دلسوزان تهران
فرید قدیری دبیر گروه مسکن و عمران سطح نگرانی‌ها از اوضاع شهر تهران به بالاترین مقام اجرایی کشور سرایت کرده است.حسن روحانی -رئیس‌جمهور- در دیداری که شنبه گذشته به مناسبت سالگرد انتخابات همزمان ریاست‌جمهوری و شورای‌شهر، با جمعی از اعضای شورای‌شهر تهران و همین‌طور شهردار پایتخت داشت، فرصت را مغتنم شمرد و کامل‌تر از آنچه پیش‌تر برخی اعضای کابینه یازدهم به مدیران تهران گوشزد کرده بودند را، بی‌پرده مطرح کرد.امروز دغدغه مشترک دولت و شهروندان تهرانی، تبعات رقابتی است که بین بسازوبفروش‌ها برسر «خرید آسایش مردم» شکل گرفته است. بررسی وضع موجود تهران با کمی چاشنی «دقت و واقع‌بینی» نشان می‌دهد: منشا ترافیک سرسام‌آور، آلودگی کشنده هوا، تراکم شدید جمعیت و صدها چالش روز افزون کلان‌شهر تهران، ساخت‌وسازهای بی‌رویه‌ای است که در دو سه سال اخیر، به دو برابر نرخ همیشگی افزایش پیدا کرده است.مجوزهایی که برای انواع ساخت‌وساز -به‌خصوص برج‌های تجاری و بلندمرتبه‌های مسکونی- صادر می‌شود، ازنظر ساکنان تهران نه‌تنها با حقوق ‌اجتماعی و شهروندی در تعارض است که برخی از آنها اجحاف آشکار به شهر تلقی می‌شود. ساختمان‌هایی که روی زمین‌هایی با کاربری فضای‌سبز ساخته می‌شود، برج‌هایی که در کوچه‌های تنگ و محله‌های مسکونی، یک‌دفعه سربرمی‌آورند و از همان روز اول ساخت‌وساز، محله را به انبار نخاله‌های ساختمانی و مصالح تبدیل می‌کنند نمونه‌هایی از رنج شهروندان و سرخوردگی ساکنان پایتخت نسبت‌به کم‌توجهی مسوولان به بدیهی‌ترین اصول مدیریت‌شهری است. تراکم‌فروشی غیراستاندارد، قواره پایتخت را به هم زده است. قرار بود با آمدن طرح تفصیلی جدید، نظم بصری بین ارتفاع ساختمان‌های یک محله‌ برقرار شود، اما هنوز پول‌بیشتر راه اخذ مجوزی با تراکم اضافه‌تر را برای بسازوبفروش‌ها باز گذاشته و این روند باعث شده اولویت شهر از حالت طبیعی و قابل‌انتظار «رفاه شهروند» به فاز تعجب‌آور «نیاز و سلیقه ساختمان‌سازها» تغییر کند.به گفته رئیس‌جمهور، «آیا واقعا تهران به این همه برج تجاری در دست احداث نیاز دارد؟» و اصلا «جایگاه وظیفه نظارتی مدیریت‌شهری در این آشفته‌بازار ساخت‌وساز کجاست؟»چرا آسایش ساکنان قدیمی یک محله یک‌شبه با شروع گودبرداری غیراصولی و فاقد پروانه در معرض تهدید قرار می‌گیرد و همه توجهات به سمت منافع مالی برج‌ساز متمرکز می‌شود؟ دغدغه و دلسوزی‌هایی که امروز از طرف برخی مسوولان دولتی ازجمله اعضای شورای عالی شهرسازی و معماری کشور، برای ساکنان شهرهای‌بزرگ و ابرشهری چون تهران وجود دارد، به‌خاطر چیست؟پاسخ این پرسش‌ها روشن است: دخل‌وخرج شهرداری وابستگی شدیدی به درآمد حاصل‌از عوارضی که از برج‌سازها، بسازوبفروش‌ها، سازنده‌های معمولی و درنهایت شرکت‌های ساختمان‌های وابسته به نهادهای خاص اخذ می‌کند، دارد.عوارض ساخت‌وساز شامل هزینه‌هایی است که سازنده‌ها بابت صدور پروانه و دریافت تراکم‌ساختمانی، به شهرداری پرداخت می‌کنند و در این پروسه هرچقدر ارتفاع ساختمان افزایش یابد، نرخ عوارض تصاعدی افزایش پیدا می‌کند.از طرف دیگر، هزینه بخشی از پروژه‌های بزرگ شهری که توسط شهرداری اجرا می‌شود -همچون تونل و بزرگراه و...- از محل تهاتر «دستمزد پیمانکار» با «فیش یا حواله تراکم و پروانه‌ساختمانی» تامین می‌شود...
به این صورت که پیمانکاران بابت کارهای عمرانی‌ای که برای شهرداری انجام می‌دهند، مجوز می‌گیرند در منطقه‌ای که زمین به اسم خود یا وابستگان‌شان دارند، بتوانند بدون پرداخت عوارض، ساخت‌‌وساز انجام دهند.در نتیجه این تعامل است که شهر تهران امروز به کارگاه ساختمانی تبدیل شده و قیمت زمین و ملک همواره در تحریک برج‌سازها قرار گرفته است.از نگاه شهروندان، فروش مجوز ساخت‌وساز به بهانه تامین‌مالی هزینه‌های شهر به «شهرفروشی» تعبیر می‌شود.آیا همه تقصیرها بابت «شهرفروشی» به گردن مدیریت‌شهری است؟کارشناسان و اقتصاددانان نظرهای متفاوتی در این باره دارند. گروهی معتقدند: دولت در سال‌های گذاشته، آنطور که باید به شهرداری‌ها توجه نکرده و در تصویب قوانینی که می‌توانسته وابستگی بودجه شهرداری را از عوارض ساخت‌وساز به عنوان درآمد ناپایدار به سمت عوارض رایج در دنیا (درآمدهای پایدار) سوق دهد، همراه مدیریت‌شهری نبوده است.گروهی هم براین نظر هستند که شهرداری‌ها میلی به دست‌کشیدن از درآمدهای سهل‌الوصول ندارند.در پرونده‌ای که به همین موضوع اختصاص پیدا کرده، راه‌های تغییر منابع درآمدی شهرداری‌ها و پایدارسازی بودجه شهر تهران موردبررسی قرار گرفته است.