در گفت و گو با مدیر گروه استخراج معدن دانشکده فنی واحد تهران جنوب بررسی شد
توانمندیهای ایران در ذخایر فلزات استراتژیک
نوید حسینی یکی از فارغ التحصیلان جوان مقطع دکتری مهندسی معدن است که از آنها به عنوان نسل پنجم مهندسان کشور نامبرده می شود. او هم اکنون مدیر گروه استخراج معدن دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده که در گفت و گو با دنیای اقتصاد به اهمیت تدوین استراتژی متناسب با ظرفیت های بالای بخش معدن و نیروی انسانی تربیت شده در این بخش پرداخته است. ایران یکی از کشورهای شناخته شده معدنی دنیاست. با توجه به ذخایر بالای معدنی کشورمان آیا برنامهریزیها و سیاستگذاریها به گونهای بوده تا از این ظرفیت به صورت بهینه بهرهبرداری شود؟
معدن و صنایع معدنی ایران از پتانسیل بالایی برای توسعه اقتصادی برخوردار بوده و بسیاری از متخصصان معتقدند رهیافت انبساط اقتصادی در این بخش می تواند توسعه اقتصادی را برای کشور به ارمغان بیاورد.
معدن و صنایع معدنی ایران از پتانسیل بالایی برای توسعه اقتصادی برخوردار بوده و بسیاری از متخصصان معتقدند رهیافت انبساط اقتصادی در این بخش می تواند توسعه اقتصادی را برای کشور به ارمغان بیاورد.
نوید حسینی یکی از فارغ التحصیلان جوان مقطع دکتری مهندسی معدن است که از آنها به عنوان نسل پنجم مهندسان کشور نامبرده می شود. او هم اکنون مدیر گروه استخراج معدن دانشکده فنی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری بوده که در گفت و گو با دنیای اقتصاد به اهمیت تدوین استراتژی متناسب با ظرفیت های بالای بخش معدن و نیروی انسانی تربیت شده در این بخش پرداخته است. ایران یکی از کشورهای شناخته شده معدنی دنیاست. با توجه به ذخایر بالای معدنی کشورمان آیا برنامهریزیها و سیاستگذاریها به گونهای بوده تا از این ظرفیت به صورت بهینه بهرهبرداری شود؟
معدن و صنایع معدنی ایران از پتانسیل بالایی برای توسعه اقتصادی برخوردار بوده و بسیاری از متخصصان معتقدند رهیافت انبساط اقتصادی در این بخش می تواند توسعه اقتصادی را برای کشور به ارمغان بیاورد. بر اساس آمارهای رسمی، ایران دارای بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی مختلف است بنابراین در تنوع محصولات معدنی جایگاه ممتازی دارد. از نظر میزان ذخایر نیز ایران با بیش از ۷/۲ میلیارد تن ذخایر سنگ آهن، دارای ۰۸/۰ درصد ذخایر سنگ آهن جهان است. همچنین ذخایر مس به میزان ۶/۲ میلیارد تن معادل ۴ درصد ذخایر جهان و ۱۱ میلیون تن روی معادل ۴ درصد ذخایر جهان، بخشی از پتانسیل معدنی ایران به حساب می آید. از دیدگاه توسعه و اقتصاد نیز سهم معادن و صنایع معدنی ۲۵ درصد از سهام بورس تهران با ارزشی حدود ۳۰ میلیارد دلار است. بنابر تخمینهای انجام شده، ذخایر احتمالی معدنی ایران ۵۴ میلیارد تن بوده و میزان استخراج متوسط سالانه بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیون تن یعنی معادل ۲۷/۰ درصد کل ذخایر ایران است، در حالی که نرخ متوسط بهره برداری در جهان ۱ درصد است. این اختلاف ۷۳/۰ درصدی پرسش برانگیز بوده و جای تامل دارد. اگر چه در اسناد بالا دستی کشور، نقش معدن و صنایع معدنی دیده شده است، اما معمولا روند دستیابی به اهداف تعیین شده در پردهای از ابهام قرار دارد.
یکی از مهمترین مسائل بخش معدن، نبود استراتژی در بخشهای مختلف اکتشاف، استخراج و فرآوری است. نبود استراتژی مشخص در بخش معدن تا چه اندازه به توسعه این بخش مهم از اقتصاد ایران ضربه زده است؟
بعضی واژهها، از جمله بهرهوری و استراتژی به رغم ظاهر ساده، مفهوم پیچیده ای دارند. مسلما در راستای تدوین استراتژی برنامهریزی های مدونی صورت گرفته و راهکارهایی نیز ارائه شده است. اما من به شخصه فکر میکنم ریشه مشکلات بخش معدن جای دیگری است. دادههای خام پایه و اساس هر نوع تحلیل و برنامه ریزی به حساب می آیند. بنابراین هر نوع خطا، عدم دقت یا عدم قطعیت در دادههای خام می تواند برنامهریزی را از هدف مطلوب دور کند. به نظر میآید بخش معدن و صنایع معدنی در دسترسی به اطلاعات صحیح و دقیق محدودیت دارد. به عنوان مثال، چه اطلاعاتی از آینده مس داریم؟ تقاضای سنگ آهن بر چه اساسی تغییر میکند؟ و ده ها سوال دیگر از این دست. با توجه به فضای کسب و کار امروز، دانش و اطلاعات مهمترین سرمایه هر صنعت به حساب می آید. بخش معدن و صنایع معدنی کشور برای ترسیم دور نمای فضای کسب و کار خود، به مراکزی احتیاج دارد، تا با تحلیل دقیق بر پایه دادههای صحیح، تصویر روشنی از وضعیت این بخش ترسیم کرده و زمینه تصمیم سازی را فراهم نماید.
در کنار ذخایر معدنی، یکی از مزیتهای معدن در ایران داشتن نیروهای متخصص و تحصیلکرده در این بخش است. به نظر شما آیا کیفیت این نیروها به اندازهای هست که بتوانند در غیاب متخصصان خارجی توسعه بخش معدن را رقم بزنند؟
در این ارتباط بحث های گسترده ای در فضای دانشگاهی کشور در جریان است. با توجه روند کاهش دانشجو در رشته معدن، تا چند سال دیگر کشور با کمبود نیروی متخصص در رشته روبرو خواهد شد. از طرفی سر فصل رشته معدن بسیار قدیمی بود که خوشبختانه سر فصل جدید تدوین و ابلاغ شده است. ولی باید در نظر داشت مهندسی معدن، نه یک رشته مهندسی صرف، بلکه تلفیقی از هوش، خلاقیت، دانش و تجربه است. این رشته در ذات خود مفهومی از هنر مهندسی را به نمایش میگذارد. درس کارآموزی در این رشته، اهمیت کلیدی دارد و باید صنعت و دانشگاه در کنار هم، به جدی گرفته شدن کمی و کیفی این درس کمک کنند. از طرفی ارتباط مداوم اساتید دانشگاه با صنعت، تجربه، نحوه تدریس و انتقال مطالب به دانشجویان را بهبود می بخشد و به طور موثری در کیفیت آموزشی تاثیر خواهد داشت. تعریف فرصت مطالعاتی میدانی برای استادان این رشته در معادن و صنایع معدنی داخل، می تواند گام اول این تعامل سازنده به حساب آید.
آیا در پایاننامههای دوره ارشد و دکتری معدن به غیر از بیان مسائل فنی به موضوعات سیاستگذاری و اقتصاد معدن نیز اشاره میشود؟ تولید علم در دانشکدههای معدن متناسب با نیازهای کشور است؟
هر چند دانشگاه سعی کرده در این زمینه فعال باشد، ولی واقعیت این است که تدوین استراتژی بدون داشتن اطلاعات و دادههای پایه عملا غیر ممکن است. اینکه یک دانشجو در فرصت ۶ ماه تا ۱ سال بتواند اطلاعات خام را جمع آوری و اعتبار سنجی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و در نهایت نیز به تدوین استراتژی بپردازد، انتظار بالایی است. به خصوص که معمولا یک تحلیل فنی به مراتب ساده تر بوده و امکان ارائه مقاله را نیز در پی دارد. هدایت تولیدات علمی دانشگاهی در راستای نیاز کشور، به توسعه زیرساختهای ارتباط صنعت و دانشگاه وابسته است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد، هدف دانشگاه و صنعت همسو نبوده و این ارتباط به نحو موثری شکل نگرفته است.
نبود مراکزی که بتواند تصویری روشن از وضعیت معدنی کشور را پیش روی سرمایهگذاران بگذارد یکی از نقاط ضعف به شمار میرود. به نظر شما این خلا چگونه باید برطرف شود؟
منابع، بازار مصرف و مدیریت، حلقههای اصلی اقتصاد معدن و صنایع معدنی به حساب می آیند. مسلما ایران در زمینه منابع و دسترسی به بازار مصرف، به رغم محدودیتها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اما همانطور که اشاره شد، باید مرکزی شکل بگیرد که تصویر واقعی فضای کسب و کار را بر اساس دادههای دقیق و مطالعات واقعی ترسیم نماید. جایی که بتواند دادههای لازم برای تصمیمگیری مدیران ارشد را فراهم کند. تجربه نشان داده، به منظور دستیابی به حداکثر بهرهوری، واگذاری این مهم به بخش خصوصی میتواند راهگشا باشد. باید مرکزی شکل بگیرد که فارغ از هر نوع وابستگی اقتصادی و سیاسی صرفا بر اساس واقعیت به تحلیل وضعیت بپردازد. دادههای اقتصادی اطلاعاتی زنده هستند که هر لحظه تغییر می کنند و پیش بینی آن ها معمولا با پیچیدگیهای بسیاری همراه است. بنابراین باید یک مجموعه قوی شکل داده شود تا به طور تخصصی عناصر و نشانههای بازار را زیر نظر گرفته، فرصت ها و چالش ها را تبیین کرده و فضای کسب و کار بخش معدن و صنایع معدنی را به طور دقیق ترسیم کند.
معدن و صنایع معدنی ایران از پتانسیل بالایی برای توسعه اقتصادی برخوردار بوده و بسیاری از متخصصان معتقدند رهیافت انبساط اقتصادی در این بخش می تواند توسعه اقتصادی را برای کشور به ارمغان بیاورد. بر اساس آمارهای رسمی، ایران دارای بیش از ۶۸ نوع ماده معدنی مختلف است بنابراین در تنوع محصولات معدنی جایگاه ممتازی دارد. از نظر میزان ذخایر نیز ایران با بیش از ۷/۲ میلیارد تن ذخایر سنگ آهن، دارای ۰۸/۰ درصد ذخایر سنگ آهن جهان است. همچنین ذخایر مس به میزان ۶/۲ میلیارد تن معادل ۴ درصد ذخایر جهان و ۱۱ میلیون تن روی معادل ۴ درصد ذخایر جهان، بخشی از پتانسیل معدنی ایران به حساب می آید. از دیدگاه توسعه و اقتصاد نیز سهم معادن و صنایع معدنی ۲۵ درصد از سهام بورس تهران با ارزشی حدود ۳۰ میلیارد دلار است. بنابر تخمینهای انجام شده، ذخایر احتمالی معدنی ایران ۵۴ میلیارد تن بوده و میزان استخراج متوسط سالانه بین ۱۳۰ تا ۱۵۰ میلیون تن یعنی معادل ۲۷/۰ درصد کل ذخایر ایران است، در حالی که نرخ متوسط بهره برداری در جهان ۱ درصد است. این اختلاف ۷۳/۰ درصدی پرسش برانگیز بوده و جای تامل دارد. اگر چه در اسناد بالا دستی کشور، نقش معدن و صنایع معدنی دیده شده است، اما معمولا روند دستیابی به اهداف تعیین شده در پردهای از ابهام قرار دارد.
یکی از مهمترین مسائل بخش معدن، نبود استراتژی در بخشهای مختلف اکتشاف، استخراج و فرآوری است. نبود استراتژی مشخص در بخش معدن تا چه اندازه به توسعه این بخش مهم از اقتصاد ایران ضربه زده است؟
بعضی واژهها، از جمله بهرهوری و استراتژی به رغم ظاهر ساده، مفهوم پیچیده ای دارند. مسلما در راستای تدوین استراتژی برنامهریزی های مدونی صورت گرفته و راهکارهایی نیز ارائه شده است. اما من به شخصه فکر میکنم ریشه مشکلات بخش معدن جای دیگری است. دادههای خام پایه و اساس هر نوع تحلیل و برنامه ریزی به حساب می آیند. بنابراین هر نوع خطا، عدم دقت یا عدم قطعیت در دادههای خام می تواند برنامهریزی را از هدف مطلوب دور کند. به نظر میآید بخش معدن و صنایع معدنی در دسترسی به اطلاعات صحیح و دقیق محدودیت دارد. به عنوان مثال، چه اطلاعاتی از آینده مس داریم؟ تقاضای سنگ آهن بر چه اساسی تغییر میکند؟ و ده ها سوال دیگر از این دست. با توجه به فضای کسب و کار امروز، دانش و اطلاعات مهمترین سرمایه هر صنعت به حساب می آید. بخش معدن و صنایع معدنی کشور برای ترسیم دور نمای فضای کسب و کار خود، به مراکزی احتیاج دارد، تا با تحلیل دقیق بر پایه دادههای صحیح، تصویر روشنی از وضعیت این بخش ترسیم کرده و زمینه تصمیم سازی را فراهم نماید.
در کنار ذخایر معدنی، یکی از مزیتهای معدن در ایران داشتن نیروهای متخصص و تحصیلکرده در این بخش است. به نظر شما آیا کیفیت این نیروها به اندازهای هست که بتوانند در غیاب متخصصان خارجی توسعه بخش معدن را رقم بزنند؟
در این ارتباط بحث های گسترده ای در فضای دانشگاهی کشور در جریان است. با توجه روند کاهش دانشجو در رشته معدن، تا چند سال دیگر کشور با کمبود نیروی متخصص در رشته روبرو خواهد شد. از طرفی سر فصل رشته معدن بسیار قدیمی بود که خوشبختانه سر فصل جدید تدوین و ابلاغ شده است. ولی باید در نظر داشت مهندسی معدن، نه یک رشته مهندسی صرف، بلکه تلفیقی از هوش، خلاقیت، دانش و تجربه است. این رشته در ذات خود مفهومی از هنر مهندسی را به نمایش میگذارد. درس کارآموزی در این رشته، اهمیت کلیدی دارد و باید صنعت و دانشگاه در کنار هم، به جدی گرفته شدن کمی و کیفی این درس کمک کنند. از طرفی ارتباط مداوم اساتید دانشگاه با صنعت، تجربه، نحوه تدریس و انتقال مطالب به دانشجویان را بهبود می بخشد و به طور موثری در کیفیت آموزشی تاثیر خواهد داشت. تعریف فرصت مطالعاتی میدانی برای استادان این رشته در معادن و صنایع معدنی داخل، می تواند گام اول این تعامل سازنده به حساب آید.
آیا در پایاننامههای دوره ارشد و دکتری معدن به غیر از بیان مسائل فنی به موضوعات سیاستگذاری و اقتصاد معدن نیز اشاره میشود؟ تولید علم در دانشکدههای معدن متناسب با نیازهای کشور است؟
هر چند دانشگاه سعی کرده در این زمینه فعال باشد، ولی واقعیت این است که تدوین استراتژی بدون داشتن اطلاعات و دادههای پایه عملا غیر ممکن است. اینکه یک دانشجو در فرصت ۶ ماه تا ۱ سال بتواند اطلاعات خام را جمع آوری و اعتبار سنجی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد و در نهایت نیز به تدوین استراتژی بپردازد، انتظار بالایی است. به خصوص که معمولا یک تحلیل فنی به مراتب ساده تر بوده و امکان ارائه مقاله را نیز در پی دارد. هدایت تولیدات علمی دانشگاهی در راستای نیاز کشور، به توسعه زیرساختهای ارتباط صنعت و دانشگاه وابسته است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد، هدف دانشگاه و صنعت همسو نبوده و این ارتباط به نحو موثری شکل نگرفته است.
نبود مراکزی که بتواند تصویری روشن از وضعیت معدنی کشور را پیش روی سرمایهگذاران بگذارد یکی از نقاط ضعف به شمار میرود. به نظر شما این خلا چگونه باید برطرف شود؟
منابع، بازار مصرف و مدیریت، حلقههای اصلی اقتصاد معدن و صنایع معدنی به حساب می آیند. مسلما ایران در زمینه منابع و دسترسی به بازار مصرف، به رغم محدودیتها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. اما همانطور که اشاره شد، باید مرکزی شکل بگیرد که تصویر واقعی فضای کسب و کار را بر اساس دادههای دقیق و مطالعات واقعی ترسیم نماید. جایی که بتواند دادههای لازم برای تصمیمگیری مدیران ارشد را فراهم کند. تجربه نشان داده، به منظور دستیابی به حداکثر بهرهوری، واگذاری این مهم به بخش خصوصی میتواند راهگشا باشد. باید مرکزی شکل بگیرد که فارغ از هر نوع وابستگی اقتصادی و سیاسی صرفا بر اساس واقعیت به تحلیل وضعیت بپردازد. دادههای اقتصادی اطلاعاتی زنده هستند که هر لحظه تغییر می کنند و پیش بینی آن ها معمولا با پیچیدگیهای بسیاری همراه است. بنابراین باید یک مجموعه قوی شکل داده شود تا به طور تخصصی عناصر و نشانههای بازار را زیر نظر گرفته، فرصت ها و چالش ها را تبیین کرده و فضای کسب و کار بخش معدن و صنایع معدنی را به طور دقیق ترسیم کند.
ارسال نظر