راه‌‌حل‌های دفاعی  برای مذاکرات پرتنش
مکث تحت فشار بعضی از مذاکره‌کنندگان برای رسیدن به خواسته‌شان شما را تحت فشار قرار می‌دهند، تسلیم این فشارها نشوید. به کسی که برای رسیدن به نتیجه شما را تحت فشار گذاشته بگویید اگر به شما اجازه استفاده از دکمه مکث را ندهند اصلا با او مذاکره نمی کنید. گاهی دکمه مکث تنها وسیله دفاعی شما در مقابل فشاری است که شما را وادار به تصمیم‌گیری بر اساس ضرب‌الاجل شخص دیگری می‌کند.
خیلی از مواقع به این دلیل که تصمیم‌گیرنده برای مشاوره با شخصی‌ترین مشاورش یعنی ندای درون، فرصت کافی نداشته است، تصمیمات او که تحت فشار گرفته شده‌اند، او را با مشکل روبه‌رو می‌کنند. متاسفانه مذاکره‌کنندگان زن بیشتر در معرض این مشکل هستند. هنوز بسیاری از زنان به دلیل فشارهای وارده، پیش از کسب آمادگی وادار به تصمیم‌گیری می‌شوند. خیلی از زن‌ها عادت کرده‌اند در لحظه به پرسشی که از آنها می‌شود پاسخ دهند. ممکن است زن‌ها فراموش کنند پیش از تصمیم‌گیری حق دارند، مدتی فکر کنند. هرکس که مانع از استفاده از دکمه مکث شود درواقع سعی می‌کند در تصمیم‌گیری فرد دخالت کند. اگر خود را در چنین موقعیتی دیدید به خود اجازه مکث بدهید، نگویید: «نمی‌توانم تصمیم بگیرم» بگویید: «می‌خواهم در مورد حرف‌هایی که زده‌اید فکر کنم و فردا پیش شما بیایم.»
اگر احساس می‌کنید برای تصمیم‌گیری سریع تحت فشار هستید، می‌توانید برای اینکه بفهمید اصولا نیاز به مکث هست یا نه، دکمه مکث را فشار دهید. چند لحظه فکر کنید که آیا فشار دادن دکمه مکث برای دادن یک پاسخ فوری ضروری است یا نه. بعضی موقعیت‌های خاص واقعا به تصمیم‌گیری فوری نیاز دارند. این اتفاق به ندرت و در فواصل طولانی در زندگی هر فرد پیش می‌آید.
شما تنها کسی نیستید که مکث می‌کند
آگاهی شما نسبت به دکمه مکث شما را از دیگر مذاکره‌کنندگان متمایز می‌کند، اما اگر طرف مقابل هم از این روش آگاهی دارد، نگران نشوید. خیال نکنید دکمه مکث سلاح فوق سری است. اگر طرف مقابل شما هم این دکمه را داشته باشد، جریان مذاکره حتی راحت‌تر پیش می‌رود و به نتایج رضایت‌آمیزتری منجر می‌شود. گاهی احساس می‌کنید این نه شما بلکه طرف مقابلتان است که نیاز دارد دکمه مکث خود را فشار دهد، در این مواقع هرگز به صراحت صحبت نکنید، به جای آن بگویید که به استراحت نیاز دارید یا بگویید: «به کمی فرصت نیاز دارم» یا «می‌دانید اوضاع کمی سردرگم‌کننده شده، می‌توانم پنج دقیقه استراحت کنم؟» یا «اجازه بدهید امروز جلسه را تعطیل کنیم، می‌توانیم فردا همه چیز را ادامه دهیم.»
اگر شخص دیگری درخواست تنفس کرد، قبل از رد کردن آن مراقب باشید. اگر کسی برای جمع بندی افکارش نیاز به فرصت دارد، بهتر است این اجازه را به او بدهید. در حقیقت خودتان هم در این مجال استراحت می‌کنید. اگر برای یکی دوبار استراحت متوجه شدید که حواس طرف‌تان پرت است، یا توجهی نمی‌کند، بهتر است برای جلسه دیگری قرار بگذارید. باید بتوانید بین دکمه مکث و خستگی و بیقراری طرف مقابل تمییز قائل شوید.
موقعیت‌های سخت
اگر در مورد چیزی که به آن وابستگی عاطفی دارید مذاکره می‌کنید، باید ممطئن باشید که بر دکمه مکث خود مسلط هستید. در هر قدم از مسیر از دکمه مکث استفاده کنید تا مسائل عاطفی پیش از وقت
بر تصمیم‌گیری‌تان تاثیر نگذارند. چارچوب‌هایتان را نیز حتما قبل از نشستن بر سر میز مذاکره بررسی کنید تا به دلیل فشارهای عاطفی معامله بدی انجام ندهید.
در موقعیت‌هایی که احساس شدید حکمفرما هستند، هیچ مهارتی به اندازه دکمه مکث اهمیت ندارد. از قبل نمی‌توان آماده چنین شرایطی بود، شرایطی که در آنها احساسات شدید هستند، غیرقابل پیش‌بینی و دشوار هستند. استفاده صحیح از دکمه مکث به شما کمک می‌کند تا کمبود آمادگی قبلی را جبران کنید. فشردن دکمه مکث باعث به دست آوردن نتایجی عقلانی‌تر در شرایط بروز احساسات شدید می‌شود. حتی اگر نتایج خیلی مطلوب نباشند، ممکن است به دلیل سنجیده بودن بعدا احساس بهتری در مورد آنها
داشته باشید.
گاهی، مدیتیشن می‌تواند نقش یک دکمه مکث عالی را بازی کند، پاسخ ها نه از بطن جلسات پر استرس بلکه از دل سکوت بیرون می‌آیند.
مکث در فروش چیزی که دوست دارید
حتی برای فروش هرچیزی هم باید کمی فاصله احساسی را رعایت کنید، اگر می‌خواهید چیزی را به علت وابستگی خاصی که به آن دارید بفروشید، دکمه مکث را بفشارید، در مورد دلیل فروش آن با خود کاملا شفاف باشید.
ظاهرا گاهی راحت‌تر است اصلا به فروش فکر نکنید. وقتی کسی به شما می‌گوید با دقت در مورد دلیل فروش چیزی که دوست دارید فکر کنید، اولین عکس‌العمل شما ممکن است این باشد که امتناع کنید، اما دقیقا به همین دلیل باید به موضوعی مثل این فکر کنید. با صرف وقت و دقت می‌توانید به راه‌حل ساده‌تری برسید، مثلا ممکن است یک حامی مهربان پیدا کنید، مثلا یک امانت فروش که حاضر است اثر هنری محبوب شما را بخرد و این امکان را به شما بدهد که هر وقت دوباره توان مالی‌تان را به‌دست آوردید آنها را از او باز پس بخرید. ممکن است یکی از اقوام یا دوستانتان را پیدا کنید که از خرید آن اثر خوشحال می‌شود، در این صورت می‌توانید حداقل هر چند وقت یک بار آن را ببینید.
اگر مجبور شوید از اشیای شخصی مورد علاقه‌تان جدا شوید، ممکن است هیچ وقت نتوانید بر احساس از دست دادن آنها غلبه کنید. اما اگر وقت بیشتری صرف کنید، اگر دکمه مکث‌تان را فشار دهید و فکر کنید که چرا و به چه کسی آن وسیله را می‌فروشید، به احتمال بسیار زیاد ضربه از دست دادن آن را برای خود
تحمل پذیرتر می‌کنید.