رئیس انجمن علمی مددکاران ایران در گفت وگو با «دنیای اقتصاد» تشریح کرد:
همه دلایل افزایش و رواج ازدواج سفید در ایران
فرشته مرادی آمارها نشان میدهد نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی ۲ برابرنرخ عمومی بیکاری در کشور است. درگروه تحصیلکردههای دانشگاهی، نرخ بیکاری زنان تا ۵۰ درصد افزایش یافته و عموما بنگاهها و کارفرمایان اقبال چندانی به پذیرش کارجویان فارغالتحصیل دانشگاهی ندارند. از سوی دیگرقیمت خرید هر متر مربع خانه در تهران از ۳ میلیون تومان شروع میشود تا قیمتهای نجومی. قیمتی که برای جوانان تازه فارغالتحصیل رویایی بیش نیست. قیمت اجاره مسکن نیز دست کمی از این قیمت ندارد؛ حداقل ۳۰ میلیون تومان پول پیش و ۱ میلیون تومان درآمد ماهانه برای اجاره نیاز است.
فرشته مرادی آمارها نشان میدهد نرخ بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی ۲ برابرنرخ عمومی بیکاری در کشور است. درگروه تحصیلکردههای دانشگاهی، نرخ بیکاری زنان تا ۵۰ درصد افزایش یافته و عموما بنگاهها و کارفرمایان اقبال چندانی به پذیرش کارجویان فارغالتحصیل دانشگاهی ندارند. از سوی دیگرقیمت خرید هر متر مربع خانه در تهران از 3 میلیون تومان شروع میشود تا قیمتهای نجومی. قیمتی که برای جوانان تازه فارغالتحصیل رویایی بیش نیست. قیمت اجاره مسکن نیز دست کمی از این قیمت ندارد؛ حداقل ۳۰ میلیون تومان پول پیش و ۱ میلیون تومان درآمد ماهانه برای اجاره نیاز است. همه این عوامل دست به دست هم میدهند تا جوانان هر چه بیشتر از ازدواج دائم دور شوند و به سبکهای زندگی مانند ازدواج سفید روی بیاورند. تفاوت این ازدواج در آن است که هر زمان هر کدام از طرفین مایل باشند، میتوانند آن بر هم بزنند که همین امر این ازدواج را با مشکلات حقوقی و شرعی بسیاری در فضای زندگی در ایران روبهرو خواهد ساخت. به هر حال در دهه اخیر موضوع ازدواج سفید یا به معنایی دیگر همخانگی دختران و پسران مجرد بدون هیچ سند و قبالهای در میان بسیاری از جامعه شناسان و خانوادهها
موجب نگرانی شده است؛ زیرا جامعه ایرانی_ اسلامی در مقابل چنین پدیدههایی واکنش جدی نشان میدهد؛ چراکه با عرف جامعه این موضوعات در تناقض است. از این رو برای بررسی و آسیبشناسی این پدیده با دکتر مصطفی اقلیما؛ رئیس انجمن علمی مددکاران ایران به گفتوگو نشستهایم که در پی میآید.
ازدواج سفید در ایران در دهه اخیر تبدیل به دغدغهای اجتماعی شده است؛ زیرا در کشورهایی که در مرحله گذار به مدرنیته هستند هنوز سنتها بر روابط اجتماعی حاکم است و در کشوری چون ایران که مذهب یکی از ارکان خانوادهها به شمار میرود این موضوع پسندیده وقابل قبول نیست، به نظر شما این پدیده چیست و چرا در حال گسترش است؟محققان و جامعهشناسان وجود چنین پدیدههایی را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعهای از عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها بهخاطر مشکلات اقتصادی است؛ چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی بربیایند؛ به همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشند. پدیده ازدواج سفید چیز جدیدی نیست. در گذشته و حال هم چنین ازدواجهایی در کشور وجود داشته است که طبق قانون حق و حقوق اندک و تعیین شدهای از سوی طرفین مشخص میشد که پس از پایان جدایی پرداخت میشود، ولی در اینگونه ازدواجها که به ازدواج سفید مشهور شدند، هیچ حق و حقوقی برای زنان وجود ندارد.
چنین پدیدهای در کشور ما مرسوم نبوده و نیست آیا در کشورهای دیگر هم چنین ازدواجهایی مرسوم است و به چه صورت؟
در کشورهای خارجی «ازدواج سفید» با تفاوت بسیاری از ایران وجود دارد. در این کشورها افرادی که میخواهند با یکدیگر در زیر یک سقف زندگی کنند با مراجعه به شهرداریها، همخانه بودن خود را اعلام و ثبت میکنند سپس از مزایایی هم برخوردار میشوند. تمامی مزایایی که یک زن و شوهر دارند شامل این دسته از افراد هم میشود و در پایان اگر نخواهند با هم زندگی کنند، همه مزایا فسخ میشود.
مثلا در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد تنها بهخاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند؛ اما در ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن می دهد؛ اما در ایران اینطور نیست؛ چون فرهنگها با هم فرق میکند.
چرا این ازدواج در کشور ما با مخالفان بسیاری مواجه است. به نظر شما مخالفان این پدیده به چه چیزی اعتراض دارند؟
اتفاق دیگری که در کشور ما افتاده این است که دختران بیاذن خانواده با پسران زیر یک سقف زندگی میکنند و خانوادهها از چنین روابطی آگاهی ندارند و نکته حائز اهمیت این است که این افراد با هم رابطه کامل جنسی دارند.
ازدواج سفید در چه شهرهایی بیشتر دیده میشود؟
در شهرهای کوچک نسبت به شهرهای بزرگ کمتر این موضوعات دیده میشود. در شهرهایی چون تهران، اصفهان و تبریز این پدیده به شدت رواج یافته است.
چرا افرادی که حاضرند با فردی همخانه شوند به دنبال ازدواج نیستند؛ یعنی چه دلایل و عواملی سبب میشود که حاضر به همخانگی شوند ولی ازدواج نه ؟
بخشی از این موضوع به دلیل وضعیت مالی و اقتصاد نامشخص افراد است؛ زیرا به تنهایی از پس یک زندگی متاهلی بر نمیآیند و حاضر نیستند که تنها با داشتن یک حقوق ازدواج کنند. بنابراین تصمیم میگیرند تا با جنس مخالف خود که اوهم از نظر مالی میتواند خودش را ساپورت کند، زندگی کرده و همخانه شوند؛ ولی زیر بار تعهدی نمیروند.
بسیاری معتقدند در اینگونه ازدواجها افراد متضرر خواهند شدنظر شما چیست؟
دخترها در جامعه ما با تن دادن به این ازدواج ضرر میکنند؛ چون فرهنگ جامعه ما این چنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهد بود که بر دختران جامعه وارد میشود.
آیا میتوان امیدوار بود که دختران و پسرانی که در یک خانه با هم زندگی میکنند، روزی با هم ازدواج رسمی کنند؟
اینگونه ازدواجها به ازدواج عقدی و واقعی منجر نمیشود؛ زیرا پسران حاضر نیستند با دخترانی که با آنها همخانه شدهاند، ازدواج عقدی کنند و آنها را فرد مناسبی برای ازدواج و زندگی متاهلی نمیدانند. همچنین دخترها نیز چنین پسرهایی را برای ازدواج قبول ندارند و تنها همدیگر را برای دوستی و یک زندگی بدون تعهد میپذیرند.
بهطور معمول و طبق آمارها 80درصد پسرهایی که دوست دختر میگیرند با آنها ازدواج نمیکنند، تنها 20 درصد با دخترانی که پیش از ازدواج با آنها رابطه دوستی برقرار کردهاند ازدواج میکنند آن هم به دلایلی چون تمکن مالی و خانوادگی...
چگونه این افراد میتواند خانه اجاره کنند آیا در این موردمنع قانونی وجود ندارد؟
بسیار دیده شده که در تهران و بسیاری از کلانشهرها دختران و پسران برای اجاره خانه مدارک جعلی درست کرده یا با عنوان جعلی خواهر و برادر با هم زندگی میکنند.
آیا قانون با چنین موضوعی برخورد نمیکند؟
از نظر دولت و قانون این موضوعات رسمیت ندارد، ولی واقعا این موضوع قابل انکار نیست؛ گرچه مراکز رسمی به دنبال اعلام آمار آن نیستند.
به نظر شما راهکاری برای رفع این پدیده در کشور وجود دارد،راهکار موجود چیست ؟
به هر حال دختران از حدود 15 سالگی به بلوغ جنسی میرسند. وقتی شرایط ازدواج فراهم نباشد و بسترهای فرهنگی و مذهبی در میان این افراد کمرنگ باشد، موضوعاتی چون ازدواج سفید اتفاق میافتد. مشکلات اقتصادی، بیکاری، مشکل مسکن و عرفهای دست و پاگیر از رقمهای بالای مهریه گرفته تا بساطهای سنگین و انتظارات عجیب و غریب عروسی که پیش روی جوانان قرار میگیرد، راهی نمیماند، جز فرار از ازدواج رسمی. به هر حال ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور ما نیز در مواجهه با چنین مشکلاتی نیاز به چارهجویی دارد. یکسری راهکارهای جدید باید نوشته شوند که جامعه ایرانی اسلامی بتواند در این شرایط با کمترین آسیب به حل و فصل مشکلات اجتماعی و خصوصا جوانان بپردازد.
ازدواج سفید در ایران در دهه اخیر تبدیل به دغدغهای اجتماعی شده است؛ زیرا در کشورهایی که در مرحله گذار به مدرنیته هستند هنوز سنتها بر روابط اجتماعی حاکم است و در کشوری چون ایران که مذهب یکی از ارکان خانوادهها به شمار میرود این موضوع پسندیده وقابل قبول نیست، به نظر شما این پدیده چیست و چرا در حال گسترش است؟محققان و جامعهشناسان وجود چنین پدیدههایی را مخرب میدانند و ازدواج سفید و انتخاب تجرد به جای ازدواج را مجموعهای از عوارض این فروریختگی مینامند که یکی از مهمترین آنها بهخاطر مشکلات اقتصادی است؛ چون در این زمانه مردهای 34-35 ساله هم نمیتوانند از پس یک زندگی بربیایند؛ به همین خاطر یا ترجیح میدهند ازدواج نکنند یا روابط پنهانی داشته باشند. پدیده ازدواج سفید چیز جدیدی نیست. در گذشته و حال هم چنین ازدواجهایی در کشور وجود داشته است که طبق قانون حق و حقوق اندک و تعیین شدهای از سوی طرفین مشخص میشد که پس از پایان جدایی پرداخت میشود، ولی در اینگونه ازدواجها که به ازدواج سفید مشهور شدند، هیچ حق و حقوقی برای زنان وجود ندارد.
چنین پدیدهای در کشور ما مرسوم نبوده و نیست آیا در کشورهای دیگر هم چنین ازدواجهایی مرسوم است و به چه صورت؟
در کشورهای خارجی «ازدواج سفید» با تفاوت بسیاری از ایران وجود دارد. در این کشورها افرادی که میخواهند با یکدیگر در زیر یک سقف زندگی کنند با مراجعه به شهرداریها، همخانه بودن خود را اعلام و ثبت میکنند سپس از مزایایی هم برخوردار میشوند. تمامی مزایایی که یک زن و شوهر دارند شامل این دسته از افراد هم میشود و در پایان اگر نخواهند با هم زندگی کنند، همه مزایا فسخ میشود.
مثلا در فرانسه این نوع ازدواجها صورت میگیرد تنها بهخاطر منفعتشان و بعد از اینکه نیازشان برطرف شد از هم جدا میشوند؛ اما در ایران جایی برای چنین رفتارهایی نیست. در این نوع کشورها این نوع ازدواج نوعی قدرت به زن می دهد؛ اما در ایران اینطور نیست؛ چون فرهنگها با هم فرق میکند.
چرا این ازدواج در کشور ما با مخالفان بسیاری مواجه است. به نظر شما مخالفان این پدیده به چه چیزی اعتراض دارند؟
اتفاق دیگری که در کشور ما افتاده این است که دختران بیاذن خانواده با پسران زیر یک سقف زندگی میکنند و خانوادهها از چنین روابطی آگاهی ندارند و نکته حائز اهمیت این است که این افراد با هم رابطه کامل جنسی دارند.
ازدواج سفید در چه شهرهایی بیشتر دیده میشود؟
در شهرهای کوچک نسبت به شهرهای بزرگ کمتر این موضوعات دیده میشود. در شهرهایی چون تهران، اصفهان و تبریز این پدیده به شدت رواج یافته است.
چرا افرادی که حاضرند با فردی همخانه شوند به دنبال ازدواج نیستند؛ یعنی چه دلایل و عواملی سبب میشود که حاضر به همخانگی شوند ولی ازدواج نه ؟
بخشی از این موضوع به دلیل وضعیت مالی و اقتصاد نامشخص افراد است؛ زیرا به تنهایی از پس یک زندگی متاهلی بر نمیآیند و حاضر نیستند که تنها با داشتن یک حقوق ازدواج کنند. بنابراین تصمیم میگیرند تا با جنس مخالف خود که اوهم از نظر مالی میتواند خودش را ساپورت کند، زندگی کرده و همخانه شوند؛ ولی زیر بار تعهدی نمیروند.
بسیاری معتقدند در اینگونه ازدواجها افراد متضرر خواهند شدنظر شما چیست؟
دخترها در جامعه ما با تن دادن به این ازدواج ضرر میکنند؛ چون فرهنگ جامعه ما این چنین است که وقتی دختری با یک پسر در رابطه باشد بعد از پایان یافتن آن رابطه کسی به سراغش نخواهد رفت و این اتفاق ضربه سنگینی خواهد بود که بر دختران جامعه وارد میشود.
آیا میتوان امیدوار بود که دختران و پسرانی که در یک خانه با هم زندگی میکنند، روزی با هم ازدواج رسمی کنند؟
اینگونه ازدواجها به ازدواج عقدی و واقعی منجر نمیشود؛ زیرا پسران حاضر نیستند با دخترانی که با آنها همخانه شدهاند، ازدواج عقدی کنند و آنها را فرد مناسبی برای ازدواج و زندگی متاهلی نمیدانند. همچنین دخترها نیز چنین پسرهایی را برای ازدواج قبول ندارند و تنها همدیگر را برای دوستی و یک زندگی بدون تعهد میپذیرند.
بهطور معمول و طبق آمارها 80درصد پسرهایی که دوست دختر میگیرند با آنها ازدواج نمیکنند، تنها 20 درصد با دخترانی که پیش از ازدواج با آنها رابطه دوستی برقرار کردهاند ازدواج میکنند آن هم به دلایلی چون تمکن مالی و خانوادگی...
چگونه این افراد میتواند خانه اجاره کنند آیا در این موردمنع قانونی وجود ندارد؟
بسیار دیده شده که در تهران و بسیاری از کلانشهرها دختران و پسران برای اجاره خانه مدارک جعلی درست کرده یا با عنوان جعلی خواهر و برادر با هم زندگی میکنند.
آیا قانون با چنین موضوعی برخورد نمیکند؟
از نظر دولت و قانون این موضوعات رسمیت ندارد، ولی واقعا این موضوع قابل انکار نیست؛ گرچه مراکز رسمی به دنبال اعلام آمار آن نیستند.
به نظر شما راهکاری برای رفع این پدیده در کشور وجود دارد،راهکار موجود چیست ؟
به هر حال دختران از حدود 15 سالگی به بلوغ جنسی میرسند. وقتی شرایط ازدواج فراهم نباشد و بسترهای فرهنگی و مذهبی در میان این افراد کمرنگ باشد، موضوعاتی چون ازدواج سفید اتفاق میافتد. مشکلات اقتصادی، بیکاری، مشکل مسکن و عرفهای دست و پاگیر از رقمهای بالای مهریه گرفته تا بساطهای سنگین و انتظارات عجیب و غریب عروسی که پیش روی جوانان قرار میگیرد، راهی نمیماند، جز فرار از ازدواج رسمی. به هر حال ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور ما نیز در مواجهه با چنین مشکلاتی نیاز به چارهجویی دارد. یکسری راهکارهای جدید باید نوشته شوند که جامعه ایرانی اسلامی بتواند در این شرایط با کمترین آسیب به حل و فصل مشکلات اجتماعی و خصوصا جوانان بپردازد.
ارسال نظر