ژنو3،  نتیجه گفت و گوی تاریخ ساز
مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه گفت‌وگوی تلفنی حسن روحانی و باراک اوباما، روسای‌جمهوری ایران و آمریکا، نقطه عطفی در روابط سیاست خارجی دو کشور محسوب می‎شود؛ البته روابط خارجی را باید از سیاست خارجی مجزا دانست به همین دلیل نه تنها این گفت‌وگو در سیاست خارجی ایران و آمریکا نسبت به یکدیگر موثر بود بلکه به باور من در سپهر ذهنی و رفتار عینی هر دو کشور در گستره‎ای بیش از روابط دوجانبه تاثیرگذار بوده و خواهد بود. از این روست که این گفت‌وگو اگرچه تلفنی بود در بافت متن ناشی از نزدیک به 4 دهه رودررویی می‎تواند تاثیری بسزا از خود بر جای بگذارد. همچنین نتیجه بخشی و انعکاس عملی آن را در رسیدن سریع به یک توافق در پرونده هسته‎ای ایران در ژنو 3 ملاحظه کردیم.




از منظر تاثیر ذهنی نیز این مکالمه تلفنی، تابوی گفت‌وگوی ایران و آمریکا را شکست و موجب شد که بلافاصله بعد از آن، وزرای امور خارجه دو کشور با هم دست بدهند و در نهایت به صورت دوجانبه به گفت‌وگو بپردازند؛ بنابراین به هیچ وجه نمی‎توان تاثیر این گفت‌وگو را نادیده گرفت. در عین حال دیرزمانی نیست که روسای‌جمهوری وقت ایران جهت رودررو نشدن با روسای‌جمهوری آمریکا در مجامع بین‎المللی راه خود را کج می‏کردند تا لبخندی میان آنها ردوبدل نشود. در چنین فضایی باید گفت این مکالمه بسیار تاثیرگذار بود. همچنین نباید از نظر دور داشت که با انتخاب آقای روحانی به‌عنوان یک دیپلمات برجسته که با لقب معنادار شیخ دیپلمات شناخته می‎شود، نظام بین‎الملل با ایجاد یک فرصت در متغیر فردی در ایران در ارتباط با پرونده هسته‏ای روبه‌رو شده است؛ ایجاد این متغیر فردی با سال‎های آخر ریاست‌جمهوری فردی به نام اوباما همزمان شده که می‎توان گفت او نیز یک تغییر در آمریکا را رقم زده بود؛ بنابراین همزمانی این دو متغیر فردی نیز تا حدود زیادی به‌عنوان یک فرصت هم برای ایران و هم برای آمریکا محسوب می‎شود.