اخلاق هم سود میآورد و هم اعتبار
اتاق بازرگانی نمادی برای بخش خصوصی قلمداد میشود؛ این نهاد اقتصادی در طول سالها تحولات متعددی را پشت سر گذاشته و رابطهاش با دولت و جامعه نیز دستخوش دگرگونیهای فراوانی شده است. پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» درباره رابطه این نهاد با جامعه و اخلاق کسبوکار سخنانی را مطرح کرد. اخلاق چگونه وارد نهاد اتاق بازرگانی شد؟
اگر بخواهیم نگاهی به مقوله اخلاق در کسبوکار در جهان داشته باشیم، ابتدا باید تاریخچهای از تحول اتاقهای بازرگانی بهعنوان یکی از نهادهای مهم بخش خصوصی را مدنظر قرار دهیم.
اگر بخواهیم نگاهی به مقوله اخلاق در کسبوکار در جهان داشته باشیم، ابتدا باید تاریخچهای از تحول اتاقهای بازرگانی بهعنوان یکی از نهادهای مهم بخش خصوصی را مدنظر قرار دهیم.
اتاق بازرگانی نمادی برای بخش خصوصی قلمداد میشود؛ این نهاد اقتصادی در طول سالها تحولات متعددی را پشت سر گذاشته و رابطهاش با دولت و جامعه نیز دستخوش دگرگونیهای فراوانی شده است. پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتوگویی با «دنیای اقتصاد» درباره رابطه این نهاد با جامعه و اخلاق کسبوکار سخنانی را مطرح کرد. اخلاق چگونه وارد نهاد اتاق بازرگانی شد؟
اگر بخواهیم نگاهی به مقوله اخلاق در کسبوکار در جهان داشته باشیم، ابتدا باید تاریخچهای از تحول اتاقهای بازرگانی بهعنوان یکی از نهادهای مهم بخش خصوصی را مدنظر قرار دهیم. بر اساس پژوهشی که من انجام داده ام تاکنون سه نسل تحول در ماموریت و اهداف اتاقها صورت گرفته است. در نسل اول که از قرن شانزدهم - یعنی زمان تاسیس اولین اتاقها در جهان - شروع و تا اوایل قرن بیستم ادامه مییابد، ارتباط اتاقها بیشتر با دولت مطرح بود و آنها تلاش میکردند با این ارتباط مشکلات خود را برطرف کنند. بنابراین ماموریت آنها گردهم آوردن فعالان اقتصادی و ایجاد یک نهاد متشکل برای ارتباط سازمان یافته با حاکمیت بود. بنابراین نسل اول اتاقها از نگاه من، اتاقهای «دولت محور» بودند. طبیعتا در این نسل تمرکز و توجه بر حل مشکلات اقتصادی از طریق رایزنی با دولت قرار گرفته بود. در جریان ایفای این ماموریت و بعد از اینکه کشورهای پیشرو در نهادسازی و تشکلگرایی بخش خصوصی در ارتباط با دولت به اهداف خود دست یافتند، ماموریت دیگری برای اتاقها و تشکلهای بخش خصوصی جدیت یافت و آن توسعه ارتباط میان فعالان اقتصادی در درون کشور و توسعه ارتباط با فعالان اقتصادی کشورهای دیگر بود. در این دوره اتاقها تمرکز بیشتری بر اعضای خود داشتند و سعی در تقویت و توسعه روابط ایشان و بهرهگیری بیشتر از ظرفیتهای درونزای فعالان اقتصادی داشتند بنابراین نسل دوم اتاقها را میتوان اتاقهای «عضو محور» نامید، اما در ۳۰ سال گذشته ماموریت جدیدی برای اتاقها اهمیت یافت که ارتباط بین فعالان اقتصادی کشور با جامعه بود. به این ترتیب میان کسبوکار و جامعه ارتباط نهادی و موثر تری برقرار شد و مسائل مهمی مثل محیط زیست، فقر، حقوق بشر و ارتباط با جامعه مدنی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین نسل سوم اتاقها با پرداختن به موضوعات قرارگرفته در دائره مسوولیت اجتماعی و اخلاق کسبوکار، اتاقهای «جامعه محور» گردیدند. بنابراین پرداختن به اخلاق کسبوکار از دهه ۱۹۸۰ میلادی به یک رویکرد غالب تبدیل شد که به تدریج توسعه پیدا کرد. طبیعی است که ضرورت این کار هم چیزی نبود جز اینکه مقوله ارتباط با جامعه و به ویژه اخلاق کسبوکار توسط جامعه مدنی و نهادهای مدنی دنبال شود.
برای ترویج این مقوله چه فعالیتهایی نیاز است؟
تفاوت میان قانون و اخلاق از منظر تدوین، اجرا و تفسیر این است که قانون یک مقوله حاکمیتی است و نهاد حاکمیت مسؤولیت تدوین، اجرا و تفسیر آن را به عهده دارد، در حالی که در حوزه اخلاق این امر بر عهده نهادهای مدنی در تمام حوزهها است. از این رو در زمینه اخلاق کسبوکار تشکلهای اقتصادی و نهادهای اقتصادی باید به اخلاق در این حوزه توجه و آن را تدوین، ترویج و پایش کنند. همچنین به این مقوله باید در اجرا نگاه از بالا به پایین داشت. یعنی اگر قرار است جامعه و سازمانی اخلاق محور باشد، باید کسانی که در راس سازمانها قرار دارند پایبند به استانداردهای اخلاقی بوده و از این جهت نزد جامعه اعتبار لازم را کسب کرده باشند.
در فضای اقتصادی ایران اخلاق چه جایگاهی دارد؟
با توجه به آنچه جهان در ۵۰۰ سال تجربه کرده باید اعتراف کنیم که فاصله زیادی در زمینه توسعه تشکلها و ماموریتهای آنها با جهان داریم و همچنان به واسطه افزونی مشکلات در محیط کسبوکار در حال ارتباطگیری با دولت هستیم. ما ناچاریم بهطور مرتب با دولت ارتباط داشته باشیم و بکوشیم از رهگذر این ارتباطات، مسائل فعالان اقتصادی راکاهش دهیم. و به این واسطه با تاخیر و درحد ناقص و ضعیف وارد حوزه ماموریت نسل سوم یعنی جامعه محوری شدهایم.
آیا نقشه راهی برای رفتن به سمت اجتماع وجود دارد؟
ما برای ورود به این حوزه ابتدا به نهادسازی برای ترویج اخلاق و کسب کار نیاز داریم و برای این موضوع باید انجمن یا انجمنهایی شکل بگیرد که کار روزانه آنها پرداختن به این حوزه باشد. این انجمن میتواند دانش جهانی و ادبیات این حوزه را کسب کرده و سپس آن را با فرهنگ حاکم بر کشورما منطبق کند. همچنین ما نیاز به کدهای اخلاقی داریم تا بر اساس این کدها بخش خصوصی فعالیتهای خود را تنظیم و مراقبت کند و اتاقها و تشکلها نیز فعالیت ترویجی برای استقرار و تقویت آنها داشته باشد. آموزش رویکرد دیگری است که برای توجه به انتظارات و توقعات جامعه از سوی بنگاههای اقتصادی باید دنبال شود؛ بنابراین ما غیر از تدوین کدهای اخلاقی به آموزش نیز نیازمندیم و لازم است در این خصوص دورههای آموزشی درخصوص مسوولیت اجتماعی و کدهای اخلاقی برگزار کنیم. همچنین ما با الگوبرداری از کشورهایی که در آن ها فعالان اقتصادی در حوزه رعایت اخلاق کسبوکار و ایفای مسوولیتهای اجتماعی در حال رقابت با هم هستند، باید به سوی رقابت سالم در حوزه پایبندی به اخلاق حرکت کنیم و بپذیریم مسوولیت اجتماعی سطح متعالی از یک فعالیت اقتصادی است و همانطور که بنگاهها در کسب سود و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار رقابت میکنند باید در این حوزه نیز وارد رقابت شوند. برای رسمیت بخشیدن به این نوع رقابت متعالی لازم است گواهینامههایی را تعریف کنیم که مشابه گواهینامه استاندارد، به شرکتهایی که کدهای اخلاقی را اجرایی و بهطور موثر رعایت میکنند اعطا شود. این شرکتها میتوانند بهعنوان شرکتهای برتر رعایت و تعهد به اخلاق کسبوکار انتخاب و بهعنوان نماد و الگو برای سایر بنگاههای اقتصادی معرفی شوند. پذیرش مسوولیت اجتماعی و پایبندی به اخلاق کسبوکار تنها از جنبه نمادین اهمیت ندارد و این مقوله یک تشریفات زائد نیست، در دنیای کنونی تنها شرکتهایی میتوانند در بازار رقابت باقی بمانند که ضمن دارا بودن یک کسبوکار برتر، پایبندی خود را به جامعه نیز ثابت کرده و بخشی از سود خود را برای بالا بردن سطح رفاه و توسعه جامعه خود هزینه کنند.
اگر بخواهیم نگاهی به مقوله اخلاق در کسبوکار در جهان داشته باشیم، ابتدا باید تاریخچهای از تحول اتاقهای بازرگانی بهعنوان یکی از نهادهای مهم بخش خصوصی را مدنظر قرار دهیم. بر اساس پژوهشی که من انجام داده ام تاکنون سه نسل تحول در ماموریت و اهداف اتاقها صورت گرفته است. در نسل اول که از قرن شانزدهم - یعنی زمان تاسیس اولین اتاقها در جهان - شروع و تا اوایل قرن بیستم ادامه مییابد، ارتباط اتاقها بیشتر با دولت مطرح بود و آنها تلاش میکردند با این ارتباط مشکلات خود را برطرف کنند. بنابراین ماموریت آنها گردهم آوردن فعالان اقتصادی و ایجاد یک نهاد متشکل برای ارتباط سازمان یافته با حاکمیت بود. بنابراین نسل اول اتاقها از نگاه من، اتاقهای «دولت محور» بودند. طبیعتا در این نسل تمرکز و توجه بر حل مشکلات اقتصادی از طریق رایزنی با دولت قرار گرفته بود. در جریان ایفای این ماموریت و بعد از اینکه کشورهای پیشرو در نهادسازی و تشکلگرایی بخش خصوصی در ارتباط با دولت به اهداف خود دست یافتند، ماموریت دیگری برای اتاقها و تشکلهای بخش خصوصی جدیت یافت و آن توسعه ارتباط میان فعالان اقتصادی در درون کشور و توسعه ارتباط با فعالان اقتصادی کشورهای دیگر بود. در این دوره اتاقها تمرکز بیشتری بر اعضای خود داشتند و سعی در تقویت و توسعه روابط ایشان و بهرهگیری بیشتر از ظرفیتهای درونزای فعالان اقتصادی داشتند بنابراین نسل دوم اتاقها را میتوان اتاقهای «عضو محور» نامید، اما در ۳۰ سال گذشته ماموریت جدیدی برای اتاقها اهمیت یافت که ارتباط بین فعالان اقتصادی کشور با جامعه بود. به این ترتیب میان کسبوکار و جامعه ارتباط نهادی و موثر تری برقرار شد و مسائل مهمی مثل محیط زیست، فقر، حقوق بشر و ارتباط با جامعه مدنی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین نسل سوم اتاقها با پرداختن به موضوعات قرارگرفته در دائره مسوولیت اجتماعی و اخلاق کسبوکار، اتاقهای «جامعه محور» گردیدند. بنابراین پرداختن به اخلاق کسبوکار از دهه ۱۹۸۰ میلادی به یک رویکرد غالب تبدیل شد که به تدریج توسعه پیدا کرد. طبیعی است که ضرورت این کار هم چیزی نبود جز اینکه مقوله ارتباط با جامعه و به ویژه اخلاق کسبوکار توسط جامعه مدنی و نهادهای مدنی دنبال شود.
برای ترویج این مقوله چه فعالیتهایی نیاز است؟
تفاوت میان قانون و اخلاق از منظر تدوین، اجرا و تفسیر این است که قانون یک مقوله حاکمیتی است و نهاد حاکمیت مسؤولیت تدوین، اجرا و تفسیر آن را به عهده دارد، در حالی که در حوزه اخلاق این امر بر عهده نهادهای مدنی در تمام حوزهها است. از این رو در زمینه اخلاق کسبوکار تشکلهای اقتصادی و نهادهای اقتصادی باید به اخلاق در این حوزه توجه و آن را تدوین، ترویج و پایش کنند. همچنین به این مقوله باید در اجرا نگاه از بالا به پایین داشت. یعنی اگر قرار است جامعه و سازمانی اخلاق محور باشد، باید کسانی که در راس سازمانها قرار دارند پایبند به استانداردهای اخلاقی بوده و از این جهت نزد جامعه اعتبار لازم را کسب کرده باشند.
در فضای اقتصادی ایران اخلاق چه جایگاهی دارد؟
با توجه به آنچه جهان در ۵۰۰ سال تجربه کرده باید اعتراف کنیم که فاصله زیادی در زمینه توسعه تشکلها و ماموریتهای آنها با جهان داریم و همچنان به واسطه افزونی مشکلات در محیط کسبوکار در حال ارتباطگیری با دولت هستیم. ما ناچاریم بهطور مرتب با دولت ارتباط داشته باشیم و بکوشیم از رهگذر این ارتباطات، مسائل فعالان اقتصادی راکاهش دهیم. و به این واسطه با تاخیر و درحد ناقص و ضعیف وارد حوزه ماموریت نسل سوم یعنی جامعه محوری شدهایم.
آیا نقشه راهی برای رفتن به سمت اجتماع وجود دارد؟
ما برای ورود به این حوزه ابتدا به نهادسازی برای ترویج اخلاق و کسب کار نیاز داریم و برای این موضوع باید انجمن یا انجمنهایی شکل بگیرد که کار روزانه آنها پرداختن به این حوزه باشد. این انجمن میتواند دانش جهانی و ادبیات این حوزه را کسب کرده و سپس آن را با فرهنگ حاکم بر کشورما منطبق کند. همچنین ما نیاز به کدهای اخلاقی داریم تا بر اساس این کدها بخش خصوصی فعالیتهای خود را تنظیم و مراقبت کند و اتاقها و تشکلها نیز فعالیت ترویجی برای استقرار و تقویت آنها داشته باشد. آموزش رویکرد دیگری است که برای توجه به انتظارات و توقعات جامعه از سوی بنگاههای اقتصادی باید دنبال شود؛ بنابراین ما غیر از تدوین کدهای اخلاقی به آموزش نیز نیازمندیم و لازم است در این خصوص دورههای آموزشی درخصوص مسوولیت اجتماعی و کدهای اخلاقی برگزار کنیم. همچنین ما با الگوبرداری از کشورهایی که در آن ها فعالان اقتصادی در حوزه رعایت اخلاق کسبوکار و ایفای مسوولیتهای اجتماعی در حال رقابت با هم هستند، باید به سوی رقابت سالم در حوزه پایبندی به اخلاق حرکت کنیم و بپذیریم مسوولیت اجتماعی سطح متعالی از یک فعالیت اقتصادی است و همانطور که بنگاهها در کسب سود و به دست آوردن سهم بیشتر در بازار رقابت میکنند باید در این حوزه نیز وارد رقابت شوند. برای رسمیت بخشیدن به این نوع رقابت متعالی لازم است گواهینامههایی را تعریف کنیم که مشابه گواهینامه استاندارد، به شرکتهایی که کدهای اخلاقی را اجرایی و بهطور موثر رعایت میکنند اعطا شود. این شرکتها میتوانند بهعنوان شرکتهای برتر رعایت و تعهد به اخلاق کسبوکار انتخاب و بهعنوان نماد و الگو برای سایر بنگاههای اقتصادی معرفی شوند. پذیرش مسوولیت اجتماعی و پایبندی به اخلاق کسبوکار تنها از جنبه نمادین اهمیت ندارد و این مقوله یک تشریفات زائد نیست، در دنیای کنونی تنها شرکتهایی میتوانند در بازار رقابت باقی بمانند که ضمن دارا بودن یک کسبوکار برتر، پایبندی خود را به جامعه نیز ثابت کرده و بخشی از سود خود را برای بالا بردن سطح رفاه و توسعه جامعه خود هزینه کنند.
ارسال نظر