گفت و گو با محمد کمال سروی ها پس از یک سال:
تحولات و تدابیر شورای شهر برای توسعه خدمات زیربنایی در مشهد
در قضیه افزایش نرخ بلیت اتوبوس، آقای استاندار با موضعی که گرفتند به کمک شورا آمدند فضای شهر را دو، سه ماه درگیر این کردند که اختلافات شدید بین استانداری و شورای شهر وجود دارد و واقعا اینطور نبود هر ۲۵ عضو شورای شهر مشهد از طیف اصولگرایان هستند، اختلافنظر عمیقی بین آنها نیست و جناحبندی خاصی همانند آنچه در شورای تهران دیده میشود در شورای شهر مشهد وجود ندارد دنیای اقتصاد،گروه شهری- در عصر یکی از نخستین روزهای پاییز با محمد کمال سرویها، نایب رئیس شورای اسلامی شهر مشهد در تحریریه روزنامه دنیای اقتصاد در فضایی صمیمانهتر از آخرین دیدارمان در ساختمان شورای شهر مشهد در بهمن ماه ۹۲، زمانیکه او ریاست شورا را برعهده داشت به گفتوگو نشستیم.
در قضیه افزایش نرخ بلیت اتوبوس، آقای استاندار با موضعی که گرفتند به کمک شورا آمدند فضای شهر را دو، سه ماه درگیر این کردند که اختلافات شدید بین استانداری و شورای شهر وجود دارد و واقعا اینطور نبود هر 25 عضو شورای شهر مشهد از طیف اصولگرایان هستند، اختلافنظر عمیقی بین آنها نیست و جناحبندی خاصی همانند آنچه در شورای تهران دیده میشود در شورای شهر مشهد وجود ندارد دنیای اقتصاد،گروه شهری- در عصر یکی از نخستین روزهای پاییز با محمد کمال سرویها، نایب رئیس شورای اسلامی شهر مشهد در تحریریه روزنامه دنیای اقتصاد در فضایی صمیمانهتر از آخرین دیدارمان در ساختمان شورای شهر مشهد در بهمن ماه 92، زمانیکه او ریاست شورا را برعهده داشت به گفتوگو نشستیم. در ابتدای صحبتهایش به شایعهای که چند روزی است در فضای مجازی و محافل شهری در مورد تغییر معاون اقتصادی شهرداری مشهد مطرح شده است، پاسخ میدهد و از لزوم این تغییر صحبت میکند. موضوعی که ساعتی بعد در خروجی خبرگزاریها به واقعیت تبدیل میشود و نشانهای است از اینکه نفوذ او و دیگر اعضای جبهه موسوم به «پایداری» در شورای شهر مشهد همچنان در سطح بالایی قرار دارد و تعیین کننده
است.
معتقد است که هنوز اعضای تیم شهردار سابق در شهرداری حضور دارند و نظراتی مغایر با نظرات شورای شهر میدهند.این ادعا را که سید صولت مرتضوی به هنگام پیشنهاد دادن این پست به او، برنامهای نداشته است را رد میکند و با دفاع تمام قد ازعملکرد شهردار منتخب شورای چهارم، او را منشا خدمات خوبی برای شهر در یکسال گذشته میداند.
تاکید دارد که هر 25 عضو شورای شهر مشهد از طیف اصولگرایان هستند، اختلافنظر عمیقی بین آنها نیست و جناحبندی خاصی همانند آنچه در شورای تهران دیده میشود در شورای شهر مشهد وجود ندارد. عملکرد نادرست برخی رسانهها در پوشش اخبار بین شورای شهر و استانداری را عامل پدید آمدن این احساس میداند که بین این دو نهاد اختلاف وجود دارد و معتقد است در واقع اصلا اختلافی نبوده است و از کمکها و مساعدتهای دولت میگوید که باعث تسریع روند پروژه خط دو قطارشهری مشهد و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی شده است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به اینکه شما نقش مهمی در شورای شهر مشهد دارید و از اعضای تاثیرگذار «جبهه پایداری» به شمار میروید، تغییراتی را که اخیرا در شورای شهر اتفاق افتاد و چینش و ترکیب اعضای هیات رئیسه تغییر کرد را چطور ارزیابی میکنید؟
ما هر سال بر اساس آییننامه داخلی شورا باید درخصوص چیدمان مسئولیتهای شورای شهر رایگیری داشته باشیم. برای هیات رئیسه و روسا و نایب رئیس کمیسیونها و حتی اعضایی که در هر کمیسیون هستند، این مساله باید به رای گذاشته شود و بعد، سال کاری را شروع کنیم.
در مورد طیفبندیهای سیاسی، این نکته را باید عرض کنم که ما در شورا ۱۹ نفر از جبهه پایداری هستیم و بقیه از جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند و در کل، کسانی که در جمع شورا حضور دارند از طیف اصولگرایی هستند. مثل شورای شهر تهران طیفبندی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان نداریم.
به لطف خدا، بعد از شناخت یک سالهای که از هم پیدا کردیم، چیدمان هیات رئیسه را بازنگری کردیم و با هماهنگی بین خودمان به یک جمعبندی رسیدیم.
اگر بخواهیم دقیقا به جزئیات بپردازیم، میبینیم که میشد بهتر از این عمل کرد، ولی باید واقعبین باشیم که وقتی جمعبندی و هم فکری ملاک کار قرار میگیرد، همیشه اکثریت راه را نشان میدهند. شاید اقلیتی پیدا شوند که حرف منطقیتری بزنند اما اگر نتوانستند ادله خودشان را برای اکثریت بیان و آنها را با خود همراه کنند، باید مسیر اکثریت را انتخاب کنند.
گفته میشود که در جریان انتخاب شهردار، آقای مرتضوی در همان اوایل به اعضای شورای شهر گفته بودند که برنامهای برای شهرداری ندارند و بعدا برنامه ارائه میدهند.آیا پس از یکسال، برنامه مدونی از سوی ایشان به شورای شهر ارائه شده است؟
ما برای صحبت با شخصیتهایی که برای پست شهرداری فهرست کرده بودیم، کمیتهای تشکیل دادیم.غیر از من، چهار نفر دیگر عضو آن کمیته بودند که به تهران و جاهای دیگر که میرفتیم و با گزینههای شهرداری جلسه میگذاشتیم و صحبت میکردیم. در خصوص چهرههای ملی هیچ وقت از آنها برنامهای نخواستیم و بیشتر سوابقشان برای ما مهم بود و اینکه آیا رغبت دارند در شهر مشهد کار کنند یا خیر.
بحمدالله جناب مرتضوی از چهرههای برجستهای هستند که قبول مسئولیت کردند. در جریان جلساتی که بین اعضای شورای شهر و ایشان برگزار شده بود و من در آن زمان در سفر مکه بودم، صحبتهایی شده بود که ایشان برنامهای ندارد. شما میدانید که بعد از اینکه کسی مسئولیتی میگیرد، یک تیم اجرایی انتخاب میکند و برنامه بلندمدت و کوتاهمدت را برایش تدوین میکند که این کار الان انجام شده است.
در یکسال گذشته، ایشان واقعا قوی عمل کردهاند و این مساله دور از انتظار بوده است، یعنی همین دوستان شهرداری که اوایل مقداری انتقاد داشتند و میگفتند که ای کاش یک شهرساز و یا یک نفر فنی وعمرانی را انتخاب میکردید، الان به من میگویند که این سعهصدر، مدیریت و کلاننگری ایشان، ارجح است بر اینکه یک نفر عمرانی انتخاب میشد.
خود عزیزانی که در تیم اقتصادی شهردار سابق بودند وقتی روش آقای مرتضوی را میبینند، میگویند این کار بهتر است. این نکته را هم باید عرض کنم که هیچکس از تیم شهرداری سابق از مجموعه شهرداری نرفتهاست و همه سر جایشان هستند.
نظر شما در مورد روند اجرا و سرعت پروژههای عمرانی در سطح شهر چیست؟ به نظر میرسد سرعت پروژههای عمرانی مثل گذشته نیست و به کندی پیش میروند. بهعنوان مثال، پروژه روگذر بلوار جانباز که روند اجرای آن مدت زیادی به طول انجامیده است و کندی اجرای آن محسوس است.
ببینید پروژههای عمرانی هم باید سرعت معقول و هم مطالعات گسترده داشته باشند. برای همین مثالی که عرض کردید الان که بررسی میکنیم، میبینیم واقعا مطالعاتش بسیار ناقص انجام شده است. الان کارشناسان میگویند که اگر بخواهیم پل را از روی چهارراه عبور دهیم، با توجه به قوس و انحنایی که دارد از لحاظ فنی به مشکل برمیخوریم. یعنی میخواهم بگویم که یک کار ناپخته انجام دادهاند که شورای چهارم هم به شرش گیر کرده است و اگر الان به پروژه سرعت بدهیم باعث اعتراض عمومی میشود و اگر سرعت ندهیم اتفاق دیگری میافتد.
بزرگترین و مهمترین پروژه در شورای سوم، پروژه خط دوم قطار شهری بود. با بودجه ۹۱۷ میلیارد تومان اعتبار تصویب شد و زمانی که دست شورای چهارم رسید، سه سال و نیم تاخیر داشت. از پنج سال، سه سال و نیم تاخیر و با پیشرفت فیزیکی ۱۸ درصد و پیشرفت اعتباری ۳۵ درصد. درحالیکه کل پروژه پنج ساله بوده است و آیا واقعا این سرعت معقول است؟ در یکسالی که شورای چهارم شکل گرفته است و آقای مرتضوی آمد و تیمش را انتخاب کرد، با قرارگاه[خاتم الانبیا] وارد مذاکره شدیم، مبانی را تغییر دادیم که می توانید بروید سرعت پروژه را محاسبه کنید. این چند ماه از کل آن یک سال ونیم پیشرفت بیشتری داشته است و تا الان هم میدانید که دستگاه TBM به میدان شریعتی رسیده است.
اما مسئولان سابق شهرداری میگویند که علت تاخیر اجرای پروژه خط دوم قطارشهری کمکاری پیمانکار بوده است.
قرارگاه[خاتمالانبیاء] دلایل خودش را دارد و میگوید که تاخیر به علت تغییر در سیاستهایی است که قبلا به آنها اعلام شده است ومستنداتی هم دارند. ما یک کمیته فنی تشکیل و شش ماه هم به آنها فرصت دادیم که این مستندات را بررسی کنند و مقرر شده است که تا بهمن ماه گزارشی ارائه دهند. میخواهیم این گزارش به عنوان یک سند در شورای چهارم باقی بماند که در این تاخیر سه سال و نیمه، چه مقدار قرارگاه خاتم و چه مقدار هم تیم شهرداری سابق مقصر بوده است.
اما این تاخیرها باعث شد که بالغ بر 1000 میلیارد تومان به علت نوسانات قیمت دلار که در چند سال اخیر اتفاق افتاد به آن 917 میلیارد تومان اضافه کنیم. یعنی بعد از سه سال و نیم که پروژه را تحویل گرفتیم، میلگرد و بتن وسیمان و غیره گران شده و این مبلغ هنگفت که اضافه شده بود به علت تاخیر ایجاد شده در اجرای پروژه بهوجود آمده بود. اگر اجرای پروژه درست مدیریت شده بود و این تاخیر بوجود نمیآمد، با این 1000 میلیارد تومان میتوانستیم حاشیه شهر را سروسامان دهیم.
لذا ما در شورای چهارم مبانی قرارداد را اصلاح کردیم وسرعت را به خط دو برگرداندیم و بحمدالله دو دستگاه TBM با سرعت پیش میرود و بعد از اینکه دستگاه اول به نقطه انتهایی خودش یعنی راهآهن رسید، ما خواهش کردیم بخاطر اینکه سرعت خط دو بالا برود، دستگاه را به جای دیگری منتقل نکنند و همین راه را تا میدان سعدی ادامه بدهیم و به جای اینکه حفر تونل در مهرماه سال ۹۴ تمام شود، در اسفندماه سال ۹۳ تمام شود.
ببینید اینها موضوعاتی است که در قرارداد پیشبینی نشده اما با تمهیداتی که آقای شهردار انجام میدهد این پروژه جان تازهای گرفته است. اما چون میدانیم که مشاوران همان مشاوران گذشتهاند و تیم اجرایی هم همان تیم گذشته است، هزار و یک جور کارشکنی میکنند و میخواهند تلقین کنند که این تغییر مبانی به ضرر شهر بوده است. مثلا میگویند که شما باید قرارداد قرارگاه خاتم را فسخ میکردید و با یک شرکت جدید قرارداد میبستید.
دولت نصف اعتبارات خط دو قطارشهری مشهد را پرداخت میکند و تایید هر یک از اقداماتی که شهرداری انجام میدهد را باید کمیته فنی وزارت راه و شهرسازی انجام دهد. این کمیته پس از بررسی موضوع، نظرشان این بود که اگر قرارداد پروژهای با این قد و قواره را فسخ کنید، حداقل دوسال زمان خواهد برد، چون فسخ قرارداد باید از طریق دادگاه و روند قضایی خودش انجام گیرد و به خاطر اینکه لازم است کارشناسان دادگاه از محتویات پرونده سر دربیاورند و سره را از ناسره تشخیص و سپس حکم فسخ را بدهند، بعد از آن، اگر بخواهیم برای چنین پروژهای فراخوان بزنیم و شرکتهای قدر بیایند و و بررسی کنند که ادامه کار را اجرا و مبالغی پیشنهاد کنند، مطمئنا یک سال هم اینجا زمان خواهد برد و در مجموع پروژه سه سال تاخیر خواهد داشت.
در این سه سال و با این وضعیت اقتصادی، قطعا مشابه پروژههای دیگر 1000 میلیارد تومان دیگر لازم بود تا به اعتبار پروژه اضافه شود و ما با ادامه قرارداد از یک ضرر سنگین جلوگیری کردیم و از دولت خواستیم که بیاید و مبانی فنی قرارداد را اصلاح کند.
کمیته فنی دولت متشکل از افرادی ازجمله آقایان سعیدیکیا و زریبافان و یک بزرگوار دیگر به همراه تیم کارشناسی بزرگی که با خودشان به مشهد آورده بودند در مدت دوهفته بررسیها را انجام دادند و مبانی فنی قرارداد را اصلاح کردند و جریمههای سنگینی برای دیرکرد پروژه وضع کردند که در صورت تاخیر، قرارگاه باید پرداخت کند.
واقعا ماندهام چطور باید استدلال این دوستانی که الان میگویند [ادامه کار با پیمانکار فعلی] به صلاح نبوده است و باید مثل گذشته عمل میشد را بپذیرم. درحالیکه همه این دوستان، انسانهای خبرهای هستند و وقتی نظر کارشناسی میدهند، میبینید که در مورد موضوعات ریلی تبحر و تخصص دارند اما نتیجه صحبتهایشان غیر منطقی است. به این دوستان گفتم که با فسخ این قرارداد، شهر را از یک چاله درمیآورید و به یک چاه میاندازید.
این افرادی که میگویید نظرات مخالفی دارند و بعضا کارشکنی می کنند، در چه جاهایی مشغول به کار هستند؟
اینها در جاهای مختلفی مثل بخشهای کارشناسی شهرداری هستند. شاید این دوستان نظرشان خیر باشد و راههای میانبری را بلد باشند اما به هر حال ما را به یک نظر کارشناسی نرساندند.
با توجه به اعلام شورای شهر مبنی بر عمل نکردن دولت به تعهداتش در قبال حمل و نقل عمومی مشهد که حتی این موضوع، علت اصلی گران شدن نرخ بلیت اتوبوس عنوان شده بود، آیا با بازدید رئیس جمهوری از خط دو قطارشهری در سفر اخیرشان به مشهد و اختصاص اعتبار دولتی ۵۰۰ میلیون یورویی برای این منظور، شاهد تغییر در قیمت ناوگان حمل و نقل خواهیم بود؟
تنها بازدیدی که جناب رئیس جمهوری از پروژهها داشتند، بازدید از خط دو قطارشهری مشهد بود. چون این موضوع برایشان مهم بود و گفتند ما اعتبارات لازم را برای تسریع در اجرای پروژه خط دو و سه قطارشهری مشهد تامین میکنیم. این نوع کمک دولتی از نوع کمک زیرساختی است و این اصلا به آن قسمت هزینههای تمام شده و جاری مرتبط نیست. در تقسیمبندی کلانی که مجلس انجام داده است، توسعه زیرساختهای شهری به عهده دولت است و ارائه این زیرساختها و هزینههای جاری و نگهداری آن به عهده شهرداری است.
جناب رئیس جمهوری به تیم اجرایی شهرداری روحیه دادند که در مورد زیرساختها کمک میکنند. حول سه مجموعهای که با مردم بیشترین ارتباط را دارد، یکی خط دو و سه قطارشهری و اتوبوسرانی و تاکسیرانی که تقویت و سرعت نوسازیاش بیشتر شود تا ان شاالله جبران این دوسال بشود. چون در یکی دو سال پایانی دولت قبل و در یکسال گذشته این دولت، تقریبا تزریق مالی درستی به شهرداری نشده بود. آقای نوبخت چند ماه قبل تشریف آوردند و قولهایی دادند و در تهران زمینه آن را فراهم کردند و رئیس جمهوری را آوردند و ایشان دستور آخر را دادند و ان شاالله که اتفاقات خیلی خوبی در شهر بیافتد.
چه شد که نایب رئیس شورا شدید؟
حقیقتا سال اول هم خودم به آقای انتظاری اصرار کردم که مسئولیت را بپذیرند، چون که رده مسئولیتی ایشان در حد معاونت وزیر بوده است و در حد معاون وزیر و معاون بنیاد شهید کشور زحمت کشیده و کار کردهاند. پارسال ایشان یکی از دلایلی که آوردند، این بود که من در شورا نبودم و شما شش سال در شورا بودید و عدهای از اعضا را میشناسید و برای این پست مناسبتر هستید.
من در هیچ جایی، چه در شورای سوم و چه در شورای چهارم کاندیدا نبودهام و این را دوستان دیگر میتوانند شهادت بدهند. با این اتفاقی که افتاد واقعا خوشحالم، زیرا ایشان توانمندی بیشتری دارند و در ردههای مختلف مدیریت کلان کار و مدیریت جهادی کردهاند. به شورای چهارم که آقای انتظاری را انتخاب کردند، تبریک میگویم و ان شاالله که میتوانند منشا خدمات و برکات زیادی شوند. من حتی برای نایب رئیسی هم کاندیدا نبودم ولی ایشان گفتند شما این مسئولیت را بپذیرید که بتوانیم باهم کار را پیش ببریم. خود جمع تصمیم گرفتند و این بار را روی دوش من گذاشتند.
بعضیها میگویند این عوض شدن ترکیب و چینش جدید اعضای هیات رئیسه به اینکه بعضی اعضا از گروه پایداری برگشتهاند، مربوط میشود، نظر شما چیست؟
آقای انتظاری هم عضو گروه پایداری هستند.
اما ایشان میگویند که فقط اسمشان در لیست بوده است و عضو نبودهاند.
قبل از انتشار لیست هم، من خودم ایشان را دعوت کردم که بیایند و عضو این لیست شوند. چون من فکر، دیانت و مدیریت جهادی ایشان را میدانستم و از ایشان تقاضا کردم که بیایند و آقای انتظاری هم پذیرفتند. این جمع هم برایشان تبلیغات کردند و کمکشان کردیم که به شورا بیایند و در یک سالی که ایشان نایب رئیس بودند و با من کار میکردند، همواره هماهنگ بودند. اگر شما هم بروید با ایشان مصاحبه کنید، متوجه میشوید که حتی یک اصطکاک جزئی با آقای انتظاری نداشتیم. الان هم که ایشان در هیات رئیسه هستند باز من در کنارشان هستم. در موضوعاتی که در هیات رئیسه مطرح میشود، ما کارمان کمتر به رای گیری میانجامد و نوعا با اقناع و تفاهم، موضوعات جمعبندی میشود و جلو میرود.
در گفتوگوی قبلی در مورد آقای پژمان صحبت کردیم و گفتید که پرونده ایشان در سازمان بازرسی و قوه قضاییه مفتوح و در حال بررسی است، از اینکه آن پرونده به کجا رسیده اطلاع دارید؟ چون اینطور شایعه شده بود که به واسطه این پرونده، ایشان از کار معلق هستند و نمیتوانند مسئولیت بگیرند، اما دیدیم که معاون وزیر شدند.
ما در جلسهای که در خدمت دادستان بودیم، برخی اعضای شورای شهر هم در این مورد پرسیدند و آقای دادستان عرض کردند که برای ایشان پروندههای متعددی تشکیل شده است که در حال بررسی است. هر زمان که پروندهای به نتیجه برسد، حتی اینکه نتیجهاش را به رسانهها بدهند یا ندهند به عهده قاضی است. در نتیجه، اگر شما مطلع بشوید ما هم مطلع میشویم و تا الان اطلاعات جدیدی از پروندهها نداریم.
نظر شما درباره آنچه در ماههای اخیر بهعنوان اختلافات بین شورای شهر مشهد با استانداری خراسان رضوی مطرح شده است، چیست؟
ببینید مثلا در قضیه افزایش نرخ بلیت اتوبوس، آقای استاندار با موضعی که گرفتند به کمک شورا آمدند. شورای شهر باید اعتبارات را از دولت بگیرد و به شهرداری بدهد و شهرداری هم با اعتبارات خودش بار را تا حد امکان از روی دوش مردم بردارد و این اصل قضیه است. وقتی ما آمدیم براساس نظر کارشناسی در جلسهای که با فرمانداری و شهرداری داشتیم، به رقم 350 تومان رسیدیم. آقای استاندار با ارتباطی که با تهران داشت و احساس میکرد، میتواند مقداری از اعتبارات را تخصیص دهد، گفت که من هم به این قضیه کمک میکنم و قیمت را به 250 تومان برسانید. ما هم ابتدا خیلی خوشحال شدیم که اگر شما این کار را بکنید واقعا به نفع ما کار کردهاید و مردم از چشم ما میبینند و من سریعا در صحن علنی شورا اعلام کردم که استاندار چنین قولی داده است و ما در اولین فرصتی که نامه کتبیاش از دولت به شورا برسد این مبلغ را اعمال می کنیم.
بعضی از دوستان جراید و رسانهها تقدم و تاخری را مطرح کردند که به اعتقاد من اصلا یک حرف درست و کارشناسی نبود. در گوشه و کنار به آقای استاندار گفتند که اول شورای شهر باید قیمت را پایین بیاورد یا شما این کار را انجام میدهید؟ و از زبان استاندار جملهای را گرفتند و مطرح کردند. بعد آمدند پیش من و گفتند در نرخگذاری، شورا باید نظر بدهد یا استانداری؟ ما هم براساس قانون گفتیم که این نرخگذاری را شورا باید انجام دهد.
فضای شهر را دو، سه ماه درگیر این کردند که اختلافات شدید بین استانداری و شورای شهر وجود دارد که واقعا اینطور نبود. آقای استاندار از دوستان خوب ماست. آقای شهردار رفاقت دیرینهای با استاندار دارد. زمانی که نماینده وزیرکشور آمد و جلساتی برگزار شد و ما خدمت این عزیزان رسیدیم، قولی دادند که 15 میلیارد را به حساب شهرداری مشهد بریزند و ما بلافاصله در صحن علنی مطرح کردیم و [کاهش نرخ بلیت اتوبوس] به اتفاق آرا تصویب شد و قیمت را به 250 و 300 تومان کاهش دادیم. میخواهم بگویم که اگر همین تلاشهای استاندار نبود، آیا قبل از کلانشهرهای دیگر به ما 15 میلیارد میدادند؟ در حالیکه رقمی که برای شهر مشهد اختصاص داده بودند، 7 میلیارد بود.
نظر شما راجع به مناقصه پرسش برانگیز مرکز تلفن ۱۳۷ شهرداری که گفته میشود یکی از اعضای شورای شهر هم در این قضیه مساعدتهایی به شرکتی با سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی داشته است، چیست؟
توصیه نامه را که من نوشته بودم. هر گروهی و تشکلی که پیش من بیاید، اگر شناختی از آنها داشته باشم و سوابقشان را بدانم، توصیهای برایشان مینویسم که کارشان با سرعت بیشتری انجام بگیرد. جمعی پیش من آمدند و گفتند این سوابق را داریم و با این قیمتی که در سال 92 مرکز تلفن 137 اداره شده، ما مثلا با 60درصد آن قیمت اینجا را اداره میکنیم. دوستان هم از دانشجویان ارزشی و متدین بودند. چون آن گروه قبلی را هم من توصیه کرده بودم که شهرداری آنها را به کار گرفت، اما اینها گفتند که ما با قیمت پایینتری کار را انجام میدهیم و حجم کار را هم کم نمیکنیم. من گفتم اگر این کار را بکنید، توصیه میکنم که حتما شما را به کار بگیرند، اما روال قانونی باید طی شود.
روال قانونی توصیه بردار نیست. به آنها مکتوب نوشتم که روال قانونی را باید طی کنید و دوستان هم رفتند و روال قانونی را طی کردند و حالا برنده شدهاند و یا نشدهاند بنده در جریان جزئیات کار نیستم.
توصیهای که اعضای شورا میکنند، چه من و چه 24 نفر دیگر، هیچ زمان مصوبه شورا نیست.
پس کارمندان شهرداری ملزم به اجرای این توصیه نامهها نیستند؟
به هیچ وجه و خودشان هم این را میدانند. مثلا ما در کمیتههای نظارتی مینشینیم و توصیهای میکنیم که اتفاقی بیافتد و یکی از معاونان میگوید که ما براساس این بند قانونی نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم و ما هم قبول میکنیم.
همانطور که میدانید موضوع فسخ قرارداد پروژه نوسازی بافت فرسوده مجد یکی از مسائلی است که در چند هفته اخیر خیلی راجع به آن صحبت شده است. رئیس وقت کمیسیون مشارکتها هم در اقدامی کمسابقه اعلام کردند که شورای شهر از شهرداری خواسته است تا لایحه فسخ قرارداد را به شورا بفرستند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید.
این بحث که ما با شرکتهایی که طرف قرارداد شهرداری میشوند چگونه تعامل داشته باشیم، یکی از موضوعات مهمی است که به آن ورود پیدا کردهایم. ما و این دوستان که از مجموعههای اقتصادی شهر و سرمایهگذاران خدوم محسوب میشوند، جلساتی داشتیم و صحبت کردیم.
آنها چند ایراد وارد میکنند و میگویند شهرداری باید ما را جدیتر بگیرد و موضوعات ما را در زمان مشخصی حل و فصل کند. ما با شهرداری این موضوعات را درمیان گذاشتیم و قرار شده که سرمایهگذار کمتر از دو ماه پاسخ خودش را از شهرداری بگیرد.
در مورد پروژه مجد، چون بخشی از سهام آن مربوط به وزارت راه و شهرسازی است، سازمان بازرسی بر اساس وظیفهای که دارد، ورود پیدا کرد. با شورای شهر و آقای نوروزی جلسات متعددی داشتند و گفتند با بررسیهای صورت گرفته، قراردادی که بین اینها انجام شده، دارای ابهامات جدی است. یعنی منابع مالی و فنی دقیقی ندارد و این نتیجه بررسی سه ماهه تیمی فنی است که برای این قضیه تشکیل دادیم.
یکی از کارهای شورای شهر این بود که شش ایراد به این قرارداد وارد کرد و از خدا میخواهیم اگر این ابهامات برطرف شود، کسی که تجربه پیدا کرده، کار را ادامه بدهد. بعد از کشف این ابهامات ما به این دوستان گفتیم که بیاییم این مبانی را اصلاح کنیم، چون پایان قرارداد شما در شهریورماه سال ۹۲ بوده است و الان بدون قرارداد هستید و این مساله را شورای چهارم باید تمدید کند. به آنها گفتیم اگر میتوانید بدون تمدید ادامه دهید، ما این را تمدید نکنیم و کاری به شما نداریم و کارتان را انجام دهید ولی آنها گفتند باید شورای چهارم قرارداد را تمدید کند. زمانی که میخواستیم قرارداد را تمدید کنیم یک تیم فنی، حقوقی و شهرساز را انتخاب کردیم.یک تیم کارشناسی بررسی کردند و سه راه پیشنهاد دادند. اول اینکه با همین قرارداد مخدوش و ابهامات جدی ای که دارد کار را تایید کنیم و ادامه کار را به همین مجری بدهیم. مجری هم که آقای مهندس نوروزی و تیمش هستند ولی این پیشنهاد در شورا رای نیاورد. پیشنهاد دوم تیم کارشناسی این بود که بیایم ابهامات این قرارداد را بر اساس یک کمیته فنی که مرضیالطرفین باشد برطرف و قرارداد را اصلاح کنیم و بعد ادامه کار را به همین مجری بدهیم، یعنی حق و حقوق بر اساس مبانی مشخصی توزیع شود و شهرداری به حق خودش برسد و آن شرکت هم به حق خودش برسد و پس از آن هم کار با روال جدید ادامه پیدا کند. پیشنهاد سوم این بود که قرارداد را با این شرکت فسخ کنیم و یک فراخوان بدهیم، مبانی فنی و مالی را ما اعلام کنیم و همه شرکتها در این فراخوان شرکت کنند. هر کس برنده شد ادامه کار را بگیرد.
شورای شهر پیشنهاد دوم و سوم را تصویب کرده است و آقای شهردار یک ماه فرصت دارد که مسیر دوم را پیگیری کند و ببیند با همین مجری میتواند ابهامات را رفع کند و حق شهرداری را بگیرد تا بین خودشان یک قرارداد دقیق فنی تنظیم کنند یا نه. بعد از آن هم گفتیم پیشنهاد سوم را اجرا و قرارداد را فسخ کنند و مناقصه جدید را در کمتر از دو ماه برگزار کنند.
پیش تر گفتید بدلیل اینکه فسخ قرارداد پروژه خط دوم قطارشهری حداقل سه سال به زمان اجرای پروژه اضافه میکند از این کار منصرف شدید و کار را با قرارگاه خاتمالانبیا ادامه دادید. چرا در این پروژه از استدلال مشابه آن قرارداد استفاده نکردید؟
نظر ما هم این است که کار را با همین پیمانکار ادامه دهیم. تفاوت در اینجاست که سازمان بازرسی در عرض شش ماه تمام اعداد و ارقام را بررسی و اظهار کرده است که مثلا آورده این شرکت 20 میلیارد و پروانههایی که شهرداری صادر کرده 100 میلیارد تومان بوده است.
پس چرا به توافق نرسیدید؟
علتش این بود که تیم مجد بحث را جدی نگرفتند و گفتند احتمال دارد در شورا، طبق توصیه اول همانطور که گذشتگان با ابهامات این را تایید کردند بدون مصوبه کمیسیون ماده پنج و بدون تاییدات کمیتههای کمیسیونهای ماده پنج کار را ادامه دهند.
الان بعد از اینکه مهلتش تمام شده است، آقای نوروزی مدارک را به این کمیسیون برده است. خود ایشان شهردار بودهاند و میدانند که اینها را باید روز اول میبردند و قبل از اینکه کلنگ پروژه را بزنند باید کمیتههای فنی کمیسیون ماده پنج همه این ابهامات را رفع میکرد. البته الان دارند این کارها را انجام میدهند تا بتوانیم در همین یک ماه کار را به این ها بسپاریم. خود تیم مجد دنبال این بود که طبق توصیه اول با ابهامات رای بیاورد که رای نیاورد. ما گفتیم مثل قرارداد خط دو قطارشهری مبانی را اصلاح کنند و دوباره به همین تیم بدهیم، اما اگر آنها به هر دلیلی نپذیرند که مبانی را اصلاح کنند، ما نمیتوانیم کار شهر را قفل بگذاریم.
هنگام بررسی مستندات و نقشههای تملک بافت فرسوده مجد اسم یک خیابان به نام شهید سرویها نظرمان را جلب کرد. در حاشیه خیابان هم همانطورکه بر روی نقشه با رنگ سفید مشخص است، منزلی با نام سرویها وجود دارد که یکی از معدود منازلی است که مجری پروژه هنوز برای تملک آن با مالک به توافق نرسیده است. شباهت فامیلی است یا نسبتی بین شما وجود دارد؟
بله نسبت داریم و نام برادر شهید من بر روی خیابان است. بحث تملک مسیر مشخصی دارد. طبق قانون میگویند وقتی ملکی در طرحی افتاد، طرف دیگر نمیتواند اینجا زندگی کند، اما بر اساس یک سری ضوابط، صاحب ملک و صاحب پروژه هرکدام، یک کارشناس تعیین می کند و یکی هم مرضیالطرفین است. بعد میروند قیمتگذاری میکنند و کار را انجام میدهند.
این بزرگواران در سه، چهار مرحله آمدند و گفتند ما با حکمیت این قضیه را حل میکنیم و ما هم گفتیم خیلی خوب است. در آن زمان مرحوم پدرم به من گفت به واسطه رابطهای که با آقای مهندس نوروزی داری از طرف ما برای گفتوگو و حل مساله صحبت کن. من رفتم با آنها صحبت کنم و نظرشان را پرسیدم. آنها گفتند منزلی را به جای منزل خودمان انتخاب کنیم و ما هم رفتیم و خانهای را در همین نزدیکی پسندیدیم و گفتیم همان را بخرید. بعد از شش ماه آمدند گفتند که آن خانه 20 میلیون تومان گرانتر از خانه شما بوده است و شما باید 20 میلیون تومان به حساب ما بریزید که برای ما قابل قبول نبود. بعد از مدتی حکم دیگری را گذاشتند و گفتند اگر آن طرف خیابان یک خانه شبیه خانه شما بخریم، آیا شما حاضرید عوض کنید؟ و ما هم گفتیم بله خیلی خوب است و باز آنها رفتند کارشناسی کردند و دیگر به ما جواب ندادند.
یعنی این موضوع که قیمت پیشنهادی شما برای فروش، قیمت بالایی بوده است، صحت ندارد؟
خیر، وقتی ما قانون داریم و باید طبق قانون عمل کنیم، مساله به سادگی حل میشود. من به آقای نوروزی هم گفتم که نه لازم است شما پول اضافی بپردازید و نه ما نیازی داریم. طبق روال قانونی پرداخت کنید و کار تمام شود. حال که اینگونه کار مانده است، دیگر باید ببینیم چه میکنند. چون حکم گرفتند و عمل نکردند. همواره به خانواده گفتم مسیر قانونی را پیش ببرید و انشاالله که به زودی هم تمام میشود.
به عنوان سوال آخر، لطفا در مورد برنامه کاشت نهال صلح و دوستی در مشهد به اتفاق اعضای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که بعدا لغو شد، توضیح دهید.
در مورد نهال صلح و دوستی در آن زمان که حملات به غزه در جریان بود و کشورهایی مثل انگلیس همراه اسرائیل بودند، متوجه شدیم که میخواهند نهال صلح و دوستی بکارند و ما گفتیم طرح این موضوعات در این مقطع زمانی درست نیست. در زمانی که در حال کشتار مردم غزه هستند، درست نیست که ژست صلحطلبانه بگیرند و با کاشت این نهال مخالفت شد. دلیلش هم دلیل واضحی بود، چون کشورهای اروپایی آن موقع مواضع سختگیرانهای علیه ایران و غزه داشتند و ما هم بالطبع باید از سیاستهای کلان کشور تبعیت کنیم.
معتقد است که هنوز اعضای تیم شهردار سابق در شهرداری حضور دارند و نظراتی مغایر با نظرات شورای شهر میدهند.این ادعا را که سید صولت مرتضوی به هنگام پیشنهاد دادن این پست به او، برنامهای نداشته است را رد میکند و با دفاع تمام قد ازعملکرد شهردار منتخب شورای چهارم، او را منشا خدمات خوبی برای شهر در یکسال گذشته میداند.
تاکید دارد که هر 25 عضو شورای شهر مشهد از طیف اصولگرایان هستند، اختلافنظر عمیقی بین آنها نیست و جناحبندی خاصی همانند آنچه در شورای تهران دیده میشود در شورای شهر مشهد وجود ندارد. عملکرد نادرست برخی رسانهها در پوشش اخبار بین شورای شهر و استانداری را عامل پدید آمدن این احساس میداند که بین این دو نهاد اختلاف وجود دارد و معتقد است در واقع اصلا اختلافی نبوده است و از کمکها و مساعدتهای دولت میگوید که باعث تسریع روند پروژه خط دو قطارشهری مشهد و نوسازی ناوگان حمل و نقل عمومی شده است. در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
با توجه به اینکه شما نقش مهمی در شورای شهر مشهد دارید و از اعضای تاثیرگذار «جبهه پایداری» به شمار میروید، تغییراتی را که اخیرا در شورای شهر اتفاق افتاد و چینش و ترکیب اعضای هیات رئیسه تغییر کرد را چطور ارزیابی میکنید؟
ما هر سال بر اساس آییننامه داخلی شورا باید درخصوص چیدمان مسئولیتهای شورای شهر رایگیری داشته باشیم. برای هیات رئیسه و روسا و نایب رئیس کمیسیونها و حتی اعضایی که در هر کمیسیون هستند، این مساله باید به رای گذاشته شود و بعد، سال کاری را شروع کنیم.
در مورد طیفبندیهای سیاسی، این نکته را باید عرض کنم که ما در شورا ۱۹ نفر از جبهه پایداری هستیم و بقیه از جبهه پیروان خط امام و رهبری هستند و در کل، کسانی که در جمع شورا حضور دارند از طیف اصولگرایی هستند. مثل شورای شهر تهران طیفبندی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان نداریم.
به لطف خدا، بعد از شناخت یک سالهای که از هم پیدا کردیم، چیدمان هیات رئیسه را بازنگری کردیم و با هماهنگی بین خودمان به یک جمعبندی رسیدیم.
اگر بخواهیم دقیقا به جزئیات بپردازیم، میبینیم که میشد بهتر از این عمل کرد، ولی باید واقعبین باشیم که وقتی جمعبندی و هم فکری ملاک کار قرار میگیرد، همیشه اکثریت راه را نشان میدهند. شاید اقلیتی پیدا شوند که حرف منطقیتری بزنند اما اگر نتوانستند ادله خودشان را برای اکثریت بیان و آنها را با خود همراه کنند، باید مسیر اکثریت را انتخاب کنند.
گفته میشود که در جریان انتخاب شهردار، آقای مرتضوی در همان اوایل به اعضای شورای شهر گفته بودند که برنامهای برای شهرداری ندارند و بعدا برنامه ارائه میدهند.آیا پس از یکسال، برنامه مدونی از سوی ایشان به شورای شهر ارائه شده است؟
ما برای صحبت با شخصیتهایی که برای پست شهرداری فهرست کرده بودیم، کمیتهای تشکیل دادیم.غیر از من، چهار نفر دیگر عضو آن کمیته بودند که به تهران و جاهای دیگر که میرفتیم و با گزینههای شهرداری جلسه میگذاشتیم و صحبت میکردیم. در خصوص چهرههای ملی هیچ وقت از آنها برنامهای نخواستیم و بیشتر سوابقشان برای ما مهم بود و اینکه آیا رغبت دارند در شهر مشهد کار کنند یا خیر.
بحمدالله جناب مرتضوی از چهرههای برجستهای هستند که قبول مسئولیت کردند. در جریان جلساتی که بین اعضای شورای شهر و ایشان برگزار شده بود و من در آن زمان در سفر مکه بودم، صحبتهایی شده بود که ایشان برنامهای ندارد. شما میدانید که بعد از اینکه کسی مسئولیتی میگیرد، یک تیم اجرایی انتخاب میکند و برنامه بلندمدت و کوتاهمدت را برایش تدوین میکند که این کار الان انجام شده است.
در یکسال گذشته، ایشان واقعا قوی عمل کردهاند و این مساله دور از انتظار بوده است، یعنی همین دوستان شهرداری که اوایل مقداری انتقاد داشتند و میگفتند که ای کاش یک شهرساز و یا یک نفر فنی وعمرانی را انتخاب میکردید، الان به من میگویند که این سعهصدر، مدیریت و کلاننگری ایشان، ارجح است بر اینکه یک نفر عمرانی انتخاب میشد.
خود عزیزانی که در تیم اقتصادی شهردار سابق بودند وقتی روش آقای مرتضوی را میبینند، میگویند این کار بهتر است. این نکته را هم باید عرض کنم که هیچکس از تیم شهرداری سابق از مجموعه شهرداری نرفتهاست و همه سر جایشان هستند.
نظر شما در مورد روند اجرا و سرعت پروژههای عمرانی در سطح شهر چیست؟ به نظر میرسد سرعت پروژههای عمرانی مثل گذشته نیست و به کندی پیش میروند. بهعنوان مثال، پروژه روگذر بلوار جانباز که روند اجرای آن مدت زیادی به طول انجامیده است و کندی اجرای آن محسوس است.
ببینید پروژههای عمرانی هم باید سرعت معقول و هم مطالعات گسترده داشته باشند. برای همین مثالی که عرض کردید الان که بررسی میکنیم، میبینیم واقعا مطالعاتش بسیار ناقص انجام شده است. الان کارشناسان میگویند که اگر بخواهیم پل را از روی چهارراه عبور دهیم، با توجه به قوس و انحنایی که دارد از لحاظ فنی به مشکل برمیخوریم. یعنی میخواهم بگویم که یک کار ناپخته انجام دادهاند که شورای چهارم هم به شرش گیر کرده است و اگر الان به پروژه سرعت بدهیم باعث اعتراض عمومی میشود و اگر سرعت ندهیم اتفاق دیگری میافتد.
بزرگترین و مهمترین پروژه در شورای سوم، پروژه خط دوم قطار شهری بود. با بودجه ۹۱۷ میلیارد تومان اعتبار تصویب شد و زمانی که دست شورای چهارم رسید، سه سال و نیم تاخیر داشت. از پنج سال، سه سال و نیم تاخیر و با پیشرفت فیزیکی ۱۸ درصد و پیشرفت اعتباری ۳۵ درصد. درحالیکه کل پروژه پنج ساله بوده است و آیا واقعا این سرعت معقول است؟ در یکسالی که شورای چهارم شکل گرفته است و آقای مرتضوی آمد و تیمش را انتخاب کرد، با قرارگاه[خاتم الانبیا] وارد مذاکره شدیم، مبانی را تغییر دادیم که می توانید بروید سرعت پروژه را محاسبه کنید. این چند ماه از کل آن یک سال ونیم پیشرفت بیشتری داشته است و تا الان هم میدانید که دستگاه TBM به میدان شریعتی رسیده است.
اما مسئولان سابق شهرداری میگویند که علت تاخیر اجرای پروژه خط دوم قطارشهری کمکاری پیمانکار بوده است.
قرارگاه[خاتمالانبیاء] دلایل خودش را دارد و میگوید که تاخیر به علت تغییر در سیاستهایی است که قبلا به آنها اعلام شده است ومستنداتی هم دارند. ما یک کمیته فنی تشکیل و شش ماه هم به آنها فرصت دادیم که این مستندات را بررسی کنند و مقرر شده است که تا بهمن ماه گزارشی ارائه دهند. میخواهیم این گزارش به عنوان یک سند در شورای چهارم باقی بماند که در این تاخیر سه سال و نیمه، چه مقدار قرارگاه خاتم و چه مقدار هم تیم شهرداری سابق مقصر بوده است.
اما این تاخیرها باعث شد که بالغ بر 1000 میلیارد تومان به علت نوسانات قیمت دلار که در چند سال اخیر اتفاق افتاد به آن 917 میلیارد تومان اضافه کنیم. یعنی بعد از سه سال و نیم که پروژه را تحویل گرفتیم، میلگرد و بتن وسیمان و غیره گران شده و این مبلغ هنگفت که اضافه شده بود به علت تاخیر ایجاد شده در اجرای پروژه بهوجود آمده بود. اگر اجرای پروژه درست مدیریت شده بود و این تاخیر بوجود نمیآمد، با این 1000 میلیارد تومان میتوانستیم حاشیه شهر را سروسامان دهیم.
لذا ما در شورای چهارم مبانی قرارداد را اصلاح کردیم وسرعت را به خط دو برگرداندیم و بحمدالله دو دستگاه TBM با سرعت پیش میرود و بعد از اینکه دستگاه اول به نقطه انتهایی خودش یعنی راهآهن رسید، ما خواهش کردیم بخاطر اینکه سرعت خط دو بالا برود، دستگاه را به جای دیگری منتقل نکنند و همین راه را تا میدان سعدی ادامه بدهیم و به جای اینکه حفر تونل در مهرماه سال ۹۴ تمام شود، در اسفندماه سال ۹۳ تمام شود.
ببینید اینها موضوعاتی است که در قرارداد پیشبینی نشده اما با تمهیداتی که آقای شهردار انجام میدهد این پروژه جان تازهای گرفته است. اما چون میدانیم که مشاوران همان مشاوران گذشتهاند و تیم اجرایی هم همان تیم گذشته است، هزار و یک جور کارشکنی میکنند و میخواهند تلقین کنند که این تغییر مبانی به ضرر شهر بوده است. مثلا میگویند که شما باید قرارداد قرارگاه خاتم را فسخ میکردید و با یک شرکت جدید قرارداد میبستید.
دولت نصف اعتبارات خط دو قطارشهری مشهد را پرداخت میکند و تایید هر یک از اقداماتی که شهرداری انجام میدهد را باید کمیته فنی وزارت راه و شهرسازی انجام دهد. این کمیته پس از بررسی موضوع، نظرشان این بود که اگر قرارداد پروژهای با این قد و قواره را فسخ کنید، حداقل دوسال زمان خواهد برد، چون فسخ قرارداد باید از طریق دادگاه و روند قضایی خودش انجام گیرد و به خاطر اینکه لازم است کارشناسان دادگاه از محتویات پرونده سر دربیاورند و سره را از ناسره تشخیص و سپس حکم فسخ را بدهند، بعد از آن، اگر بخواهیم برای چنین پروژهای فراخوان بزنیم و شرکتهای قدر بیایند و و بررسی کنند که ادامه کار را اجرا و مبالغی پیشنهاد کنند، مطمئنا یک سال هم اینجا زمان خواهد برد و در مجموع پروژه سه سال تاخیر خواهد داشت.
در این سه سال و با این وضعیت اقتصادی، قطعا مشابه پروژههای دیگر 1000 میلیارد تومان دیگر لازم بود تا به اعتبار پروژه اضافه شود و ما با ادامه قرارداد از یک ضرر سنگین جلوگیری کردیم و از دولت خواستیم که بیاید و مبانی فنی قرارداد را اصلاح کند.
کمیته فنی دولت متشکل از افرادی ازجمله آقایان سعیدیکیا و زریبافان و یک بزرگوار دیگر به همراه تیم کارشناسی بزرگی که با خودشان به مشهد آورده بودند در مدت دوهفته بررسیها را انجام دادند و مبانی فنی قرارداد را اصلاح کردند و جریمههای سنگینی برای دیرکرد پروژه وضع کردند که در صورت تاخیر، قرارگاه باید پرداخت کند.
واقعا ماندهام چطور باید استدلال این دوستانی که الان میگویند [ادامه کار با پیمانکار فعلی] به صلاح نبوده است و باید مثل گذشته عمل میشد را بپذیرم. درحالیکه همه این دوستان، انسانهای خبرهای هستند و وقتی نظر کارشناسی میدهند، میبینید که در مورد موضوعات ریلی تبحر و تخصص دارند اما نتیجه صحبتهایشان غیر منطقی است. به این دوستان گفتم که با فسخ این قرارداد، شهر را از یک چاله درمیآورید و به یک چاه میاندازید.
این افرادی که میگویید نظرات مخالفی دارند و بعضا کارشکنی می کنند، در چه جاهایی مشغول به کار هستند؟
اینها در جاهای مختلفی مثل بخشهای کارشناسی شهرداری هستند. شاید این دوستان نظرشان خیر باشد و راههای میانبری را بلد باشند اما به هر حال ما را به یک نظر کارشناسی نرساندند.
با توجه به اعلام شورای شهر مبنی بر عمل نکردن دولت به تعهداتش در قبال حمل و نقل عمومی مشهد که حتی این موضوع، علت اصلی گران شدن نرخ بلیت اتوبوس عنوان شده بود، آیا با بازدید رئیس جمهوری از خط دو قطارشهری در سفر اخیرشان به مشهد و اختصاص اعتبار دولتی ۵۰۰ میلیون یورویی برای این منظور، شاهد تغییر در قیمت ناوگان حمل و نقل خواهیم بود؟
تنها بازدیدی که جناب رئیس جمهوری از پروژهها داشتند، بازدید از خط دو قطارشهری مشهد بود. چون این موضوع برایشان مهم بود و گفتند ما اعتبارات لازم را برای تسریع در اجرای پروژه خط دو و سه قطارشهری مشهد تامین میکنیم. این نوع کمک دولتی از نوع کمک زیرساختی است و این اصلا به آن قسمت هزینههای تمام شده و جاری مرتبط نیست. در تقسیمبندی کلانی که مجلس انجام داده است، توسعه زیرساختهای شهری به عهده دولت است و ارائه این زیرساختها و هزینههای جاری و نگهداری آن به عهده شهرداری است.
جناب رئیس جمهوری به تیم اجرایی شهرداری روحیه دادند که در مورد زیرساختها کمک میکنند. حول سه مجموعهای که با مردم بیشترین ارتباط را دارد، یکی خط دو و سه قطارشهری و اتوبوسرانی و تاکسیرانی که تقویت و سرعت نوسازیاش بیشتر شود تا ان شاالله جبران این دوسال بشود. چون در یکی دو سال پایانی دولت قبل و در یکسال گذشته این دولت، تقریبا تزریق مالی درستی به شهرداری نشده بود. آقای نوبخت چند ماه قبل تشریف آوردند و قولهایی دادند و در تهران زمینه آن را فراهم کردند و رئیس جمهوری را آوردند و ایشان دستور آخر را دادند و ان شاالله که اتفاقات خیلی خوبی در شهر بیافتد.
چه شد که نایب رئیس شورا شدید؟
حقیقتا سال اول هم خودم به آقای انتظاری اصرار کردم که مسئولیت را بپذیرند، چون که رده مسئولیتی ایشان در حد معاونت وزیر بوده است و در حد معاون وزیر و معاون بنیاد شهید کشور زحمت کشیده و کار کردهاند. پارسال ایشان یکی از دلایلی که آوردند، این بود که من در شورا نبودم و شما شش سال در شورا بودید و عدهای از اعضا را میشناسید و برای این پست مناسبتر هستید.
من در هیچ جایی، چه در شورای سوم و چه در شورای چهارم کاندیدا نبودهام و این را دوستان دیگر میتوانند شهادت بدهند. با این اتفاقی که افتاد واقعا خوشحالم، زیرا ایشان توانمندی بیشتری دارند و در ردههای مختلف مدیریت کلان کار و مدیریت جهادی کردهاند. به شورای چهارم که آقای انتظاری را انتخاب کردند، تبریک میگویم و ان شاالله که میتوانند منشا خدمات و برکات زیادی شوند. من حتی برای نایب رئیسی هم کاندیدا نبودم ولی ایشان گفتند شما این مسئولیت را بپذیرید که بتوانیم باهم کار را پیش ببریم. خود جمع تصمیم گرفتند و این بار را روی دوش من گذاشتند.
بعضیها میگویند این عوض شدن ترکیب و چینش جدید اعضای هیات رئیسه به اینکه بعضی اعضا از گروه پایداری برگشتهاند، مربوط میشود، نظر شما چیست؟
آقای انتظاری هم عضو گروه پایداری هستند.
اما ایشان میگویند که فقط اسمشان در لیست بوده است و عضو نبودهاند.
قبل از انتشار لیست هم، من خودم ایشان را دعوت کردم که بیایند و عضو این لیست شوند. چون من فکر، دیانت و مدیریت جهادی ایشان را میدانستم و از ایشان تقاضا کردم که بیایند و آقای انتظاری هم پذیرفتند. این جمع هم برایشان تبلیغات کردند و کمکشان کردیم که به شورا بیایند و در یک سالی که ایشان نایب رئیس بودند و با من کار میکردند، همواره هماهنگ بودند. اگر شما هم بروید با ایشان مصاحبه کنید، متوجه میشوید که حتی یک اصطکاک جزئی با آقای انتظاری نداشتیم. الان هم که ایشان در هیات رئیسه هستند باز من در کنارشان هستم. در موضوعاتی که در هیات رئیسه مطرح میشود، ما کارمان کمتر به رای گیری میانجامد و نوعا با اقناع و تفاهم، موضوعات جمعبندی میشود و جلو میرود.
در گفتوگوی قبلی در مورد آقای پژمان صحبت کردیم و گفتید که پرونده ایشان در سازمان بازرسی و قوه قضاییه مفتوح و در حال بررسی است، از اینکه آن پرونده به کجا رسیده اطلاع دارید؟ چون اینطور شایعه شده بود که به واسطه این پرونده، ایشان از کار معلق هستند و نمیتوانند مسئولیت بگیرند، اما دیدیم که معاون وزیر شدند.
ما در جلسهای که در خدمت دادستان بودیم، برخی اعضای شورای شهر هم در این مورد پرسیدند و آقای دادستان عرض کردند که برای ایشان پروندههای متعددی تشکیل شده است که در حال بررسی است. هر زمان که پروندهای به نتیجه برسد، حتی اینکه نتیجهاش را به رسانهها بدهند یا ندهند به عهده قاضی است. در نتیجه، اگر شما مطلع بشوید ما هم مطلع میشویم و تا الان اطلاعات جدیدی از پروندهها نداریم.
نظر شما درباره آنچه در ماههای اخیر بهعنوان اختلافات بین شورای شهر مشهد با استانداری خراسان رضوی مطرح شده است، چیست؟
ببینید مثلا در قضیه افزایش نرخ بلیت اتوبوس، آقای استاندار با موضعی که گرفتند به کمک شورا آمدند. شورای شهر باید اعتبارات را از دولت بگیرد و به شهرداری بدهد و شهرداری هم با اعتبارات خودش بار را تا حد امکان از روی دوش مردم بردارد و این اصل قضیه است. وقتی ما آمدیم براساس نظر کارشناسی در جلسهای که با فرمانداری و شهرداری داشتیم، به رقم 350 تومان رسیدیم. آقای استاندار با ارتباطی که با تهران داشت و احساس میکرد، میتواند مقداری از اعتبارات را تخصیص دهد، گفت که من هم به این قضیه کمک میکنم و قیمت را به 250 تومان برسانید. ما هم ابتدا خیلی خوشحال شدیم که اگر شما این کار را بکنید واقعا به نفع ما کار کردهاید و مردم از چشم ما میبینند و من سریعا در صحن علنی شورا اعلام کردم که استاندار چنین قولی داده است و ما در اولین فرصتی که نامه کتبیاش از دولت به شورا برسد این مبلغ را اعمال می کنیم.
بعضی از دوستان جراید و رسانهها تقدم و تاخری را مطرح کردند که به اعتقاد من اصلا یک حرف درست و کارشناسی نبود. در گوشه و کنار به آقای استاندار گفتند که اول شورای شهر باید قیمت را پایین بیاورد یا شما این کار را انجام میدهید؟ و از زبان استاندار جملهای را گرفتند و مطرح کردند. بعد آمدند پیش من و گفتند در نرخگذاری، شورا باید نظر بدهد یا استانداری؟ ما هم براساس قانون گفتیم که این نرخگذاری را شورا باید انجام دهد.
فضای شهر را دو، سه ماه درگیر این کردند که اختلافات شدید بین استانداری و شورای شهر وجود دارد که واقعا اینطور نبود. آقای استاندار از دوستان خوب ماست. آقای شهردار رفاقت دیرینهای با استاندار دارد. زمانی که نماینده وزیرکشور آمد و جلساتی برگزار شد و ما خدمت این عزیزان رسیدیم، قولی دادند که 15 میلیارد را به حساب شهرداری مشهد بریزند و ما بلافاصله در صحن علنی مطرح کردیم و [کاهش نرخ بلیت اتوبوس] به اتفاق آرا تصویب شد و قیمت را به 250 و 300 تومان کاهش دادیم. میخواهم بگویم که اگر همین تلاشهای استاندار نبود، آیا قبل از کلانشهرهای دیگر به ما 15 میلیارد میدادند؟ در حالیکه رقمی که برای شهر مشهد اختصاص داده بودند، 7 میلیارد بود.
نظر شما راجع به مناقصه پرسش برانگیز مرکز تلفن ۱۳۷ شهرداری که گفته میشود یکی از اعضای شورای شهر هم در این قضیه مساعدتهایی به شرکتی با سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی داشته است، چیست؟
توصیه نامه را که من نوشته بودم. هر گروهی و تشکلی که پیش من بیاید، اگر شناختی از آنها داشته باشم و سوابقشان را بدانم، توصیهای برایشان مینویسم که کارشان با سرعت بیشتری انجام بگیرد. جمعی پیش من آمدند و گفتند این سوابق را داریم و با این قیمتی که در سال 92 مرکز تلفن 137 اداره شده، ما مثلا با 60درصد آن قیمت اینجا را اداره میکنیم. دوستان هم از دانشجویان ارزشی و متدین بودند. چون آن گروه قبلی را هم من توصیه کرده بودم که شهرداری آنها را به کار گرفت، اما اینها گفتند که ما با قیمت پایینتری کار را انجام میدهیم و حجم کار را هم کم نمیکنیم. من گفتم اگر این کار را بکنید، توصیه میکنم که حتما شما را به کار بگیرند، اما روال قانونی باید طی شود.
روال قانونی توصیه بردار نیست. به آنها مکتوب نوشتم که روال قانونی را باید طی کنید و دوستان هم رفتند و روال قانونی را طی کردند و حالا برنده شدهاند و یا نشدهاند بنده در جریان جزئیات کار نیستم.
توصیهای که اعضای شورا میکنند، چه من و چه 24 نفر دیگر، هیچ زمان مصوبه شورا نیست.
پس کارمندان شهرداری ملزم به اجرای این توصیه نامهها نیستند؟
به هیچ وجه و خودشان هم این را میدانند. مثلا ما در کمیتههای نظارتی مینشینیم و توصیهای میکنیم که اتفاقی بیافتد و یکی از معاونان میگوید که ما براساس این بند قانونی نمیتوانیم چنین کاری انجام دهیم و ما هم قبول میکنیم.
همانطور که میدانید موضوع فسخ قرارداد پروژه نوسازی بافت فرسوده مجد یکی از مسائلی است که در چند هفته اخیر خیلی راجع به آن صحبت شده است. رئیس وقت کمیسیون مشارکتها هم در اقدامی کمسابقه اعلام کردند که شورای شهر از شهرداری خواسته است تا لایحه فسخ قرارداد را به شورا بفرستند. این موضوع را چطور ارزیابی میکنید.
این بحث که ما با شرکتهایی که طرف قرارداد شهرداری میشوند چگونه تعامل داشته باشیم، یکی از موضوعات مهمی است که به آن ورود پیدا کردهایم. ما و این دوستان که از مجموعههای اقتصادی شهر و سرمایهگذاران خدوم محسوب میشوند، جلساتی داشتیم و صحبت کردیم.
آنها چند ایراد وارد میکنند و میگویند شهرداری باید ما را جدیتر بگیرد و موضوعات ما را در زمان مشخصی حل و فصل کند. ما با شهرداری این موضوعات را درمیان گذاشتیم و قرار شده که سرمایهگذار کمتر از دو ماه پاسخ خودش را از شهرداری بگیرد.
در مورد پروژه مجد، چون بخشی از سهام آن مربوط به وزارت راه و شهرسازی است، سازمان بازرسی بر اساس وظیفهای که دارد، ورود پیدا کرد. با شورای شهر و آقای نوروزی جلسات متعددی داشتند و گفتند با بررسیهای صورت گرفته، قراردادی که بین اینها انجام شده، دارای ابهامات جدی است. یعنی منابع مالی و فنی دقیقی ندارد و این نتیجه بررسی سه ماهه تیمی فنی است که برای این قضیه تشکیل دادیم.
یکی از کارهای شورای شهر این بود که شش ایراد به این قرارداد وارد کرد و از خدا میخواهیم اگر این ابهامات برطرف شود، کسی که تجربه پیدا کرده، کار را ادامه بدهد. بعد از کشف این ابهامات ما به این دوستان گفتیم که بیاییم این مبانی را اصلاح کنیم، چون پایان قرارداد شما در شهریورماه سال ۹۲ بوده است و الان بدون قرارداد هستید و این مساله را شورای چهارم باید تمدید کند. به آنها گفتیم اگر میتوانید بدون تمدید ادامه دهید، ما این را تمدید نکنیم و کاری به شما نداریم و کارتان را انجام دهید ولی آنها گفتند باید شورای چهارم قرارداد را تمدید کند. زمانی که میخواستیم قرارداد را تمدید کنیم یک تیم فنی، حقوقی و شهرساز را انتخاب کردیم.یک تیم کارشناسی بررسی کردند و سه راه پیشنهاد دادند. اول اینکه با همین قرارداد مخدوش و ابهامات جدی ای که دارد کار را تایید کنیم و ادامه کار را به همین مجری بدهیم. مجری هم که آقای مهندس نوروزی و تیمش هستند ولی این پیشنهاد در شورا رای نیاورد. پیشنهاد دوم تیم کارشناسی این بود که بیایم ابهامات این قرارداد را بر اساس یک کمیته فنی که مرضیالطرفین باشد برطرف و قرارداد را اصلاح کنیم و بعد ادامه کار را به همین مجری بدهیم، یعنی حق و حقوق بر اساس مبانی مشخصی توزیع شود و شهرداری به حق خودش برسد و آن شرکت هم به حق خودش برسد و پس از آن هم کار با روال جدید ادامه پیدا کند. پیشنهاد سوم این بود که قرارداد را با این شرکت فسخ کنیم و یک فراخوان بدهیم، مبانی فنی و مالی را ما اعلام کنیم و همه شرکتها در این فراخوان شرکت کنند. هر کس برنده شد ادامه کار را بگیرد.
شورای شهر پیشنهاد دوم و سوم را تصویب کرده است و آقای شهردار یک ماه فرصت دارد که مسیر دوم را پیگیری کند و ببیند با همین مجری میتواند ابهامات را رفع کند و حق شهرداری را بگیرد تا بین خودشان یک قرارداد دقیق فنی تنظیم کنند یا نه. بعد از آن هم گفتیم پیشنهاد سوم را اجرا و قرارداد را فسخ کنند و مناقصه جدید را در کمتر از دو ماه برگزار کنند.
پیش تر گفتید بدلیل اینکه فسخ قرارداد پروژه خط دوم قطارشهری حداقل سه سال به زمان اجرای پروژه اضافه میکند از این کار منصرف شدید و کار را با قرارگاه خاتمالانبیا ادامه دادید. چرا در این پروژه از استدلال مشابه آن قرارداد استفاده نکردید؟
نظر ما هم این است که کار را با همین پیمانکار ادامه دهیم. تفاوت در اینجاست که سازمان بازرسی در عرض شش ماه تمام اعداد و ارقام را بررسی و اظهار کرده است که مثلا آورده این شرکت 20 میلیارد و پروانههایی که شهرداری صادر کرده 100 میلیارد تومان بوده است.
پس چرا به توافق نرسیدید؟
علتش این بود که تیم مجد بحث را جدی نگرفتند و گفتند احتمال دارد در شورا، طبق توصیه اول همانطور که گذشتگان با ابهامات این را تایید کردند بدون مصوبه کمیسیون ماده پنج و بدون تاییدات کمیتههای کمیسیونهای ماده پنج کار را ادامه دهند.
الان بعد از اینکه مهلتش تمام شده است، آقای نوروزی مدارک را به این کمیسیون برده است. خود ایشان شهردار بودهاند و میدانند که اینها را باید روز اول میبردند و قبل از اینکه کلنگ پروژه را بزنند باید کمیتههای فنی کمیسیون ماده پنج همه این ابهامات را رفع میکرد. البته الان دارند این کارها را انجام میدهند تا بتوانیم در همین یک ماه کار را به این ها بسپاریم. خود تیم مجد دنبال این بود که طبق توصیه اول با ابهامات رای بیاورد که رای نیاورد. ما گفتیم مثل قرارداد خط دو قطارشهری مبانی را اصلاح کنند و دوباره به همین تیم بدهیم، اما اگر آنها به هر دلیلی نپذیرند که مبانی را اصلاح کنند، ما نمیتوانیم کار شهر را قفل بگذاریم.
هنگام بررسی مستندات و نقشههای تملک بافت فرسوده مجد اسم یک خیابان به نام شهید سرویها نظرمان را جلب کرد. در حاشیه خیابان هم همانطورکه بر روی نقشه با رنگ سفید مشخص است، منزلی با نام سرویها وجود دارد که یکی از معدود منازلی است که مجری پروژه هنوز برای تملک آن با مالک به توافق نرسیده است. شباهت فامیلی است یا نسبتی بین شما وجود دارد؟
بله نسبت داریم و نام برادر شهید من بر روی خیابان است. بحث تملک مسیر مشخصی دارد. طبق قانون میگویند وقتی ملکی در طرحی افتاد، طرف دیگر نمیتواند اینجا زندگی کند، اما بر اساس یک سری ضوابط، صاحب ملک و صاحب پروژه هرکدام، یک کارشناس تعیین می کند و یکی هم مرضیالطرفین است. بعد میروند قیمتگذاری میکنند و کار را انجام میدهند.
این بزرگواران در سه، چهار مرحله آمدند و گفتند ما با حکمیت این قضیه را حل میکنیم و ما هم گفتیم خیلی خوب است. در آن زمان مرحوم پدرم به من گفت به واسطه رابطهای که با آقای مهندس نوروزی داری از طرف ما برای گفتوگو و حل مساله صحبت کن. من رفتم با آنها صحبت کنم و نظرشان را پرسیدم. آنها گفتند منزلی را به جای منزل خودمان انتخاب کنیم و ما هم رفتیم و خانهای را در همین نزدیکی پسندیدیم و گفتیم همان را بخرید. بعد از شش ماه آمدند گفتند که آن خانه 20 میلیون تومان گرانتر از خانه شما بوده است و شما باید 20 میلیون تومان به حساب ما بریزید که برای ما قابل قبول نبود. بعد از مدتی حکم دیگری را گذاشتند و گفتند اگر آن طرف خیابان یک خانه شبیه خانه شما بخریم، آیا شما حاضرید عوض کنید؟ و ما هم گفتیم بله خیلی خوب است و باز آنها رفتند کارشناسی کردند و دیگر به ما جواب ندادند.
یعنی این موضوع که قیمت پیشنهادی شما برای فروش، قیمت بالایی بوده است، صحت ندارد؟
خیر، وقتی ما قانون داریم و باید طبق قانون عمل کنیم، مساله به سادگی حل میشود. من به آقای نوروزی هم گفتم که نه لازم است شما پول اضافی بپردازید و نه ما نیازی داریم. طبق روال قانونی پرداخت کنید و کار تمام شود. حال که اینگونه کار مانده است، دیگر باید ببینیم چه میکنند. چون حکم گرفتند و عمل نکردند. همواره به خانواده گفتم مسیر قانونی را پیش ببرید و انشاالله که به زودی هم تمام میشود.
به عنوان سوال آخر، لطفا در مورد برنامه کاشت نهال صلح و دوستی در مشهد به اتفاق اعضای کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل که بعدا لغو شد، توضیح دهید.
در مورد نهال صلح و دوستی در آن زمان که حملات به غزه در جریان بود و کشورهایی مثل انگلیس همراه اسرائیل بودند، متوجه شدیم که میخواهند نهال صلح و دوستی بکارند و ما گفتیم طرح این موضوعات در این مقطع زمانی درست نیست. در زمانی که در حال کشتار مردم غزه هستند، درست نیست که ژست صلحطلبانه بگیرند و با کاشت این نهال مخالفت شد. دلیلش هم دلیل واضحی بود، چون کشورهای اروپایی آن موقع مواضع سختگیرانهای علیه ایران و غزه داشتند و ما هم بالطبع باید از سیاستهای کلان کشور تبعیت کنیم.
ارسال نظر