وقتی هیجان، سیاسی میشود
نسرین دانایی
جامعهشناس و عضو
هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
اصولا در کشورهای در حال توسعه آنچه بیش از هر چیز در شکلگیری اجتماعهای روزمره میتواند اثرگذار باشد، مفهومی به نام «هیجان سیاسی» است. در اینگونه جوامع معمولا سیاست بهعنوان یک امر عام تعریف میشود که افراد جامعه هر یک خود را در قبض و بسط آن عامل و اثرگذار میدانند.
به بیان دیگر سیاست برای مردمان این جوامع همچون طبابت نیست که صرفا عدهای خاص در آن صاحبنظر باشند. با این مقدمه میتوان چنین اندیشید که در یک جامعه سیاستزده، هر اتفاقی بهصورت بالقوه ظرفیت آن را دارد که دستمایه یک روایت سیاسی باشد.
جامعهشناس و عضو
هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
اصولا در کشورهای در حال توسعه آنچه بیش از هر چیز در شکلگیری اجتماعهای روزمره میتواند اثرگذار باشد، مفهومی به نام «هیجان سیاسی» است. در اینگونه جوامع معمولا سیاست بهعنوان یک امر عام تعریف میشود که افراد جامعه هر یک خود را در قبض و بسط آن عامل و اثرگذار میدانند.
به بیان دیگر سیاست برای مردمان این جوامع همچون طبابت نیست که صرفا عدهای خاص در آن صاحبنظر باشند. با این مقدمه میتوان چنین اندیشید که در یک جامعه سیاستزده، هر اتفاقی بهصورت بالقوه ظرفیت آن را دارد که دستمایه یک روایت سیاسی باشد.
نسرین دانایی
جامعهشناس و عضو
هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
اصولا در کشورهای در حال توسعه آنچه بیش از هر چیز در شکلگیری اجتماعهای روزمره میتواند اثرگذار باشد، مفهومی به نام «هیجان سیاسی» است. در اینگونه جوامع معمولا سیاست بهعنوان یک امر عام تعریف میشود که افراد جامعه هر یک خود را در قبض و بسط آن عامل و اثرگذار میدانند.
به بیان دیگر سیاست برای مردمان این جوامع همچون طبابت نیست که صرفا عدهای خاص در آن صاحبنظر باشند. با این مقدمه میتوان چنین اندیشید که در یک جامعه سیاستزده، هر اتفاقی بهصورت بالقوه ظرفیت آن را دارد که دستمایه یک روایت سیاسی باشد. بر همین اساس هرچه یک رویداد (حتی غیرسیاسی) دلایل بیشتری برای خوانش سیاسی در دسترس عامه مردم قرار بدهد، بیشتر میتواند منشا تولید هیجان سیاسی باشد.
آن چیزی که در برنامه خندوانه مربوط به رقابت دو بازیگر و کمدین تلویزیون؛ آقای امیرمهدی ژوله و آقای امین حیایی اتفاق افتاد، مصداق بارز آنچه است که در مقدمه سخنش رفت. در این برنامه دو بازیگر اجراهایی ارائه کردند که در اجرای آقای ژوله ارجاعهایی به مصادیق سیاسی وجود داشت به عنوان مثال ارجاع به موضوع «بگم، بگم» که منسوب به رئیس دولت سابق بود. این نشانه در کنار رویه و روند فعالیتهای هریک از آنان در طول چند سال گذشته سبب شد تا گرایش سیاسی عامهمردم با استفاده از قاعده برچسبزنی هر یک آنها را در قالب نماد یک جناح سیاسی تعریف و قالببندی کند.
اتفاقی که بعد از این قالببندی در رایگیریها رخ داد، نه یک امر سیاسی یا حتی سیاسی شده که یک امر اجتماعی ناشی از یک رقابت جمعی و هیجانی است. در واقع اگرچه مطالعه سیاستزدگی در جامعه میتواند زیرشاخههای سیاسی و اجتماعی داشته باشد؛ اما بروز و ظهور این سیاستزدگی یک امر سیاسی نیست و کاملا بهطور اجتماعی قابل تحلیل است.
در واقع در برنامه خندوانه ما شاهد گرهخوردن یک امر هیجانی و سرگرمی مانند رقابت و خنده (استندآپ کمدی) و یک برچسب سیاسی (اصلاحطلب بودن ژوله و اصولگرا بودن حیایی) هستیم که این موضوع خود سیاسی نیست. به بیان دیگر چیزی که در این میان اهمیت دارد ویژگی قابلتامل جامعه ایرانیان برای تولید هیجان بیشتر در زندگی روزمره است.
از اینگونه اتفاقات را میتوان بهشمار زیادی در کشورهای در حال توسعه و بهویژه در ایران یافت، زیرا یک نمود بارزو شفاف از زندگی عامه در این کشورها است. البته از نظر من بررسی این رفتارهای مشترک اجتماعی نیازمند بهرهگیری از الگوهای پژوهشی و مطالعات فرهنگی است و یکی از خصیصههای این الگوها نفی هرگونه جهتگیری ارزشی در قبال مساله است. یعنی اینکه ما این موضوع را بدون در نظر گرفتن اینکه رفتاری مطلوب یا نامطلوب است، بررسی کنیم.
به هر حال آنچه قابلتوجه است، سبک زندگی عامه در ایران است، سبکی که هر روز فاصلهاش را با سیاستزدگی بیشتر میکند و در این میان گهگاهی با وجود نشانههایی مثل آنچه در برنامه خندوانه اتفاق افتاد و به آن اشاره کردم، این سیاستزدگی دوباره برانگیخته میشود.
جامعهشناس و عضو
هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی
اصولا در کشورهای در حال توسعه آنچه بیش از هر چیز در شکلگیری اجتماعهای روزمره میتواند اثرگذار باشد، مفهومی به نام «هیجان سیاسی» است. در اینگونه جوامع معمولا سیاست بهعنوان یک امر عام تعریف میشود که افراد جامعه هر یک خود را در قبض و بسط آن عامل و اثرگذار میدانند.
به بیان دیگر سیاست برای مردمان این جوامع همچون طبابت نیست که صرفا عدهای خاص در آن صاحبنظر باشند. با این مقدمه میتوان چنین اندیشید که در یک جامعه سیاستزده، هر اتفاقی بهصورت بالقوه ظرفیت آن را دارد که دستمایه یک روایت سیاسی باشد. بر همین اساس هرچه یک رویداد (حتی غیرسیاسی) دلایل بیشتری برای خوانش سیاسی در دسترس عامه مردم قرار بدهد، بیشتر میتواند منشا تولید هیجان سیاسی باشد.
آن چیزی که در برنامه خندوانه مربوط به رقابت دو بازیگر و کمدین تلویزیون؛ آقای امیرمهدی ژوله و آقای امین حیایی اتفاق افتاد، مصداق بارز آنچه است که در مقدمه سخنش رفت. در این برنامه دو بازیگر اجراهایی ارائه کردند که در اجرای آقای ژوله ارجاعهایی به مصادیق سیاسی وجود داشت به عنوان مثال ارجاع به موضوع «بگم، بگم» که منسوب به رئیس دولت سابق بود. این نشانه در کنار رویه و روند فعالیتهای هریک از آنان در طول چند سال گذشته سبب شد تا گرایش سیاسی عامهمردم با استفاده از قاعده برچسبزنی هر یک آنها را در قالب نماد یک جناح سیاسی تعریف و قالببندی کند.
اتفاقی که بعد از این قالببندی در رایگیریها رخ داد، نه یک امر سیاسی یا حتی سیاسی شده که یک امر اجتماعی ناشی از یک رقابت جمعی و هیجانی است. در واقع اگرچه مطالعه سیاستزدگی در جامعه میتواند زیرشاخههای سیاسی و اجتماعی داشته باشد؛ اما بروز و ظهور این سیاستزدگی یک امر سیاسی نیست و کاملا بهطور اجتماعی قابل تحلیل است.
در واقع در برنامه خندوانه ما شاهد گرهخوردن یک امر هیجانی و سرگرمی مانند رقابت و خنده (استندآپ کمدی) و یک برچسب سیاسی (اصلاحطلب بودن ژوله و اصولگرا بودن حیایی) هستیم که این موضوع خود سیاسی نیست. به بیان دیگر چیزی که در این میان اهمیت دارد ویژگی قابلتامل جامعه ایرانیان برای تولید هیجان بیشتر در زندگی روزمره است.
از اینگونه اتفاقات را میتوان بهشمار زیادی در کشورهای در حال توسعه و بهویژه در ایران یافت، زیرا یک نمود بارزو شفاف از زندگی عامه در این کشورها است. البته از نظر من بررسی این رفتارهای مشترک اجتماعی نیازمند بهرهگیری از الگوهای پژوهشی و مطالعات فرهنگی است و یکی از خصیصههای این الگوها نفی هرگونه جهتگیری ارزشی در قبال مساله است. یعنی اینکه ما این موضوع را بدون در نظر گرفتن اینکه رفتاری مطلوب یا نامطلوب است، بررسی کنیم.
به هر حال آنچه قابلتوجه است، سبک زندگی عامه در ایران است، سبکی که هر روز فاصلهاش را با سیاستزدگی بیشتر میکند و در این میان گهگاهی با وجود نشانههایی مثل آنچه در برنامه خندوانه اتفاق افتاد و به آن اشاره کردم، این سیاستزدگی دوباره برانگیخته میشود.
ارسال نظر