احزاب قدرتمند تنها راه مواجهه با وعدههای نجومی
محمدجواد حق شناس
جامعه شناس
کمتر از بیست روز دیگر تا دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری در ایران زمان باقی مانده و فعالیتهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی با وعدههای رنگین آغاز شده است. وعدههایی که شاید رنگوبو و ظاهر جذاب و فریبندهای داشته باشند، اما بیتردید عملیکردن آنان بهراحتی امکانپذیر نیست و بیشتر رنگوبوی عوامفریبی و جلب رای میدهند، وعدههایی که کارشناسان معتقدند تحقق آنان نیازمند بسترهایی است که تا آن بسترها فراهم نشود تنها شعارهایی پوپولیستی هستند.
محمدجواد حق شناس
جامعه شناس
کمتر از بیست روز دیگر تا دوازدهمین انتخابات ریاستجمهوری در ایران زمان باقی مانده و فعالیتهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی با وعدههای رنگین آغاز شده است. وعدههایی که شاید رنگوبو و ظاهر جذاب و فریبندهای داشته باشند، اما بیتردید عملیکردن آنان بهراحتی امکانپذیر نیست و بیشتر رنگوبوی عوامفریبی و جلب رای میدهند، وعدههایی که کارشناسان معتقدند تحقق آنان نیازمند بسترهایی است که تا آن بسترها فراهم نشود تنها شعارهایی پوپولیستی هستند. محمدجواد حق شناس، فعال سیاسی در رابطه با شعارها و وعدههای کاندیداها در مقابل مطالبات حداکثری مردم و عدم تحقق وعدههایشان بعد از پیروزی در انتخابات میگوید تنها راهکار مقابله با این مساله «وجود احزاب کارآمد و متعهد در کشور» است.
همانگونه که شاهدیم کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری در شعارها و وعدههای خود مطالبات حداکثری را مطرح میکنند؛ اما تجربه نشان داده که در بسیاری از موارد نه تنها توان اجرای مطالبات حداکثری را ندارند بلکه گاه مطالبات حداقلی را نیز برآورده نمیکنند. بهنظر شما ریشههای جامعه شناختی این مساله از دیدگاه سیاسی چیست؟
یکی از مشکلاتی که ما در کشورمان با آن مواجه هستیم مسالهای است که شما در پرسشتان بهخوبی به آن اشاره کردید. در واقع امکان سنجش عملیاتی شدن و تحقق وعدههایی که نامزدهای انتخاباتی در روزهای تبلیغات و پیش از آن به مردم میدهند تا بتوانند براساس آن وعدهها آرای مردم را خود اختصاص دهند وجود ندارد. قاعدتا این وعدهها نیز شرط ضمن عقدی بین رایدهندگان و کاندیدای منتخبشان در هر سطح و سمتی است و براساس وعدهها و شعارهای انتخاباتی است که افراد جامعه تصمیم میگیرند تا از میان نامزدهایی که در انتخابات حاضر شدند کدامیک را برگزینند. در این شرایط این سوال به وجود میآید که اگر فردی وعدهای خارج از توانش داد باید با وی برخورد کرد؟ آیا قانون در این خصوص نظری دارد یا سکوت کرده است؟ و اگر این وعدهها منجر به تشویش اذهان عمومی شد یا اینکه آحاد جامعه را به مسیر نامناسبی هدایت کرد وظیفه قانونگذار چیست؟
همچنین در برخی موارد مشاهده میشود که وعده داده شده در توان فرد مدعی است، اما بعد از پیروزی در انتخابات تعهدی نسبت به تحقق وعدهها از خود نشان نمیدهد، بنابراین برخی از کاندیداها شناختی نسبت به تواناییهای خودشان و مسوولیتهای متصور بر وعدهها ندارند و غیرعالمانه وعده میدهند. دسته دیگر با علم به همه جوانب و مسوولیتهای یک وعده، با خدعه و نیرنگ سعی در جلب آراء دارند و عقدی که بین رایدهنده و رای گیرنده بهوجود میآید را زیر سوال میبرند؛ بنابراین این موضوع که بهعنوان یک مشکل عمومی وجود دارد و در فضای کشور ما به یک بیماری و اپیدمی تبدیل شده را نمیتوان نادیده گرفت، زیرا آسیبهای جدی به ساخت کلان جمهوری اسلامی و اعتماد میان مردم و حاکمیت و نهادهای حاکمیتی در پی داشته است. در این راستا تنها راهحل شناخته شده و مورد قبول در عرصه بینالمللی و دیگر کشورها در این زمینه، وجود ساختار و سازه اجتماعی به نام حزب است.
در واقع احزاب در اشل مقدماتی و کوچکتر تشکلهای جامعه مدنی هستند که طبیعتا رویکرد سیاسی ندارند، ولی براساس نوع فعالیتشان، ناظرانی در جامعه هستند که در یک حوزه خاص هم فعالیت اجتماعی دارند، هم مطالبه محورند و براساس رویکردشان به جامعه و فرضیاتی که دارند سعی میکنند موجبات ارتقای جامعهای را که در آن زندگی میکنند را فراهم کنند. متاسفانه در کشور ما قانون انتخابات ارتباطی با قانون احزاب ندارد و شیوهای که منجر به پاسخگویی رایگیرندگان به رایدهندگان میشود منقطع است.
بهنظر میرسد آنچه در این میان مهم و تاثیرگذار است، نبود و فقدان رسانههای پرسشگر و منتقد به معنای واقعی آن است. نقش این موضوع را تا چه حد اثرگذار میدانید؟
در واقع در این زمینه دو سازوکار وجود دارد، یکی احزاب هستند که امر انتخاب و انتخابات بر بستر تحزب شکل میگیرد، بدین صورت به جای اینکه یک فرد مسوولیت سیاسی و اجتماعی را عهده دارد شود یک سازمان حزبی پشت فرد قرار میگیرد ومسوولیت سخنان و شعارهای فرد را عهده دار میشود. لذا اگر از فرد خطایی سر زند پیش از آنکه مردم اعتراض کنند اعضای حزب از عوامگرایی، پوپولیسم و تهییج افکار عمومی بدون وجود پشتوانه منطقی و علمی نامزد حزب جلوگیری میکنند. ساختار دیگری که وجود دارد رسانهها و مجریان آنها هستند که در گذشته در قالب روزنامه بود و امروزه شاهد شکوفایی تکنولوژی در حوزههای مختلف بهخصوص اطلاعرسانی و تقویت و گستردگی و همین طور تنوع رسانهها هستیم. رسانهها بهعنوان ناظرانی که به نمایندگی از مردم جامعه بر نهادهای قدرت میتوانند نظارت کنند، باید به درستی به مردم گزارشهای شفاف و روشن بدهند و در مواقع لزوم نامزدها را به چالش بکشند تا بتوانند به مردم در انتخاب فرد شایسته کمک کنند.
بهعنوان سوال آخر بهنظر شما بروز و ظهور گسترده شبکههای اجتماعی تا چه اندازه میتواند نامزدها را وادار به تعدیل مواضع و مردم را به سمت انتخاب نامزدی واقع گراتر سوق دهد؟
جمعیت ایران هشتاد میلیون است و تعداد تلفنهای هوشمندی که میتوانند بستری برای بروز فعالیتهای اجتماعی شوند و دادههایی را جمعآوری و ردوبدل کنند طبق آمار 40 میلیون و نصف جمعیت حاضر است؛ بنابراین 25 تا 30 درصد مردم ایران با روشهای سنتی تحتتاثیر فضای تبلیغات قرار میگیرند و از طریق سخنرانیها و شاخصهایی مانند قومیت، جنسیت، زادگاه و آشنایی به انتخاب میپردازند و اینها بیانگر این است که ابزارهای سنتی و حوزههای سنتی در برخی مناطق قدرتمند عمل میکنند، اما باید به نقش و حضور گسترده شبکههای اجتماعی در ایجاد روشنگری میان مردم اذعان کردکه در این زمینه نیز میتوان از فراگیری کمپینها و هشتگها و کارکرد آنها در شبکههای اجتماعی سخن گفت.
ارسال نظر