موسیقی‌دوست ایران به نمایش بگذارد و برای خود جایگاه مناسبی فراهم کند.این گروه قصد دارد با اجرای موسیقی فولکلور، نواحی مختلف این گونه از موسیقی را به مردم گوشه و کنار ایران که از موسیقی محلی خود نیز دور مانده‌اند، معرفی کند. با رهبر این گروه که در آستانه انتشار آلبوم جدید گروه هستند، گفت‌وگو کرده‌ایم:

گروه رستاک با ایده‌های جدید و نوگرایی درست در زمانی پا به عرصه موسیقی گذاشت که موسیقی محلی کم‌کم داشت از یادها می‌رفت. رستاک براساس چه چیزی تاسیس شد و چگونه پا گرفت؟
رستاک در واقع، در سال 1376 تاسیس شد. در ملاقاتی که با یکی از دوستانم به نام بهزاد پورنقی داشتم ایده‏ای در ذهن‏مان شکل گرفت. این ایده از تشکیل گروهی به نام رستاک خبر می‌داد که موسیقی محلی را اجرا و به مردم عرضه می‌کند. سپس دوستان دیگری مانند رضا عابدیان، فرزاد مرادی و پیران مهاجری به ما پیوستند و گروه رستاک به شکلی که امروزه می‌بینید پا گرفت. از همان زمان، شاید بیش از آن‏که فضای موسیقایی برایمان در اولویت باشد، رابطه‏ انسانی و دوستانه‏ای که در میان‏مان بود، باعث شکل‏گیری و رشد این گروه شد.
گروه رستاک در آلبوم‌های قبلی خود به موسیقی و آواهای محلی پرداخته است، برای آلبوم جدید خود قرار است چه کار کند؟
همان‌طور که می‌دانید اولین آلبوم گروه رستاک، با عنوان «رنگواره‌های کهن»، با هدف پرداختن به موسیقی و آواهای محلی، اولین آلبوم گروه رستاک است که سعی داشت موسیقی قدیمی و آواهای محلی را که مردم زمزمه می‌کردند اما از قدمت آن بی اطلاع بودند، به آنها معرفی کند. این اتفاق در آلبوم دوم نیز به همان شکل آگاهانه روی می‌دهد و آلبوم «همه اقوام من» که در واقع دومین آلبوم گروه رستاک است نیز با همین هدف و با پرداختن به موسیقی فولکلور و بومی نواحی مختلف منتشر می‌شود.
گروه رستاک موسیقی محلی و فولکلور ایران را معرفی می‌کند. آلبوم‌های بعدی رستاک نیز در همین راستا منتشر خواهند شد و رستاک به اجرای ترانه‌هایی خاطره‌انگیز از سرتاسر ایران می‌پردازد. رستاک در آلبوم‌های خود ترانه‌های محلی و آشنای گوشه و کنار ایران را با تنظیم‌های جدید و به روز شده به مردم باز می‌گرداند. چرا که معتقد است این موسیقی‌ها متعلق به مردم است و در دست ما امانت می‌ماند تا وقتی که به خودشان برگردانیم.


رستاک با چه ذهنیتی دست به چنین کاری می‌زند؟ از این نمی‌ترسید که مبادا در این امانت خیانتی شود؟
ما بارها گفته‌ایم که به طور کلی ذهنیت و محور فعالیت گروه رستاک از ابتدا، بر مبنای موسیقی اقوام و مناطق مختلف ایران بوده است و خواهد بود. ما برای اینکه با چنین مشکلی مواجه نشویم و موسیقی هر ناحیه را به همان گونه که هست به دست مردمش برسانیم، زمان بسیار زیادی را برای پژوهش در این نوع موسیقی صرف کردیم. حتی به این نواحی سفر کردیم تا بتوانیم اصل مطلب را ادا کنیم. به همین دلیل است که در آلبوم اول نگاهمان به گونه‌ای دیگر است و این نگاه در آلبوم دوم متفاوت می‌شود.
مثلا در آلبوم «رنگواره‌های کهن» اگر از ملودی‌هایی استفاده کرده‌ایم که کمتر شنیده شده‌اند و اصالت زیادی دارند، در آلبوم دوم نگاهمان عوض شده است. می‌خواستیم مخاطبانمان فقط بومی آن منطقه نباشند و مردم هر منطقه آن موسیقی را گوش کنند و از آن لذت ببرند.
خوب درست همین جاست که بحث خیانت در امانت پیش می‌آید.
نه! چون ما به سراغ ملودی‌های اصیل رفتیم. این ملودی‌ها در عین اصیل بودن، معروف هم بودند و مردم آنها را زیاد شنیده بودند؛ یعنی مردم دیگر نقاط نیز آنها را شنیده بودند و ملودی آنها برایشان آشنا و قابل لذت بردن بود، مثلا قطعه لیلا را که از خراسان انتخاب شده همه مردم شنیده‌اند و از شنیدن دوباره آن به یک نوستالژی می‌رسند و شنیدنش برایشان لذت‌بخش می‌شود. دقیقا در آلبوم دوم ما دست به چنین کاری زدیم و آلبوم را در همین راستا طراحی کردیم. ارائه سی دی تصویری در آلبوم دوم برای این بود که تحقیقاتمان را نشان دهیم، ضمن اینکه ایجاد زمینه‌ای برای فضای بصری می‌تواند حس و حال و هوای اجراهای ما را بیشتر به مخاطب منتقل کند.
به همین دلیل در آلبوم دوم به سراغ فضایی با کلام موسیقی رفتید؟
در آلبوم اول ما کلام نداشتیم اما در آلبوم دوم دو خواننده همراهمان بود و موسیقی‌مان را با کلام همراه کردیم. در رنگواره‌های کهن ما قصد داشتیم از فضای خواننده محوری فاصله بگیریم، ولی از آنجایی که موسیقی ایران خواننده محور است، در آلبوم دوم این هدف را ادامه ندادیم. در آلبوم اول ما بیشتر آواخوانی داشتیم، ولی خیلی شنیده نشد.
چه اصراری به استفاده از موسیقی محلی دارید؟ با توجه به اینکه اعضای گروه رستاک همگی جوان هستند، می‌توانستید موسیقی‌های دیگر را نیز تجربه کنید.
من معتقدم از آنجایی که ایران فرهنگ‌های بسیاری را از مردم مختلف در خود جای داده است، می‌توان بسیار به آن پرداخت. موسیقی محلی ما تنوع بسیاری دارد و مضاف بر این، زیبایی شنیداری منحصر به فردی را داراست. در نواحی مختلف ایران ما شاهد انواع ملودی‌های دست نخورده و بکر، نایاب و شنیدنی هستیم که در کمتر جایی شنیده شده است. این زیبایی‌ها همگی موجب شده تا به جای پرداختن به انواع دیگر موسیقی بخواهیم در این زمینه فعالیت کنیم.
ما ضمن تحقیقاتی که داشتیم، هر چه بیشتر جذب این نوع موسیقی شدیم، طوری به این موسیقی نزدیک شده بودیم که دیگر نمی‌توانستیم از آن جدا شویم. کار راحتی نیست وقتی با چنین موسیقی آشنا می‌شوی و بخواهی به راحتی از آن دل بکنی؛ برای ما هم کار راحتی نبوده و نیست. می‌خواستیم مردم را نیز در این مسیر با خود همراه کنیم.
ما می‌خواستیم از تحقیقاتمان استفاده ابزاری کنیم، نه اینکه این تحقیقات را در آرشیو خانه خود نگهداری کنیم و به آنها استناد کنیم. می‌خواستیم ماحصل تحقیقاتمان در میان مردم شنیده شود و در واقع از آن استفاده عملی کرده باشیم.
من خوشحالم که تحقیقات ما بر اساس هدفی که داشته‌ایم پیش رفته است و این قطعات توانسته‌اند با مردم از هر منطقه‌ای ارتباط خوبی برقرار کنند. ضمن اینکه ما همواره به دنبال افکار و ایده‌های تازه هستیم و از هر نوع ایده‌ای که از خارج از گروه برسد نیز استقبال می‌کنیم.
فکر می‌کنید موفق شدید که مخاطب را با خود همسو کنید؟
ما خوشحالیم که مردم توانستند با موسیقی‌مان ارتباط برقرار کنند. آن دسته از مردمی که با موسیقی ما ارتباط برقرار کردند به لحاظ سنی نیز طیف وسیعی بودند. من فکر می‌کنم موسیقی ما برای همه جذاب بوده است چرا که از استقبالی که از سوی مردم از آلبوم همه اقوام من شد، خیلی‌ها از مخاطبان این آلبوم بودند، از کودک یک ساله گرفته تا پیرمرد و پیرزن‌های 90 ساله و این باعث افتخار ماست.
فکر می‌کنید دلیلش چیست؟
فکر، هیجان، حرکت و ریتمی است که این موسیقی‌ها با خود به همراه دارند و مردم از شنیدن آنها لذت می‌برند.


این خصوصیات چگونه در رستاک شکل می‌گیرد؟
گروه رستاک همانگونه که از اسمش پیداست همیشه به صورت گروهی کار می‌کند. چون کار کردن بر اساس سلیقه‌های گروهی از افراد می‌تواند بهتر جوابگو باشد تا اینکه سلیقه یک نفر تصمیم گیرنده نهایی باشد. ما قطعات را با ریتم بهتر و پرهیجان تر تنظیم می‌کنیم تا مخاطبی که امروزه حوصله شنیداری ندارد، بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
در گروه رستاک هر اتفاقی که بیافتد با نظر جمعی است و همه کارها به صورت گروهی انجام می‌شود. ما تنظیم قطعات را به شکل کارگاهی انجام می‌دهیم. ما در مرحله اول در رستاک دست به انتخاب قطعات می‌زنیم. چرا که می‌دانیم انتخاب چنین موسیقی‌های بزرگی در توان یک نفر نیست که بخواهد دست به انتخاب آنها بزند. در همین راستا از همان ابتدا مناطق را تقسیم کردیم و هر یک از اعضای گروهی با توجه به قرابت و نزدیکی‌ای که با آن منطقه داشت کار تحقیق بر روی موسیقی آن منطقه را به عهده گرفت. مثلا فرزاد مرادی که از کردستان است مسوول تحقیق در زمینه موسیقی آن ناحیه شد یا اگر بر فرض یکی از دوستان به دلیل علاقه شخصی‌اش می‌خواست روی یکی از انواع موسیقی نواحی کار کند، موسیقی آن منطقه به او واگذار شد. بعد از این تحقیقات هر یک از دوستان بر اساس هدف آلبوم کاری را انتخاب و به گروه معرفی می‌کند و در مرحله بعدی کار تنظیم بر روی آن آغاز می‌شود، البته در نهایت این جمع است که در این انتخاب‌ها به صورت نهایی تصمیم می‌گیرد و هیچ انتخابی شخصی نیست.
شما به عنوان رهبر گروه چقدر ایفای نقش می‌کنید؟
وقتی گروه وارد مرحله ساخت و تنظیم موسیقی شد، من به یکدست کردن سوژه‌ها اقدام می‌کنم و کار دیگری جز این انجام نمی‌دهم. در این مرحله نیز دوستان دیگر به کمک من می‌آیند و ماحصل کار به صورت جمعی ارائه می‌شود. هر یک از اعضای گروه نقش تعیین کننده دارند و نمی‌توان گفت یک نفر چون رهبری را به عهده دارد حرف اول و آخر را می‌زند.
رستاک قرار بود پیش از این آلبوم جدید خود را منتشر و روانه بازار موسیقی کند چرا این اتفاق نیافتاد و با وجودی که همه منتظر شنیدن آلبوم جدیدتان هستند، هنوز این آلبوم منتشر نشده است؟
از آنجایی که کار به شکل تیمی انجام می‌شود، سرعت مقداری پایین می‌آید. ما در حال حاضر ضبط بیشتر قطعات را به پایان رسانده‌ایم و کار تولید آلبوم تقریبا تمام شده است، اما به دلیل وسواسی که در کار هست و نیز به دلیل اهمیت و ارزشی که برای سلیقه‌های مختلف قایلیم، نمی‌خواهیم کار دم دستی به خورد مردم بدهیم. آنها برای ما ارزش فوق‌العاده‌ای دارند و اصلا برای مردم است که کار می‌کنیم. اگر آنها نبودند، کار در رستاک شکل نمی‌گرفت و اهمیت نداشت. رستاک با تصویربرداری از گروه و سازها و اجرای قطعات، تلاش می‌کند به همت شرکت سینما بیست و چهار که طرف قرارداد همیشگی و ثابت ماست، این آلبوم را در نزدیک‌ترین زمان ممکن منتشر و روانه بازار موسیقی کند.
اما این آلبوم مدت‌هاست که در دست ساخت قراردارد؟
بله. همان طور که می‌دانید طی یک سال گذشته، ما بی‌وقفه روی این آلبوم کار کرده ایم.
ما برای انتخاب، تمرین و ضبط هر قطعه حساسیت‌های بسیاری داریم. چون به کیفیت بالای کارمان اهمیت می‌دهیم. شاید خیلی‌ها فکر کنند که کار کردن بر روی موسیقی محلی که ملودی آماده دارد کار راحتی است، ولی اصلا این طور نیست، چه بسا این کار سخت‌تر است. چون تو با چیزی دست و پنجه نرم می‌کنی که مردم آن را شنیده‌اند و اگر کوچک‌ترین اشتباهی از تو سر بزند، همه معادلاتت به هم می‌ریزد. گروه رستاک تا زمانی که به یک نظر جمعی و قاطع نرسد، به انتشار حتی یک قطعه اقدام نمی‌کند.
تفاوت کار گروه رستاک با برخی از گروه‌های دیگر در این است که به دلیل نوع و گونه موسیقی‌ای که انتخاب کرده، فرآیند زمانی بیشتری برای تحقیق درباره موسیقی مناطق گوناگون ایران می‌گذارد تا ناشناخته‌ها و نقاطی که کمتر به آنها توجه شده را کشف و معرفی کند، به طور مثال در این آلبوم موسیقی، ناحیه‌ای از ایران به نام کُرمانج (منطقه‌ای در خراسان که گویش و فرهنگش با دیگر نقاط خراسان تفاوت دارد) وجود دارد که کمتر کسی تاکنون به آن پرداخته و به عمق فرهنگ و گویش آنها نفوذ کرده است. از اینها گذشته قطعه‌ای با محوریت نوروز را در این آلبوم گنجانده‌ایم که تلفیقی از ملودی‌های نوروزی چند منطقه کشور است، این قطعه با نوای سُرنا و دُهل آغاز می‌شود و در ادامه با ترکیب ملودی‌های خراسانی، مازندرانی، آذری و کردستانی ادامه پیدا می‌کند که این قطعه تلاشی است برای گرامیداشت فرهنگ موسیقایی نوروز در مناطق مختلف کشورمان، این کار بسیار مشکل و سنگینی برای اعضای گروه بود که با تلاش بسیار موفق به اجرا و ضبط آن شدیم. تمامی این حرکات، زمان زیادی برای تحقیق و مطالعه می‌طلبد، ضمن این که گاهی ممکن است نیاز به اضافه شدن یک ساز جدید (گاهی ساز غربی) به گروه و تطبیق آن با نوع کاری که رستاک انجام می‌دهد به زمان بیشتری برای هماهنگی این ساز جدید با گروه پیدا می‌کند. اتفاقی که اکنون افتاده و سازهای جدید به گروه اضافه شدند.
در این آلبوم چه اتفاقات ویژه‌ای می‌افتد؟
گویش‌ها و لهجه‌های متفاوتی از مناطق مختلف در آن ارائه می‌شود. مناطق جدیدتری در این آلبوم مد نظر است و موسیقی‌های جدیدتری را کار کرده ایم.
با این لهجه‌ها و گویش‌ها مشکلی ندارید؟
از آنجایی که کار رستاک تحقیق است، کمتر به مشکل برمی‌خورد چون برای ارائه موسیقی هر ناحیه از استاد آن منطقه کمک می‌گیرد. رستاک برای اینکه در این زمینه به مشکل بر نخورد، در اجرای هر قطعه از هر نقطه ایران، در تمرین‌های خود از حضور افرادی از اهالی همان منطقه‌ای که زادگاه قطعه مورد نظر است کمک می‌گیرد تا با راهنمایی این افراد، لهجه و گویش افراد گروه، به خصوص خوانندگان اصلی قطعه مورد نظر، اصلاح شود.
این کار موجب می‌شود تا خوانندگان برای آنکه بتوانند با موسیقی هماهنگ شوند و لهجه را هم درست ادا کنند، در گام‌هایی بالاتر از حد طبیعی صدای خود اجرا کنند که این کار فشار زیادی هم به خواننده وارد می‌کند.
در این زمینه وقتی یک نفر که بومی آن منطقه نیست آیا می‌تواند از پس اجراها بر آید؟
باید بتواند از پس این هم برآید. درست ادا کردن کلمات بخش مهمی در این نوع از موسیقی است که کار خواننده را سخت می‌کند. درآوردن لهجه مناطق نیز کار راحتی نیست. چرا که در این نوع موسیقی قبل از اینکه تکنیک خود را نشان بدهد، لهجه و گویش است که برجسته می‌شود و اگر خواننده نتواند از پی آن به خوبی برآید بیشتر توی چشم می‌آید و کار خراب می‌شود. دقت بیش از حد و تلاش و تمرین خواننده‌های رستاک موجب می‌شود که از این دست مشکلات در گروه کمتر باشد.


قصد ندارید از خواننده‌های بومی هر منطقه در کنار این دوستان استفاده کنید؟
در آلبوم جدید این اتفاق افتاده است. ما سعی کرده‌ایم از حضور پیشکسوتان موسیقی بومی بهره‌مند شویم. در این آلبوم از اساتیدی هچون بیژن کامکار، داوود بامری، وحید اسداللهی، محسن شریفیان، دامون شش بلوکی و پروین بهمنی کمک گرفته‌ایم و این کار این ویژگی را دارد که بومی بودن را بیشتر رعایت کرده است.
نام این آلبوم چیست؟ و دیگر چه ویژگی‌هایی دارد؟
تاکنون نام‌های مختلفی برای این آلبوم در نظر گرفته‌ایم، اما هنوز به طور قطع نامی برایش انتخاب نکرده‌ایم، البته کلیت قطعاتی که در این آلبوم اجرا می‌شود در راستای آثار دیگر گروه؛ یعنی همان موسیقی مناطق مختلف کشور است؛ اگرچه این بار تلاش کردیم تا اندکی متفاوت عمل کنیم به طور مثال ما در این آلبوم، کنترباس که یک ساز غربی است و یک ساز ایرانی که سنتور است به قطعات اضافه کردیم تا تنوع صوتی بیشتری برای مخاطبان خود ایجاد کرده و به کیفیت و البته جذابیت اثر اضافه کنیم، البته به هیچ وجه قرار نیست که با اضافه شدن یک ساز غربی به گروه، ناگهان نوع کار گروه نیز تغییر کند و تغییر سبک دهد، بلکه رستاک همچنان همان رستاک است که به دنبال کشف و شناسایی موسیقی قومی و مناطق ناشناخته ایران است تا با تنظیم مجدد آن را به میان مردم ببرد و این نوع موسیقی را از مهجوریت بیرون آورد. بد نیست بدانید که ساز سنتور در این آلبوم به جای ساز قانون است که برخی منشأ پیدایش آن را به کشورهای عربی نسبت می‌دهند این دو ساز پیچیدگی‌های منحصر به فرد خودشان را دارند و بدیهی است که جایگزینی ساز سنتور به جای قانون با گام‌های متعددی که در ذات خود داراست با سنتور که ساختاری ساده‌تر دارد و هماهنگی و تطابق این ساز (سنتور) که ما به آن نیاز داشتیم با قطعاتی که در صدد اجرای آن بودیم یک سال زمان می‌برد، اما در عوض، به رنگ جدیدی از صدا در گروه رسیدیم که تجربه جدیدی در این نوع موسیقی برای ما به حساب می‌آید. نام‌های مختلفی برای این آلبوم در نظر داریم که هنوز به طور قطع نامی برایش انتخاب نکرده‌ایم؛ کلیت قطعاتی که در این آلبوم اجرا می‌شود در راستای آثار دیگر یعنی در زمینه موسیقی مناطق مختلف کشور بوده است، ولی سعی کرده‌ایم اندکی متفاوت عمل کنیم
ایرادی که به کارهای گروه رستاک وارد است این است که با تنظیم هایی که بر روی قطعات انجام می‌دهد اصلیت موضوع از بین می‌رود.
اساس ملودی در تنظیم‌های رستاک همان ملودی اصیل محلی است، ما دخل و تصرفی در این زمینه نمی‌کنیم. ما اصالت قطعه را حفظ می‌کنیم و سعی می‌کنیم همانگونه که هست آن را به مردم انتقال بدهیم، اما از آنجا که حساسیت‌های جامعه امروز با حساسیت‌های جامعه‌ای که این موسیقی در آن رشد کرده بوده است، طی زمان دچار تغییر شده، برای آنکه این قطعات در عین حفظ اصالتشان امکان تأثیرگذاری در جامعه داشته باشند باید روند طبیعی رشد خود را ادامه دهند و کاربردی تر شوند.هدف رستاک این است که این موسیقی‌ها را به جامعه بیاورد تا شنیده شوند.جامعه به انواع این موسیقی احتیاج دارد و این قطعات باید بر اساس نیاز جامعه روند خود را طی کنند. قطعات و نغمه‌ها در طول تاریخ دچار تغییر و تحولات بسیاری شده‌اند تا به این شکل به نسل ما رسیده‌اند. اگر بخواهیم این موسیقی‌ها همچنان زنده و تاثیرگذار به نسل‌های بعد منتقل شوند، باید این روند پویا را ادامه دهیم.
گروه رستاک را چه کسانی تشکیل می‌دهند؟
گروه رستاک متشکل از سیامک سپهری، فرزاد مراد

ی (خواننده و نوازنده قوپوز، تارباس، دهل، تامبورین، دوتار و سه‌تار)، رضا عابدیان (کمانچه و تارباس آرشه‌ای)، بهزاد مرادی (خواننده و نوازنده دف، دهل، قوپوز، کوزه، تاس، تامبورین و دسرکوتن)، پیران مهاجری (عود و دهلک)، سحر ابراهیم (قانون)، ‌اکبر اسماعیلی‌پور (تار)، محمد مظهری (کمانچه)، سارا نادری (دوتار، رباب، سه‌تار، دسرکوتن و دایره)، یاور احمدی‌‌فر (دف، دایره، دهل و پیپه)، کاوه سروریان (سرنا، بالابان، نی ‌لبک)، سارا احمدی (دف و سازهای کوبه‌ای) است و لیلا مرآت نیز مدیریت گروه را بر عهده دارد.