قمه‌کشی در وسط شهر ؛ چرا ؟ - ۴ آبان ۹۱
سینا قنبرپور
«مرتضی طلایی» برای ما که حوادث می‌نویسیم هنوز «سردار طلایی» است زیرا باید گفت او تنها فرمانده‌ پلیسی است که صرفا به اجرای دستور پلیسی نمی‌اندیشید و همان زمان که مسئولیت امنیت پایتخت را برعهده داشت ریشه‌های اجتماعی و فرهنگی و سخت‌افزارهای موثر در وقوع ناامنی را مورد توجه قرار می‌داد. مرد ۵۴ ساله‌ای که اینک عضو شورای شهر تهران است علوم سیاسی خوانده است. هنوز هم می‌توان شب‌های بسیاری را به خاطر آورد که سردار طلایی فرمانده پلیس با لباس شخصی و با خودروی شخصی در خیابان‌های پایتخت می‌گشت تا جنب و جوش شهر را از زاویه‌های مختلف ببیند و بعد برای اداره آن برنامه‌ریزی کند. او حالا به عنوان عضوی از کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران درباره ماجرای نظام آباد می‌گوید:« نباید انتظار معجزه از فعالیت های بازدارنده نیروی پلیس داشت، هرچند که نوع عمل و کیفت اقدامات این نیرو نیز در کاهش یا افزایش این معضلات بی تاثیر نیست. ‌ البته در آینده انشاء الله با تغییر مبلمان شهری این محله و ایجاد دسترسی های منطقه ای، تحولاتی شکل خواهد گرفت که در کنار اقدامات فرهنگی مجموعه مدبریت شهری، تاثیر عمده در حل معضلات این محله خواهد داشت.» گفتگو با او درباره چگونه برقرارکردن امنیت در شهری چون تهران یا ماجرایی که اینک دوباره نظام آباد را به کانون توجه عام و خاص کشانده می‌تواند ایده‌های خوبی برای مجریان برقراری امنیت و تحلیلگران اجتماعی داشته باشد.


حسین 23 ساله را که اینک متهم به قتل و ایراد ضرب و جرح است محصول چه مولفه‌هایی در محله نظام آباد می‌دانید؟
به عقیده بنده این شهروند در قدم اول محصول خانواده ناسالم است. از بستر یک خانواده ناسالم است که فرد بیمار وارد جامعه شده و سلامت و امنیت جامعه را به خطر می اندازد. خانواده پایه و بنیان هویت ساز جامعه محسوب می‌شود و بر این اساس کار ویژه‌های مهم و خاصی بر عهده دارد. بر اساس آیات قرآن( سوره روم آیه ۲۱) بنیان شکل‌گیری خانواده بر مبنای مودت، آرامش و رحمت است. زمانی که فرد در کانونی رشد و تربیت پیدا کند که در آن جایگاهی برای مولفه‌های ذکر شده وجود نداشته باشد، چه انتظاری می توان در آینده از این فرد در قبال رفتار درست اجتماعی و پرهیز از بی‌نظمی و بی‌انظباطی یا هر خشونت دیگر داشت. اینکه خانواده در تامین و ارتقاء بهداشت روانی فرد در جامعه مسئولیت ویژه ای دارد، اصل مهمی در تحلیل پدیده‌های اجتماعی است. نیازهای تعلق و محبت، نیازهای احترام، خودشکوفایی و عزت نفس از وابسته‌های وجود هر فردی است و در صورتی که بستر تحقق آن در خانواده فراهم باشد رشد بهنجار روانی برای فرد اتفاق می‌افتد در غیر اینصورت می‌بایست شاهد نابسمانی های متعدد و بیشتری در سطح جامعه باشیم. می‌خواهم نگاهتان را معطوف به خانواده‌هایی کنم که در همین محله زندگی می کنند و فرزندان آنها بدون هیچ گونه بدهنجاری یا بد‌رفتاری به حیات اجتماعی خود ادامه می دهند در حالی که به صورت متناسب از همان شرایطی برخوردارند که خانواده های آسیب زا در این مناطق با آن روبرو هستند. پس در گام اول برای هرگونه بد هنجاری که در یک جامعه، منطقه یا محله روی می‌دهد می‌بایست به سراغ خانواده‌های آن منطقه رفت و در مراحل بعد به دیگر مولفه‌های موجود در جامعه پرداخت.
تاکنون و به‌ویژه بعد از سال 1385 پلیس بارها و بارها دست به اجرای عملیات های پاکسازی در نظام آباد زده است و سپس عده‌ای جوان را به‌عنوان اراذل و اوباش در منطقه گردانده‌اند، با این وجود همچنان در نظام‌آباد شاهد رفتارهایی چون چاقوکشی هستیم، آیا بنظر نمی رسد این سیاست پلیس در چنین منطقه ای منجر به نتیجه مطلوب نشده است؟
ببینید این اقدام بخشی از یک سیاست‌گذاری بلند مدت است که در راستای ارتقای امنیت اجتماعی و شکل دادن به جامعه سالم انجام گرفته است، اما به‌طور قطع همه آن نیست. در کنار این اقدام می بایست اقدامات دیگری نیز توسط دیگر مجموعه‌ها انجام بگیرد تا در یک پروسه چند ساله به نتایج مطلوبی دست یافت. اما چنان که از ظواهر امر بر می آید این اتفاق صورت نگرفته است به‌نحوی که کماکان چون گذشته شاهد مسائل و مشکلات اجتماعی و ناامنی‌هایی در این منطقه هستیم. از آنجا که محور هر اقدام بازدارنده در پیشگیری از جرم خانواده است می بایست در رفع بدکارکردهای نهاد خانواده در این محله اقدام می شد. اینکه اقدامات سلبی نیروی انتظامی نتوانسته است تاثیر‌گذاری قابل توجهی داشته باشد به دلیل این است که به اصل قضیه که همین خانواده ها در این منطقه هستند، پرداخته نشده است. در کنار بدکارکردهای نهاد خانواده عوامل اقتصادی، فرهنگی، جمعیتی، نوع مبلمان شهری، عدم تعادل در توزیع خدمات عمومی نیز خود را به‌عنوان متغیر های برجسته نشان می دهند لذا نباید انتظار معجزه از فعالیت های بازدارنده نیروی پلیس داشت، هرچند که نوع عمل و کیفت اقدامات این نیرو نیز در کاهش یا افزایش این معضلات بی تاثیر نیست. ‌ البته در آینده انشاء الله با تغییر مبلمان شهری این محله و ایجاد دسترسی‌های منطقه ای، تحولاتی شکل خواهد گرفت که در کنار اقدامات فرهنگی مجموعه مدیریت شهری، تاثیر عمده در حل معضلات این محله خواهد داشت.
با توجه به سوال قبل و عملیات های مختلف پلیس و سرکوب یا برخورد با اراذل و اوباش و تکرار وقایع خشن در آن، آیا بهتر نیست حل معضل شرارت و نابهنجاری‌ها در این محله به مدیریت شهری با رویکرد اجتماعی- فرهنگی سپرده شود؟
ببینید چنان که گفتیم شکل گیری یک جرم وجوه مختلفی دارد که بخشی از آن با سبقه فرهنگی و اجتماعی و برخی با سبقه اقتصادی و برخی نیز مرتبط با امکانات محیطی است. وجود چالش و ناکارآمدی در هر کدام‌یک از این حوزه ها تاثیر ویژه ای در شکل‌گیری جرم دارد لذا نوع اقدامات که در بازدارندگی یا پیشگیری از جرم می‌تواند نقش داشته باشد نیز تفاوت‌هایی پیدا می کند. ‌ بر این مبنا مفهوم بازدارندگی و مفهوم پیشگیری، هرکدام معطوف به عملکرد نهادهایی متفاوت ولی کاملا مرتبط به همدیگر، می‌شود که به‌عقیده بنده نیروی انتظامی با قابلیت بازدارندگی و مجموعه مدیریت شهری با قابلیت پیشگیری در کنار یکدیگر، می‌توانند نقش موثر و متکاملی ایفا کنند. تا جایی که بنده اطلاع دارم ارتباط مستمری نیز بین بخش‌های اجتماعی این دو نهاد در این منطقه وجود دارد.
با توجه به سابقه شما به‌عنوان رئیس پلیس پایتخت و با توجه به اینکه اینک به‌عنوان عضوی از شورای شهر دو تجربه متفاوت در اداره شهر دارید چه راهکاری برای حل معضلاتی چون بروز و تولد خشونت در یک محله شهری می‌توان ارائه داد؟
معتقدم که اولین اقدام در پیشگیری از جرایم، کاملا سبقه اجتماعی دارد بر این مبنا نیاز است که از توانایی‌های نهادهایی چون آموزش و پرورش، صدا و سیما، مجموعه مدیریت شهری و دیگر نهاد‌های فرهنگی با محوریت کانون خانواده استفاده کرد. در این میان اقدامات زیر‌بنایی در حوزه آموزش شهروندی نیز، می بایست صورت بگیرد. لازم است که محتوای دروس آموزشی به دانش آموزان و دانشجویان در تمام سطوح، تغییرات اساسی به نفع مهارت‌های زندگی داشته باشد. این اقدام تکمیلی با عملکرد آموزشی و تبلیغی صدا و سیما و بهره گیری از مشاوران خبره اجتماعی می‌واند به تولید شبکه‌های پرمحتوا و برنامه‌هایی سازنده در جامعه منجر شود در کنار اقدامات فرهنگی این دو نهاد، مدیریت شهری نیز می‌بایست در توزیع امکانات فرهنگی در سطح محلات و شهر، عدالت توزیعی را رعایت کند و به تناسب جرم خیزی مناطق اقدامات زیربنایی لازم از جمله(ایجاد فرهنگ سراها،مساجد، کمک به احداث حسینیه‌ها، محتمع های ورزشی، کانون‌های فرهنگی، تغییر کاربری‌های متناسب با زیست منطقه و محله، ایجاد دسترسی‌های محلی و منطقی بین نواحی و محله‌ها و‌ ...) را انجام دهد تا تناسبی میان امکانات محیط و کارکردهای نهاد خانواده ایجاد شود.
مرحله دوم به مقوله اقدامات بازدارنده مربوط است که به حوزه عمل نیروی انتظامی و نهاد قضایی کشور تعلق دارد. اقداماتی همچون دستگیری مجرمان، جمع‌آوری اراذل و اوباش، مبارزه با اشکال بدهنجاری، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، مبارزه با توزیع‌کنندگان قرص‌های روان‌گردان و مشروبات الکلی از یک طرف و فراهم کردن زمینه های قانونی لازم در مبارزه با این جرایم و جرایم جدید در حال شکل‌گیری که می تواند خارج از دایره فعالیت‌های مجریان قانون باشد از طرف دیگر، ملزومات اقدامات بازدارنده است.
البته ضرورت دارد که نیروی انتظامی وقوه ‌قضائیه، در کنار تمام اقدامات بازدارنده‌ای که مورد نظر دارند، اقدامات فرهنگی را نیز پایه و بنیان عمل خویش قرار دهند و در گام اول همراهی لازم را با نهاد‌های آموزشی در آگاه سازی خانواده‌ها ازآسیب‌های اجتماعی داشته باشد.
آیا با این فرض موافقید که ساختار برخی محلات به گونه ای بوده و همانطور که در سابقه ذهنی مردم تهران هم جای گرفته افرادی در این محلات اهل شرارت بوجود آمده و متولد می‌شده‌اند؟ اگر با این فرض موافقید علت را چه می دانید؟
اعتقاد به ژنتیکی بودن جرایم، اشتباه است. البته شخصیت فرد و میزان و بهره هوشی او می‌تواند در اشتباهات و یا تندروی های او نقش داشته باشد ولی به طور قطع عامل مهمی به حساب نمی آید. کسانی هم که در این محله بدنیا می آیند که ذاتا مجرم نیستند. بلکه این خود محله است که تاثیر نهایی را بر رشد شخصیت فرد می‌گذارد. از هم گسیختگی‌های اجتماعی در خانواده‌های برخی از شهروندان با وجود اعتیاد گسترده ای که خانواده ها با آن دست به گریبان هستند، مفهوم خانواده سالم را با چالش مواجه ساخته است و به تبع این جامعه سالم نیز نتوانسته است بخوبی در برخی محلات شکل بگیرد. به این خاطر است که با این همه مبارزه و اقدامات بازدارنده معضل آسیب‌های اجتماعی در این منطقه باقی مانده است که به دلایل متعدد آن در سوالات قبل اشاره شد.
ساختار محله نظام آباد نشان از یک محله پویا از نظر اقتصادی دارد و به نظر می رسد در آن زندگی جریان دارد و هرکس اهل کار و کسب حلال باشد می تواند در آن چرخه نقشی ایفا کند. آیا این پویایی در اقتصاد زندگی نمی‌تواند برحل نابهنجاری‌های جوانان موثر واقع شود یا اصلا چنین چرخه‌ای جوانان منطقه را در بر نگرفته است؟
اصولا برخورداری از رفاه اقتصادی تاثیر مطلوبی در شکل‌گیری شخصیت‌های سالم شهروندی و خانواده های با ثبات دارد اما این نه عامل اساسی بلکه یک روی قضیه است. پویایی اقتصادی که در محله نظام آباد به آن اشاره کرده اید بخش عمده‌ای از آن به اقتصاد نامشروع و زیر زمینی بر می‌گردد که ناشی از تولید و توزیع مواد مخدر است. بر اساس آمار روزانه در این محله و محله‌های مجاور بالغ بر ۱۵ نفر خرده فروش مواد مخدر دستگیر می شوند که معضل بزرگی به‌حساب می آید. به‌علاوه جمعیت متمرکز وفشرده‌ای که در این منطقه ساکن هستند با اعتیاد فزاینده‌ای دست و پنجه نرم می کنند که درآمدهای آنها را می بلعد و نهایتا آنها را به سمت کج رفتاری و بی نظمی اجتماعی سوق می دهد. در کنار تمام این موارد می‌توان ادعا کرد که به واسطه نبود فضاهای تفریحی و فرهنگی سالم و نبود دسترسی های منطقه‌ای لازم، فرصت تفریحات سالم و با نشاط از خانواده‌ها و مخصوصا جوانان گرفته شده است و آنها را به سمت خیابان گردی و مصرف مواد مخدر وسیگار سوق می‌دهد که در پس این تجربه های بد، عربده کشی، قتل، دزدی، آدم ربایی، گروگانگیری و تهدید امنیت جامعه قرار دارد.
آیا می توان فرض را بر این قرار داد که گذشته فرهنگی در این محله باعث شده که جوانان برای معرفی خود به‌عنوان اهالی نظام آباد بخشی از رفتار خود را با بروز خشونت و یا به اصطلاح فرهنگ لاتی‌گری منطبق کرده اند؟
فرهنگ که نه، اما می توان اشاره به کج رفتارهایی کرد که به مرور زمان در یک منطقه یا محله بر ارزش‌ها و هنجار مطلوب غلبه یافته‌اند. در تئوری های جامعه شناسی نظریه‌ای داریم به عنوان (شهری با شیشه‌های شکسته)، بر اساس این نظریه زمانی که در یک شهر شیشه خانه‌ها شکسته باشد، آمار جرایم و بی نظمی‌های دیگر نیز افزایش می یابد و این به قاعده و رویه‌ای تبدیل می شود که تمام حوزه‌های زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد که اصطلاحا به آن هرج و مرج و بی نظمی گفته می شود. سوال شما هم در همین قالب قابل پاسخگویی است. وجود زمینه های کج رفتاری اجتماعی در بین جوانان و اهمال مسئولان در رفع عوامل ایجاد کننده این مسائل، منجر به دامنه دار شدن مسائل و آسیب‌های این محله گردیده است که امید داریم با تغییراتی که مدیریت شهری در دست اقدام دارد، نتیجه مطلوب و موثری به‌دست آید.
می توانید به این اقدامات اشاره کنید؟
به‌عنوان مثال همین احداث اتوبان امام علی است که از چند جهت می‌تواند در این منطقه تاثیرات مهمی برجای گذارد که عبارتند از: یک- ایجاد دسترسی منطقه ای، دو- کاهش بار ترافیکی خیابان‌ها سه- ایجاد زمینه های سرمایه گذاری سالم اقتصادی، چهار- تغیرات جدی در بافت فرسوده این محله و ... یا مجموعه ورزشی شهدای وحیدیه که امید داریم در ایام دهه مبارکه فجر افتتاح گردد و موارد متعدد دیگری که می‌توانید آمار آن را از شهرداری و شورایاری های این منطقه و محله جویا شود.