به خاطر یک قرص نان - ۲۶ بهمن ۹۱
مهران احمدی
بازیگر
در اوایل قرن ۱۹ میلادی، ژان والژان به علت سرقت یک قرص نان، از نظر دولت مجرم خطرناک شناخته شده و به تحمل حبس محکوم میشود. ۱۹ سال پس از تحمل این حبس طولانی مدت، والژان سرانجام آزاد میشود، اما به قدری فقیر و گرسنه است که ترجیح میدهد به زندان بازگردد. وی پس از آزادی با یک اسقف انساندوست مواجه میشود که به او غذا و خوابگاه میدهد، اما والژان به جای تشکر از اسقف، ظروف نقرهای وی را میدزدد! بهزودی والژان توسط ژاندارم دستگیر میشود اما اسقف با بزرگ منشی، اعلام میکند که خودش این ظروف را به وی داده است و والژان نیز بهشدت تحت تاثیر رفتار این مرد بزرگ قرار میگیرد.
بازیگر
در اوایل قرن ۱۹ میلادی، ژان والژان به علت سرقت یک قرص نان، از نظر دولت مجرم خطرناک شناخته شده و به تحمل حبس محکوم میشود. ۱۹ سال پس از تحمل این حبس طولانی مدت، والژان سرانجام آزاد میشود، اما به قدری فقیر و گرسنه است که ترجیح میدهد به زندان بازگردد. وی پس از آزادی با یک اسقف انساندوست مواجه میشود که به او غذا و خوابگاه میدهد، اما والژان به جای تشکر از اسقف، ظروف نقرهای وی را میدزدد! بهزودی والژان توسط ژاندارم دستگیر میشود اما اسقف با بزرگ منشی، اعلام میکند که خودش این ظروف را به وی داده است و والژان نیز بهشدت تحت تاثیر رفتار این مرد بزرگ قرار میگیرد.
مهران احمدی
بازیگر
در اوایل قرن 19 میلادی، ژان والژان به علت سرقت یک قرص نان، از نظر دولت مجرم خطرناک شناخته شده و به تحمل حبس محکوم میشود. 19 سال پس از تحمل این حبس طولانی مدت، والژان سرانجام آزاد میشود، اما به قدری فقیر و گرسنه است که ترجیح میدهد به زندان بازگردد. وی پس از آزادی با یک اسقف انساندوست مواجه میشود که به او غذا و خوابگاه میدهد، اما والژان به جای تشکر از اسقف، ظروف نقرهای وی را میدزدد! بهزودی والژان توسط ژاندارم دستگیر میشود اما اسقف با بزرگ منشی، اعلام میکند که خودش این ظروف را به وی داده است و والژان نیز بهشدت تحت تاثیر رفتار این مرد بزرگ قرار میگیرد. هشت سال بعد، والژان تبدیل به فردی موفق و بینهایت سخاوتمند شده است اما گذشته تاریک او، همواره بر زندگی موفقش سایه افکنده است، حتما این داستان را بارها شنیدهاید. داستان بینظیر «بینوایان» اثر نویسنده بزرگ ویکتورهوگو. کتاب «بینوایان» برای چندمین بار به صورت حرفهای بر روی پرده سینما میرود، بیلی آگوست در سال 1998 فیلمی با همین عنوان ساخت که مورد ستایش منتقدان قرار گرفت، اما این بار تام هوپر است که برای ساختن فیلمی بر اساس این داستان پشت دوربین میرود. «بینوایان» بدونشک یکی از هنریترین و زیباترین فیلمهای سال است که میتوان تمامی اجزای درست پازل فیلمسازی به سبک هنری را در جاهای مناسب آن یافت. «بینوایان» اثری موزیکال است که شاید برای اینکه بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید، لازم باشد از اُپرا و نمایشهای موزیکالی که اغلب در برادوی نیویورک بر روی صحنه میروند لذت ببرید. تام هوپر در ساخت «بینوایان» پیش از هر نکته دیگری، توجهش را معطوف به صحنهپردازیهای دقیق و بینقص متناسب با قرن نوزدهم میلادی کرده است. در تمام اقتباسهایی که از داستان «بینوایان» تا به امروز مشاهده شده، هرگز تا این حد جزییات صحنه و حال و هوای داستان به نسخه اصلی ویکتور هوگو، دقیق و نزدیک نبوده است. مطمئنا اولین نکتهای که مخاطب در هنگام تماشای «بینوایان» با آن مواجه خواهد شد و به شدت غافلگیرش میکند، طراحی صحنه و دکور است که از حالا میتوان آن را جزو شانسهای قطعی اسکار به حساب آورد. هوپر علاوه بر توجه فراوانی که به محتوای موزیکال داستانش داشته، از جزییات اجتماعی داستان «بینوایان» نیز غافل نشده است. شاید «بینوایان» در نگاه اول داستانی به شدت عاشقانه به نظر برسد، اما جالب اینجاست که هوپر موفق شده تمامی مشکلات اجتماعی جامعه فرانسه در قرن نوزدهم را با یک بازسازی زیبا و عظیم، بار دیگر به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر بکشد. اواسط قرن نوزدهم فرانسه، بدون شک یکی از بدترین دوران تاریخ این کشور بود، چراکه اختلاف طبقاتی در این دوران در شدیدترین حد ممکن قرار داشت. هوپر این اختلاف طبقاتی را با حال و هوایی موزیکال به مخاطب ارائه کرده است. نمیتوانم بگویم هوپر در این کار بهترین خروجی ممکن را ارائه داده است، چراکه پرداختن به اینگونه مسائل در فیلمی موزیکال، شاید یک اتفاق محال باشد، اما به نظرم هوپر تا حدود زیادی موفق از عهده این مسوولیت برآمده است. طرفداران نسخه تئاتری با دیدن این فیلم ناامید نخواهند شد. هوپر، در عین اینکه با موفقیت تمام در نسخه موزیکال خود محدودیتهای یک اجرای تئاتری را پشت سر میگذارد، درونمایه و حال و هوای آن را حفظ میکند. از بسیاری جهات، این فیلم بیش از آنکه موزیکال باشد، یک اُپرا به شمار میرود. رقص و گفتوگوی چندانی در کار نیست. بیشتر صحبتها به سبک تکخوانی بیان میشوند و موقع اجرا دوربین روی نمای نزدیک چهره خواننده تمرکز میکند. قابل درک است که در فیلم «بینوایان» بعضی از قطعات موسیقی نسخه تئاتری حذف شدهاند، اما تمامی سرودهای مهم اثر دقیقا و با کیفیتی فوقالعاده اجرا میشوند. یک ترانه جدید هم در این فیلم وجود دارد که به احتمال زیاد بیشتر برای این در فیلم گنجانده شده تا آن را شایسته دریافت جایزه اُسکار گرداند. «بینوایان» از نظر جلوههای بصری اثر بینظیری است و طراحی صحنه و لباس آن، حتی با وجود رقیب جدیای مانند فیلم «لینکلن» در میان فیلمهای سال 2012 همتایی ندارد. هوپر در خلق مجدد فضای فرانسه قرن 19 میلادی عالی عمل میکند و از همین لحاظ است که فیلم تفاوت خود را نسبت به نسخه زنده نشان میدهد. ارتباط نزدیک میان خوانندههایی که مستقیما رو به تماشاگر در حال اجرا هستند در فیلم وجود ندارد، اما جنبههای سینمایی آن این کمبود را جبران میکنند.
بازیگر
در اوایل قرن 19 میلادی، ژان والژان به علت سرقت یک قرص نان، از نظر دولت مجرم خطرناک شناخته شده و به تحمل حبس محکوم میشود. 19 سال پس از تحمل این حبس طولانی مدت، والژان سرانجام آزاد میشود، اما به قدری فقیر و گرسنه است که ترجیح میدهد به زندان بازگردد. وی پس از آزادی با یک اسقف انساندوست مواجه میشود که به او غذا و خوابگاه میدهد، اما والژان به جای تشکر از اسقف، ظروف نقرهای وی را میدزدد! بهزودی والژان توسط ژاندارم دستگیر میشود اما اسقف با بزرگ منشی، اعلام میکند که خودش این ظروف را به وی داده است و والژان نیز بهشدت تحت تاثیر رفتار این مرد بزرگ قرار میگیرد. هشت سال بعد، والژان تبدیل به فردی موفق و بینهایت سخاوتمند شده است اما گذشته تاریک او، همواره بر زندگی موفقش سایه افکنده است، حتما این داستان را بارها شنیدهاید. داستان بینظیر «بینوایان» اثر نویسنده بزرگ ویکتورهوگو. کتاب «بینوایان» برای چندمین بار به صورت حرفهای بر روی پرده سینما میرود، بیلی آگوست در سال 1998 فیلمی با همین عنوان ساخت که مورد ستایش منتقدان قرار گرفت، اما این بار تام هوپر است که برای ساختن فیلمی بر اساس این داستان پشت دوربین میرود. «بینوایان» بدونشک یکی از هنریترین و زیباترین فیلمهای سال است که میتوان تمامی اجزای درست پازل فیلمسازی به سبک هنری را در جاهای مناسب آن یافت. «بینوایان» اثری موزیکال است که شاید برای اینکه بتوانید با آن ارتباط برقرار کنید، لازم باشد از اُپرا و نمایشهای موزیکالی که اغلب در برادوی نیویورک بر روی صحنه میروند لذت ببرید. تام هوپر در ساخت «بینوایان» پیش از هر نکته دیگری، توجهش را معطوف به صحنهپردازیهای دقیق و بینقص متناسب با قرن نوزدهم میلادی کرده است. در تمام اقتباسهایی که از داستان «بینوایان» تا به امروز مشاهده شده، هرگز تا این حد جزییات صحنه و حال و هوای داستان به نسخه اصلی ویکتور هوگو، دقیق و نزدیک نبوده است. مطمئنا اولین نکتهای که مخاطب در هنگام تماشای «بینوایان» با آن مواجه خواهد شد و به شدت غافلگیرش میکند، طراحی صحنه و دکور است که از حالا میتوان آن را جزو شانسهای قطعی اسکار به حساب آورد. هوپر علاوه بر توجه فراوانی که به محتوای موزیکال داستانش داشته، از جزییات اجتماعی داستان «بینوایان» نیز غافل نشده است. شاید «بینوایان» در نگاه اول داستانی به شدت عاشقانه به نظر برسد، اما جالب اینجاست که هوپر موفق شده تمامی مشکلات اجتماعی جامعه فرانسه در قرن نوزدهم را با یک بازسازی زیبا و عظیم، بار دیگر به زیبایی هرچه تمامتر به تصویر بکشد. اواسط قرن نوزدهم فرانسه، بدون شک یکی از بدترین دوران تاریخ این کشور بود، چراکه اختلاف طبقاتی در این دوران در شدیدترین حد ممکن قرار داشت. هوپر این اختلاف طبقاتی را با حال و هوایی موزیکال به مخاطب ارائه کرده است. نمیتوانم بگویم هوپر در این کار بهترین خروجی ممکن را ارائه داده است، چراکه پرداختن به اینگونه مسائل در فیلمی موزیکال، شاید یک اتفاق محال باشد، اما به نظرم هوپر تا حدود زیادی موفق از عهده این مسوولیت برآمده است. طرفداران نسخه تئاتری با دیدن این فیلم ناامید نخواهند شد. هوپر، در عین اینکه با موفقیت تمام در نسخه موزیکال خود محدودیتهای یک اجرای تئاتری را پشت سر میگذارد، درونمایه و حال و هوای آن را حفظ میکند. از بسیاری جهات، این فیلم بیش از آنکه موزیکال باشد، یک اُپرا به شمار میرود. رقص و گفتوگوی چندانی در کار نیست. بیشتر صحبتها به سبک تکخوانی بیان میشوند و موقع اجرا دوربین روی نمای نزدیک چهره خواننده تمرکز میکند. قابل درک است که در فیلم «بینوایان» بعضی از قطعات موسیقی نسخه تئاتری حذف شدهاند، اما تمامی سرودهای مهم اثر دقیقا و با کیفیتی فوقالعاده اجرا میشوند. یک ترانه جدید هم در این فیلم وجود دارد که به احتمال زیاد بیشتر برای این در فیلم گنجانده شده تا آن را شایسته دریافت جایزه اُسکار گرداند. «بینوایان» از نظر جلوههای بصری اثر بینظیری است و طراحی صحنه و لباس آن، حتی با وجود رقیب جدیای مانند فیلم «لینکلن» در میان فیلمهای سال 2012 همتایی ندارد. هوپر در خلق مجدد فضای فرانسه قرن 19 میلادی عالی عمل میکند و از همین لحاظ است که فیلم تفاوت خود را نسبت به نسخه زنده نشان میدهد. ارتباط نزدیک میان خوانندههایی که مستقیما رو به تماشاگر در حال اجرا هستند در فیلم وجود ندارد، اما جنبههای سینمایی آن این کمبود را جبران میکنند.
ارسال نظر